کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

رایزنان فرهنگی یا رایزنان گردشگری مسئله این است؟

در حال حاضر مبحث گردشگری در دهکده جهانی  به عنوان یکی از صنایع پولساز این کره خاکی، دغدغه بسیاری از کشورها است. اهمیت اقتصادی این صنعت نوظهور باعث شده تا بسیاری از دست اندرکاران و فعالان عرصه گردشگری برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد کلی آن دست به هر کاری بزنند و از هیچگونه تلاشی فروگذار نکنند.

سیاست های تشویقی ، کاهش میزان مالیات صنایع وابسته گردشگری داخل مرزها و حذف روادید ، حضور گسترده در نمایشگاههای صنعت گردشگری همه و همه از سیاست های کوتاه مدت و بلند مدت به کار گرفته توسط دست اندرکاران دولتی و خصوصی کشورهای مختلف در این زمینه است،​ که در کل برای به دست آوردن سهم بیشتر از گردشگری بین المللی استفاده می شوند.

بر هیچکس پوشیده نیست که خط مقدم هرگونه برنامه ریزی در ا ین زمینه خارج از مرزهای یک کشور سفارتخانه های آن کشور است. اگرچه برخی افراد بر این باور هستند که سفارتخانه​ها صرفا ماموریت دیپلماتیک دارند و هرگز به این قبیل مسایل توجهی نخواهند داشت اما برخلاف این گروه دیگران معتقدند حتی در صورت عدم نیاز به دریافت ویزا از سوی گردشگران برای ورود به یک کشور بازهم آنها بیشترین اطلاعات مورد نیاز خود را می توانند از طریق سفارتخانه کشور مقصدشان به دست آورند.

بدون تردید مسئولان و کارکنان سفارتخانه ها با توجه به آداب و رسوم و البته سلیقه گردشگران کشور میزبانشان راهکارها و پیشنهادهای مناسبی به درخواست اطلاعات آنها خواهند داد . پس فقط با یک نگاه نمی توان اینگونه تصور کرد که سفارتخانه ها خارج از مرزهای یک کشور فقط باید مشغول امور دیپلماتیک باشند و هیچ ارتباطی با صنعت مفرح گردشگری ندارند.

پاسخ این است که اگرچه انجام امور دیپلماتیک درسفارتخانه ها به دیگر موارد ارجح است اما امروزه این سیاست های تشویقی صنعت گردشگری هستند که بسیاری از سیاست های دیپلماتیک خارج از مرزهای کشورهای گردشگرپذیر را تابع خود کرده اند .

بنابراین بسیاری از دولتها  با توجه به اهمیت فعلی صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی شرح وظایف جدیدی را برای کارکنان سفارتخانه ها یشان بخصوص در بخش فرهنگی درنظر می گیرند، که حاصل این شرح وظایف جدید درباره جذب گردشگران خارجی میتواند حکم مکملی برای سیاست های کلان گردشگری کشور متبوعشان باشد.

اما در حالی که ایران طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ده کشور برتر جذاب و ارزان گردشگران جهان است، دست اندرکاران صنعت گردشگری بخش دولتی هنوز پی به ارزش واقعی سفارتخانه ها و بخش های مختلف آنها در رشد و توسعه صنعت گردشگری نبرده اند و به قول معروف هنوز اندرخم یک کوچه اند.

این غفلت زمانی که برخی از دست اندرکاران دولتی صنعت گردشگری طرحی تازه را با نام رایزنان گردشگری به دولت پیشنهاد دادند بیش از پیش خودنمایی کرد و بیانگر آن شد که هنوز سیاست گذاران کلان گردشگری ایران به ظرفیت های بالقوه این اماکن به ظاهر دیپلماتیک خارج از مرزهایمان پی نبرده اند.

شاید عدم هماهنگی بین ارگانهای ذیربط گردشگری ایران باعث این غفلت شده بصورتی که برخی از مسئولان، صنعت گردشگری کشورمان را زیر مجموعه بخش اقتصادی سفارتخانه ها می دانند و اینگونه استدلال می کنند،  چون این صنعت به عنوان صادرات نامرئی در جهان معرفی شده ، پس بخش بازرگانی سفارت خانه ها مسئول هدایت و برنامه ریزی سیاست های جذب گردشگران به داخل کشور خارج از مرزهای کشورمان است .

اما گروه دیگر هم بخش فرهنگی را طلایه دار گردشگری ایران معرفی می کنند و معتقدند این صنعت یعنی گردشگری پل ارتباطی بین تمدن ها و فرهنگهای جهان است و رایزنان فرهنگی با توجه به تمدن و فرهنگ غنی ایران می توانند بهترین فرصت رشد ورود گردشگران را برای ایران زمین مهیا کند.

اگرچه این طرح یا همان طرح حضور رایزنان گردشگری در 60 سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران خارج از مرزها ی کشور بیانگر اراده جدی دولت برای رونق صنعت گردشگری در بازارهای هدف است اما آیا واقعا رایزنان گردشگری می توانند راهگشای صنعت گردشگری کشورمان خارج از مرزهای ایران باشد.

طرحی که هم اکنون در پرده ای از ابهام قرار دارد و اجرایی شدنش نیز به نظر دولت منوط شده است. شاید دولتمردان و دست اندرکاران دولتی گردشگری نیز به این نتیجه رسیده اند این طرح خود به عنوان مشکلی تازه و البته آزمونی محکوم به شکست برای صنعت نوپای گردشگری ایران است؟

این سئوال مهم در شرایطی مطرح می شود که بسیاری از مسئولان صنعت گردشگری ایران با استفاده از توانایی های رایزنان اقتصادی مقیم در سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران خبر از شرکت گسترده ایران در نمایشگاه​های گردشگری سراسر جهان می دهند .

مسئولیتی که شاید هرگز در راستای وظایف رایزنان اقتصادی نبوده و صرفا به دلیل نام دیگر گردشگری یا همان صادرات نامرئی به این گروه واگذار شده است . شاهد مثال این اشتباه بزرگ در صنعت گردشگری ایران این است که در پایان سال 1391 به گفته جهانیان یکی از بالاترین مسئولان صنعت گردشگری کشورمان حضور ایران در نمایشگاههای صنعت گردشگری بین المللی جهان تا کنون صرفا 5 درصد گردشگران بین المللی را به داخل مرزهای کشور هدایت کرده است .

بنابراین با توجه به این آمار رسمی و موثق می توان دریافت اگرچه صنعت گردشگری می تواند در قسمت اقتصادی سفارتخانه ها نیز جایی برای خود دست و پا کند، اما صرفا حساب و کتاب یا سیاست های اقتصادی نمی تواند به موفقیت این صنعت پولساز جهانی بیانجامد. آنهم زمانی که ایران با توجه به پتانسیل های بالقوه خود در زمینه جذب گردشگران خارجی می تواند درآمد آن را جایگزین درآمد صنعت نفت خود کند.

پس حالا که علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان معتقد است رایزنان فرهنگی ایران به عنوان بازوان توانمند این وزارتخانه خارج از مرزهای کشور مشغول به انجام وظیفه هستند ، بهترین گزینه برای ثبت روند مثبت صنعت گردشگری استفاده از توانمندی های این گروه  جهت تشویق گردشگران محل ماموریتشان به بستن چمدانهایشان برای سفر به ایران و دیدن جاذبه هایش خواهد بود.

بخشی از وظایف این گروه فراهم کردن شرایط آشنایی مردم کشور میزبانشان با آداب و رسوم ، فرهنگ و مذهب کشورمان است. که رایزنان فرهنگی سفارتخانه ها از روشهای مختلفی برای انجام این وظیفه همانند برگزاری هفته های فرهنگی ، برپایی مراسم مذهبی ، جشن و شادی و البته ارتباط هرچه بیشتر با جامعه کشور میزبانشان است، دقیقا روشهایی که می توان از آن برای رشد و رونق گردشگری کشورمان استفاده کرد.

اهمیت استفاده از پتانسیل بالقوه رایزنان فرهنگی در جذب و توسعه صنعت گردشگری کشورمان آنجا روشن می شود که طبق آمار سازمان جهانی گردشگری سفرهایی که برای آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ مقاصد مختلف گردشگری جهان صورت گرفته طی یک دهه گذشته رشدی چشمگیر داشته است و در سال 2012 میلادی تقریبا از هر ده سفری که در صنعت گردشگری صورت گرفته 4 مورد به این دلیل یا همان آشنایی با فرهنگ و آداب و سنن کشورهای میزبان بوده است.

بنابراین می توان اینگونه عنوان کرد که از هر ده نفر گردشگر چهار نفر برای آشنایی و درک دقیق فرهنگ کشور مقصدشان بار سفر می بندند ، سفری که می تواند جرقه آن طی یکی از مراسم برگزار شده توسط رایزنان فرهنگی خارج از مرزهای کشورمان زده شده باشد.

این امار بیانگر رشد چشم گیر گردشگری فرهنگی بین گردشگران بین المللی است و شاید جاذبه های دیگر مثل مراکز خرید یا مناطق طبیعی را در رده های بعدی انگیزه سفر قرار دهد. نکته ای که باعث یادآوری جایگاه ویژه رایزنان فرهنگی در صنعت گردشگری ما خواد بود.

جایگاهی که متاسفانه تا کنون به آن توجه نشده و دست اندرکاران صنعت گردشگری را بدون توجه به حضور آن به فکر ارایه پیشنهاد رایزنان گردشگری انداخته است. حال آنکه سفیران فرهنگی کشورمان هم اکنون در محل ماموریت خود مستقر هستند و با توجه به وظایف سازمانی خود بهترین شرایط را برای دست یابی صنعت گردشگری به موفقیتی مناسب دارند.

 به عقیده بسیاری از فعالان عرصه گردشگری ایجاد بخش جدید در سفارتخانه های ایران خارج از مرزهایش شاید یک موازی کاری مطلق باشد و به جز هزینه های هنگفت انهم در شرایط کنونی اقتصاد کشورمان شاید هیچ دستاورد دیگری به همراه نداشته باشد.

رایزنان فرهنگی ایران در دیگر کشورها با توجه به شرح وظایف خود باید بتوانند پیام فرهنگ سرزمین خود را به گویا ترین شکل و با حداکثر جاذبه ممکن به میزبان معرفی کنند. این سفیران فرهنگی ایران می توانند با توجه به جایگاه دیپلماتیک و امتیازاتی که در اختیار دارند نظر رسانه های کشور میزبان را به خود و البته زادگاهشان جلب کرده و باعث معرفی دقیق ایران و آداب و رسوم آن بشوند.

پس چرا باید گروهی دیگر را با تمام مشکلات حاشیه ای آن به عنوان رایزنان گردشگری راهی سفارتخانه های ایران کرد وقتی که این بخش توسط رایزنان فرهنگی ایران هم اکنون به عنوان پتانسیلی بالقوه وجود دارد.

شاید کم کاری و عدم حضور گسترده این گروه یعنی رایزنان فرهنگی ایران در مجامع بین المللی باعث ایجاد این شبه شده که جایگاهی با عنوان رایزنان گردشگری در سفارتخانه های کشورمان خالی باقی مانده و برای رشد و رونق صنعت گردشگری کشورمان باید این جایگاه را احیاء و استفاده کنیم.

نباید فراموش کرد به دلیل شرایط موجود سیاسی ایران امروز بهترین شرایط برای ایفای نقش رایزنان فرهنگی ایران مهیا شده است و به واسطه جریان سازیهای انجام شده در زمینه های سیاسی اکثر ساکنان کشورهای مختلف با نام ایران آشنا هستند پس چه به جاست که رایزنان فرهنگی نیز از فرصت استفاده کنند و در جهت تثبیت نام ایران با تمام جاذبه هایش در ذهن گردشگران گام عظیمی بردارند.

ارزانی فعلی ایران در کنار امتیاز مطرح شدن نام ایران در اکثر محافل خبری بهترین فرصت خودنمایی رایزنان فرهنگی در سفارتخانه های کشورمان خارج از مرزهای ایران است و به جاست که جای تعریف چارت اداری جدیدی برای سفارتخانه های ایران از امکانات بالقوه رایزنان فرهنگی برای رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده شود نه اینکه دوباره آزمونی بی حاصل را برایش تدارک ببینیم.

در هر حال رایزنان فرهنگی ایران می توانند با توجه به جاذبه های بسیار زیاد کشورمان طبق هماهنگی با سازمان گردشگری ایران زمینه رشد و رونق صادرات نامرئی کشورمان را فراهم کنند. بی شک آشنایی رایزنان فرهنگی کشورمان با فرهنگ و آداب و رسوم بازار هدف گردشگری کشورمان می تواند بسیار مفید واقع شده و کودک نوپای گردشگری کشورمان را به دویدن وادارد و زمینه ساز صدور فرهنگ و تمدن اصلی ایران اسلامی را به دیگر نقاط جهان فراهم کرد.

  

نقش رایزنان فرهنگی در گردشگری

 

در حال حاضر مبحث گردشگری در دهکده جهانی  به عنوان یکی از صنایع پولساز این کره خاکی، دغدغه بسیاری از کشورها است. اهمیت اقتصادی این صنعت نوظهور باعث شده تا بسیاری از دست اندرکاران و فعالان عرصه گردشگری برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد کلی آن دست به هر کاری بزنند و از هیچگونه تلاشی فروگذار نکنند.

 

سیاست های تشویقی ، کاهش میزان مالیات صنایع وابسته گردشگری داخل مرزها و حذف روادید ، حضور گسترده در نمایشگاههای صنعت گردشگری همه و همه از سیاست های کوتاه مدت و بلند مدت به کار گرفته توسط دست اندرکاران دولتی و خصوصی کشورهای مختلف در این زمینه است،​ که در کل برای به دست آوردن سهم بیشتر از گردشگری بین المللی استفاده می شوند.

 

بر هیچکس پوشیده نیست که خط مقدم هرگونه برنامه ریزی در ا ین زمینه خارج از مرزهای یک کشور سفارتخانه های آن کشور است. اگرچه برخی افراد بر این باور هستند که سفارتخانه​ها صرفا ماموریت دیپلماتیک دارند و هرگز به این قبیل مسایل توجهی نخواهند داشت اما برخلاف این گروه دیگران معتقدند حتی در صورت عدم نیاز به دریافت ویزا از سوی گردشگران برای ورود به یک کشور بازهم آنها بیشترین اطلاعات مورد نیاز خود را می توانند از طریق سفارتخانه کشور مقصدشان به دست آورند.

 

بدون تردید مسئولان و کارکنان سفارتخانه ها با توجه به آداب و رسوم و البته سلیقه گردشگران کشور میزبانشان راهکارها و پیشنهادهای مناسبی به درخواست اطلاعات آنها خواهند داد . پس فقط با یک نگاه نمی توان اینگونه تصور کرد که سفارتخانه ها خارج از مرزهای یک کشور فقط باید مشغول امور دیپلماتیک باشند و هیچ ارتباطی با صنعت مفرح گردشگری ندارند.

 

پاسخ این است که اگرچه انجام امور دیپلماتیک درسفارتخانه ها به دیگر موارد ارجح است اما امروزه این سیاست های تشویقی صنعت گردشگری هستند که بسیاری از سیاست های دیپلماتیک خارج از مرزهای کشورهای گردشگرپذیر را تابع خود کرده اند .

 

بنابراین بسیاری از دولت​ها  با توجه به اهمیت فعلی صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی شرح وظایف جدیدی را برای کارکنان سفارتخانه ها یشان بخصوص در بخش فرهنگی درنظر می گیرند، که حاصل این شرح وظایف جدید درباره جذب گردشگران خارجی می​تواند حکم مکملی برای سیاست های کلان گردشگری کشور متبوعشان باشد.

 

اما در حالی که ایران طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ده کشور برتر جذاب و ارزان گردشگران جهان است، دست اندرکاران صنعت گردشگری بخش دولتی هنوز پی به ارزش واقعی سفارتخانه ها و بخش های مختلف آنها در رشد و توسعه صنعت گردشگری نبرده اند و به قول معروف هنوز اندرخم یک کوچه اند.

 

این غفلت زمانی که برخی از دست اندرکاران دولتی صنعت گردشگری طرحی تازه را با نام رایزنان گردشگری به دولت پیشنهاد دادند بیش از پیش خودنمایی کرد و بیانگر آن شد که هنوز سیاست گذاران کلان گردشگری ایران به ظرفیت های بالقوه این اماکن به ظاهر دیپلماتیک خارج از مرزهایمان پی نبرده اند.

 

شاید عدم هماهنگی بین ارگانهای ذیربط گردشگری ایران باعث این غفلت شده بصورتی که برخی از مسئولان، صنعت گردشگری کشورمان را زیر مجموعه بخش اقتصادی سفارتخانه ها می دانند و اینگونه استدلال می کنند،  چون این صنعت به عنوان صادرات نامرئی در جهان معرفی شده ، پس بخش بازرگانی سفارت خانه ها مسئول هدایت و برنامه ریزی سیاست های جذب گردشگران به داخل کشور خارج از مرزهای کشورمان است .

 

اما گروه دیگر هم بخش فرهنگی را طلایه دار گردشگری ایران معرفی می کنند و معتقدند این صنعت یعنی گردشگری پل ارتباطی بین تمدن ها و فرهنگهای جهان است و رایزنان فرهنگی با توجه به تمدن و فرهنگ غنی ایران می توانند بهترین فرصت رشد ورود گردشگران را برای ایران زمین مهیا کند.

 

اگرچه این طرح یا همان طرح حضور رایزنان گردشگری در 60 سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران خارج از مرزها ی کشور بیانگر اراده جدی دولت برای رونق صنعت گردشگری در بازارهای هدف است اما آیا واقعا رایزنان گردشگری می توانند راهگشای صنعت گردشگری کشورمان خارج از مرزهای ایران باشد.

 

طرحی که هم اکنون در پرده ای از ابهام قرار دارد و اجرایی شدنش نیز به نظر دولت منوط شده است. شاید دولتمردان و دست اندرکاران دولتی گردشگری نیز به این نتیجه رسیده اند این طرح خود به عنوان مشکلی تازه و البته آزمونی محکوم به شکست برای صنعت نوپای گردشگری ایران است؟

 

این سئوال مهم در شرایطی مطرح می شود که بسیاری از مسئولان صنعت گردشگری ایران با استفاده از توانایی های رایزنان اقتصادی مقیم در سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران خبر از شرکت گسترده ایران در نمایشگاه​های گردشگری سراسر جهان می دهند .

 

مسئولیتی که شاید هرگز در راستای وظایف رایزنان اقتصادی نبوده و صرفا به دلیل نام دیگر گردشگری یا همان صادرات نامرئی به این گروه واگذار شده است . شاهد مثال این اشتباه بزرگ در صنعت گردشگری ایران این است که در پایان سال 1391 به گفته جهانیان یکی از بالاترین مسئولان صنعت گردشگری کشورمان حضور ایران در نمایشگاههای صنعت گردشگری بین المللی جهان تا کنون صرفا 5 درصد گردشگران بین المللی را به داخل مرزهای کشور هدایت کرده است .

 

بنابراین با توجه به این آمار رسمی و موثق می توان دریافت اگرچه صنعت گردشگری می تواند در قسمت اقتصادی سفارتخانه ها نیز جایی برای خود دست و پا کند، اما صرفا حساب و کتاب یا سیاست های اقتصادی نمی تواند به موفقیت این صنعت پولساز جهانی بیانجامد. آنهم زمانی که ایران با توجه به پتانسیل های بالقوه خود در زمینه جذب گردشگران خارجی می تواند درآمد آن را جایگزین درآمد صنعت نفت خود کند.

 

پس حالا که علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان معتقد است رایزنان فرهنگی ایران به عنوان بازوان توانمند این وزارتخانه خارج از مرزهای کشور مشغول به انجام وظیفه هستند ، بهترین گزینه برای ثبت روند مثبت صنعت گردشگری استفاده از توانمندی های این گروه  جهت تشویق گردشگران محل ماموریتشان به بستن چمدانهایشان برای سفر به ایران و دیدن جاذبه هایش خواهد بود.

 

بخشی از وظایف این گروه فراهم کردن شرایط آشنایی مردم کشور میزبانشان با آداب و رسوم ، فرهنگ و مذهب کشورمان است. که رایزنان فرهنگی سفارتخانه ها از روشهای مختلفی برای انجام این وظیفه همانند برگزاری هفته های فرهنگی ، برپایی مراسم مذهبی ، جشن و شادی و البته ارتباط هرچه بیشتر با جامعه کشور میزبانشان است، دقیقا روشهایی که می توان از آن برای رشد و رونق گردشگری کشورمان استفاده کرد.

 

اهمیت استفاده از پتانسیل بالقوه رایزنان فرهنگی در جذب و توسعه صنعت گردشگری کشورمان آنجا روشن می شود که طبق آمار سازمان جهانی گردشگری سفرهایی که برای آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ مقاصد مختلف گردشگری جهان صورت گرفته طی یک دهه گذشته رشدی چشمگیر داشته است و در سال 2012 میلادی تقریبا از هر ده سفری که در صنعت گردشگری صورت گرفته 4 مورد به این دلیل یا همان آشنایی با فرهنگ و آداب و سنن کشورهای میزبان بوده است.

 

بنابراین می توان اینگونه عنوان کرد که از هر ده نفر گردشگر چهار نفر برای آشنایی و درک دقیق فرهنگ کشور مقصدشان بار سفر می بندند ، سفری که می تواند جرقه آن طی یکی از مراسم برگزار شده توسط رایزنان فرهنگی خارج از مرزهای کشورمان زده شده باشد.

 

این امار بیانگر رشد چشم گیر گردشگری فرهنگی بین گردشگران بین المللی است و شاید جاذبه های دیگر مثل مراکز خرید یا مناطق طبیعی را در رده های بعدی انگیزه سفر قرار دهد. نکته ای که باعث یادآوری جایگاه ویژه رایزنان فرهنگی در صنعت گردشگری ما خواد بود.

 

جایگاهی که متاسفانه تا کنون به آن توجه نشده و دست اندرکاران صنعت گردشگری را بدون توجه به حضور آن به فکر ارایه پیشنهاد رایزنان گردشگری انداخته است. حال آنکه سفیران فرهنگی کشورمان هم اکنون در محل ماموریت خود مستقر هستند و با توجه به وظایف سازمانی خود بهترین شرایط را برای دست یابی صنعت گردشگری به موفقیتی مناسب دارند.

 

 به عقیده بسیاری از فعالان عرصه گردشگری ایجاد بخش جدید در سفارتخانه های ایران خارج از مرزهایش شاید یک موازی کاری مطلق باشد و به جز هزینه های هنگفت انهم در شرایط کنونی اقتصاد کشورمان شاید هیچ دستاورد دیگری به همراه نداشته باشد.

 

رایزنان فرهنگی ایران در دیگر کشورها با توجه به شرح وظایف خود باید بتوانند پیام فرهنگ سرزمین خود را به گویا ترین شکل و با حداکثر جاذبه ممکن به میزبان معرفی کنند. این سفیران فرهنگی ایران می توانند با توجه به جایگاه دیپلماتیک و امتیازاتی که در اختیار دارند نظر رسانه های کشور میزبان را به خود و البته زادگاهشان جلب کرده و باعث معرفی دقیق ایران و آداب و رسوم آن بشوند.

 

پس چرا باید گروهی دیگر را با تمام مشکلات حاشیه ای آن به عنوان رایزنان گردشگری راهی سفارتخانه های ایران کرد وقتی که این بخش توسط رایزنان فرهنگی ایران هم اکنون به عنوان پتانسیلی بالقوه وجود دارد.

 

شاید کم کاری و عدم حضور گسترده این گروه یعنی رایزنان فرهنگی ایران در مجامع بین المللی باعث ایجاد این شبه شده که جایگاهی با عنوان رایزنان گردشگری در سفارتخانه های کشورمان خالی باقی مانده و برای رشد و رونق صنعت گردشگری کشورمان باید این جایگاه را احیاء و استفاده کنیم.

 

نباید فراموش کرد به دلیل شرایط موجود سیاسی ایران امروز بهترین شرایط برای ایفای نقش رایزنان فرهنگی ایران مهیا شده است و به واسطه جریان سازیهای انجام شده در زمینه های سیاسی اکثر ساکنان کشورهای مختلف با نام ایران آشنا هستند پس چه به جاست که رایزنان فرهنگی نیز از فرصت استفاده کنند و در جهت تثبیت نام ایران با تمام جاذبه هایش در ذهن گردشگران گام عظیمی بردارند.

 

ارزانی فعلی ایران در کنار امتیاز مطرح شدن نام ایران در اکثر محافل خبری بهترین فرصت خودنمایی رایزنان فرهنگی در سفارتخانه های کشورمان خارج از مرزهای ایران است و به جاست که جای تعریف چارت اداری جدیدی برای سفارتخانه های ایران از امکانات بالقوه رایزنان فرهنگی برای رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده شود نه اینکه دوباره آزمونی بی حاصل را برایش تدارک ببینیم.

 

در هر حال رایزنان فرهنگی ایران می توانند با توجه به جاذبه های بسیار زیاد کشورمان طبق هماهنگی با سازمان گردشگری ایران زمینه رشد و رونق صادرات نامرئی کشورمان را فراهم کنند. بی شک آشنایی رایزنان فرهنگی کشورمان با فرهنگ و آداب و رسوم بازار هدف گردشگری کشورمان می تواند بسیار مفید واقع شده و کودک نوپای گردشگری کشورمان را به دویدن وادارد و زمینه ساز صدور فرهنگ و تمدن اصلی ایران اسلامی را به دیگر نقاط جهان فراهم کرد.

 

انجمن های دوستی طرحی جایگزین رایزنان گردشگری ؟!

نویسنده: عماد عزتی

حضور دایمی فعالان دولتی و بخش خصوصی برای معرفی جاذبه های گردشگری کشورها در بازارهای هدف یکی از راهکارهای توسعه صنعت گردشگری است که امتیازات آن برهیچ کس پوشیده نیست و از آنجا که سفارتخانه ها در این زمینه به عنوان خط مقدم توسعه صادرات نامرئی کشورهای گردشگرپذیر معرفی شده اند؛ می توانند با توجه به تقاضای بازار گردشگری کشور میزبانشان بهترین پل ارتباطی بین جاذبه های سرزمین اصلی و جامعه میزبان به عنوان بازار هدف گردشگری باشند.

از این رو اواسط شهریورماه سال 1391 بود که با صدورحکمی از سوی  محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور وقت کشورمان قرار براین شد تا شرایط استقرار رایزنان گردشگری در 60 سفارتخانه کشورمان بررسی شود ؛ طرحی که بررسی و اعلام نتایج آن تا همین امروز مبهم باقی مانده است.

اما برگزاری نشست هم اندیشی مسئولان سازمان میراث فرهنگی، وزارت امور خارجه و روسای انجمن های دوستی ایران و سایر کشورها دوشنبه شب گذشته ، این سئوال را برای فعالان عرصه گردشگری مطرح کرد که آیا طرح اعزام رایزنان گردشگری به پایان راه رسیده و حالا نوبت به انجمن های دوستی رسیده است؟

در این زمینه مهدی حجت، قائم مقام رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری می گوید: انجمن های دوستی مانند یک سرپل هستند که می توانند به توسعه روابط ایران درقالب های فرهنگی و اجتماعی به شکل بسیار ممتازی عمل کنند. این در حالی است که دقیقا شهریور ماه سال 1391 هنگام اعلام صدور حکم رئیس جمهور وقت برای بررسی طرح اعزام رایزنان گردشگری به سفارتخانه های ایران ، این سخنان از سوی سازمان میراث فرهنگی گفته  شده بود.

محمد حسن کرمانی ، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی ایران با تاکید بر خصوصی بودن بحث گردشگری در دهکده جهانی می گوید: هرچند تبلیغات و جلب توجه گردشگران به داشته های تاریخی، باستانی یا طبیعی کشورها برعهده صنف دفاتر خدمات مسافرتی است و معمولا انجمن های دوستی بین کشورها مشغول امور اقتصادی و بازرگانی هستند ولی از آنجا که گردشگری نیز به صنعت تعبیر شده است می توان از ظرفیت های این انجمن ها هم درزمینه توسعه تقاضای سفر گردشگران خارجی به کشورمان بهرمندشد.

وی به شرایط کنونی گردشگری کشورمان اشاره می کند و می گوید: در حال حاضر کشورمان نیازمند معرفی هرچه بیشتر جاذبه هایش در بازارهای هدف است و سازمان میراث فرهنگی به عنوان سکاندار گردشگری ایران هم با کمبود شدید بودجه برای اینکار مواجه است از سوی دیگر مدیریت های غیر اصولی گذشته هم باعث عقب ماندگی گسترده در صنعت گردشگری کشورمان شده است بنابراین هم اکنون باید از تمام ظرفیت های موجود به خوبی بهرمند شد تا با توجه به جاذبه های منحصربفرد ایران شاهد رونق گردشگری باشیم.

کرمانی درباره طرح رایزنان گردشگری در سفارتخانه های ایران و استفاده از انجمن های دوستی ایران با دیگر کشورها نیز می گوید: من فکر می کنم این نشست مقدمه ای برای جایگزینی طرح اعزام رایزنان گردشگری به سفارتخانه ها بوده و مسئولان سازمان میراث فرهنگی قصد استفاده بهینه از این انجمن را دارند چون تقریبا بدون هزینه می توانند به همان نتایج حضور فرضی رایزنان گردشگری در کشورهای مختلف برسند.

از سوی دیگر این فعال بخش خصوصی در گردشگری می گوید: جای تردید نیست اگر شرایط کاملا مهیا شود و انجمن های دوستی ایران با دیگر کشورها از ظرفیت کامل ارتباطات خود استفاده کنند، در مدت زمان کمتر از دو سال با انبوهی از تقاضای سفر مواجه خواهیم شد و سئوال اصلی اینجاست که آیا واقعا می توانیم پاسخگوی این تقاضا باشیم ؟

وی می افزاید: هم اکنون شاهد تلاش همه جانبه دولت برای توسعه و رونق گردشگری ایران از راه های مختلفی هستیم اما ایجاد و یا ارتقای زیرساخت های گردشگری اموری زمانبر هستند که نمی توان به زودبازده بودن آنها تکیه کرد بنابراین به نظر من مسئولان سازمان میراث فرهنگی باید با درنظر گرفتن امکانات ایران از ظرفیت های مختلف جلب نظر گردشگران استفاده  کنند چون بخش خصوصی در زمینه جذب گردشگران به عقیده من دچار مشکل نیست .

این درحالی است که رئیس انجمن دوستی ایران و اتریش با اشاره به نشست دوشنبه ، در این زمینه آینده ای مشابه طرح اعزام رایزنان فرهنگی را برای همکاری سازمان میراث فرهنگی و انجمن های دوستی ایران با دیگر کشورها متصور شده  و زیاد به آینده این همکاری خوشبین نیست.

سید ابوالفضل رضوی با ابراز خرسندی از اینکه مسئولان به جایگاه بخش خصوصی در توسعه صنعت گردشگری اشاره کردند  می گوید: هنوز متوجه خواسته مسئولان از من و همکارانم نشده ام و نمی دانیم در صورتی که بخواهیم برای جلب نظر گردشگران در حوزه فعالیت های خودمان اقدام کنیم مسئولان چه کمکی به ما خواهند کرد ؟

رضوی ضمن اشاره به سخنان مرضیه افخم ،  نماینده‌ وزارت خارجه در نشست یاد شده افزود: وزارت خارجه برای انجمن های دوستی ایران و دیگر کشورها تا کنون چه کاری انجام داده است؟ جز ارایه آمار 400 جلسه؟ مشابه400 مصوبه‌ای که دولت قبل در مدت یک ساعت تصویب کرده بود! همه می دانیم ظرفیت انجمن های دوستی چیست و نقش بخش خصوصی در گردشگری چه بوده است؛ لطفا بگویید چه می‌خواهید و در مقابل چه کاری انجام می دهید؟

وی با تاکید بر گنگ بودن نشست یاد شده تصریح کرد: همواره نگاه به انجمن‌های دوستی استفاده از آنها در مواقع خاص بوده است، در حالی که اکنون 90 درصد این انجمن‌ها ثبت نشده و در پنج - شش ماه گذشته همچنان با مشکل روبه‌رو بوده‌اند.