کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

گردشگری ادبی ادبیات گردشگری ایران را تغییر می‌کند

امروزه صنعت گردشگری با توجه به تنوع و البته تقاضاهای متفاوت گردشگران به شاخه های گسترده ای تبدیل شده است که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.

 با این انگیزه و در قرن حاضر حتی بسیاری از کتابخانه ها یا سالن های نمایش می توانند جزئی از سفر این گروه از گردشگران و علاقمندان به فرهنگ و هنر در منطقه ای خاص باشد و از آنجا که اکثر کشورهای متمدن علاقمند به حفظ و حراست از فرهنگشان هستند این نوع گردشگری را جدی گرفته و با ریزبینی شرایط و نحوه گسترش آن را داخل مرزهایشان پیگیری می کنند.

 شاید این اهمیت برای حفظ و نگهداری از فرهنگ باستانی در ایران زمین به عنوان سرزمینی کهن و غنی از فرهنگ بسیار پراهمیت تر باشد و لزوم توجه به حفظ و حراست از آن برای مسئولان و دست اندرکاران صنعت گردشگری ما مهمتر باشد.

 هرچند چندی پیش و در روز جهانی گردشگری با همکاری و به پیشنهاد ایران شعار گفت و گوی تمدن ها برای این روز انتخاب شد و البته جشن گرفته شد که  بر اهمیت حفظ و حراست از فرهنگ و تمدن های باستان تاکید داشت اما این شعار به ناخودآگاه بر این موضوع اشاره داشته که گردشگری ادبی هرگز پدیده ای نوظهور نبوده بلکه از قرون 18 و 19 روند رو به رشد خود را طی کرده و امروزه هم می توان با استفاده از این پیشینه صنعت گردشگری ادبی را در دنیای متمدن قرن بیست و یکمی به تکامل رساند و باعث نزدیکی هرچه بیشتر کشورها بدون در نظر گرفتن مسایل سیاسی و مذهبی آنها شد.

 اما به واقع کمکار ترین کشور در این زمینه را می توان کشور پیشنهاد دهنده این شعار یعنی ایران نامید ، چون بعد از گذشت بیش از یک دهه از آن اتفاق میمون ایران باستان هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ادبی بین المللی جایگاهی ندارد و در واقع به ثبت نرسیده است در این باره می توان اشاره کرد که اگر از یک ایرانی بخواهیم مسیر سفر ناصرخسرو را کمی برایمان تشریح کند با اینکه در این تمدن زندگی کرده و حداقل یکی دو کتاب ادبی و باستانی را مطالعه کرده نمی تواند این کار را انجام دهد اما همین شخص اطلاعات اولیه و مفیدی درباره شهرهای رم و پاریس یا لندن داشته و در برخی موارد نام تعدادی از بزرگان هنری و ادبی آنها را نیز به یاد دارد .

 کارشناسان دلیل این اتفاق را بی ارتباط با کم رونقی گردشگری ادبی در ایران می دانند و حتی گاهی معتقدند که عدم مکتوب شدن خاطرات سفر گردشگران ادبی داخلی و خارجی در کشورمان باعث شده تا اطلاعات کافی از پیشینه ادبی ایران زمین در صنعت گردشگری ادبی نباشد. این کارشناسان اظهار می کنند از آنجا که حتی یک موزه استاندارد ادبی در ایران ساخته نشده است نمی توان به آینده صنعت گردشگری ادبی در کشور امیدوار بود. در حالی که به جرات می توان گفت گردشگری نوعی رسانه جهت تبلیغ فرهنگ و تمدن کشور مقصد گردشگران است و اکثر کشورهایی که قصد حفظ فرهنگ و گسترش آن را دارند حتی با ساخت سریالهای کاملا پیش پا افتاده ، تاریخ و فرهنگ و تمدنشان را به دیگر کشورها معرفی کنند و باعث زنده ماندن فرهنگ و باورهای فرهنگی خودشان در داخل مرزهایشان باشند اما متاسفانه ایران زمین با این همه مفاخر ادبی و مشاهر فرهنگی هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ادبی بین المللی هیچ جایگاهی ندارد .

 در این باره بسیاری از دست اندرکاران صنعت گردشگری ادبی دلیل اصلی عدم موفقیت گردشگری ادبی در ایران را به 3 عامل عدم رونق گردشگری فرهنگی در اماکن واقعی ، خیالی یا حتی ساختگی  که هر کدام زیرمجموعه های این نوع گردشگری هستند می دانند. در حالی که کشور همسایه ایران ترکیه هر ساله در سالروز وفات مولانا در شهر قونیه مراسمی برپا و هزاران هزار گردشگر را در این شهر به عنوان گردشگران ادبی و برای بزرگداشت این شاعر گردهم جمع می کند و به خوبی از این سه عامل یعنی جاذبه های واقعی مثل مقبره مولانا ، برنامه های خیالی از دوران زندگی مولانا و حتی نمایش نامه ها ، مشاعره ها و یا دیگر برنامه های تدارک دیده شده مثل مراسم اجرای موسیقی سنتی زنده با استفاده از اشعار این شاعر بزرگ استفاده  می کند بصورتی که  علاوه بر تبلیغ فرهنگ و تمدن ترکیه برای گردشگران ورودی به این شهر سعی در زنده نگاه داشتن آداب و رسوم سنتی خود در کشورش دارد.  حال آنکه مولوی در اصل یکی از مشاهیر ایرانی است نه اهل ترکیه.

 از سوی دیگر ایران با در اختیار داشتن شعرای بزرگی مثل حافظ، سعدی و فردوسی چه کرده است؟ آیا هیچ توری ادبی در این ابعاد که در ترکیه برای مولانا برگزار می شود برگزار کرده است؟ جای تعجب اینجاست که کم کاری مسئولان در این زمینه حتی توسط برخی از خارجی های علاقمند به فرهنگ و تمدن ایران برطرف شده به صورتی که امسال مردادماه یکی از علاقمندان و گردشگران کره ای باهمکاری رایزن فرهنگی کره جنوبی در سفارتخانه کره در تهران اقدام به راه اندازی توری به نام تور اساطیر در ایران کرده تا مردم و علاقمندان کره ای به فرهنگ و تمدن ایران زمین بتوانند از نزدیک با این موضوع در کشورمان آشنا شوند که جای تاسف و نامیدی از این همه بی توجهی به این جاذبه های غنی و مشهور در کشورمان توسط مسئولان است.

 به گفته یکی از دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران ، گردشگری ادبی یکی از مستعدترین شاخه های گردشگری و البته غنی ترین آنهاست که در صورت توجه مسئولان در آمد هنگفتی را در صنعت گرشدگری ایران تزریق خواهد کرد. این در حالی است که حتی اماکن واقعی چون آرامگاه حافظ، سعدی و فردوسی ، در ایران نتوانسته اند رویای رونق گردشگری ادبی در ایران زمین را به واقعیت نزدیک کنند.

 بطور کلی کارشناسان عنوان می کنند علاوه بر فواید اقتصادی این نوع گردشگری مزایایی مثل

 ·         ایجاد اوقات فراغت لذت بخش و سرشار از آموزه های فرهنگی

 ·         آشنا شدن بازدید کنندگان داخلی یا خارجی با مفاخر ادبی و دست آوردهای آنها در دوران باستانی و معاصر

 ·         تقویت جریان فرهیختگی در میان اقشار مردم و البته گردشگران خارجی

 ·         تقویت و غنی کردن محتوای مواد آموزش کودکان با برگزاری اینگونه تورهای ادبی

 ·         معرف دقیق و تصویر سازی درست از مفاخر ایران زمین

 ·         از بین بردن اثرات مدرنیته و تقویت خودباوری در ایران زمین یا هر کشوری که روی این نوع گردشگری سرمایه گذاری مناسب انجام داده

 ·         تقویت انسجام ملی

 ·         پاسداری از ارزشهای هنری

 ·         توانمندسازی اجتماعی جوامع محلی

 ·         رونق فرهنگ روستایی

 از دستاوردهای گردشگری ادبی خواهد بود بنابراین امید است که با نزدیک شدن روز جهانی حافظ و البته شعر و ادبی ایران ، دست اندرکاران صنعت گردشگری کشورمان از اندوخته های غنی  ایران زمین در رونق گردشگری ادبی به خوبی استفاده کنند و این شاخه فاخر از صنعت گردشگری را به درختی تنومند تبدیل نمایند.

کسب و کار جایگاه گردشگری ادبی را در صادرات نامرئی کشورمان بررسی می کند

نویسنده : عماد عزتی

گردشگری به عنوان یکی از صنایع بسیار پردرآمد در جای جای دهکده جهانی مورد توجه و استقبال سرمایه گذاران قرار گرفته و هر روز با سرعتی غیر قابل تصور و ایجاد شاخه های جدید روبه رشد است.

گردشگری ماجراجویانه، گردشگری سیاه و گردشگری زمستانی تنها نمونه هایی از صدها مورد انواع گردشگری سراسر جهان است  که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.

اما نکته جالب اینجاست که کشورمان علی رغم دارا بودن پتانسیل های بسیار بالای توسعه گردشگری ادبی صرفا در سالروز حافظ به یاد این شاخه از گردشگری است دیگر ایام سال آن را در صندوقچه خاطراتش پنهان می کند.

گردشگری ادبی در ایران مسیر مشخصی ندارد

اسماعیل قادری ضمن ابراز نگرانی از کم کاری دولت در این زمینه می گوید: در حال حاضر گردشگری ادبی در بسیاری از شهرهای جهان رونق پیدا کرده است. به عنوان مثال در شهر «پراگ»، زادگاه کافکا مسیرهایی برای گردشگری ادبی تعریف شده است و مردم زیادی از میدان‌ها و کافه‌های محل گذر و استراحت این نویسنده دیدن می‌کنند. در شهر «برلین» نیز یادمان‌های موتزارت، بتهوون و آرامگاه‌های مشاهیر، نویسندگان و موزیسین‌ها پر از گردشگر است.

 این استاد دانشگاه با اشاره به تورهایی که دفاتر خدمات مسافرتی تحت عنوان «گردشگری ادبی» برگزار می‌کنند ، می افزاید: تعریف مسیر برای «گردشگری ادبی» نیازمند انجام تحقیقات علمی، تعریف مفاهیم پایه‌ای و احیای هویت تاریخی است. این درحالی است که بسیاری از دفاتر مسافرتی و فعالان حوزه گردشگری در بیشتر مواقع تنها با شنیدن یک نام در صدد عملیاتی کردن و تقلید از آن بر می‌آیند بدون آنکه پروسه علمی را طی کرده باشند. این روند به توسعه «گردشگری ادبی» آسیب خواهد رساند.»

 وی تصریح می کند: در حالی که گردشگری ادبی در دهکده جهانی ظرفیت بسیار مناسبی جهت کسب درآمد از صنعت گردشگری شده است  ایران با توجه به در اختیار داشتن بزرگانی چون حافظ ، سعدی و فردوسی هم اکنون در این شاخه از گردشگری یکی از کمکارترین کشورها بوده بصورتی که گردشگری ادبی در کشوری که مهد علم و ادب منطقه بوده هیچ جایگاه و رونقی ندارد. حال آنکه ترکیه تنها با در اختیار داشتن مولانا و سرمایه گذاری درست در گردشگری ادبی سالانه میلیون ها دلار درآمد از گردشگرانی که برای دیدن مراسم بزرگداشت وی به ترکیه و شهر قونیه سفر می کنند به دست می آورد؟

در این زمینه  آرش نورآقایی دبیر اجرایی همایش ملی گردشگری ادبی ، نیز می افزاید: این نوع گردشگری یکی از مستعدترین شاخه های گردشگری و البته غنی ترین آنهاست که در صورت توجه مسئولان در آمد هنگفتی را در صنعت گردشگری ایران تزریق خواهد کرد.

بطور کلی رییس هیات مدیره انجمن راهنمایان گردشگری استان تهران  ضمن تاکید بر فواید اقتصادی رونق این نوع گردشگری در کشورمان به مزایای دیگری همچون تقویت جریان فرهیختگی در میان اقشار مردم ، تقویت و غنی کردن محتوای مواد آموزشی کودکان و بزرگسالان ،  معرفی دقیق و تصویر سازی درست از مفاخر ایران زمین و پاسداری از ارزشهای هنری و ادبی کشورمان در صورت توسعه گردشگری ادبی اشاره می کند.

گردشگری ادبی تنها شیراز

از سوی دیگر «محمدحسین فراهانی»، مدیرکل اسبق میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران ضمن تاکید بر توسعه گردشگری ادبی در کشورمان با توجه به شعرای بسیار معرفی چون سعدی ، حافظ می گوید: این نوع از گردشگری در واقع دو پی آمد خواهد داشت اول اینکه گردشگران با آشنایی با زندگی شعرا و ادبای کشور مقصد می توانند آداب و رسوم و فرهنگ منطقه را زنده نگهدارند و دوم اینکه باعث این حس از راه و روش آنها ادب می آموزند.

 

فراهانی در ادامه ضمن اشاره به «مولانا امیدی» فرزند کدخدای ده تهران و ملاسحر تهرانی به ظرفیت های گردشگری ادبی تهران اشاره می کند  ومی گوید: گردشگری ادبی فقط در شیراز  نیست بلکه تهران نیز به عنوان پایتخت کشور می تواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری ادبی شناخته شود.

 

 مدیر کل اسبق میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران از گورستان ظهیرالدوله به عنوان مکانی خاطره انگیز برای تمام افرادی که به علم و ادب علاقه‌مند هستند نام می برد و می افزاید:  «این مکان می‌تواند تبدیل به یکی از پاتوق‌های بزرگ گردشگری پایتخت شود و علاوه بر علاقمندان داخلی ، خارجی ها را نیز به خود جلب کند.»

 

فراهانی همچنین ضمن تاکید بر توسعه گردشگری ادبی در ایران می گوید: «تقریبا تمام شعرا و بزرگان شعر و ادب، پایی در تهران داشتند. ملک‌الشعرای بهار در مشهد به دنیا آمد، ولی مقبره او در تهران است. همچنین سیدحسن تقی‌زاده، دهخدا و میرزاده عشقی نیز در تهران به خاک سپرده شده‌اند. از این رو تهران ظرفیت خوبی برای توسعه گردشگری ادبی دارد. »

 

آژانس هایی که هرگز تخصصی نشدند

اگرچه طی سالهای گذشته و برگزاری همایش های مختلفی در این زمینه یعنی رشد و توسعه گردشگری ادبی در کشورمان با توجه به پتانسیل های بسیار بالا در این سخنان زیادی گفته شده است اما امروز با فرا رسیدن برزگداشت دوباره حافظ شاهد هیچ تغییری در این زمینه نیستیم و دوباره از طرح های رونق گردشگری ادبی در سال جاری می شنویم.

این در حالی است که سال گذشته جهانیان از آمادگی صدور مجوز آژانس گردشگری بند (ب) برای اساتید و دانشجویانی که جهت رونق گردشگری ادبی و ورود گردشگران خارجی در قالب تورهای فرهنگی به کشورمان فعالیت می کنند خبر داد و قرار شد در این زمینه طرح های کارآمدی را توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به اجرا بگذارد که به قول معروف آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم .

درآمد یک میلیاردی آمریکا از گردشگری ادبی

این در حالی است که طبق بررسی‌های صورت گرفته از سوی کارشناسان بنیاد حفاظت از میراث تاریخی و ملی امریکا، درحدود 118 میلیون کتابخوان امریکایی،  به طور میانگین 994 دلار برای هرسفر می‌پردازند که مجموعا بیش از 192 میلیون دلار در سال برای اقتصاد امریکا تولید درآمد می‌کند.

 بر اساس همین گزارش و طبق بررسی‌های انجام شده، روشن شد که 78 درصد از تمام مسافران تفریحی در تورهای فرهنگی، حین سفرهای خود، با فعالیت‌های ادبی و هنری درگیر می‌شوند و یکی از ارزش های رایج میان بسیاری از مردم آمریکا این است که با کتاب های مورد علاقه شان برای گذراندن تعطیلات تابستانی به سواحل آفتابی و مناطق خوش آب و هوا می روند.

کتاب‌های مربوط به جنگ‌های داخلی و کتاب «جیمز کینگ»، از آثاربرتر و شاخصی هستند که بیشتر بازدید کنندگان را بخود جلب می‌کنند. همچنین سنت‌های شفاهی از مردمان افریقایی تبار و ایرلندی تبار که هنوز ریشه در فرهنگ و رسوم آن سرزمین‌ها دارند، برای توریست ها بسیار جذابند.

 کارشناسان ادبی معتقدند این آثار بخش‌هایی از ادبیات جنوب را شکل داده‌اند که واقعا شباهتی با دیگر مناطق در کشور ایالات متحده ندارد.

 

گردشگری سینمایی

گردشگری سینمایی را جدی بگیریم

با رویکار آمدن دولت یازدهم و تحولات ایجاد شده در سیاست های داخلی و خارجی کشورمان، جایگاه صنعت گردشگری در اقتصاد کلان ایران رنگ و بوی تازه ای به خودگرفته و بیشتر ارگان ها از توسعه این صنعت یا صادرات نامرئی ایران زمین سخن می گویند.

اگرچه در گذشته هم این صنعت نوظهور و پولساز جهانی مورد توجه دولتمردان و سیاستگذاران کشور بوده است. راهکارهای متفاوت و سیاست های خرد و کلانی که همه و همه برای به مقصد رساندن کشتی گردشگری ایران بدون توجه به تجربیات دیگران و کشورهای موفق در گردشگری به کار گرفته شده و باعث به بی راهه رفتن این صنعت در کشورمان شد. به هر دلیل کشتی گردشگری ایران به سرمنزل مقصود نرسیده و در حال مبارزه با امواجل خروشان بازارهای جهانی همچنان در تلاطم  است بی آنکه از تجربیات گذشته درس عبرت گرفته باشد. .

شاید بسیاری اعتقاد داشته و دارند تمدنی چند هزار ساله و جایگاه جاذبه های تاریخی تک رقمی آن در دهکده جهانی به خودی خود پتانسیل بسیار مناسب و قوی برای رشد و توسعه گردشگری کشورمان باشد اما به واقع اینگونه نیست و کشورمان نیازمند حضوری چشمگیرتر در بازارهای بین المللی و معرفی جاذبه هایش به علاقمندان است.

جای تردید نیست که این صنعت نیازمند تبلیغات و حضور گسترده در بازارهای هدف است تا علاقمندان به هنر ، تاریخ وتمدن ایران زمین هر روز با آثار و جاذبه های بیشتری از کشورمان آشنا شوند و زادگاهشان را برای درک بهتر این سرزمین کهن یعنی ایران ترک کنند اما سئوال اصلی اینجاست که آیا واقعات شیوه های گذشته در تبلیغات گردشگری هم اکنون هم کار ساز است یا باید به دنبال روشهای نوینی از تبلیغات برای توسعه گردشگری کشورمان باشیم.

مجلات ، رسانه ها و امروزه دنیای مجازی از گذشته تا کنون مورد استفاده قرار گرفته اند ولی جای تردید نیست که هنر هفتم هم در این زمینه می توان مفید بوده و به کار گرفته شود درحالی که همگی اعتقاد دارم صنعت سینما هم اکنون جایگاه ویژه ای در زندگی قرن بیست و یکمی ما دارد کشورمان ایران با تمدنی چند هزار ساله هنوز از جایگاه این هنر در گردشگری غافل مانده و هیچ اقدامی مفید در زمینه به کارگیری پتانسیل سینما در جذب گردشگر نکرده است.

بد نیست بدانم که براساس آمار مستند در ایالات متحده آمریکا هم اکنون چهل درصد از گردشگران این سرزمین مقصد سفر های آینده خود را از صحنه ها و لوکیشن های فیلم هایی که دیده اند انتخاب می کنند و به سمت درک واقعی این صحنه ها بار سفر می بندند و این سوی دنیا یعنی نزدیک کشورمان ترکیه نیز توانسته با ساخت و پخش سریال های اجتماعی خود جاذبه ای برای گردشگران خارجی ایجاد کند و رونق مناسبی را به گردشگری خود هدیه دهد بطوری که براساس آمار این کشور توانسته امار گردشگران ورودی خود از سرزمین های جنوب خلیج فارس را با استفاده از همین سریال ها حدود بیست درصد افزایش دهد و گردشگران عرب را شیفته جاذبه های طبیعی و تاریخی خود کند.

پس به جاست حالا که هنر هفتم ایران سراسر جهان و در اکثر جشنواره های بین اللملی خوش درخشیده است از این پتانسیل جهت معرفی جاذبه های باستانی کشورمان به گردشگران خرجی استفاده کنیم و آنها را برای دیدن این آثار دعوت نماییم.

 

 

ادبیات قافیه گردشگری ایران

نویسنده: عماد عزتی

امروزه صنعت گردشگری با توجه به تنوع و البته تقاضاهای متفاوت گردشگران به شاخه های گسترده ای تبدیل شده است که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.

 با این انگیزه و در قرن حاضر حتی بسیاری از کتابخانه ها یا سالن های نمایش می توانند جزئی از سفر این گروه از گردشگران و علاقمندان به فرهنگ و هنر در منطقه ای خاص باشد و از آنجا که اکثر کشورهای متمدن علاقمند به حفظ و حراست از فرهنگشان هستند این نوع گردشگری را جدی گرفته و با ریزبینی شرایط و نحوه گسترش آن را داخل مرزهایشان پیگیری می کنند به نوعی که تنها ایالات متحده آمریکا از این نوع گردشگری توانسته سالانه حدود یک میلیارد دلار درآمد کسب کند.

اگرچه چندی پیش و در روز جهانی گردشگری با همکاری و به پیشنهاد ایران شعار گفت و گوی تمدن ها برای این روز انتخاب و جشن گرفته شد که  بر اهمیت حفظ و حراست از فرهنگ و تمدن های باستان تاکید داشت  اما به واقع کمکار ترین کشور در این زمینه را می توان کشور پیشنهاد دهنده این شعار یعنی ایران نامید ، چون بعد از گذشت بیش از یک دهه از آن اتفاق میمون ایران باستان هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ادبی بین المللی جایگاهی ندارد و تنها هر سال روز بزرگداشت سعدی یا حافظ این بحث میان افکار عمومی و رسانه گل می کند و پس از چند روز به دست فراموشی سپرده می شود این درحالی است که گردشگری ادبی در گوشت و پوست و خون ایران زمین گره خورده است و حالا که قصد توسعه گردشگری را داریم نباید از آن غافل باشیم.

«آرش نورآقایی» پژوهشگر و رئیس کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری کشور ، معتقد است ایران که در زمینه گردشگری ادبی به عنوان مستعدترین شاخه‌های گردشگری و غنی‌ترین آنهاست می‌تواند درآمد هنگفتی را در صنعت گردشگری به کشور تزریق کند.

گردشگری ادبی یا دیدار قبور؟

 از سوی دیگر نورآقایی در این زمینه می گوید: ایران بزرگانی چون حافظ، سعدی، فردوسی، مولوی دارد. به‌طور طبیعی باید یکی از پردرآمدترین‌ها در این زمینه باشد اما در کمال ناباوری ایران در این زمینه جزو کم‌کارترین کشورها بوده است.

رئیس کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری کشور ضمن تاکید بر افکار عمومی درباره گردشگری ادبی ایران می گوید: کم کاری ما زمانی مشخص می‌شود که بدانیم حتی در زمینه نگهداری فیزیکی از آرامگاه‌های مفاخر ایران هم موفق نبوده‌ایم و گردشگری ادبی را خلاصه در شیراز می دانیم بلکه شهرهای دیگر از جمله تهران نیز به عنوان پایتخت کشور می‌تواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری ادبی شناخته شود که به اعتقاد بسیاری آن چیزی که در شیراز هم به وقوع می‌پیوندد گردشگری ادبی نیست، بلکه دیدار از قبور و آرامگاه‌هاست.

در این باره می توان اشاره کرد که اگر از یک ایرانی بخواهیم مسیر سفر ناصرخسرو را کمی برایمان تشریح کند با اینکه در این تمدن زندگی کرده و حداقل یکی دو کتاب ادبی و باستانی را مطالعه کرده نمی تواند این کار را انجام دهد اما همین شخص اطلاعات اولیه و مفیدی درباره شهرهای رم و پاریس یا لندن داشته و در برخی موارد نام تعدادی از بزرگان هنری و ادبی آنها را نیز به یاد دارد .

 بسیاری از دست اندرکاران صنعت گردشگری ادبی دلیل اصلی عدم موفقیت گردشگری ادبی در ایران را به 3 عامل عدم رونق گردشگری فرهنگی در اماکن واقعی ، خیالی یا حتی ساختگی  که هر کدام زیرمجموعه های این نوع گردشگری هستند، می دانند. در حالی که کشور همسایه ایران ترکیه هر ساله در سالروز وفات مولانا در شهر قونیه مراسمی برپا می کند و هزاران هزار گردشگر را در این شهر به عنوان گردشگران ادبی و برای بزرگداشت این شاعر گردهم جمع می کند و به خوبی از این سه عامل یعنی جاذبه های واقعی مثل مقبره مولانا ، برنامه های خیالی از دوران زندگی مولانا و حتی نمایش نامه ها ، مشاعره ها و یا دیگر برنامه های تدارک دیده شده مثل مراسم اجرای موسیقی سنتی زنده با استفاده از اشعار این شاعر بزرگ استفاده  می کند.  حال آنکه مولوی در اصل یکی از مشاهیر ایرانی است نه اهل ترکیه، اما ایران چه کرده است؟

آرش نورآقایی نویسنده کتاب «عدد، نماد، اسطوره» با اشاره به این‌که برای بسیاری از شهرها از جمله کاشان می‌توان تور گردشگری ادبی تعریف کرد می گوید: در کاشان سه میراث جهانی ثبت کرده‌ایم: فرشبافی، مشهد اردهال به عنوان میراث معنوی و باغ فین به عنوان باغ ایرانی؛ چه اشکالی دارد یک تور گردشگری ادبی تعریف کنیم تا کسی که می‌آید مشهد اردهال و فاتحه‌ای برای سهراب می‌خواند، دوکیلومتر آن‌سوتر گلستانه را ببیند، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.

به گفته رئیس هیئت مدیره انجمن راهنمایان گردشگری، فرهنگ و تاریخ ایران بر بستر ادبیات جاری است. برای مثال خیام یک ریاضیدان و منجم است که شعر هم می‌گوید یا ابن سینا پزشک و حکیمی است که شعر را می‌شناسد. پس ادبیات با گوشت و پوست و خون این مردم آمیخته است و چه خوب که راهنمایان گردشگری و کارشناسان ادبیات در کنار هم به تعریف مسیرهایی بپردازند که سعدی طی کرده یا روستای محل زندگی فردوسی کجا بوده و سیاوش کسرایی و سهراب سپهری که کتابی دارد با عنوان « هنوز در سفرم...» به چه فضاهایی اشاره کرده؛ در هر حال ادبیات، ارزش افزوده‌ای برای گردشگری است و متولیان فرهنگی باید به این نکته توجه کنند.

نورآقایی در ادامه می گوید: دولت ازبکستان، هر ساله پول می‌دهد تا بیایند سر خاک ابن سینا قرآن بخوانند. ما چقدر به ساخت و تجهیز موزه پزشکی در همدان فکر کرده‌ایم؟

 

اسطوره ها در گردشگری ادبی ایران جایگاهی ندارند

 آرش نورآقایی، با تاکید بر ضرورت توجه به اسطوره‌ها و افسانه‌ها در توسعه گردشگری ایران  می گوید:  شاید لازم به یادآوری نباشد که ایران ما از لحاظ تنوع اسطوره‌ها و افسانه‌ها مقام ویژه‌ای دارد. با این وجود، ما از این زاویه، خود را در میان کشورهای دیگر دنیا و حتی گردشگران داخلی  مطرح نکرده‌ایم. به عنوان مثال به جرات می توان گفت تعداد بسیار کمی از هموطنان ما درباره  مجسمه‌‌ای که در وسط میدان «حر» وجود دارد، می دانند و می توانند گوشه از  داستان این مجسمه را تعریف کنند. این در حال است که ایتالیایی‌ها در شهر «ورونا»، دو قبر نمادین به نام «رومئو» و «ژولیت» ساخته‌اند که هر ساله هزاران گردشگر برای دیدن این قبرها به ورونا سفر می‌کنند و همه می‌دانند که رومئو و ژولیت، نام دو شخصیت افسانه‌ای نمایشنامه‌ شکسپیر است و هیچ‌کدام از این دو، وجود خارجی نداشته و ندارند.

به هر حال  از این دست جاذبه های گردشگری در گوشه و کنار دهکده جهانی بسیار هستند و میتواند صدها مورد آن را نام برد و در واقع استفاده از اسطوره‌ها و افسانه‌ها برای جذب گردشگر، یکی از شیوه‌های هوشمندانه در این زمینه است که متاسفانه علی رغم وجود صدها نمونه در ایران باستانی تاکنون مورد توجه مسئولان گردشگری کشورمان قرار نگرفته اند.

 

سفرنامه نویسی ، خاطره ای خوش برای گردشگری ایران

آمار بیش از یک میلیاردی گردشگران در دهکده جهانی بیانگر آن است که این صنعت به سرعت در حال رشد و گسترش سراسر جهان است و بسیاری از صنایع را به خود وابسته کرده است ، از این رو همه کشورها علاقمند هستند سهم خود را از درآمد هنگفت این صنعت مفرح و البته روبه رشد افزایش دهند و تعداد بیشتری از گردشگران را به داخل مرز و بوم خود هدایت کنند.

راهکارهای مختلفی در این زمینه توسط دست اندرکاران و فعالان عرصه صادرات نامرئی معرفی شده که همه آنها در سراسر جهان به کار گرفته شده و نتایجی نیز به دنبال داشته اند اما نسخه ای واحد و مشترک برای توسعه گردشگری از گذشته های دور وجود داشته که به تازگی برخی از کشورهای پیشگام در گردشگری از آن استفاده کرده و نتایج بسیار مناسبی نیز به دست آورده اند.

این راهکار چیزی نیست به جز سفرنامه نویسی و ثبت خاطرات تلخ و شیرین سفرها و ماجراجویی هایمان که از زمان جاده ابریشم حتی دوران پارینه سنگی براساس سنگ نگاره های موجود در برخی نقاط جهان همراه بشر بوده و خواهد بود، اما امروزه این خاطره نویسی بیشتر در دنیای مجازی رونق داشته و به یاری گردشگری کشورهای مختلف آمده است. راهکاری که ژاپن ، استرالیا، ایالات متحده آمریکا و آلمان توانسته اند به خوبی از آن بهرمند شده و صادرات نامرئی خود را افزایش دهند.

خاطره ایران، کام گردشگران خارجی را شیرین می کند

چندی پیش در خبرهای مربوط به گردشگری ایران آمده بود که گروهی از گردشگران فرانسوی در قالب تور رالی پاریس پکن از ایران گذشتند ، بطوری که حلاوت این حضور این گروه در ایران برای مسئولان گردشگری دولت دهم  بقدری بود که نکته ای ریز اما جدی از دید آنها و حتی جرایدی که این خبر را مخابره کرده بودند، بدورماند .

در خبرهای مربوط به حضور این ماجراجویان فرانسوی در قالب این تور رالی آمده بود ؛ شرکت فرانسوی برگزار کننده این تور بزرگ به دلیل تبلیغات غیر واقعی رسانه ها نسبت به امنیت داخلی ایران به سختی توانسته گردشگران و ماجراجویان شرکت کننده را متقاعد کند که ایران به عنوان مناسبت ترین راه  عبور طی مسیر است و می توانند با امنیت کامل از ایران عبور کنند.

نکته اینجاست که این تورگردان به سختی توانسته افراد مورد نظرش را راضی به عبور از ایران کند ، در حالی که امنیت داخلی ایران هم اکنون بسیار بالاتر از برخی همسایگان کشور است . بنابراین همان تصویرسازی غیر واقعی رسانه ها توانسته باعث نگرانی گردشگران مشتاق ورود به ایران باشد مشکلی که به دست خود همین افراد یعنی گردشگران به سادگی قابل برطرف شدن است و نیازمند هزینه ای گزاف برای تبلیغات بدون حاصل در کشورهای دیگر یا ساخت برنامه های پرهزینه تبلیغاتی نیست .

همه واقفیم برخی از کشورهای غربی با استفاده از قدرت رسانه ها سعی در ساختن تصویری غیر واقعی از تمدن ایران زمین در ذهن گردشگران داشته و دارند که متاسفانه به دلیل سوء مدیریت برخی از دست اندرکاران صنعت گردشگری طی دوران گذشته این موضوع جدی گرفته نشد اما حالا که دولت یازدهم با شعار توسعه گردشگری روی کار آمده و سازمان میراث فرهنگی سخن از رونق گردشگری در آینده ای نزدیک می گوید به جاست که با استفاده از همین قدرت یعنی رسانه ها و دنیای مجازی تصویری واقعی و دقیق از ایران برای جهان مخابره کنیم .

اما چگونه؟

همانطور که می دانیم، گردشگران امروزی قبل از سفرشان سعی می کنند در دنیای مجازی سری به مقصدشان بزنند و از امکانات و شرایط اجتماعی آن کشور اطلاعاتی کاربردی را به دست آورند، اما متاسفانه هم اکنون اطلاعات گردشگری تمدن ایران زمین در دنیای مجازی بسیار اندک و بعضا صحیح نیست.

 بنابراین اگر ایران بتواند در این دنیا نیز به قدر کافی حضور داشته باشد و واقعیت موجود ایران را برای علاقمندان و ماجراجویانی که قصد سفر به ایران را دارند شرح دهد  بدون تردید سوء نیت دیگران بی اثر شده و صنعت گردشگری ایران با توجه به امکانات و جاذبه های کشورمان رونقی دوچندان را به خود ببیند. لازم نیست برای اینکار مسئولان امر آستین بالا زده و وارد کارزار گردشگری شوند بلکه کافی است که فقط بستر سازی کنند و با استفاده از تجربیات کشورهایی مثل ژاپن ، وظیفه تولید مطالب مفید گردشگری کشورمان را برعهده گردشگرانی که از ایران بازدید کرده اند گذاشته و اجازه دهند آنها با زبان عامیانه و محلی خود وارد عمل شوند نه اینکه از ادبیات خشک تبلیغاتی برای جلب نظر گردشگران دیگر استفاده کنیم،.

پس می توانیم با استفاده از گردشگران همان تور پاریس پکن کار را شروع کرد . همگی می دانیم اطلاعات گردشگرانی که به ایران وارد می شوند در سفارتخانه های کشورمان موجود است، بنابراین رایزانان فرهنگی ایران بخصوص در کشور فرانسه با ایجاد انگیزه هایی مانند ارسال جوایزی نفیس از صنایع دستی ایران برای شرکت کنندگان در تورد یاد شده و برقراری ارتباط با این گردشگران از آنها برای ثبت خاطراتشان در دنیای مجازی دعوت کرده و با انتشار این خاطرات مستند جلوی سم پاشی برخی از کشورها علیه جاذبه های کشور ایران را بگیرندتا این روش به استراتژی مفیدی برای گردشگری ایران تبدیل شود.

خاطراتی که کام گردشگری ژاپن را شیرین کرد

حفظ جایگاه و رشد صنعت گردشگری دربین کشورهای دارای جاذبه های گردشگری به قدری جدی است که حتی کشورهایی چون چین، ژاپن و استرالیا  نیز که به عنوان کشورهایی مهم در صنعت گردشگری شناخته شده اند دست از کار نکشیده اند و برای رونق هرچه بیشتر این صنعت در منطقه شان تلاش می کنند به عنوان مثال می توان از آخرین ابتکار کشور ژاپن برای احیای صنعت گردشگری خود پس از حادثه ناگوار فوکوشیما یاد کرد که طی دو مرحله و با برنامه ریزی بسیار دقیق و منطقی توانسته جانی تازه به صنعت گردشگری سرزمین آفتاب ببخشد.

 بسیاری از گردشگران که قصد سفر به ژاپن را داشتند به دلیل مشکلات زیست محیطی به وجود آمده مقصد سفرشان را به نقطه ای دیگر در این کره خاکی تغییر دادند و سرزمین شکوفه های گیلاس را از فهرست مقاصد سفرشان خارج کردند با این اتفاق صنعت گردشگری ژاپن دچار مشکلات عمده ای شد. اما مسئولان گردشگری ژاپن با ابتکاری جالب دوباره نظر این گروه را به سرزمین آفتاب جلب کردند و هم اکنون هم برای تحقق اهدافشان گام بعدی را برداشته اند.

اینگونه که سفارت خانه های ژاپن و بخصوص رایزنان فرهنگی این کشور بازارهای مهم صنعت گردشگریشان را انتخاب کرده و با تبلیغات گسترده ای در جراید و رسانه های کشورهای هدف گردشگری، دوباره نام ژاپن را در ذهن گردشگران آن منطقه و آنهایی که چمدان سفر بسته اند زنده نگاه داشتند. همین موضوع باعث شد تا تعدادی دوباره برای گذراندن تعطیلات خود به سرزمین آفتاب سفر کنند.

ژاپنی ها با تدارک بروشورهایی بسیار جالب این مسافران را تشویق به نوشتن خاطراتشان در دنیای مجازی کردند؛ به این صورت که فقط کافی بود تا این گردشگران خاطراتشان و تعدادی از عکس های یادگاری از سفر به سرزمین آفتاب را در وب لاگ های شخصی یا حتی وب سایت های گردشگری معرفی شده در بروشورها ثبت کنند و آدرس نوشته را برای مرکز معرفی شده توسط دولت ژاپن بفرستند .

دست اندرکاران و فعالان گردشگری ژاپن چه دولتی و چه خصوصی با ارایه یکهزار جایزه نفیس برای گردشگرانی که در این طرح شرکت کرده بودند انگیزه لازم برای شرکت هرچه بیشتر گردشگران در طرح یاد شده ایجاد و بسیاری را وادار به ثبت خاطرات سفرشان به سرزمین آفتاب در دنیای مجازی کردند.جالب اینجاست که جایزه این مسابقه نیز سفر رایگان خانواده شرکت کنندگان به ژاپن تعیین شده بود. همین موضوع باعث تولید شدن حجم انبوهی از اطلاعات درباره گردشگری و جاذبه های ژاپن شد و همگان اتفاقات ناگوار فوکوشیما را فراموش کردند و دوباره گردشگری ژاپن رونق گرفت.

گردشگری ادبی ، قافیه گردشگری ایران

نویسنده: عماد عزتی

امروزه صنعت گردشگری با توجه به تنوع و البته تقاضاهای متفاوت گردشگران به شاخه های گسترده ای تبدیل شده است که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.

 با این انگیزه و در قرن حاضر حتی بسیاری از کتابخانه ها یا سالن های نمایش می توانند جزئی از سفر این گروه از گردشگران و علاقمندان به فرهنگ و هنر در منطقه ای خاص باشد و از آنجا که اکثر کشورهای متمدن علاقمند به حفظ و حراست از فرهنگشان هستند این نوع گردشگری را جدی گرفته و با ریزبینی شرایط و نحوه گسترش آن را داخل مرزهایشان پیگیری می کنند به نوعی که تنها ایالات متحده آمریکا از این نوع گردشگری توانسته سالانه حدود یک میلیارد دلار درآمد کسب کند.

اگرچه چندی پیش و در روز جهانی گردشگری با همکاری و به پیشنهاد ایران شعار گفت و گوی تمدن ها برای این روز انتخاب و جشن گرفته شد که  بر اهمیت حفظ و حراست از فرهنگ و تمدن های باستان تاکید داشت  اما به واقع کمکار ترین کشور در این زمینه را می توان کشور پیشنهاد دهنده این شعار یعنی ایران نامید ، چون بعد از گذشت بیش از یک دهه از آن اتفاق میمون ایران باستان هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ادبی بین المللی جایگاهی ندارد و تنها هر سال روز بزرگداشت سعدی یا حافظ این بحث میان افکار عمومی و رسانه گل می کند و پس از چند روز به دست فراموشی سپرده می شود این درحالی است که گردشگری ادبی در گوشت و پوست و خون ایران زمین گره خورده است و حالا که قصد توسعه گردشگری را داریم نباید از آن غافل باشیم.

«آرش نورآقایی» پژوهشگر و رئیس کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری کشور ، معتقد است ایران که در زمینه گردشگری ادبی به عنوان مستعدترین شاخه‌های گردشگری و غنی‌ترین آنهاست می‌تواند درآمد هنگفتی را در صنعت گردشگری به کشور تزریق کند.

گردشگری ادبی یا دیدار قبور؟

 از سوی دیگر نورآقایی در این زمینه می گوید: ایران بزرگانی چون حافظ، سعدی، فردوسی، مولوی دارد. به‌طور طبیعی باید یکی از پردرآمدترین‌ها در این زمینه باشد اما در کمال ناباوری ایران در این زمینه جزو کم‌کارترین کشورها بوده است.

رئیس کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری کشور ضمن تاکید بر افکار عمومی درباره گردشگری ادبی ایران می گوید: کم کاری ما زمانی مشخص می‌شود که بدانیم حتی در زمینه نگهداری فیزیکی از آرامگاه‌های مفاخر ایران هم موفق نبوده‌ایم و گردشگری ادبی را خلاصه در شیراز می دانیم بلکه شهرهای دیگر از جمله تهران نیز به عنوان پایتخت کشور می‌تواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری ادبی شناخته شود که به اعتقاد بسیاری آن چیزی که در شیراز هم به وقوع می‌پیوندد گردشگری ادبی نیست، بلکه دیدار از قبور و آرامگاه‌هاست.

در این باره می توان اشاره کرد که اگر از یک ایرانی بخواهیم مسیر سفر ناصرخسرو را کمی برایمان تشریح کند با اینکه در این تمدن زندگی کرده و حداقل یکی دو کتاب ادبی و باستانی را مطالعه کرده نمی تواند این کار را انجام دهد اما همین شخص اطلاعات اولیه و مفیدی درباره شهرهای رم و پاریس یا لندن داشته و در برخی موارد نام تعدادی از بزرگان هنری و ادبی آنها را نیز به یاد دارد .

 بسیاری از دست اندرکاران صنعت گردشگری ادبی دلیل اصلی عدم موفقیت گردشگری ادبی در ایران را به 3 عامل عدم رونق گردشگری فرهنگی در اماکن واقعی ، خیالی یا حتی ساختگی  که هر کدام زیرمجموعه های این نوع گردشگری هستند، می دانند. در حالی که کشور همسایه ایران ترکیه هر ساله در سالروز وفات مولانا در شهر قونیه مراسمی برپا می کند و هزاران هزار گردشگر را در این شهر به عنوان گردشگران ادبی و برای بزرگداشت این شاعر گردهم جمع می کند و به خوبی از این سه عامل یعنی جاذبه های واقعی مثل مقبره مولانا ، برنامه های خیالی از دوران زندگی مولانا و حتی نمایش نامه ها ، مشاعره ها و یا دیگر برنامه های تدارک دیده شده مثل مراسم اجرای موسیقی سنتی زنده با استفاده از اشعار این شاعر بزرگ استفاده  می کند.  حال آنکه مولوی در اصل یکی از مشاهیر ایرانی است نه اهل ترکیه، اما ایران چه کرده است؟

آرش نورآقایی نویسنده کتاب «عدد، نماد، اسطوره» با اشاره به این‌که برای بسیاری از شهرها از جمله کاشان می‌توان تور گردشگری ادبی تعریف کرد می گوید: در کاشان سه میراث جهانی ثبت کرده‌ایم: فرشبافی، مشهد اردهال به عنوان میراث معنوی و باغ فین به عنوان باغ ایرانی؛ چه اشکالی دارد یک تور گردشگری ادبی تعریف کنیم تا کسی که می‌آید مشهد اردهال و فاتحه‌ای برای سهراب می‌خواند، دوکیلومتر آن‌سوتر گلستانه را ببیند، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.

به گفته رئیس هیئت مدیره انجمن راهنمایان گردشگری، فرهنگ و تاریخ ایران بر بستر ادبیات جاری است. برای مثال خیام یک ریاضیدان و منجم است که شعر هم می‌گوید یا ابن سینا پزشک و حکیمی است که شعر را می‌شناسد. پس ادبیات با گوشت و پوست و خون این مردم آمیخته است و چه خوب که راهنمایان گردشگری و کارشناسان ادبیات در کنار هم به تعریف مسیرهایی بپردازند که سعدی طی کرده یا روستای محل زندگی فردوسی کجا بوده و سیاوش کسرایی و سهراب سپهری که کتابی دارد با عنوان « هنوز در سفرم...» به چه فضاهایی اشاره کرده؛ در هر حال ادبیات، ارزش افزوده‌ای برای گردشگری است و متولیان فرهنگی باید به این نکته توجه کنند.

نورآقایی در ادامه می گوید: دولت ازبکستان، هر ساله پول می‌دهد تا بیایند سر خاک ابن سینا قرآن بخوانند. ما چقدر به ساخت و تجهیز موزه پزشکی در همدان فکر کرده‌ایم؟

اسطوره ها در گردشگری ادبی ایران جایگاهی ندارند

 آرش نورآقایی، با تاکید بر ضرورت توجه به اسطوره‌ها و افسانه‌ها در توسعه گردشگری ایران  می گوید:  شاید لازم به یادآوری نباشد که ایران ما از لحاظ تنوع اسطوره‌ها و افسانه‌ها مقام ویژه‌ای دارد. با این وجود، ما از این زاویه، خود را در میان کشورهای دیگر دنیا و حتی گردشگران داخلی  مطرح نکرده‌ایم. به عنوان مثال به جرات می توان گفت تعداد بسیار کمی از هموطنان ما درباره  مجسمه‌‌ای که در وسط میدان «حر» وجود دارد، می دانند و می توانند گوشه از  داستان این مجسمه را تعریف کنند. این در حال است که ایتالیایی‌ها در شهر «ورونا»، دو قبر نمادین به نام «رومئو» و «ژولیت» ساخته‌اند که هر ساله هزاران گردشگر برای دیدن این قبرها به ورونا سفر می‌کنند و همه می‌دانند که رومئو و ژولیت، نام دو شخصیت افسانه‌ای نمایشنامه‌ شکسپیر است و هیچ‌کدام از این دو، وجود خارجی نداشته و ندارند.

به هر حال  از این دست جاذبه های گردشگری در گوشه و کنار دهکده جهانی بسیار هستند و میتواند صدها مورد آن را نام برد و در واقع استفاده از اسطوره‌ها و افسانه‌ها برای جذب گردشگر، یکی از شیوه‌های هوشمندانه در این زمینه است که متاسفانه علی رغم وجود صدها نمونه در ایران باستانی تاکنون مورد توجه مسئولان گردشگری کشورمان قرار نگرفته اند.

گردشگری ادبی ، قافیه گردشگری ایران

نویسنده: عماد عزتی

امروزه صنعت گردشگری با توجه به تنوع و البته تقاضاهای متفاوت گردشگران به شاخه های گسترده ای تبدیل شده است که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.

 با این انگیزه و در قرن حاضر حتی بسیاری از کتابخانه ها یا سالن های نمایش می توانند جزئی از سفر این گروه از گردشگران و علاقمندان به فرهنگ و هنر در منطقه ای خاص باشد و از آنجا که اکثر کشورهای متمدن علاقمند به حفظ و حراست از فرهنگشان هستند این نوع گردشگری را جدی گرفته و با ریزبینی شرایط و نحوه گسترش آن را داخل مرزهایشان پیگیری می کنند به نوعی که تنها ایالات متحده آمریکا از این نوع گردشگری توانسته سالانه حدود یک میلیارد دلار درآمد کسب کند.

اگرچه چندی پیش و در روز جهانی گردشگری با همکاری و به پیشنهاد ایران شعار گفت و گوی تمدن ها برای این روز انتخاب و جشن گرفته شد که  بر اهمیت حفظ و حراست از فرهنگ و تمدن های باستان تاکید داشت  اما به واقع کمکار ترین کشور در این زمینه را می توان کشور پیشنهاد دهنده این شعار یعنی ایران نامید ، چون بعد از گذشت بیش از یک دهه از آن اتفاق میمون ایران باستان هنوز در فهرست مقاصد گردشگری ادبی بین المللی جایگاهی ندارد و تنها هر سال روز بزرگداشت سعدی یا حافظ این بحث میان افکار عمومی و رسانه گل می کند و پس از چند روز به دست فراموشی سپرده می شود این درحالی است که گردشگری ادبی در گوشت و پوست و خون ایران زمین گره خورده است و حالا که قصد توسعه گردشگری را داریم نباید از آن غافل باشیم.

«آرش نورآقایی» پژوهشگر و رئیس کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری کشور ، معتقد است ایران که در زمینه گردشگری ادبی به عنوان مستعدترین شاخه‌های گردشگری و غنی‌ترین آنهاست می‌تواند درآمد هنگفتی را در صنعت گردشگری به کشور تزریق کند.

گردشگری ادبی یا دیدار قبور؟

 از سوی دیگر نورآقایی در این زمینه می گوید: ایران بزرگانی چون حافظ، سعدی، فردوسی، مولوی دارد. به‌طور طبیعی باید یکی از پردرآمدترین‌ها در این زمینه باشد اما در کمال ناباوری ایران در این زمینه جزو کم‌کارترین کشورها بوده است.

رئیس کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری کشور ضمن تاکید بر افکار عمومی درباره گردشگری ادبی ایران می گوید: کم کاری ما زمانی مشخص می‌شود که بدانیم حتی در زمینه نگهداری فیزیکی از آرامگاه‌های مفاخر ایران هم موفق نبوده‌ایم و گردشگری ادبی را خلاصه در شیراز می دانیم بلکه شهرهای دیگر از جمله تهران نیز به عنوان پایتخت کشور می‌تواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری ادبی شناخته شود که به اعتقاد بسیاری آن چیزی که در شیراز هم به وقوع می‌پیوندد گردشگری ادبی نیست، بلکه دیدار از قبور و آرامگاه‌هاست.

در این باره می توان اشاره کرد که اگر از یک ایرانی بخواهیم مسیر سفر ناصرخسرو را کمی برایمان تشریح کند با اینکه در این تمدن زندگی کرده و حداقل یکی دو کتاب ادبی و باستانی را مطالعه کرده نمی تواند این کار را انجام دهد اما همین شخص اطلاعات اولیه و مفیدی درباره شهرهای رم و پاریس یا لندن داشته و در برخی موارد نام تعدادی از بزرگان هنری و ادبی آنها را نیز به یاد دارد .

 بسیاری از دست اندرکاران صنعت گردشگری ادبی دلیل اصلی عدم موفقیت گردشگری ادبی در ایران را به 3 عامل عدم رونق گردشگری فرهنگی در اماکن واقعی ، خیالی یا حتی ساختگی  که هر کدام زیرمجموعه های این نوع گردشگری هستند، می دانند. در حالی که کشور همسایه ایران ترکیه هر ساله در سالروز وفات مولانا در شهر قونیه مراسمی برپا می کند و هزاران هزار گردشگر را در این شهر به عنوان گردشگران ادبی و برای بزرگداشت این شاعر گردهم جمع می کند و به خوبی از این سه عامل یعنی جاذبه های واقعی مثل مقبره مولانا ، برنامه های خیالی از دوران زندگی مولانا و حتی نمایش نامه ها ، مشاعره ها و یا دیگر برنامه های تدارک دیده شده مثل مراسم اجرای موسیقی سنتی زنده با استفاده از اشعار این شاعر بزرگ استفاده  می کند.  حال آنکه مولوی در اصل یکی از مشاهیر ایرانی است نه اهل ترکیه، اما ایران چه کرده است؟

آرش نورآقایی نویسنده کتاب «عدد، نماد، اسطوره» با اشاره به این‌که برای بسیاری از شهرها از جمله کاشان می‌توان تور گردشگری ادبی تعریف کرد می گوید: در کاشان سه میراث جهانی ثبت کرده‌ایم: فرشبافی، مشهد اردهال به عنوان میراث معنوی و باغ فین به عنوان باغ ایرانی؛ چه اشکالی دارد یک تور گردشگری ادبی تعریف کنیم تا کسی که می‌آید مشهد اردهال و فاتحه‌ای برای سهراب می‌خواند، دوکیلومتر آن‌سوتر گلستانه را ببیند، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.

به گفته رئیس هیئت مدیره انجمن راهنمایان گردشگری، فرهنگ و تاریخ ایران بر بستر ادبیات جاری است. برای مثال خیام یک ریاضیدان و منجم است که شعر هم می‌گوید یا ابن سینا پزشک و حکیمی است که شعر را می‌شناسد. پس ادبیات با گوشت و پوست و خون این مردم آمیخته است و چه خوب که راهنمایان گردشگری و کارشناسان ادبیات در کنار هم به تعریف مسیرهایی بپردازند که سعدی طی کرده یا روستای محل زندگی فردوسی کجا بوده و سیاوش کسرایی و سهراب سپهری که کتابی دارد با عنوان « هنوز در سفرم...» به چه فضاهایی اشاره کرده؛ در هر حال ادبیات، ارزش افزوده‌ای برای گردشگری است و متولیان فرهنگی باید به این نکته توجه کنند.

نورآقایی در ادامه می گوید: دولت ازبکستان، هر ساله پول می‌دهد تا بیایند سر خاک ابن سینا قرآن بخوانند. ما چقدر به ساخت و تجهیز موزه پزشکی در همدان فکر کرده‌ایم؟

اسطوره ها در گردشگری ادبی ایران جایگاهی ندارند

 آرش نورآقایی، با تاکید بر ضرورت توجه به اسطوره‌ها و افسانه‌ها در توسعه گردشگری ایران  می گوید:  شاید لازم به یادآوری نباشد که ایران ما از لحاظ تنوع اسطوره‌ها و افسانه‌ها مقام ویژه‌ای دارد. با این وجود، ما از این زاویه، خود را در میان کشورهای دیگر دنیا و حتی گردشگران داخلی  مطرح نکرده‌ایم. به عنوان مثال به جرات می توان گفت تعداد بسیار کمی از هموطنان ما درباره  مجسمه‌‌ای که در وسط میدان «حر» وجود دارد، می دانند و می توانند گوشه از  داستان این مجسمه را تعریف کنند. این در حال است که ایتالیایی‌ها در شهر «ورونا»، دو قبر نمادین به نام «رومئو» و «ژولیت» ساخته‌اند که هر ساله هزاران گردشگر برای دیدن این قبرها به ورونا سفر می‌کنند و همه می‌دانند که رومئو و ژولیت، نام دو شخصیت افسانه‌ای نمایشنامه‌ شکسپیر است و هیچ‌کدام از این دو، وجود خارجی نداشته و ندارند.

به هر حال  از این دست جاذبه های گردشگری در گوشه و کنار دهکده جهانی بسیار هستند و میتواند صدها مورد آن را نام برد و در واقع استفاده از اسطوره‌ها و افسانه‌ها برای جذب گردشگر، یکی از شیوه‌های هوشمندانه در این زمینه است که متاسفانه علی رغم وجود صدها نمونه در ایران باستانی تاکنون مورد توجه مسئولان گردشگری کشورمان قرار نگرفته اند.

گردشگری ادبی؛ شاه بیت گردشگری

کسب و کار جایگاه گردشگری ادبی را در صادرات نامرئی کشورمان بررسی می کند

نویسنده : عماد عزتی

گردشگری به عنوان یکی از صنایع بسیار پردرآمد در جای جای دهکده جهانی مورد توجه و استقبال سرمایه گذاران قرار گرفته و هر روز با سرعتی غیر قابل تصور و ایجاد شاخه های جدید روبه رشد است.

گردشگری ماجراجویانه، گردشگری سیاه و گردشگری زمستانی تنها نمونه هایی از صدها مورد انواع گردشگری سراسر جهان است  که یکی از آنها گردشگری ادبی است، در این نوع گردشگری، گردشگر به دنبال یافتن و درک زوایای مختلف زندگی یکی از مشاهیر نامدار ادبی، هنری یا علمی بار سفر از دیار خود به کشوری دیگر می بندد و فارغ از هرگونه جاذبه دیگر در مقصدش در آن مکان اقامت و سوژه مورد نظرش را دنبال می کند. به عنوان مثال بسیاری از اروپائیان وقتی به ایران سفر می کنند سعی دارند صرفا مسیر سفر مارکوپولو در جاده ابریشم را دنبال کنند تا شاید لذت سفرشان دوچندان شود و درک بهتری از مطالعه سفرنامه او داشته باشند.

اما نکته جالب اینجاست که کشورمان علی رغم دارا بودن پتانسیل های بسیار بالای توسعه گردشگری ادبی صرفا در سالروز حافظ به یاد این شاخه از گردشگری است دیگر ایام سال آن را در صندوقچه خاطراتش پنهان می کند.

گردشگری ادبی در ایران مسیر مشخصی ندارد

اسماعیل قادری ضمن ابراز نگرانی از کم کاری دولت در این زمینه می گوید: در حال حاضر گردشگری ادبی در بسیاری از شهرهای جهان رونق پیدا کرده است. به عنوان مثال در شهر «پراگ»، زادگاه کافکا مسیرهایی برای گردشگری ادبی تعریف شده است و مردم زیادی از میدان‌ها و کافه‌های محل گذر و استراحت این نویسنده دیدن می‌کنند. در شهر «برلین» نیز یادمان‌های موتزارت، بتهوون و آرامگاه‌های مشاهیر، نویسندگان و موزیسین‌ها پر از گردشگر است.

 این استاد دانشگاه با اشاره به تورهایی که دفاتر خدمات مسافرتی تحت عنوان «گردشگری ادبی» برگزار می‌کنند ، می افزاید: تعریف مسیر برای «گردشگری ادبی» نیازمند انجام تحقیقات علمی، تعریف مفاهیم پایه‌ای و احیای هویت تاریخی است. این درحالی است که بسیاری از دفاتر مسافرتی و فعالان حوزه گردشگری در بیشتر مواقع تنها با شنیدن یک نام در صدد عملیاتی کردن و تقلید از آن بر می‌آیند بدون آنکه پروسه علمی را طی کرده باشند. این روند به توسعه «گردشگری ادبی» آسیب خواهد رساند.»

 وی تصریح می کند: در حالی که گردشگری ادبی در دهکده جهانی ظرفیت بسیار مناسبی جهت کسب درآمد از صنعت گردشگری شده است  ایران با توجه به در اختیار داشتن بزرگانی چون حافظ ، سعدی و فردوسی هم اکنون در این شاخه از گردشگری یکی از کمکارترین کشورها بوده بصورتی که گردشگری ادبی در کشوری که مهد علم و ادب منطقه بوده هیچ جایگاه و رونقی ندارد. حال آنکه ترکیه تنها با در اختیار داشتن مولانا و سرمایه گذاری درست در گردشگری ادبی سالانه میلیون ها دلار درآمد از گردشگرانی که برای دیدن مراسم بزرگداشت وی به ترکیه و شهر قونیه سفر می کنند به دست می آورد؟

در این زمینه  آرش نورآقایی دبیر اجرایی همایش ملی گردشگری ادبی ، نیز می افزاید: این نوع گردشگری یکی از مستعدترین شاخه های گردشگری و البته غنی ترین آنهاست که در صورت توجه مسئولان در آمد هنگفتی را در صنعت گردشگری ایران تزریق خواهد کرد.

بطور کلی رییس هیات مدیره انجمن راهنمایان گردشگری استان تهران  ضمن تاکید بر فواید اقتصادی رونق این نوع گردشگری در کشورمان به مزایای دیگری همچون تقویت جریان فرهیختگی در میان اقشار مردم ، تقویت و غنی کردن محتوای مواد آموزشی کودکان و بزرگسالان ،  معرفی دقیق و تصویر سازی درست از مفاخر ایران زمین و پاسداری از ارزشهای هنری و ادبی کشورمان در صورت توسعه گردشگری ادبی اشاره می کند.

گردشگری ادبی تنها شیراز

از سوی دیگر «محمدحسین فراهانی»، مدیرکل اسبق میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران ضمن تاکید بر توسعه گردشگری ادبی در کشورمان با توجه به شعرای بسیار معرفی چون سعدی ، حافظ می گوید: این نوع از گردشگری در واقع دو پی آمد خواهد داشت اول اینکه گردشگران با آشنایی با زندگی شعرا و ادبای کشور مقصد می توانند آداب و رسوم و فرهنگ منطقه را زنده نگهدارند و دوم اینکه باعث این حس از راه و روش آنها ادب می آموزند.

فراهانی در ادامه ضمن اشاره به «مولانا امیدی» فرزند کدخدای ده تهران و ملاسحر تهرانی به ظرفیت های گردشگری ادبی تهران اشاره می کند  ومی گوید: گردشگری ادبی فقط در شیراز  نیست بلکه تهران نیز به عنوان پایتخت کشور می تواند به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری ادبی شناخته شود.

 

 مدیر کل اسبق میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران از گورستان ظهیرالدوله به عنوان مکانی خاطره انگیز برای تمام افرادی که به علم و ادب علاقه‌مند هستند نام می برد و می افزاید:  «این مکان می‌تواند تبدیل به یکی از پاتوق‌های بزرگ گردشگری پایتخت شود و علاوه بر علاقمندان داخلی ، خارجی ها را نیز به خود جلب کند.»

فراهانی همچنین ضمن تاکید بر توسعه گردشگری ادبی در ایران می گوید: «تقریبا تمام شعرا و بزرگان شعر و ادب، پایی در تهران داشتند. ملک‌الشعرای بهار در مشهد به دنیا آمد، ولی مقبره او در تهران است. همچنین سیدحسن تقی‌زاده، دهخدا و میرزاده عشقی نیز در تهران به خاک سپرده شده‌اند. از این رو تهران ظرفیت خوبی برای توسعه گردشگری ادبی دارد. »

آژانس هایی که هرگز تخصصی نشدند

اگرچه طی سالهای گذشته و برگزاری همایش های مختلفی در این زمینه یعنی رشد و توسعه گردشگری ادبی در کشورمان با توجه به پتانسیل های بسیار بالا در این سخنان زیادی گفته شده است اما امروز با فرا رسیدن برزگداشت دوباره حافظ شاهد هیچ تغییری در این زمینه نیستیم و دوباره از طرح های رونق گردشگری ادبی در سال جاری می شنویم.

این در حالی است که سال گذشته جهانیان از آمادگی صدور مجوز آژانس گردشگری بند (ب) برای اساتید و دانشجویانی که جهت رونق گردشگری ادبی و ورود گردشگران خارجی در قالب تورهای فرهنگی به کشورمان فعالیت می کنند خبر داد و قرار شد در این زمینه طرح های کارآمدی را توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به اجرا بگذارد که به قول معروف آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم .

درآمد یک میلیاردی آمریکا از گردشگری ادبی

این در حالی است که طبق بررسی‌های صورت گرفته از سوی کارشناسان بنیاد حفاظت از میراث تاریخی و ملی امریکا، درحدود 118 میلیون کتابخوان امریکایی،  به طور میانگین 994 دلار برای هرسفر می‌پردازند که مجموعا بیش از 192 میلیون دلار در سال برای اقتصاد امریکا تولید درآمد می‌کند.

 بر اساس همین گزارش و طبق بررسی‌های انجام شده، روشن شد که 78 درصد از تمام مسافران تفریحی در تورهای فرهنگی، حین سفرهای خود، با فعالیت‌های ادبی و هنری درگیر می‌شوند و یکی از ارزش های رایج میان بسیاری از مردم آمریکا این است که با کتاب های مورد علاقه شان برای گذراندن تعطیلات تابستانی به سواحل آفتابی و مناطق خوش آب و هوا می روند.

کتاب‌های مربوط به جنگ‌های داخلی و کتاب «جیمز کینگ»، از آثاربرتر و شاخصی هستند که بیشتر بازدید کنندگان را بخود جلب می‌کنند. همچنین سنت‌های شفاهی از مردمان افریقایی تبار و ایرلندی تبار که هنوز ریشه در فرهنگ و رسوم آن سرزمین‌ها دارند، برای توریست ها بسیار جذابند.

 کارشناسان ادبی معتقدند این آثار بخش‌هایی از ادبیات جنوب را شکل داده‌اند که واقعا شباهتی با دیگر مناطق در کشور ایالات متحده ندارد.