کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

آذربایجان گردشگری ایران را مصادره کرد

در آستان هفته گردشگری کسب و کار هشدار می دهد

یکی دو سال است که نام کشور آذربایجان همانند گذشته های دور با ایران همراه شده است و با میراث فرهنگی کشورمان در محافل خبری داخلی و خارجی گره خورده است، اما اینبار کاملا متفاوت از گذشته نه به عنوان سرزمینی یکپارچه با ایران بلکه به عنوان کشوری که کمر به مصادره میراث فرهنگی ، معنوی ایران بسته است دریغ از اینکه این کشور زمانی روی نقشه جهان جزو کشور ایران باستان بوده است.

فارغ از گذشته مشترک این دو کشور طی سال های اخیر از سازمان یونسکو گرفته تا سازمان جهانی گردشگری هم اکنون این دو نام یعنی جمهوری آذربایجان و ایران باستانی نه در کنار هم بلکه مقابل یکدیگر همراه شده اند. هرچند این دو سرزمین تاریخی مشترک داشته و روزگاری به عنوان یک اقلیم روی نقشه دهکده جهانی شناخته شده بودند اما مدتهاست که مرزهای بین المللی بین اشتراکات فرهنگی و تاریخی این دوملت فاصله انداخته و پای سیاست را بین این دو کشور به میان آورده است؛ سیاستی که امروزه به عرصه گردشگری یا همان صادرات نامرئی بین آنها رسوخ کرده و دنیای شادی و تفریحی گردشگری را نیز آلوده به سیاسی کار کرده است.

به یاد داریم چندی پیش کشور آذربایجان ساز تار را با استفاده از سوء مدیریت و کم کاری مسئولان ایرانی به نام خود ثبت کرد و فارغ از هرگونه تلاش بعدی مسئولان کشورمان در راستای بازگشت تار به کشورمان این ساز ایران را با خرسندی به نمادی از فرهنگ و هنر خود به دنیا معرفی کرد.

عکس العمل کاملا دیرهنگام و غیر حرفه ای مسئولان ایرانی در باره ساز تار باعث شد تا این جمهوری از خلاء مدیریتی کشورمان در این زمینه فرصتی دوباره به دست آورد و با حذف کتیبه های فارسی مقبره نظامی در این کشور اهداف خود را در مصادره فرهنگ ایران باستانی تکمیل کرده و در راستای معرفی این شاعر ایرانی به عنوان شاعری آذربایجانی برنامه هایی در ذهن خود بپروراند؛ شاعری که از اساس به فرهنگ و تمدن فارسی ایران باستان گره خورده و بازکردن نام نظامی از تمدن ایران زمین به نوعی غیر ممکن است.

اگرچه موضوع ثبت این نامها در فهرست آثار فرهنگی ، معنوی یونسکو خارج از مبحث ماست و امیدواریم که دوباره شاهد تکرار داستان ساز تار ایرانی در این زمینه نباشیم اما این موضوع هوشیاری مسئولان گردشگری ایران را طلب می کند که جمهوری آذربایجان هم اکنون با استفاده از این راهکار صنعت گردشگری ایران را هدف گرفته و در حال برنامه ریزی برای مصادره گردشگری ایران زمین است.

صحبت از گردشگری شد که ناخواسته به یاد ارزش و جایگاه اقتصادی این صنعت نوظهور و لزوم ترویج وتبلیغ ان سراسر جهان برای جلب نظر گردشگران خواهیم افتاد تبلیغاتی که همانند تیغی دولبه می تواندن موفقیت یا عدم موفقیت سرزمینی را در توسعه درآمدهای صنعت گردشگری تضمین کند.

جای تردید نیست که یکی از راهکارهای معرفی جاذبه های گردشگری کشورهای جهان استفاده از پتانسیل رسانه های تصویری و ساخت برنامه های تبلیغاتی در این زمینه است .

بنابراین جای تردید نیست که بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر دهکده جهانی از این پتانسیل به خوبی استفاده کرده و با ساخت برنامه های تبلیغاتی و پخش آنها در شبکه های مختلف ماهواره ای سعی در جلب توجه ماجراجویان و گردشگران به داشته های خود دارند که دوباره به دونام جمهوری آذربایجان و ایران برخورد می کنیم. برخوردی که بطور کلی صنعت گردشگری کشورمان را هدف گرفته که در صورت کوتاهی این صنعت درآمدزای کشورمان به واسطه چندین هزار سال تمدن گرفتار موضوع تار و نظامی خواهد شد.

اگر اهل دنبال کردن اخبار در شبکه های خبری معروف دنیا مثل بی بی سی، سی ان ان ، یورونیوز یا ... هستید بدون تردید با تبلیغات گردشگری کشورهای مختلف مثل ترکیه ، قرقیزستان ، قزاستان و البته آذربایجان برخورد کرده اید که یک نکته درباره تبلیغات ماهواره ای کشور آذربایجان شما را شوکه کرده است.

هرچند نوای تار ایرانی در این تبلیغ تلویزیونی خود نمایی می کند اما نگرانی اصلی مربوط به شروع تبلیغ کشور آذربایجان با دار قالی ایرانی که تار و پود آن از اساس با تمدن ایران زمین گره خورده و پس از آن پوشش خانمی که مشغول قالیبافی است و طرح های مختلفی از قالی که به سفره ای رنگین با بسیاری از غذاهای اصیل ایرانی ختم می شود، خواهد بود.

نگرانی ای که در صورت نادیده گرفتن آن بدون تردید زمینه ساز مصادره گردشگری ایران زمین خواهدشد، جای تردید نیست که استفاده از این المان ها برای جلب نظر گردشگران سراسر جهان بدون دلیل انتخاب نشده و پس پرده آن تفکری دقیق قرار گرفته که از خلاء مدیریت داخل مرزهای ایران جهت حفظ میراث فرهنگی ومعنوی کشورمان سرچشمه گرفته است.

با دقت بیشتر به این آگهی تبلیغاتی که از مقبره نظامی، طرح قالی ایران، دلمه برگه موی ایرانی ، لوزهای معروف شیراز، باقلوا ، کباب و ماهی معروف  دریای خزر در آن استفاده شده پی به این واقعیت می بریم که جمهوری آذربایجان علاوه بر مصادره تار ایرانی قصد مصادر صنعت گردشگری کشورمان را دارد که باید آن را جدی گرفت و همانند گذشته از بی توجهی به این موضوع جدا خودداری کنیم.

به هر حال اگرچه این اشتراکات فرهنگی حاکیت از تمدن و حکومت گسترده ایران باستان به این منطقه دارد و تمدن چندین هزار ساله ایران و تسلط آن بر این مرز و بوم هرگز قابل انکار نیست. لازم به یادآوری است که جمهوری آذربایجان در مقابل این تمدن کهن و چندین هزار ساله مدت زیادی نیست استقلال خود را به دست آورده ، اما این بار ظاهرا آذربایجان نوظهور علاوه بر ساز و شعر ایرانی قصد دست اندازی به صادرات نامرئی کشورمان را در ذهنش می پروراند. بنابراین لازم است که مسئولان با استفاده از قدرت همین رسانه های، تصویری با مدیریتی دقیق از داشته ها و پیشینه ایران زمین که حتی جمهوری آذربایجان فعلی را در بر می گیرد به جهان مخابره کنند، تا مبادا صادرات نامرئی ما در معرض خطر تعرض دیگران قرارگیرد.

امید است که مسئولان صنعت گردشگری ایران در آستانه هفته گردشگری به جای برگزاری تورهای آشنایی برای دست یابی به بازارهای جدید گردشگری به خصوص حاشیه جنوبی خلیج فارس به نوار شمالی کشورمان نیز کمی دقت کنند و این موضوع را جدی بگیرند چون دیدیم که تار ایرانی ، آذربایجانی از آب درآمد!