کشکول

صنعت گردشگری

کشکول

صنعت گردشگری

طرح ملی گردشگری دریایی خزر غریق کاغذبازی

به بهانه روز دریانوردی، آموزش و اشتغال؛ کسب و کار بررسی می کند

اول مهر نزدیک است و بسیاری در تکاپوی بازگشایی مدارس و برخی هم به واسطه نزدیک شدن هفته گردشگری در حال برنامه ریزی برای برگزاری مراسم این هفته بسیار مهم برای کشورمان هستند اما دریغ از اینکه اول مهر روز دریانوردی، آموزش و پژوهش و اشتغال نیز نامگذاری شده است.

هرچند دیگر نقاط جهان روز جهانی گردشگری را جشن می گیرند اما ایران به پشتوانه وسعت وجاذبیت های تاریخی و طبیعی خود هفته ای را به این مهم اختصاص داده و به جشن و برگزاری مراسمی ویژه در این زمینه می پردازد بنابراین اهمیت صنعت گردشگری برای کشورمان از این تصمیم کاملا مشخص و واضح است و مسئولان سعی دارند با برگزاری اینگونه برنامه ها علاوه بر رونق گردشگری داخلی پای خارجی ها را هم به میان آورند اما امسال روز جهانی گردشگری در ایران به دو دلیل عمده بسیار پراهمیت تر از قبل خواهد بود.

اول اینکه دولت تدبیر و امید با برنامه ای در زمینه توسعه گرشدگری کار خود را آغاز کرده است و دوم شعار روز جهانی گردشگری است که می گوید:«گردشگری و آب، حفظ میراث مشترک».

اگرچه برنامه های کاملا مشخصی از سوی دولت و دست اندرکاران صنعت گردشگری برای توسعه آن تدوین شده است و بررسی آنها خارج ازحوصله این بحث اما شعار روز جهانی گردشگری با توجه به امتیازات آبی و ساحلی کشورمان رنگ و بوی دیگری به این هفته یعنی هفته گردشگری امسال داده است و از این رو کسب و کار سراغ یکی از کهنه کاران دریانوردی که حدود سه دهه از عمرش را روی عرشه کشتی سوار بر امواج دریا ها بوده رفته است تا از امتیازات گردشگری دریایی ایران و شرایط توسعه آن پرس و جو کند .

کاپیتان سید حسن گیتی پسند علاوه بر کوله باری از تجربه دریانوردی به عنوان طراح طرح ملی گردشگری دریایی در دریای خزر نیز بین اهالی گردشگری و دریانوردی کشورمان شناخته شده است اما این فعال عرصه گردشگری و دریانوردی ناگفته های بسیاری از بی مهری دولت دهم و مسئولان قبلی سازمان میراث فرهنگی به این طرح ملی دارد که مطالعه آنها برای شما خالی از لطف نیست.

گیتی پسند سخن خود را با ارایه تاریخچه ای از این طرح که از سال 1385 شمسی درگیر آن شده است آغاز می کند و می گوید: با توجه به تجربه دریا نوردی خودم و پتانسیل های دریایی کشورم ایران متوجه شدم پروژه های دریایی عظیمی را می توان در محدوده دریای خزر اجرا کرد چون سواحل جنوبی کشورمان همواره به واسطه وجود نفت مورد توجه مسئولان بوده است اما این خزر است که از دید مسئولان با تمام ظرفیت هایش پنهان ماندهاست و ظاهرا به دست فراموشی سپرده شده.

وی در این زمینه می افزاید: اولین بار طرح آمبولانس دریایی را به واسطه تعداد بسیار بالای غریق در سواحل خزر به مسئولان دولتی ارایه کردم. با توجه به مطالعاتم متوجه شدم بسیاری از مجروحان حوادث مختلف جاده به دلیل ترافیک جاده های نوار ساحلی ایران در طول مسیر انتقال به بیمارستان جان می سپارند و بسیاری از غریق ها هم به دلیل دیر رسیدن کمک از دنیا می روند بنابراین با استفاده از پتانسیل بسیار مناسب آبهای ساحلی می توانیم از آمبولانس های دریایی به خوبی استفاده کنیم که متاسفانه این طرح بسیار کارآمد نیز مورد بی مهری مسئولان وقت قرار گرفت و با کپی برداری از طرح اصلی طرحی بسیار ناکارآمد با هزینه ای بسیار هنگفت اجرایی شد که البته هم اکنون هیچ خبری از آن نیست.

این کاپیتان کهنه کار در ادامه می گوید: به هر حال با تمام ناملایمان مسئولین به واسطه علاقه ای که دریای دارم به مطالعات خودم در نوار ساحلی خزر ادامه دادم که به ضعف بسیار عمده ای در زمینه حمل و نقل دریایی این منطقه و پتانسیل بسیار بالای آن که توجه اقتصادی هم دارد پی بردم . طرحی را با نام طرح گردشگری دریایی خزر که شامل 4 فاز بود به دولت ارایه کردم.

همان سال و در نمایشگاه دریانوردی این طرح توسط ریاست جمهوری طرحی ملی اعلام و مقرر شد با همکاری تمام ارگان مسئول مثل صنعت بیمه، وزارت نفت، وزارت راه، سازمان بنادر، میراث فرهنگی و محیط زیست اجرایی شود اما دریغ از همکاری که این طرح تا همین امروز درگیر کاغذبازی مسئولان شده و به جز سازمان بنادر و محیط زیست ارگان های دیگر هیچگونه همکاری با بنده نکرده اند با توجه به این که این طرح ، طرحی ملی و مولد برای جامعه کشورمان است.

این کهنه کار دریایی ضمن تاکید ملی بودن این طرح و لزوم همکاری مسئولان ادامه می دهد: با توجه به تحقیقات گسترده بنده و تیم کارشناسی من تمامی زیرساخت های این طرح هم اکنون در نوار ساحلی خزر مهیاست و فقط کافی است که دولت با اختصاص بودجه ای بسیار اندک شرایط ورود چند فروند شناور مورد نیاز اولین فاز این طرح را فراهم کند تا با توجه به اقتصادی بودن آن مراحل اجرایی شدن فازهای دیگر نیز انجام شود.

کاپیتان گیتی پسند می گوید: همانطور که در اصل طرح مطرح شده است این طرح می تواند حدود هفده هزار فرصت شغلی مستقیم و غیر مستقیم را به جوانان حاشیه دریای خزر که از معضل بیکاری و رکود اقتصادی رنج می برند ، هدیه دهد و زمینه رشد و ترقی اقتصادی منطقه باشد، اما دریغ از همکاری در خزر که هم اکنون شاهد انعقاد قرارداد برقراری خطوط کشتیرانی مسافری بین ایران عمان هستم .

وی ضمن اشاره بر تاخیر 4 ساله این پروژه تاکید می کند : با توجه به نرخ بیکاری منطقه اگر این پروژه از همان روز اول اجرایی شده بود هم اکنون تعدادبسیاری از جوانان کشور بخصوص منطقه مشغول به کار مولد بودند و هزینه بسیار هنگفتی هم از دوش دولت برداشته می شد، سئوال اینجاست که چه تفاوتی بین سواحل جنوبی وشمالی کشور است؟ پس چرا این طرح که ملی اعلام شده و هم اکنون که دولت نیازمند تولید شغل برای متقاضیان کار است به آن توجهی ندارد.

کاپیتان گیتی پسند به ورود روزانه حدود یکصد دستگاه تریلر از مرزهای غربی و شمال غربی کشورمان به ایران خبر می دهد و می افزاید این تریلرها که حامل اقلام صادراتی ترکیه و دیگر کشورها برای کشورهای شمال شرقی وشرق کشورمان هستند باید نوار ساحلی خزر را طی کنندو در برخی موارد هم مجبور هستند به تهران آمده و از جاده فیروزکوه به مسیر خود ادامه دهند که این موضوع یعنی هزینه بسیار زیاد نگهداری از جاده ها برای کشورمان و نیاز به سوخت اضافه برای حرکت و حمل و نقل این تریلرها در کنار تریلرهای خودی حال آنکه با اجرای فاز اول و ورود کشتی های رورو به منطقه می توان علاوه بر کاهش ترافیک جاده و اصطلاح جادهای مواصلاتی کشور میزان قابل توجهی از سوخت صرفه جویی کنیم، این درحالی است که روزانه حدود دو میلیون سفر درون شهری بین شهرهای نوار ساحلی توسط ساکنان صورت میگیرد که علاوه بر سوخت ، سوانح ناگواری نیز در پی خواهد داشت این موضوع هم با ورود اتوبوس های دریایی که هم اکنون بسیاری از ایستگاههای آن آماده بهره برداری هستند می توانند جان  بسیاری از همو طنانمان را حفظ کند و در محیط زیست و صنعت بیمه کشورمان توجیه اقتصادی داشته باشد.

وی به مبحث گردشگری این طرح اشاره دارد و می گوید: همانطور که می دانیم تعداد بسیاری از هموطنانمان هر ساله به کشورهای شمالی ایران از طریق جاده و هوایی سفر می کنند که با راه اندازی خطوط کشتیرانی مسافری علاوه بر ایجاد جاذبه ای جدید برای گردشگری دریایی خزر می توانیم هزینه سفر این گروه را به کشورهای مورد علاقه شان کاهش دهیم چون حمل و نقل دریایی یکی از ارزان ترین روش های حمل ونقل است.

گیتی پسند با تاکید بر توجه ویژه دولت یازدهم به این طرح که سالهاست غریق بروکراسی اداری شده است می گوید: دریای خزر به عنوان گنجی پر از جواهر هنوز دست نخورده باقی مانده و می توان با اجرایی کردن این طرح ملی منافع آن را به کل اقتصاد کشورمان هدیه داد. طرحی که علاوه بر توجیه اقتصادی در زمینه صرفه جویی در صنعت سوخت ، بیمه اشتغالزایی نیز در پی خواهد داشت.

طراح طرح ملی گردشگری دریای خزر در پایان می افزاید: اگر دولت زمینه اجرایی شدن اولین فاز این طرح را فراهم کند بدون تردید توجیه اقتصادی آن دیگر مراحل و فازهای طرح را اجرایی خواهد کرد بنابراین کافی است که دولت شرایط ورود شناورهای مورد نیاز فاز اول این طرح را فراهم کند تا خود طرح دیگر شرایط را برای تکمیل فازهای بعدی در اختیار آن قرار دهد.

جاذبه سازی ؛ اصول توسعه گردشگری

نگاهی به روش های نوین رشد و رونق صادرات نامرئی در کشورمان

کمتر از یک هفته تا آغاز جشن های مختلف سراسر جهان در روز جهانی گردشگری فرصت باقی مانده است، روزی که تمام ماجراجویان ، گردشگران و فعالان عرصه گردشگری در آن به آینده این صنعت و روند توسعه آن توجه ویژه خواهند داشت.

جای تردید نیست که گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از پولسازترین و پردرآمدترین صنایع در سطح دهکده جهانی مورد توجه مقامات و مسئولان دولتی و خصوصی قرار گرفته است ؛ به گونه ای که این صنعت حتی در دوران رکود اقتصادی توانست برخی کشورها مثل اسپانیا و یونان را حمایت کند و اقتصاد منطقه را سرپا نگهدارد.

اگر به جایگاه اقتصادی این صنعت توجه کنیم و لزوم توسعه آن را در کشورمان با توجه به کارشکنی های غرب و شرق در دیگر صنایع کشور را درک کنیم جای تردید نیست که این روز را نه یک هفته بلکه به تعداد روزهای سال مورد توجه ویژه قرار خواهیم داد و برای آنها برنامه ریزی می کنیم. به هر حال همانطور که قبلا اشاره شد روز جهانی گردشگری سال 2013 میلادی هم کم کم همراه پاییز فرا می رسد تا شاهد تغییرات گسترده در اصلی ترین ارگان درگیر این صنعت کشورمان یعنی سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری باشد اما آیا این تغییرات کافی هستند تا بهاری پربار را انتظار بکشیم؟ آیا جاذبه های کشورمان همواره مورد توجه گردشگران بین المللی قرار خواهد گرفت تا رونق صنعت گردشگری را از این پس شاهد باشیم؟ اینها سئوالهایی هستندکه کسب و کار به دنبال پاسخ آن راهی جامعه خصوصی و دولتی گردشگری کشورمان شده است.

دکتر ایمانی خوشخو به عنوان یکی از فعالان عرصه علمی گردشگری در این زمیننه می گوید: جای تردید نیست که سی و سه پل اصفهان و پاسارگاد همواره به عنوان نمادی از تمدن ایران زمین خواهند بود و جاذبه ای برای گردشگران خارجی و داخلی شناخته شده اند اما آیا این جاذبه های باستانی تا ابد هستندو همواره گردشگران را به خود جلب خواهند کرد؟

رئیس دانشگاه علم و فرهنگ در این زمینه بر لزوم جاذبه سازی در کشورمان اشاره می کند و می گوید: اگر از جاذبه سازی با شک و تردید می نگریم و توقع جذب گردشگر نداریم باید به امارات متحده عربی اشاره کنیم چون این کشور از هیچ میلیون ها دلار درآمد کسب کرده است. ساخت مراکز خرید ، پیست های ورزشی متفاوت و استفاده از پتانسیل های طبیعی در این کشور همه و همه از جاذبه های نوین دوبی هستند که توانسته نظر گردشگران سراسر جهان را به خود جلب کند .

ایمانی خوشخو اصلی ترین جاذبه این کشور را ساخت پیست اسکی مصنوعی در دل صحرا می داند وبه زمین تنیس بالای برج العرب اشاره می کند و جاذبه غیر متعارفی که هم اکنون نظر خیلی ها را در منطقه به خود جلب کرده است.

از سوی دیگر مهسا مطهر به عنوان یکی از فعالان عرصه گردشگری و مدرس دانشگاه در این صنعت به پتانسیل های موجود کشورمان در زمینه جذب گردشگران اشاره می کند و می گوید: اکثر گردشگران داخلی و خارجی درباره اصفهان ، یزد و منطقه تاریخی پاسارگاد اطلاعات بسیاری دارند و با آنها آشنا هستند اما وقتی به این گردشگران از جاذبه های نوین خبری می دهیم که آنها را نمی شناسند بسیار مشتاقانه دست به جیب شده و حاضر به هزینه کردن برای تجربه آنها می شوند.

این فعال عرصه گردشگری در این زمینه مثالی می زند و می گوید فرض کنید گروهی از گردشگران ایتالیایی وارد خاک کشورمان شده اند این گروه با انواع و اقسام آثار باستانی و هنری به واسطه کشورشان آشنا هستند و به دنبال یافتن جاذبه ای نوین وارد خاک ایران شده اند بدون تردید از پاسارگاد و یزد و اصفهان نیز دیدن خواهند کرد اما آیا ما واقعا جاذبه ای نوین برای ارایه به آنها داریم که نظرشان را به خود جلب کند؟ وقتی برای این گروه از آب گرم سرعین و چشمه های باداب سورت و اسکی روی چمن می گوییم واقعا مشتاقانه برای تورهای یاد شده ثبت نام می کنند اما پاسارگاد و اصفهان را تنهایی سفر می کنند و علاقه دارند تنها در این شهرها باشند چون اطلاعات کافی و کاملی از آنها در اختیاردارند.

این مدرس دانشگاه در این باره و اثر جاذبه سازی در صنعت گردشگری می گوید: همه می دانیم صنعت گردشگری یعنی پویایی و تحرک بنابراین سکون و جاذبه های باستانی که سالها در گوشه آرمیده اند در این صنعت زیاد تاثیرگذار نیستند بلکه گردشگران همواره به دنبال یافتن جاذبه های نوین در دهکده جهانی بار سفر می بندند.

در همین حال آرش نورآقایی عضو انجمن صنفی راهنمایان گردشگری ایران ضمن تاکید بر جاذبه سازی برای توسعه گردشگری کشورمان به نکته ای جالب اشاره می کند و می گوید: جاذبه های باستانی در سرزمین های کهن حکم پیش غذا برای تحریک اشتهای گردشگران را دارند و به واسطه آنها می توان توجه این گروه را به منطقه ای خاص از جهان جلب کرد اما پس از این مرحله باید سفره ای رنگین برای گردشگران و ماجراجویان تدارک دید تا آنها در محلی که مورد نظر ماست اقامت کنند و برای سفرشان هزینه کنند.

نورآقایی در ادامه می افزاید: این که گردشگران زیادی هر سال وارد خاک ایران می شوند تا از محوطه باستان پاسارگاد و بیستون بازدید کنند شکی نیست اما این یعنی فقط یک یا دو روز اقامت در محلهای یاد شده بنابراین باید برای روزهای آینده جاذبه ای نوین و جدید به این گروه ارایه دهیم تا بتوانیم اقامت آنها را بیش از یک یا دوروز در منطقه مورد خودمان برنامه ریزی کنیم.

به هر حال طبیعت بکر و آب و هوای چهارفصل ایران زمین ، کویرها و دریاها خوراکی وصنایع دستی ایران باید همواره گفتنی هایی جدید لذای این افراد داشته باشند تا بتوانند به عنوان مقصدی دایمی برای گردشگران سراسر جهان شناخته شوند.

جالب اینجاست که مهدی حجت معاون میراث فرهنگی ، سازمان میراث هم دقیقا دو روز پیش همین تعبیر را برای رسانه ها داشت و از خالی بودن سفره گردشگری ایران برای گردشگران سخن گفت. وی درباره جاذبه گردشگری ایران به این نکته اشاره کرد که اگر قصد موفقیت در صنعت گردشگری کشورمان را داریم باید همواره سفره رنگینی برای گردشگران پهن کنیم تا بتوانیم آنها را وادار به اقامت در ایران کرده و از آنها کسب درآمد کنیم. بنابراین سفره ای با غذاهای تکراری و بسیار معمولی برای این کار مناسب نیست و باید بیش از گذشته این سفره را رنگین کرد.

پس جای امیدواری است که مسئولین دولتی گردشگری ایران به دور ازهرگونه ریخت و پاش اضافه و تجملگرایی بلکه با دیدی باز در آستانه هفته گردشگری در ایران سفره ای بسیار رنگین برای گردشگران تدارک ببینند تا مبادا عطر وبوی جاذبه های ایرانی باعث رونق گردشگری دیگران شود!

کشف سنگ قبری یک هزار ساله با نوشته هایی به زبان فارسی در کشور هزار جزیره

کسب و کار از ارتباط فرهنگی ایران و اندونزی می گوید

نویسنده : عماد عزتی

جای تردید نیست که با دیدن نام اندونزی این مطلب به جزیره بالی فکر کردید و سواحل زیبا و دیدنی کشور هزار جزیره را مقابل چشمان خود متصور شده اید، اما هستند بسیاری از هموطنان کشورمان که هیچ اطلاعاتی درباره این کشور ندارند و از اشتراکات فرهنگی و مذهبی ما با این سرزمین بی اطلاع هستند.

این موضوع دقیقا سوژه ای برای سفیر کشور اندونزی در ایران که جهت معرفی هرچه بیشتر کشورش به مردم ایران اقدام به برگزاری جشنواره ای در پایتخت کشورمان کند، جشنواره ای که از یکهزار سال ارتباط فرهنگی، مذهبی و تجاری بین مردم ایران و اندونزی در جنوب شرق آسیا سخن می گوید.

به همین مناسبت و با نزدیک شدن مراسم افتتاحیه این جشنواره در تهران کسب و کار گفت و گویی اختصاصی با دیان ویرنجوریت سفیر کشور اندونزی که حدود دوسال است در کشورمان و در تهران زندگی می کند، داشته و از برنامه ها و دلایل برگزاری این جشنواره از او پرسیده است.

سفیر کشور اندونزی این گفت و گو را با بیان عقیده خود درباره ماموریتش در ایران آغاز کرد و گفت : اکثر مردم وقتی اسم سفارتخانه را می شنوند محلی غیر قابل دسترسی و نا آشنا را تصور می کنند اما من عقیده دارم که سفارتخانه باید برای ارتباط بیشتر با مردم کشور میزبان، همیشه درب هایش به روی مردم آن کشور باز باشد .

دیان ویرنجوریت معتقد است که سفیر یک کشور صرفا نباید به مسایل دیپلماتیک بپردازد بلکه او می تواند با استفاده از راهکارهای فرهنگی ماموریت دیپلماتیک خود را به خوبی انجام دهد بنابراین باید با فرهنگ وآداب و روسوم کشور میزبان خوب آشنا باشد و در جهت عکس شرایط آشنایی مردم کشور میزبان را نیز با آداب و رسوم و فرهنگ کشور خود مهیا کند.

وی درباره ارتباط فرهنگی و مذهبی دو کشور به خبرنگار ما می گوید : ایران و اندونزی از نظر اعتقادات دینی با یکدیگر مشترک هستند و هر دو کشور از دین اسلام پیروی می کنند و نباید به تبلیغات سوء دیگر کشورها که با بیان اختلافات مذهب شیعه و سنی سعی در دورکردن مسلمانان از یکدیگر دارند توجهی کرد بلکه به این نکته باید بیشتر دقت کنیم که هر دو ملت مسلمان هستند و از یک کتاب آسمانی پیروی می کنند.

اما ویرنجوریت درباره اشتراکات فرهنگی ایران و اندونزی گفت : چندی پیش در یکی از مناطق کشور من توسط باستان شناسان سنگ قبری با یک هزار سال قدمت کشف شد که روی آن به زبان فارسی اطلاعاتی از متوفی نوشته شده بود. در این زمینه به آداب و رسوم و مراسم خاکسپاری در ایران اشاره کرد و گفت : همانطور که شما در کشورتان برای متوفی مراسم شب سوم ، شب هفتم یا چهلم می گیرید مردم کشور من هم این مراسم را انجام می دهند؛ بنابراین با توجه به این دو موضوع در مورد اشتراکات فرهنگی بین دو کشور هیچ جای تردید نیست.

سفیر کشور اندونزی با اشاره به این کشف جالب می افزاید: بسیاری از محققان در کشور من به این نکته پی برده اند که دین اسلام نه از جانب چین و جاده ابریشم به اندونزی رسیده بلکه ممکن است از طریق تجار ایرانی که از طریق دریا به کشور من رسیده اند آمده باشد. از همین رو عنوان جشنواره فرهنگی امسال که ابتکار عملی از یک سفارتخانه خارجی در ایران بوده را «یک هزار سال ارتباط فرهنگی بین دو کشور » انتخاب کردیم تا یادآور اشتراکات بسیار زیاد بین دو ملت باشیم.

ویرنجوریت ضمن تاکید بر گسترش روابط تجاری و صنعت گردشگری بین دو کشور اظهار داشت: همه از تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران با خبریم و مسایل و مشکلاتی که به واسطه آنها برای تجارت بین ایران باکشورهای دیگر دنیا به وجود آمده را می دانیم از این رو هرچند ما سعی کرده ایم همواره روابط تجاری خود را با ایران در بالاترین سطح ممکن حفظ کنیم ولی مشکلاتی هم در میان است که امیدواریم با ابتکار عمل دولت جدید ایران این موانع هم برطرف شود اما درباره صنعت گردشگری هیچ مانعی نیست و به عقیده من این صنعت هرگز تحریم شدنی نیست و من به عنوان سفیر کشور اندونزی با استفاده از ابتکارات فرهنگی و برگزاری مراسم مختلف اینچنینی در ایران قصد دارم جاذبه ها و امکانات گردشگری کشورم را به مردم ایران بشناسانم تا گردشگران ایران برای بازدید از طبیعت و جاذبه های تاریخی کشور من نیز بار سفر ببندند و به این نکته بسیار مهم پی ببرند که هزینه سفر آنها به کشور اندونزی هم اکنون تقریبا به اندازه سفر آنها به ترکیه خواهد .

سفیر کشور اندونزی به برگزاری جشنواره فرهنگی اندونزی در تهران که از تاریخ 28 شهریور سال جاری تا 3 مهرماه برگزار می شود اشاره می کند و می گوید: با این ابتکار قصد دارم علاوه بر معرفی اشتراکات فرهنگی و مذهبی به مردم ایران آنها را با دیدنی های کشورم آشنا کنم و در واقع ایجاد انگیزه سفر برای ماجراجویان ایرانی داشته باشم.

به عقیده سفیر کشور اندونزی با توجه به تعداد کشورهای مسلمان و انبوه ساکنان آنها بهترین بازار هدف برای جذب گردشگر در اختیار این کشورها قرار گرفته تا با استفاده از اشتراکات دینی اقدام به جذب گردشگر کنند و رونق صنعت گردشگری را در مناطق باستانی و تاریخی و دیدنی های طبیعی منطقه خود به ارمغان آورند.

دیان ویرنجوریت با تاکید دوباره بر گسترش صنعت گردشگری بین دو کشور می گوید: هم اکنون صنعت گردشگری در جهان به عنوان یکی از صنایع پویا و پرسود است و کشور من هم به عنوان یکی از کشورهای مهم گردشگر پذیر جهان شناخته شده است جای تردید نیست در صورت گسترش تبادل گردشگر و برگزاری تورهای ترکیبی بین ایران و اندونزی با پشتوانه تمدن غنی ایران زمین می توان رشد و گسترش بسیار مناسبی در زمینه گردشگری داشته باشیم.

وی به کم اطلاعی مردم ایران درباره کشور اندونزی اشاره می کند و می افزاید: مدتی پیش در خیابان ولیعصر تهران قدم می زدم که چند نفر عابر پیاده از من پرسیدند «از کدام کشور به ایران آمده ام» وقتی پاسخ دادم از اندونزی، آنها دوباره پرسیدند «اندونزی نزدیک بالی است؟» خوب این موضوع یعنی نبود اطلاعات کافی بین دو ملت در حالی که یکهزار سال پیش مردم ایران با مردم اندونزی ارتباط داشتند.

این موضوع باعث شد در تصمیم خودم برای برگزاری جشنواره فرهنگی اندونزی در تهران بیش از قبل مصمم شوم تا با تدارک برنامه مختلف فرهنگی، هنری شرایط ارتباط بیشتر بین دو کشور را فراهم کنم.

وی در پایان ضمن تاکید بر رایگان بودن این مراسم به افتتاح این جشنواره در تاریخ 28 شهریورماه سالجاری در برج میلاد و فرهنگسرای اندیشه تهران اشاره کرد و بخش های مختلف آن را اینگونه برشمرد: با توجه به جاذبه برج میلاد برای عموم مردم سعی کردیم بخش هنرها و صنایع دستی مثل کارگاه باتیک (طراحی پارچه) ، بافندگی سنتی و موسیقی را در این محل در نظر بگیریم و در فرهنگ سرای اندیشه تهران هم پخش فیلم را همراه با جلسات نقد و بررسی با حضور کارگردانان سرشناس دو کشور تدارک دیده ایم.

برگه امتحان نجفی روی میز معاون گردشگری

نویسنده : عماد عزتی

هنوز مدت زیادی از حضور نجفی به عنوان ریاست سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری نگذشته است که هفته گردشگری به عنوان یکی از اصلی ترین برنامه های این سازمان از راه رسید.

هفته ای پراز خبر و جنب و جوش که می توان از آن به عنوان امتحانی برای دست اندرکاران این سازمان یاد کرد. امتحانی که نتایج آن امسال و به دست نجفی اعلام شد.

به گفته نجفی و دیگر مدیران فعلی سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری ، این سازمان هم اکنون از سوء مدیریت های فراوان گذشته رنج می برد و بسیاری از ناکامی های فعلی عواملی در گذشته داشته اند که زمینه ساز تغییر و تحولات گسترده ای در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شده است، اما یک پست اداری که به عنوان کلیدی ترین پست در دولت فعلی به واسطه شعارهای انتخاباتی آن نام گرفته هنوز دست نخورده باقی مانده و در اختیار یکی از بازماندگان دولت دهم قرار داد که ذهن بسیاری از جمله ریاست سازمان را به خود مشغول کرد است.

منوچهر جهانیان که هم اکنون به عنوان معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی مشغول تدارک برنامه های جشن هفته گردشگری در سراسر کشور است هم اکنون مسئولیت سنگینی را برعهده خواهد داشت و به نوعی در آزمون نهایی نجفی برای ماندن یا رفتنش تلاش می کند تا با کسب نمره قبلی بدون تبصره و ماده به ماموریت خود در دولت یازدهم نیز ادامه دهد.

اما سئوال اصلی اینجاست که آیا یک فرد یا یک مقام مسئول می تواند به تنهایی در کارآمدی اداره ای نقش آفرین باشد یا اینکه سلسله ای از برنامه ها همراه با دیگر مدیران و معاونین نیز در این موضوع نقش آفرین هستند؟ سئوالی که هم اکنون پیش روی جهانیان قرار گرفته و برای یافتن پاسخ آن تقریبا دو هفته زمان لازم است.

اگرچه جهانیان و همرزمان سابقش که صندلی مدیریت خود را هم اکنون ترک کرده اند به عنوان ساکانداران اصلی کشتی میراث فرهنگی در به گل نشستن این کشتی نقش عمده ای داشتند اما به هر حال نمی توان از تاثیرات دیگر ارگان ها در این زمینه نیز چشم پوشی کرد ولی او هم اکنون روی صندلی مدیریتی خود تکیه زده و می تواند به عنوان نماینده ای از گروه قبلی بسیاری ازسئوال ها را پاسخ دهدتا هم ناجی خود باشد و هم از میراث همرزمانش دفاع کرده باشد.

به هر حال هفته گردشگری از راه رسید و نجفی ضمن تاکید بر لزوم توسعه و رونق گردشگری از همه مدیران و معاونانش خواست تا در این زمینه گام بردارند بنابراین بد نیست که پس از سپری شدن این هفته نجفی با اعلام نمرات کسب شده مدیرانش در این آزمون سرنوشت ساز آینده گردشگری کشورمان را برای فعالان و علاقمندان این صنعت ترسیم کند.

هرچند بسیاری متعقدند که پس از این آزمون انتصابی جدید و کلیدی در راه است اما باید منتظر ماند تا نتایج آزمون نجفی اعلام شود.

رقابت 13 فیلم ویدیویی بلند برای تصاحب پروانه زرین

با پایان کار هیات انتخاب جشنواره اسامی فیلم‌های برگزیده برای این بخش اعلام شد و13 اثر در بخش مسابقه فیلم ویدیویی بلند ایرانی بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان رقابت می‌کنند.

آثار این بخش از جشنواره برای دریافت 5 پروانه زرین در رشته‌های بهترین اثر ویدیویی بلند، کارگردانی، فیلم نامه، بازیگر کودک و نوجوان و جایزه ویژه هیئت داوران رقابت می‌کنند.

آخرین نفر (مهرداد موفق)، آسمان ما ماست (حسن نجفی)، پائیز در ایوان خانه نشسته است (اکبر شهبازی)، پسرک روزنامه فروش (محمدجواد رجب‌زاده)، پنجره (رهبر قنبری)، پیوند (سعید ابراهیمی)، تعطیلات دوست داشتنی (سیدوحید حسینی)از جمله آثار این بخش از جشنواره به شمار می‌روند.

سایر آثار ویدیویی بلند جشنواره فیلم کودک عبارتند از : دور زدن ممنوع (محمد بصیری)، روز  خدا (بشیر آزادپور)، شهر امید و آرزو (امیر مشهدی‌عباس)، کانی پری (جلال نصیری هانیس)، مرد کوچک (مسعود شاه‌محمدی)، مسابقه (سید جلال دهقانی اشکذری)

بیست و هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان با گرامیداشت نام پیامبر اکرم (ص) پدر آسمانی کودکان دنیا از پانزدهم تا نوزدهم مهرماه در اصفهان برگزار خواهد شد.

نگاه کسب و کاری ما به وضعیت موزه های کشور به عنوان نمادی از تمدن ایران زمین

موزه و موزه داری ایران در سی سی یو

اگر اهل سفر و گردشگری هستید بدون تردید برای آشنایی کامل با تاریخ و تمدن مقصدتان سری به موزه آن خواهید زد و دیدن اشیاء تاریخی داخل محفظه های مخصوص این موزه ها را جزو برنامه سفر دارید. بازدیدی که هرگامش برای شما آموزنده و یادآور تمدن مردم میزبان شما است.

هنگام بازدید از موزه ها و مطالعه متن نوشته شده کنار هر یک از اجناس آن اگرچه شما یک گام به تمدن منطقه  نزدیک می شوید اما نظم و نظام داخل این موزه ها برای شما حکایتی شیرین از مدیریتی دقیق و دلسوز در حراست از پیشینه یک قوم خواهد بود و نمادی از زنده نگهداشتن آن تمدن در ذهن بازدید کنندگان عصر حاضر است.

بنابراین شکی نیست که حفظ و نگهداری از اموال تاریخی کشورها داخل موزه ها با شرایطی خاص و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی بخصوص در کشورهای گردشگر پذیر برای ارایه اسنادی دقیق از تمدنشان جزو اولویت های دولتمردان و دست اندرکاران صنعت گردشگری باشد. اهمیتی که در کشورمان با چندین هزار سال تمدن و وجود میلیون ها قطعه از این آثار باستانی زیاد جدی گرفته نشده و با رسیدن آثار باستانی به محفظه شیشه ای موزه های کشورمان نه تنها غبار سفری طولانی از رویشان پاک نمی شود بلکه مثل آن است که این قطعات تاریخی به پایان کار خود رسیده  و به دست فراموشی سپرده شده باشد. حال آنکه می توان زندگی دوباره ای به این آثار که بیانگر تاریخ و تمدن کشورمان هستند، بخشید و از هریک از آنها درآمدی مناسب برای صنعت گردشگری کشورمان به دست آورد.

اگر از مفقود شدن یا حتی آسیب دیدن بعضی از آثار باستانی داخل موزه های کشورمان به دلیل بی توجهی مسئولان بگذریم که به امری طبیعی در صنعت موزه داری کشورمان به خصوص در شهرستان ها تبدیل شده است بگذریم، شاید همین بی توجهی باعث شده تا هم اکنون غبار فراموشی و کمر رونقی روی موزه های کشورمان و اجناس داخل آنها نشسته باشد.

برخی سوء مدیریت را در این مسئله دخیل می دانند و بسیاری هم نبود امکانات و بودجه های مورد نیاز را مقصر اصلی این اتفاق بیان می کنند اما آیا واقعا حفظ و حراست از تمدن و تاریخ با شکوه کشورمان اینقدر پیش پا افتاده است که در انباری ها خاک بخورند و بودجه به آنها نرسد؟ یا اینکه آیا واقعا نمی توانیم از تخصص و تجربه کارشناسان در بخش خصوصی برای حفظ و حراست از اصلی ترین سرمایه های معنوی کشورمان استفاده کنیم؟ اینها سئوالاتی هستندکه کسب و کار امروز به سراغ پاسخشان رفته تا شاید بتواند با بیان این مشکلات به مسئولان ترک شیشه موزه هایمان را ترمیم کنیم.

سمساری به جای موزه

میترا سماواتی کارشناس موزه درباره وضعیت موجود موزهای کشورمان می گوید : متاسفانه مدیریت غیر پویا و البته غیر تخصصی موزه های ایران این بخش را با عقب ماندگی های کاملا محسوس مواجه کرده که این اتفاق می تواند برای آینده موزه داری کشورمان نگران کننده باشد.

سماواتی با تاکید نگرش های غلط و مدیریت های سلیقه ای افراد غیر متخصص که باعث شده تا بسیاری از موزه های کشورمان بخصوص در شهرستان های تاریخی ، بیشتر به یک سمساری تشبیه شوند نه یک موزه مدرن امروزی می افزاید: اگر به موزه های کشورهای دیگر کشورها و امکانات و توسعه آنها توجه کنیم تازه متوجه می شویم که ما در ایران به جز یک یا دو مورد موزه استاندارد برای ارایه به گردشگران و حفظ و حراست از میراث معنوی کشورمان در اختیار نداریم.

وی می گوید: در حال حاضر موزه داری در ایران درست مثل این است که ما تعدادی از اشیاء تاریخی را در بدترین شرایط ممکن در یک انباری تحت حفاظت نگهداری می کنیم و به فکر درآمد زایی و اشتغالزایی از به نمایش گذاشتن آنها در شرایط استاندارد موزه داری جهانی نباشیم.

این کارشناس موزه با اشاره به انباری های حفاظت شده به جای موزه در کشورمان می گوید: همین تفکر و دیدگاه به موزه ها باعث شده تا برخی از آثار باستانی داخل این انباری ها که هنوز ثبت نشده اند به راحتی مورد سوء استفاده قرار گیرند و از کشورمان خارج شوند.

وی در باره برخی سرقت های آثار باستانی از داخل شبهه موزه های ایران می افزاید : گاهی اوقات وقتی خبر از سرقت این اموال می شنوم ابتدا بسیار غم گین می شوم اما پس از مدتی خدا را شکر می کنم که این اموال به عنوان نمادی از تاریخ کشورمان ، حداقل خارج از مرزهای کشور در شرایط ایده آل نگهداری خواهند شد و برای سال های سال نمادی از تمدن ایران باستانی خارج از مرزها خواهند بود نه اینکه در یک انباری موزه نما به آهستگی فرسوده شوند و در نهایت به خاطره و یک قطعه عکس تبدیل شوند.

         اکثر موزه های مطرح ایران دولتی هستند

اما رضا دبیری نژاد دیگر کارشناس موزه داری در ایران ضمن اشاره به حدود 160 موزه فعال کشور می گوید : در حال حاضر تقریبا تمامی این موزه ها دولتی هستند و مدیریت دولت برآنها سایه افکنده است و بخش خصوصی در این زمینه تقریبا هیچ جایگاهی ندارد و نمی تواند در باره اداره  موزه ها اعمال نظر کند.

دبیری نژاد در ادامه می افزاید: باید بپذیریم که هم اکنون نیاز مخاطبان موزه های ایران را نمی شناسیم و هیچ برنامه ای برای آن نداریم ، این در حالی است که از گوشه  و کنار همواره شاهد ارایه آماری نادرست درباره بازدید از موزه های کشورمان هستیم . بازدید هایی که یا از سوی دانش آموزان صورت گرفته و یا دولتی بوده است .

این کارشناس موزه می افزاید: اگر تصدی گری دولت از موزه های کشورمان حذف شود و بخش خصوص برآن تحت نظارت دولت حاکم شود شاهد حضور مدیرانی کارآمد و کاربلد دراین زمینه خواهیم بود . این اتفاق می تواند علاوه بر حفظ و حراست از آثار باستانی کشورمان در شرایط استاندارد بین المللی موزه ها را به سودآوری رسانده و شاهد رونق و به روز شدن آنها باشیم این در حالی است که حضور دولت همواره بر سر موزه های ما سایه افکنده و همین سایه مانع از استخدام مدیران کارآمد در اداره موزه ها شده است و موزه های ما را نیازمند مراقبت های ویژه کرده است.

          کمبود بودجه دلیل اصلی همه گرفتاریها

تقریبا یک ماه از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید با تمام شعارهای انتخاباتی آن می گذرد و موجی از تغییرات در نظام دولتی ایران به راه افتاده است و سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری هم بی بهره نمانده و در چند روز اخیر تغییر و تحولات بسیاری را به خود دیده است. بسیاری این تغییرات را به فال نیک گرفته و به آینده امیدوار اند . در حالی که معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور با تشریح اهمیت فعالیت های این سازمان نسبت به اعتبارات و بودجه تخصیصی یافته به سازمان میراث فرهنگی در سال 92 اظهار نگرانی کرده و گفته است: بودجه ای که در سال 92 برای سازمان میراث فرهنگی تعیین شده کمتر از عملکرد این سازمان در سال 91 است.

کمبودی که به عقیده کارشناسان موزه باعث شده تعداد بسیاری از آثار باستانی داخل انباری موزه های کشورمان هم اکنون بلاتکلیف بوده و منتظر دریافت بودجه برای ثبت و شناسایی شدن باشند.

اما در باره کمبود بودجه و گرفتاری موزه داری کشورمان به همین دلیل می توان به انباری موزه ملی ایران به عنوان موزه ای که وظیفه نگهداری، نمایش پژوهش های باستان شناختی را به عهده دارد اشاره کرد در حالی که این موزه از نظر حجم ، تنوع و کیفیت آثار جزو یکی از چند موزه بزرگ جها است از نبود بودجه و عدم ساماندهی چند هزار قطعه تاریخی ( به روایتی دویست هزار قطعه ) رنج می برد.

اتفاقی که باعث شده تا امکان سوء استفاده برخی به دلیل ثبت نشدن بسیاری از آثار داخل انباری این موزه فراهم شده و گاهی اوقات هم مورد دست اندازی سود جویان قرار گیرد.

اسدالله محمدپور تیرماه سال جاری به عنوان رئیس موزه ملی ایران در این زمینه گفته است تعداد اشیایی که در انبار ساماندهی این موزه موجود است هیچگاه 200 هزار شی نبوده و بسیار کمتر از آمار ارائه شده است.

این مسئول در رابطه با ساماندهی اشیاء ثبت نشده می‌گوید: اگرچه کارهایی در این زمینه صورت گرفته اما مابقی کارها که متوقف شده به نبود فضا و بودجه برمی‌گردد. با این حال هم‌اکنون درصدد آماده سازی طرحی برای تجهیز انبار مخزن موزه هستیم که این اتفاق به‌خاطر نبود بودجه متوقف شده اما امیدواریم امسال بودجه را تامین و فعالیت‌ها را دوباره از سر بگیریم.

 با این وجود کارشناسان همچنان ارزیابی مثبتی از وضعیت موزه ها و نگهداری اشیاء تاریخی در آنها ندارند و موزه های کشورمان را نیازمند مراقبت های ویژه می دانند؛ چراکه به‌اعتقاد آن‌ها در سالهای اخیر آنچنان بختک سیاست و مدیریت غیرتخصصی دولت بر این نهادهای علمی و حساس سایه افکنده که نمی‌توان آمار با روند کنونی به آینده آنها امیدوار بود و به قول برخی موزه های ایران هم اکنون در کما هستند و تا نابودی فاصله ای ندارند.

لطفا مزاحم نشوید، صنعت هتلداری ایران در کماست

یکی از صنایع وابسته به گردشگری که جزو زیرساخت‌های این صنعت از آن یاد می‌شود، صنعت هتلداری است؛ صنعتی که از گذشته‌های دور پله‌پله با رشد گردشگری، رشد کرده و هم‌اکنون به حرفه‌ای کاملا تخصصی و مدیریتی نوین تبدیل شده است.

بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر رونق گردشگری را به عوامل مختلفی از جمله توسعه صنعت هتلداری نسبت به می‌دهند، از همین رو هر سال با برپایی نمایشگاه‌ها و کنفرانس‌های مختلفی در این زمینه سعی به توسعه هرچه علمی‌تر و موثرتر هلتداری در کشورهایشان دارند.

کشورمان ایران هم که پیشنیه کاروانسراهای جاده ابریشم را در کارنامه اماکن اقامتی خود به ثبت رسانده و از سوی دیگر به عنوان یکی از کشورهای پرجاذبه برای گردشگران بین المللی شناخته شده نیز برای توسعه گردشگری به این صنعت وابستگی بسیاری دارد، اما بنابه دلایلی هنوز نتوانسته صنعت هتلداری خود را با استانداردهای جهانی منطبق کرده و سیستمی نوین را در هتلداری خود تجربه کند.

به گفته حمیدرضا مخملباف، یکی از مدیران هتلداری ایران، هم‌اکنون توسعه گردشگری با توجه به ارزان سفر کردن صورت می‌گیرد و از آنجا که هزینه اقامت جزو اصلی‌ترین مخارج گردشگران است، می‌بایست هزینه اقامت را در کنار دیگر هزینه‌ها مثل حمل و نقل کاهش داد.

این فعال عرصه هتلداری می‌گوید: با بهینه‌سازی مصرف و البته بازسازی بسیاری از هتل‌های قدیمی در کشور می‌توان این مهم را به واقعیت رساند و شاهد رونق هتلداری کشور بود؛ هرچند به عقیده این کارشناس هتلداری، هنوز بسیاری از مراکز اقامتی ایران کاملا به صورت سنتی اداره می‌شوند، ‌اما می‌افزاید: اگر قصد توسعه گردشگری را داریم، باید ابتدا از مراکز اقامتی شروع کنیم و سیستم‌های نوین را در آن به کار گیریم، چون آوردن گردشگر به منطقه‌ای خاص کار ساده‌ای است، اما اگر این گردشگر آمد و محل اقامت مناسبی نداشت چه؟ پس بهتر است اول به بررسی و نواقص موجود بپردازیم،‌ بعد با مدیریت و برنامه‌ریزی یکی‌یکی آنها را برطرف کنیم، تا وقتی گردشگر به ایران رسید بتوانیم سرویس قابل قبولی به او ارایه دهیم.

وی به استانداردسازی خدمات هتلداری اشاره می‌کند و می‌گوید: یکی از نواقص اصلی هتلداری ما، نبود استانداردی دقیق برای خدمات هتل‌هاست، به این معنی که در یک هتل سه ستاره مشهد خدماتی متفاوت با یک هتل سه ستاره تبریز دریافت خواهید کرد.

وی می‌افزاید: هرچند استانداردی برای تعیین ستاره‌ هتل‌ها هم‌اکنون استفاده می‌شود، اما این استاندارد هنگام ارائه خدمات زیاد مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

لزوم آموزش کادر فنی

شاید در گذشته‌ای نه‌چندان دور مدیریتی سنتی در امور هلتداری جوابگوی تقاضا و هزینه‌ها بوده، اما هرچه صنعت گردشگری رشد کرد و رونق گرفت، لزوم استفاده از نیروهای متخصص بیش از پیش خودنمایی کرد و برای فعالان امور هتلداری الزامی شده. اگرچه بسیاری از واژه مدیریت هتلداری صرفا به فردی پشت میز نشین اشاره می کند اما واقعیت امر این است که مدیریت نوین هتلداری باید با تمام زوایای کار هتلداری حتی در ساده ترین کارها توانا باشد .

در این زمینه مرادی، دیگر فعال عرصه هتلداری می‌گوید: در بخش نرم‌افزاری هتل یا همان کادر فنی ایران هنوز نیازمند تربیت پرسنل مجرب است.

وی به گسترده فارغ‌التحصیلان رشته هتلداری اشاره می‌کند و می‌افزاید: هم‌اکنون با توجه به رشد مراکز آموزشی و افزایش دانشجویان تعداد زیادی فارغ‌التحصیل در این زمینه وجود دارد، اما متاسفانه مدرک‌گرایی در بین این گروه باعث شده تا آنها فقط تکه کاغذی در دست داشته باشند، حال آن‌که صنعت هلتداری نوین نیازمند تجربه و تخصص آنهاست.

 به عقیده وی، این مدرک فقط حکم گواهی‌نامه یا معرفی‌نامه برای‌ آنهاست و دلیلی بر تجربه یا نوآوری آنها نیست. بنابراین سیستم‌های آموزشی باید فکری به حال این موضوع کرده و با دوره‌های کارآموزی این نقص را برطرف کنند.

مرادی به این موضوع اشاره می کندکه مدیر هتل باید اینقدر توانا باشد که با توجه به حضور مسافران مختلف در واحد اقامتی امکانات مورد علاقه آنها از نوع نورپردازی، موزیک، منوی غذا یا حتی نوع سرویس دهی کافی شاپ را برنامه ریزی کند حال آنکه بسیاری از مدیران کنونی فقط به هزینه های هتل فکر می کنند و مدیریت را در کم کردن هزینه ها می دانند.

اصلی‌ترین هزینه هتل‌ها انرژی است

همه دست‌اندرکاران و فعالان عرصه هتلداری معتقدند که بیشترین هزینه هتل‌ها مربوط به تامین انرژی است و باید با استفاده از راهکارهای نوین آن را به حداقل رساند. در بسیاری از کشورها نصب سنسورهای مختلف جهت کنترل درجه حرارت یا کنترل حضور مسافر در اتاق اجباری شده و بسیاری هم با استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و طبیعی منابع انرژی خود را تامین می‌کنند، اما در کشور ما هنوز سیستم عایق اتاق‌ها برای جلوگیری از هدررفتن گرما و سرما اجرا نشده؛ آن هم به دلیل مشکلات مالی صاحبان هتل‌ها.

اعتمادی، مدیر تاسیسات یکی از هتل‌های زنجیره‌ای تهران در این باره می‌گوید: در صنعت هتلداری تاسیسات یعنی قلب هتل، بنابراین اگر این قلب درست کار نکند، کل اعضا دچار مشکل می‌شوند.

وی می‌گوید: بسیاری از هتل‌های ایران در تاسیسات خود دچار نقایص عمده‌ای هستند و از آنجا که این بخش گران‌ترین بخش هتل است، بسیاری نسبت به آن بی‌توجه هستند. حال‌ آن‌که با به‌روز کردن سیستم برودتی و حرارتی می‌توان هزینه تمام شده خدمات را کاهش داد و در نهایت اقامت مسافر نیز ارزان‌تر خواهد شد که جایزه این نکته سنجی ضریب اشغال بالای اتاقها است.

این فعال در صنعت هتلداری ضمن تاکید بر حمایت های دولتی در صنعت هتلداری می‌گوید: بسیاری از مناطق گردشگرپذیر ایران دارای بهترین منابع طبیعی انرژی مثل باد و خورشید هستند و اگر دولت قصد حمایت از صنعت هتلداری را دارد، بهترین کار ارائه تسهیلات به صاحبان هتل‌ها جهت استفاده از این انرژی‌های پاک در تاسیسات خودشان است.

این کارشناسان تاسیسات بر لزوم ساخت هتل های نوین در ایران تاکیددارد و دلیل عدم استقبال سرمایه‌گذاران برای ساخت هتل را کمبود مسافر و البته هزینه بسیار بالای تجهیز هتل عنوان می‌کند، حال آن‌که اگر فردی همین هزینه را در ساخت برج مسکونی هزینه کند، چندین برابر سود بیشتر خواهد داشت.

به اعتقاد وی، صنعت هتلداری ایران هم اکنون در کماست و برای جلوگیری از رکود کامل در این صنعت باید دولت با ارائه مشوق‌هایی از قبیل تراکم، معافیت مالیاتی، یارانه سوخت بسیاری را تشویق به تاسیس هتل یا بازسازی هتل‌های قدیمی کند تا اولین مرحله از توسعه زیرساخت های گردشگری ایران انجام شده و با پشتوانه جاذبه های فراوان تاریخی و فرهنگی کشورمان آماده میزبانی از میلیون ها گردشگر از سراسر جهان باشیم.

مرادی به عنوان یک کارشناس تاسیسات هتل در پایان می گوید : شاید با ارایه آمار و ارقام ضریب اشغال هتل های ایران به این فکر باشیم که این صنعت بسیار پررونق است اما با کمی دقت متوجه می شویم که بیشتر آمار اشغال هتل های ایران مربوط به سفرهای دولتی و کنفرانس ها یا همایش های دولتی ایران است این رونق صنعت هتلداری نیست چون مبادله پول به خوبی انجام نمی شود و صرفا از این جیب به آن جیب پول ریختن است ، بنابراین صنعت هتلداری ایران صرفا باید با حضور گردشگران که به اقتصاد ایران پول تزریق می کنند رونق بگیرد و در کنار آن هم به میزبانی از میهمانان کنفرانس ها و مراسم دولتی بپردازد.

اصفهان برای میزبانی از میهمانان جشنواره بیست و هفتم آماده می شود

کودکان و نوجوانان میزبان گردشگران نصف جهان

هر سال اوایل مهرماه وقتی زنگ مدارس به صدا در می آید و کلاس اولی ها غرق در شادی به مدرسه می روند ، اما زنگ دیگری از آغاز جشنواره ای بین المللی در نصف جهان می گوید و باعث شادی کودکان ، کسبه و اهالی سینما می شود .

به گونه ای به مراسم افتتاحیه جشنواره بین المللی فیلم های کودکان ونوجوانان که امسال بیست و هفت ساله شده نزدیک می شویم که بسیاری از مدیران و دست اندرکاران سینما آن را به عنوان مهمترین جشنواره دنیای سینمای کودک و نوجوان کشور می دانند.

اما اگر از دنیای کودکانه و تاثیر این جشنواره بر آن بگذریم دنیای واقعی بزرگسالها هم در این جشنواره متحول خواهد شد و دست خوش تغییراتی قرار می گیرد به خصوص دنیای گردشگری و صنایع وابسته اصفهان . این اتفاق در حالی رخ می دهد که حضور تعداد زیادی از فیلمسازان و مسئولان خارجی مقیم داخل یا خارج از ایران طی این جشنواره که 4 روز ادامه دارد مهمان نصف جهان هستند و می توانند با آرامش از دیدنی های این شهر دیدن کنند.

محسن مصلحی ، مدیر کل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان در این زمینه می گوید: حضور مهمانان داخلی و خارجی طی برگزاری این جشنواره می تواند فرصت بسیار مناسبی برای معرفی جاذبه های گردشگری و باستانی شهر گنبدهای فیروزه ای یا همان اصفهان باشد.

وی می افزاید: هرچند شهر اصفهان در سراسر دهکده جهانی شهره عام و خاص است و نیازی به معرفی ندارد اما طبق قوانین موجود گردشگری کشورها برای رونق و زنده نگهداشتن مقاصد گردشگری خود باید دایم آن را معرفی و جاذبه های نوینی از آن به بازار هدف معرفی نمایند بنابراین برگزاری و میزبانی اینگونه جشنواره ها فرصتی بسیار مناسب برای این موضوع در اختیار اصفهان و دست اندرکاران گردشگری آن خواهد بود.

مصلحی با اشاره به نزدیکی برگزاری این جشنواره با هفته گردشگری و برنامه های ویژه آن می افزاید: با توجه به برنامه های اندیشیده شده برای معرفی جاذبه های استان و بخصوص شهر اصفهان به مهمانان گرامی این جشنواره پیش بینی می شود رشد و رونق خوبی را در صنعت گردشگری، هتلداری و صنایع دستی اصفهان شاده باشیم.

بالاترین مقام گردشگری استان اصفهان نیز در پایان تصریح می کند: با توجه به هماهنگی های انجام شده از سوی مسئولین برگزاری این جشنواره و البته سازمان ، در مراسم بدرقه مهمانان جشنوارن پس از اختتامیه هدایایی در اختیار مهمانان این جشنواره قرار خواهد گرفت که می تواند به عنوان خاطره ای از سفر به سرزمین ایران باستانی همواره در ذهن و یاد آنها زنده باشد .

روح الله مقیمی نیز  ضمن تشریح برنامه های ستاد تشریفات بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوان اظهار داشت: فعالیت این ستاد از حدود یک ماه قبل زده شد و سیاست گذاری اجرایی برنامه های این ستاد با هماهنگی و زیر نظر دبیرخانه جشنواره صورت می گیرد.

مسوول کمیته تشریفات بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوان گفت: مهمانان جشنواره بیست و هفتم در 5 هتل عباسی، کوثر، آسمان، سوئیت و شیخ بهایی اسکان داده می شوند.

وی فعالیت ستاد تشریفات را شامل بخش های استقبال، بدرقه، اسکان، پذیرایی، گردشگری و تمامی مباحث مرتبط با مهمانان جشنواره عنوان کرد و بیان داشت: بر اساس تعداد مهمانان جشنواره بیست و هفتم 5 هتل در سطح شهر اصفهان میزبان مهمانان این دوره از جشنواره خواهند بود.

مسوول کمیته تشریفات بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان تصریح کرد: در این دوره از جشنواره هتل عباسی،کوثر، آسمان، سوئیت و شیخ بهایی میزبان مهمانان جشنواره هستند.

وی همچنین به تشریح برنامه این ستاد در استقبال از میهمانان جشنواره اشاره کرد و با تاکید بر آمادگی اصفهان برای میزبانی شایسته از جشنواره بیست و هفتم بیان داشت: به همین منظور بیانیه ای به دو زبان فارسی و انگلیسی بر اساس شعار امسال جشنواره تهیه شده که توسط 150 کودک اصفهانی با لباس محلی در فرودگاه بین المللی اصفهان و در زمان استقبال از میهمانان جشنواره قرائت و به این ترتیب حضور مهمانان جشنواره را خوش آمد می گویند.

مقیمی از برنامه ریزی تورهای اصفهان گردی ویژه مهمانان جشنواره خبر داد و افزود: این ستاد در وقت های آزاد مهمانان برنامه بازدید از اماکن تاریخی شهر اصفهان را برای مهمانان جشنواره پیش بینی کرده تا مهمانان با آثار تاریخی شهر گنبدهای فیروزه ای آشنا شوند.

وی افزود: شهرداری اصفهان به منظور نکوداشت حضور مهمانان جشنواره بیست و هفتم در شهر اصفهان هدایای ویژه ای را تدارک دیده که در زمان بدرقه مهمانان به آنها اهدا می شود.

مسول کمیته تشریفات بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان از منظم تر شدن برنامه های این ستاد در بحث ترابری مهمانان خبر داد و اظهار داشت: در این دوره از جشنواره تمهیدات ویژه ای به منظور جابه جایی مهمانان در نظر گرفته شده است.

«گل نرگس» میزبان افتتاحیه جشنواره

از سوی دیگر مدیر امور افتتاحیه و اختتامیه بیست هفتمین جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان گفت: همانند دوره های بیست و پنجم و بیست و ششم جشنواره، افتتاحیه و اختتامیه این دوره نیز در سالن گل نرگس اصفهان برگزار می شود.

علی زاهدی افزود: برنامه ریزی های اولیه برای برگزاری مراسم با شکوه افتتاحیه صورت گرفته و هماهنگی های لازم با ستاد اجرایی تهران همچنین کارگردان هنری مراسم مجید برزگر انجام شده  است.

وی تصریح کرد: طراحی های دکورهای برنامه از اواسط شهریور آغاز خواهد شد که پس از تصویب با همکاری نیروهای مستقر در اصفهان ساخت دکورها نیز شروع خواهد شد.

وی در ادامه افزود با توجه به قرداد بسته شده با مسئولین مراسم افتتاحیه و اختتامیه جشنواره امسال نیز در ورزشگاه بزرگ گل نرگس برگزار خواهد شد و دلیل این برگزاری ظرفیت قابل توجه و مکان این ورزشگاه است.

کودکان خشمگین به اصفهان می‌آید

بنا بر اعلام ستاد برگزاری این جشنواره، امسال 75 فیلم از 40 کشور دنیا با جمع‌بندی هیئت انتخاب بین‌الملل جشنواره برای نمایش در بخش‌های سینمای زنده بین‌الملل و سینمای پویانمایی بین‌الملل (هر بخش شامل فیلم‌های بلند، نیمه بلند و کوتاه) انتخاب شده‌اند.

آرژانتین، استرالیا، ایتالیا، چک، دانمارک، هند، لهستان، سوئیس، سوئد، تایوان، آمریکا، انگلستان، کرواسی، کانادا، ترکیه، بوسنی، اتریش، فرانسه، آفریقای جنوبی، روسیه و ... از جمله کشورهایی هستند که در جشنواره امسال شرکت دارند.

همچنین فیلم کمدی خانوادگی «کودکان خشمگین» ساخته لی هوانگ امسال در بخش بین‌المللی بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان به نمایش درمی‌آید.

لازم به ذکر است بیست‌ و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان با گرامی‌داشت نام و یاد پیامبر اکرم (ص) پدر آسمانی تمام کودکان دنیا از 15 تا 19 مهر ماه با حضور گسترده هنرمندان داخلی و خارجی در اصفهان برگزار خواهد شد.

قاچاق کتاب ، ناشران را به نابودی بدرقه می کند

قاچاق کتاب ، ناشران را به نابودی بدرقه می کند

قاچاق کتاب ، قافیه ناشران را به تنگ آورده

یارمهربانم هم قاچاق شد

ریسوگراف تار و پود نشر را از هم دریده است

ریسوگراف رشته های نشر را پنبه کرده است

نویسنده : عماد عزتی

وقتی صحبت از قاچاق می شود ناگهان حجم انبوهی از کالاهای ممنوعه را تصور می کنیم و صحنه ای از مکان های مخوف و ترسناک به همراه افرادی با چهره ای خشن و اسلحه به ذهن ما راه می یابند حال آنکه در حال حاضر اتفاقی دیگر در کشورمان در حال رخ دادن است و این تصاویر ذهنی ما رنگ و بوی فرهنگی به خود گرفته اند. پس حالا که پای فرهنگ و ارتقای سطح فرهنگی به میان آمد بدون تردید تصویر ذهنی ما به سمت نشر و محصولات فرهنگی معطوف خواهد شد .

 اشتباه نکنید بحث ما در مورد ورود محصولات ممنوعه فرهنگی به کشورمان یا برنامه های ماهواره ای نیست بلکه مدتی است که جامعه فرهنگی ما بخصوص ناشران در این میدان یعنی رقابت با کالاهای قاچاق خود را تنها می بینند و چشم به راه حمایت های دولتی هستند؛حمایت هایی از جنس متفاوت با آنچه که در گذشته صورت گرفته یا نگرفته است.

اما ناشران و تولید کنندگان کتاب یا همان یارمهربانمان اکنون نه به کاهش بهای کاغذ چشم دارند و نه به معافیت های مالیاتی فکر می کنند. بلکه انتظار اهالی نشر فراتر از این رفته و از دولت تدبیر و امید انتظار نجات صنعت نشر از دست سوداگران و قاچاقچیان کتاب را دارند، صنعتی که به گفته بسیاری از فعالان آن به همین دلیل در حال زمینگیر شدن است نه به دلیل کمبود کاغذ یا گرانی جوهر چاپ.

ممکن است با خواندن این مقدمه به قانون مالکیت معنوی یا همان قانون کپی رایت فکر کنید و به راهکارهای مقابله و استفاده از این قانون باشید ولی درد فعلی ناشران از این قانون نیز فراتر رفته و آنها از دولت و مسئولان دولتی انتظار حمایت از قانون مالکیت آثار منتشر شده خود داخل مرزها را دارند نه خارج از ایران؛ نکته ای ظریف که تا کنون از دید مسئولان پنهان مانده و راهکاری برای آن در دست نیست.

تقریبا یکی دو سال است باتوجه به گرانی کاغذ، تولید انبوه بسیاری از کتاب ها در کشورمان با مشکل مواجه شده و در برخی موارد به گفته مسئولان و فعالان نشر تیراژ انتشار  این کتاب ها حتی به زیر هزار نسخه هم رسیده است این اتفاق باعث شده تا پای سودجویان به عرصه فرهنگی نیز باز شده و با استفاده از خلاء های قانونی اقدام به فروش آثار برخی ناشران به صورت غیر قانونی در بازار مصرف کنند.

این در حالی که به گفته مقامات مسئول بخصوص در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ناشران زیر چتر حمایتی این سازمان برای تولید محصولات فرهنگی و کتابهایش قرار گرفته اند و همواره سخن از حمایت های مختلف از آنهاست حال آنکه این چتر روزنه هایی دارد که باعث آب افتادن به انبار کتاب ناشران شده و ناخواسته باعث زیان دیدن قشر فعال در عرصه فرهنگی کشور شده است.

پناهی یکی از ناشران و فعالان در عرصه تولید کتاب های دانشگاهی، با اشاره به تکثیر و تولید غیر قانونی کتابهای پرفروش در بازار، موضوع قاچاق کتاب را در بازار امروزه کشور اینگونه تشریح می کند :« مدتی بود که شاهد کاهش تقاضای خرید برای برخی از کتابهای درسی انتشارات خودمان بودیم و با پیگیری موضوع متوجه شدیم در شهرستان ها برخی از کتابفروشی ها اقدام به فروش این کتب کرده و با ارائه کتابهای ما با قیمت پایین تر مشغول ضربه زدن به روند تولید هستند. پس از پیگیری موضوع متوجه شدیم افرادی با انتشار کتابهای معروف انتشارات ما و دیگر ناشران آنها را در سطح گسترده ای در کتابفروشی های دور از مرکز پخش می کنند و با تخفیف های باورنکردنی صاحبان کتابفروشی را وسوسه می کنند تا از آنها خرید کنند.»

این ناشر کهنه کار می گوید زمینه این سوء استفاده در واقع نوعی تعبیر غلط از گرانی کتاب و حمایت از مصرف کننده است بطوری که حتی برخی از استادان دانشگاهی برای اینکه دانشجویان آنها برای خرید کتاب هزینه نکنند بخشی از کتاب را به عنوان رفرنس درسی اعلام می کنند و به آنها می گویند که این بخش را کپی کنند و مورد استفاده قرار دهند این اتفاق یعنی خانه از پایبست ویران است و در محیطی فرهنگی فعلی غیر فرهنگی رخ می دهد.

پناهی ضمن تاکید بر فرهنگ سازی برای عموم همانند ابتکار عمل اهالی سینما جهت حمایت از آثار منتشر شده می گوید: هم اکنون صنعت نشر کشورمان نیازمند حمایت قانونی دولت است بگونه ای که تقاضایی برای خرید کتابهای قاچاق را از بین ببریم . وی می افزاید هرچند هم اکنون قانونی در این زمینه وجود دارد اما ضمانت اجرایی آن در حد صفر است .

این ناشر دانشگاهی به خبرنگار ما می گوید: بارها به نمایندگان فروش ما مراجعه شده و لیستی از کتابهای انتشار یافته توسط انتشارات ما با قیمتی بسیار پایین تر پیشنهاد شده است این یعنی چاپ غیر قانونی کتابی که حقوق قانونی آن متعلق به انتشارات ماست در سطح وسیع صورت گرفته است بی آنکه ترسی از آینده وجود داشته باشد.   وی می افزاید: دولت یا وزارت ارشاد به عقیده من هم اکنون برای جلوگیری از این موضوع باید با همکاری نمایندگان مجلس قانونی تصویب کند و از کتابفروشی ها شروع کرده و با حمایت این قانونی برای عرضه کننده کتابهای غیر قانونی مجازات سنگینی در نظر بگیرد تا زمینه فساد و سوء استفاده را از بین ببرد و پس از آن با همکاری اتحادیه دفاتر فنی (کپی) دستگاههای غیر قانونی را رهگیری و اقدام به ضبط آنها کند.

اما پناهی به نکته بسیار جالبی در این زمینه اشاره می کند و می گوید:  اگر شما به عنوان یکی از مشتریان برای خرید کتاب های دانشگاه به انتشارات برخی از دانشگاهها مراجعه کنید خیلی عادی و بدون نگرانی می توانید انواع و اقسام کپی کتابهای دانشگاهی را از مراکز نشر داخل دانشگاهها تهیه کنید. حال آنکه خارج از ایران اگر قصد کپی کردن حتی یک صفحه از کتاب را داشته باشید باید حق کپی رایت آن صفحه را به ناشر بپردازید.

 در ادامه این ناشر دانشگاهی می گوید: در حال حاضر حتی مواردی دیده شده که وقتی دانشجو به کتابفروشی برای خرید کتابی که استادش برای یک ترم معرفی کرده است مراجعه می کند فروشنده به او دو گزینه می دهد یکی کتاب اصلی با قیمتی متعارف و دیگری کتاب کپی شده با قیمتی بسیار پایینتر . به نظر شما این چه معنایی دارد؟ غیر از خلاء قانونی و ناآگاهی مردم از ضربه ای که با اینکار به صنعت نشر کتاب می زنند؟

وی می گوید: هم اکنون اگر صحبت دزدی و خرید اجناس دزدی یا همان مال خری به میان آید همه ازتبعات منفی آن با خبریم و با دیدی منفی به عامل این کار می نگریم در حالی که آثار مکتوب تولید شده در بازار که یکی از مهمترین عناصر فرهنگی کشورمان هستند اکنون بدون هیچ نگرانی دزدیده شده و در کتابفروشی های مختلف سطح ایران فروخته می شوند.

این مدیر انتشارات به حمایت های کنونی دولت از ناشران اشاره می کند و می افزاید : به عقیده من در حال حاضر صنعت نشر ایران نه به یارانه کاغذ  احتیاج دارد و نه نیازمند دیگر حمایت های مالی دولت است چون بخش خصوصی نشر می تواند راه درست و غلط را برای خود تعیین کند . فقط از مسئولان دولتی و وزارت ارشاد می خواهیم از حقوق قانونی نشر دفاع کند و این مشکل را برای فعالان صنعت نشر و تولید کنندگان کتاب برطرف کنند چون اگر تولید کنندگان زمین بخورند کل چرخه تولید کتاب مثل چابخانه، توزیع و کتابفروشی ها با مشکل روبرو خواهند شد و بسیاری به جمع بیکاران کشور می پیوندند.

اما خراسانی که در زمینه کتاب های کمک آموزشی فعالیت می کند و با همین معضل دست و پنجه نرم کرده است می گوید: مدتی پیش با پدیده فروش فایل کتاب روی سی دی در مترو یا از طریق اینترنت مواجه بودیم اما فضای ناسالم کاری و خلاء های قانونی کار نشر باعث شده تا قاچاقچیان فرهنگ و نشر پا را از دنیای مجازی فراتر گذاشته و دست به انتشار غیر قانونی آثار و عرضه آن در بازار مصرف هستند.

این ناشر کمک آموزشی می افزاید: شاید بسیاری از ارگان ها و اتحادیه ناشران مشغول برطرف کردن موانع مادی مقابل تولید کتاب باشند و زیاد فرصت رسیدگی به این معضل جدی بازار نشر را نداشتند اما هم اکنون وقت آن رسیده تا همه فعالان عرصه نشر معضل گرانی کاغذ یا کمبودهای موجود را کنار گذاشته و دست به دست هم دهند و این معضل را از ریشه بخشکانند تا بتوانیم صنعت نشر ایران را واقعا از نابودی کامل و سودجویی برخی افراد نجات دهیم.

وی به قیمت پایین دستگاههای ریسوگراف که امکان تولید کتاب حتی به تعداد چند نسخه را دارند ، اشاره می کند و می گوید : بسیاری از سودجویان با خرید یک دستگاه ریسون گراف و تولید کتاب های پرفروش کنونی بازار در روستاهای دور افتاده از خلاء قانونی بازار مصر ف شهرستان ها استفاده می کنند و کتابهای پرفروش که حقوق معنوی و مادی آن متعلق به تولیدکننده و ناشر اختصاصی آن است را می فروشند.

این ناشر پیشکسوت می گویند اگر به شهرستان های گنبد، شهررضا ، شیراز ، یزد یا کرمانشاه بروید و سراغ یکی از کتابهای معروف دانشگاهی یا کنکوری را از کتابفروشی های محلی بگیرید با این پدیده یعنی قاچاق کتاب مواجه خواهید شد و اگر از کتابفروش بخواهید که به شما فاکتور بدهد از این کار خودداری می کند و با بهانه های مختلف هیچ مدرکی در اختیار شما قرار نمی دهد.

خراسانی در انتها می گوید این اتفاق که هم اکنون در سطح کشور همه گیر شده حاکی از کمکاری  مسئولان و خلاء قانونی حفاظت از حقوق ناشران است اما مهمترین نکته نبود فرهنگ مناسب بین اهالی کتاب است که برخی را به دلیل گرانی کتاب در این زمینه بی توجه کرده است. وی در این زمینه می افزاید : نشست های زیادی با همکاران خود در اتحادیه داشتیم اما هنوز به نتیجه مطلوبی برای مقابله با این موضوع به دست نیاورده ایم و هم اکنون چشم امید به دولت یازدهم داریم تا با تدبیر معضل جدی بازار نشر را برطرف کند.

اما سخن آخر اینکه مگر نه اینکه کتاب و کتابخوانی زمینه ساز ارتقای سطح فرهنگی هر جامعه و کشور است پس چرا  ایران اسلامی ما که همواره به این مهم توجه داشته و راهکارهای متفاوتی را برای حفاظت از منافع ناشران و در نهایت ارتقای سطح فرهنگی جامعه به کار گرفته، نتوانسته این معضل را زودتر از این شناسایی کند و جلوی این ناهنجاری فرهنگی را بگیرد؟ فرهنگی که بسیاری از فعالان عرصه نشر و کتابفروشی برای زنده نگهداشتنش تلاش می کنند و روزی از آن به دست می آورند.

پس بجاست که دولت تدبیر و امید با مدیریت دقیق این خلاء قانونی را برای حفاظت از صنعت نشر کشور برطرف کرده و امیدی دوباره بین ناشران و تولید کنندگان واقعی صنعت نشر کشورمان ایجاد کند. 

اینجا تهران همه جا امن و امان است

کارشناسان: گردشگری شبانه در ایران هیچ معنایی ندارد

اگر اهل سفر هستید و به دنبال یافتن و دیدن تازه‌های جهان، جای تردید نیست به مناظر و طبیعت بکر کشورهای مختلف علاقه‌مند باشید. هرچند درخشش نور خورشید در انتخاب مقصد شما جزو ملزومات است، اما تاریکی شب هم برای خود دنیای دارد که سوژه برخی سفرها و گلگشت های ماجراجویان سراسر جهان است، بخصوص اگر پای فعالان گردشگری یا همان صادرات نامرئی به میان آید.

تبلیغات گردشگری همیشه از مناظر زیبا و پرنور سخن می‌گوید و به گرمای خورشید و سواحل زیبا یا درخشش دانه‌های برف در زمستان اشاره می‌کند،‌ اما یک یا دو دهه است که فعالان عرصه گردشگری پی به فرصتی مناسب برای پول درآوردن آن هم از سیاهی شب افتاده‌اند.

کارشناسان صنعت گردشگری، آرامش شب را به عنوان صندوقچه‌ای پر از الماس تشبیه کرده‌اند که صنعت گردشگری می‌تواند به میزان دلخواه از آن برداشته و مال خود کند، چون رقیب دیگری در کار نیست و هرچه هست مربوط به شاخه‌های مختلف صادرات نامرئی خواهد بود.

پاریس، رم،‌ مسکو، نیویورک، ونیز، فرانکفورت، سئول ، هنگ کنگ و توکیو در شب می‌درخشند و غرق در شادی با گردشگران، تاریکی شب را به درخشش خورشید می‌رسانند.

رستوران‌ها، گالری‌ها، مراکز خرید شبانه همه و همه دست به دست هم می‌دهند تا گردشگران دست به جیب شوند و هزینه کنند و از اوقات خود لذت ببرند. باربارا واتسون، یکی از فعالان عرصه گردشگری نیویورک درباره گردشگری شبانه می‌گوید: درخشش نور تابلوهای تبلیغاتی و بیکاری مردم، بهترین فرصت پول درآوردن است به عقیده وی بسیاری از تورهای شبانه سودآورتر از تورهای روزانه هستند.

وی ادامه می دهد خوردن شام روی عرشه قایق شناور در دریا و دیدن درخشش شهر یا دیدن نورپردازی‌های بسیار زیبا همه و همه می‌توانند فرصتی برای جذب گردشگران خسته از تفریحات روزانه باشند.

واتسون در این زمینه می افزاید : فراموش نکنیم خدمات شبانه همواره گران‌تر از خدمات گردشگری روزهاست، بنابراین هرگز نباید از این فرصت طلایی غافل شد.

اما در ایران و بخصوص تهران که به شب‌هایش معروف بوده ، چه خبر است؟ به عقیده بسیاری از فعالان صادرات نامرئی درباره گردشگری شبانه تهران فقط می‌توان گفت « اینجا تهران است و همه جان امن و امان است.» چون همه در بستر آرمیده اند و خبری از هیاهوی شبانه گردشگران و ساکنان هر نیست.

به گفته این دست اندرکاران گردشگری براساس قوانین وضع شده از سوی دولت، هم اکنون اکثر اصناف نیمه‌شب مجبور به تعطیل کردن هستند و راهی خانه می‌شوند، حال آن‌که این زمان بهترین فرصت درآمدزایی از گردش‌های شبانه گردشگران خارجی و داخلی است.

محله های قدیمی ، پارک ها ، سینماها و حتی سالن های غذاخوری همه جزو مناطق گردشگر پذیر تهران هستند که با تاریک شدن هوا چراغ کسب و کار آنها نیز خاموش می شود.

این درحالی است که با توجه به  مستندات تاریخی از جمله خاطرات عبدالله مستوفی و سعید نفیسی تهران تا دوره قاجار شاهد گردشگری های شبانه بود. اگرچه تهران دوره قاجار نور و روشنایی نداشت اما هویت داشته است و وقتی ماه رمضان فرا می رسید مردم تا نیمه های شب خرید می کردند به حسینیه ها می رفتند چراکه امنیت و هویت حرف اول را می زد اما حالا با روشنایی پروژکتورهای قوی هم نمی توان زندگی شبانه را در شهر احیا کرد.

«رضا درستکار» منتقد سینما معتقد است: «اگر بر اساس استانداردهای جهانی به مقوله فعالیت سالن‌های سینما و تئاتر تا پاسی از شب بنگریم، درمیابیم این مهم باید در تهران نیز محقق شود اما در حال حاضر به دلیل اتفاقات و عادات غیر متعارفی که وجود دارد، تمام اماکن و اصناف تنها تا 12 شب می‌توانند فعالیت کنند و پس از این زمان باید تعطیل شوند.»

وی، نبود مدیریت صحیح در حوزه گردشگری ، آشنا نبودن مسئولان با چنین جاذبه‌های شهری، نبود برنامه روشن و هدفمند را دلیل توسعه نیافتن گردشگری شبانه به واسطه سالن‌های سینما و تئاتر دانست و گفت:‌ سالن‌های سینما و پردیس‌های سینمایی این قابلیت را دارند تا زندگی را به شبهای تهران باز گردانند. این درحالی است که سرانه مراجعه به سینما در سال جاری نسبت به سال گذشته کم شده و این وظیفه مسئولان است که پردیس‌ها را به محل زندگی مخاطبان نزدیکتر کنند.

درستکار با اشاره به 4 پردیسی که در حال حاضر در تهران فعال هستند یادآور شد: توسعه و رونق و به روز کردن سالن‌های سینما و افزایش زمان فعالیت آنها در شب می‌تواند گامی در جهت توسعه گردشگری شبانه باشد.

مهسا مطهر، مدرس دانشگاه و فعال عرصه گردشگری ضمن تاکید بر رونق گردشگری شبانه در بسیاری از شهرهای معروف و گردشگرپذیر جهان می‌گوید: تهران علی رغم جاذبه‌هایی که در اختیار دارد، شب‌ها به شهری بدون روح تبدیل می‌شود، چون همه باید به خانه‌ها بروند و گردشگران خارجی هم که تازه از گشت بعدازظهر خود فارغ شده اند نیز به رختخواب خواهند رفت.

وی می‌افزاید: این اتفاق یعنی از دست دادن فرصتی طلایی برای رونق رستوران‌ها و برخی گالری‌ها یا حتی مراکز خرید، چند ساعتی که می‌تواند به اندازه کل فروش روزانه این اماکن سودآور باشد ‌و گردشگران را راضی به اقامتگاه خود هدایت کند.

این فعال عرصه گردشگری در این زمینه می‌افزاید: هم‌اکنون ما هنگام برگزاری تور برای خارجی‌ها پس از پایان یک کنسرت موسیقی سنتی یا بازدید از برج میلاد حدود ساعت 11 شب راهی هتل می‌شویم که متاسفانه بسیاری از گردشگران از این شرایط ناراضی هستند و از تفریحات شبانه تهران گلایه دارند.

به عقیده این کارشناس گردشگری، گاهی اوقات حتی با یک نورپردازی بسیار ساده می‌تواند ساعت‌ها از گردشگران درآمد کسب کرد و آنها را سرگرم کرد، اما دریغ از این اتفاق که گردشگری شبانه تهران هم‌اکنون از آن محروم است.

از سوی دیگر «نصرالله حدادی» پژوهشگر میراث فرهنگی، معتقد است، بخش اعظم بافت های تاریخی از فضایی مرده و سکنه ای غیر ایرانی تشکیل شده به گونه ای که امکان ایجاد گردشگری شبانه در آن ها نزدیک به صفر است.

او می گوید: با توجه به وضعیتی که بافت های تاریخی ایران به خصوص بافت تاریخی تهران دارد امکان گردشگری شبانه در آن ها به هیچ وجه امکانپذیر نیست. چراکه با تغییر مناسبات و تعاملات فرهنگی و اجتماعی نوع و شیوه زندگی هم در این مناطق به کلی دگرگون شده و این مناطق را از جریان زندگی عادی خارج کرده است.

اما «سعید فلاح فر» کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی، گردشگری شبانه و امنیت در بافت های تاریخی را دو عامل جدایی ناپذیر می داند و می افزاید: امنیت موضوعی است که اهمیت آن در بافت های تاریخی به ویژه شب ها دوچندان می شود. بافت های تاریخی به هزار و یک دلیل ارزانترین مناطق شهر محسوب می شود و همین عامل سبب تجمع افرادی می شود که به خاطر وجود مشکلات اقتصادی، ساختارهای فرهنگی متفاوتی هم دارا هستند. غالب این افراد را معمولا مهاجران و افرادی تشکیل می دهد که از جایگاه قانونی و تعلقات فرهنگی به شهر بی بهره اند.

فلاح فر اعتقاد دارد، باید به معضل بافت های تاریخی نگاهی فرهنگی انداخت چراکه ارزش های اقتصادی و فرهنگی بافت ارتقا نیابد و به جایگاه واقعی خویش بازنگردد مردم عادی حتی نمی توانند در روز روشن در این مناطق قدم بزنند چه رسد به گشت ها و تورهای شبانه!

علی اصغر ابراهیمی رییس اتحادیه رستوران‌ داران تهران با تاکید بر آنکه نه تنها رستورانداران به ادامه فعالیت تا پاسی از نیمه شب علاقه‌مند هستند  بلکه مشتریان بسیاری نیز وجود دارد که علاقه‌مند هستند در زمان‌های مختلف به رستوران‌ها مراجعه کنند .

او در توضیح دلایل عدم فعالیت رستوران‌ها بعد از ساعت 12 شب گفت: «با وجود آنکه شب گردی و پیاده روی در شب‌های تابستان رونق یافته و در این زمان نیز گاه اتفاق می‌افتد که مشتریان علاقه‌مند باشند تا برای خوردن غذا به رستوران بروند اما از آنجایی که رستوران‌دار باید برای ادامه فعالیت خود بعد از 12 شب، شیفتی جداگانه با حقوق و مزایا تعریف کند، به دلیل کمبود مشتری در شیفت شب این صرفه برای او وجود ندارد تا سه شیفت کاری را در رستوران مشغول به کار کند.»

امواج رمین؛ تورا می خواند

تحولی تازه در صنعت گردشگری سیستان و بلوچستان

هرچند در بسیاری از شهرهای مستعد و گردشگر پذیر کشورمان خبری فرا رسیدن هفته گردشگری نیست و ساکنان آنها درباره انتخاب شعار امسال سازمان جهانی گردشگری که سخن از گردشگری و آب می گوید، هیچ چیز نمی دانند ، اما اتفاقی بسیار میمون در یکی از محروم ترین استان های کشورمان همزمان با فرارسیدن هفته گردشگری بخصوص زمانی که شعار امسال این سازمان مربوط به گردشگری و آب انتخاب شده ، رخ داده است و می توان آن را با توجه به همین شعار به تمام جهانیان مخابره کرد و شاهد رونق دوچندان گردشگری دریایی ایران بود.

تفریحات ساحلی و ورزش های دریایی که ترجمه ای دقیق از شعار امسال سازمان جهانی گردشگری است هرساله دلیل سفر میلیون ها گردشگر یا ماجراجو در سراسر جهان است و زمینه اشتغالزایی فراوانی برای کشورهای ساحلی دهکده جهانی فراهم می کند.

قایقرانی، موج سواری، غواصی و دهها ورزش دیگر که می تواند ماجراجویان و بخصوص گردشگران را به مناطق مصتعد بکشاند. به عنوان مثال می توان به برگزاری مسابقات قایقرانی جام لویی ویتون در آمریکا اشاره کرد که به گفته مسئولین برگزاری رقابت بین المللی، این مسابقات زمینه ساز 8500 شغل در محل برگزاری آن یعنی شهر سانفرانسیکو شد.

بدون تردید ایران نیز با توجه به برخورداری از حدود دو هزار کیلومتر نوار ساحلی می تواند به عنوان یکی از مقاصد مهم گردشگری در جذب گردشگران و ماجراجویان دریایی باشد. هرچند برخی از ورزشهای آبی هنوز در کشورمان زیاد معرفی نشده اند اما یقینا امکانات طبیعی مناسبی برای انجام آنها در کشورمان مهیاست و فقط کافی است در این زمینه اطلاع رسانی شده و مورد استفاده قرار گیرند، تا شاهد حضور صدها هزار علاقمند و ورزشکار در این سواحل باشیم.

موج سواری هم یکی از این ورزشهای مهیج و پرطرفدار دهکده جهانی است که علی رغم وجود پتانسیل های بالای طبیعی برای انجام آن در کشورمان هم اکنون زیاد معرفی نشده و بسیاری از هموطنانمان یا حتی خارجی ها با شنیدن نام موج سواری به یاد سواحل استرالیا خواهند افتاد؛ دریغ از اینکه سیستان و بلوچستان نیز می تواند پذیرای موج سواران حرفه ای و مبتدی از سراسر جهان باشد .

شاهد مثال این پتانسیل حضور «ایسکی بریتون» قهرمان موج سوار ایرلندی در این سواحل برای تهیه فیلمی مستند از توانمندی های منطقه برای علاقمندان به موج سواری جهان است.

ایسکی بریتون در حال حاضر به عنوان یکی از قهرمانان ملی کشور ایرلند در موج سواری به شمار می رود و از آنجا که پدر و مادرش به عنوان موج سواران حرفه ای در ایرلند شناخته بودند او از کودکی با این ورزش آشنا بوده است و بالاخره موج سواری را به عنوان ورزش آبی حرفه ای خود انتخاب کرد.

وی، تحصیلات حرفه ای و تخصصی خویش را نیز با محوریت دریا انتخاب کرده و در سال 2012 موفق به دریافت مدرک دکترا در زمینه علوم دریایی شده است این ورزشکار حرفه ای تحقیقاتی گسترده در زمینه دریا، توسعه پایدار و ماهیگیری انجام داده و دارای مقالات علمی متعددی در این رشته است.

این قهرمان ایرلندی هم اکنون با همکاری یک کارگردان فرانسوی در چابهار مشغول ضبط مستندی از امکانات طبیعی موج سواری در منطقه و آموزش آن به کودکان استان سیستان و بلوچستان است و آرزو می کند که روزی فرا رسد که ساحل چابهار پر از ورزشکارانی شود که از ورزش های آبی لذت می برند.

بریتون هدف از تهیه این مستند  در دهستان رمین چابهار به عنوان پایلوت موج سواری ایران را ترویج این ورزش  بخصوص برای بانوان در منطقه و معرفی جاذبه های دریایی استان سیستان بلوچستان به جهان عنوان کرده است .

این متخصص علوم دریایی معتقد است حدود 20 میلیون موج سوار در جهان هرساله برای لذت بردن از امواج به گوشه و کنار جهان سفر می کنند و فیلمی که او قصد ساختنش را دارد می تواند آنها را با سواحل چابهار نیز آشنا کرده و با ایجاد جریان گردشگری ورزشی آبی به منطقه چابهار تحولی شگرف را در استان محروم سیستان و بلوچستان ایجاد کند.

وی به توسعه صنعت گردشگری در چابهار بسیار امیدوار است و این فعالیت فرهنگی- ورزشی او ، با استقبال برخی از مسئولان مانند یعقوب جدگال نماینده چابهار و کنارک در مجلس شورای اسلامی، سازمان میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان و  وزارت ارشاد و مسئولین ورزشی استان همراه شده است.

این ورزشکار حرفه ای درباره دلیل انتخاب ایران برای انجام این کار به خبرنگار کسب و کار می گوید: در سال 2010 میلادی وقتی برای اولین وارد وارد ایران شدم با توجه به اطلاعاتی که از قبل داشتم هیچ امیدی به لذت بردن از ورزش مورد علاقه خودم نداشتم و فکر می کردم ورزشکاران زن مثل من در این کشور نمی توانند از ورزشهای آبی آزدانه لذت ببرند اما وقتی به عنوان اولین زن موج سوار  با پوشش کامل مناسب فرهنگ و دین ایران که توسط خودم طراحی شده بود در سواحل چابهار موج سواری کردم متوجه شدم که هیچ محدودیتی ندارم و می توانم از این سواحل همانند دیگر سواحل جهان لذت ببرم.

وی درباره اولین تجربه خود در ایران  می افزاید: در این سفر ابتدا سعی کردم نقاط مختلفی را از نظر فنی بررسی کنم و بهترین نقطه را برای موج سواری چابهار بخصوص روستای رمین دیدم.

نکته بسیار جالب برای ایسکی این بود که وقتی برای اولین بار این ورزش را در سواحل چابهار به عنوان یک زن خارجی انجام داد در منطقه بسیار معروف شد و اکثر مردم کوچه و خیابان درباره او سخن می گفتند.

ایسکی می گوید وقتی از سفر سال 2010 میلادی به کشورم بازگشتم متوجه شدم که در منطقه چابهار بسیار معروف شدم و موج سواری من به عنوان یک زن ورزشکار خارجی در ایران بازتاب جهانی گسترده ای داشته است همین موضوع دلیل تصمیم فعلی من شد.

دکتر احمدرضا شیخی، یکی از کارشناسان اداره میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان در این زمینه می گوید: با توجه به علاقه این ورزشکار حرفه و شرایط بسیار مساعد منطقه وی قصد دارد با آموزش مردم و علاقمندان به تربیت تیمی حرفه ای از موج سواران مقدمات برگزاری مسابقات بین المللی را در این آبها فراهم نماید.

شیخی در این باره می افزاید : فعالان ورزشی در این زمینه بدون تردید می دانند که انجام و برگزاری اینگونه مسابقاته چقدر در اقتصاد منطقه مفید خواهد بود و زمینه ساز نقل و انتقالات تیمی در این رشته یا رشته های وابسته ورزشی خواهد شد.

اما به عقیده این کارشناس میراث فرهنگی استان ، مهمترین تاثیر حضور موج سوار ایرلندی در منطقه ارتقای فرهنگ ساکنان بومی روستای رمین بوده است . شیخی در این زمینه می گوید: روزهای اول به دلیل ناآشنایی مردم منطقه به قصد و نیت او مشکلاتی بود اما پس از مدتی وقتی مردم منطقه رونق اقتصادی خود را در حضور وی دیدند و حضور گردشگران خارجی را باعث ارتقای سطح شادی بین هموطنان خود یافتند خودشان امنیت تاسیسات و امکاناتی که وی با خود آورده بود را بر عهده گرفتند و حتی با احداث کپرهایی کنار ساحل به وی کمک کردند تا شرایط بهتری برای آموزش و انجام کارهایش داشته باشد.

شیخی از نبود خطوط پروازی منظم از نقاط مختلف ایران و جهان به منطقه را در حال حاضر از مهمترین مشکلات طرح این ورزش کار ایرلندی می داند و ابراز امیدواری می کند در صورت حمایت مسئولان می توان به زودی شاهد حضور صدها و بلکه هزاران گردشگر موج سوار در منطقه بود .

اما بازگشت این قهرمان موج سواری برای دومین بار به ایران نه فقط به عنوان یکی از علاقمندان موج سواری بلکه به عنوان مستند سازی که قصد دارد نظر گردشگران دریایی سراسر جهان را به ایران جلب کند محل تفکر و یادآور کم کاری یا سوء مدیریتی دردناک بین مسئولان امر توسعه گردشگری کشورمان است .

این ورزشکار کار و طرح خود را با در اختیار قرار دادن لوازم موج سواری به علاقمندان به خصوص بانوان محلی اجرایی و آغاز کرده است  تا این کار ورزش موج سواری را در منطقه چابهار بومی کرده و زمینه ساز پرورش تیمی قوی در این رشته باشد.

این اقدام فرهنگی ورزشی بریتون اگرچه تحصین برانگیز است اما متاسفانه از عدم هماهنگی مسئولان ورزشی و گردشگری کشورمان حکایت دارد و بیانگر ضعف تبلیغاتی ایران در زمینه معرفی جاذبه های گردشگری منطقه به دیگر نقاط جهان است نقطه ضعفی که می تواند صنعت روبه رشد گردشگری کشورمان را مغلوب تبلیغات سوء دیگر رسانه های جهان کند.

به جاست که مسئولان و صاحبان رسانه از این فعالیت ایسکی بریتون به خوبی حمایت کنند و با پوششی منطقی از فعالیت های وی این حرکت فرهنگی ورزشی را به سوژه ای برای جلب نظر گردشگران جهانی به منطقه یاد شده کنند و موجی از شغل و درآمد را به سیستان و بلوچستان بخصوص رمین هدیه دهند.

جای تردید نیست که در صورت حمایت مسئولان وساخت این مستند موقعیت گردشگری منطقه متحول خواهد شد و هزاران نفر از گردشگران و ماجراجویان داخلی و خارجی به منطقه سفر می کنند بنابراین از هم اکنون باید به فکر ایجاد بستری مناسب برای پذیرایی از این گردشگران باشیم تا مبدا این حرکت جالب و خودجوش موج سوار ایرلندی همانند صدها برنامه دیگر بدون نتیجه و بی حاصل شود.

از بازارهای منطقه غافل نشویم

همواره در گوشه و کنار این دهکده جهانی نمایشگاههای صنعت چاپ و کتاب در حال برگزاری است که بسیاری از ناشران و دست اندرکاران این حرفه را به خود جلب می کند تا با یکدیگر آشنا شده و تبادل اطلاعات کنند و زمینه تجارت بین آنها فراهم شود.

هندوستان، برزیل، ایتالیا، ژاپن ، کره جنوبی ، دبی و آلمان از مهمترین های این نمایشگاهها هستند که همواره برخی از ناشران ایرانی و فعالان عرصه چاپ کشورمان نیز همواره علاقمند به حضور در اینگونه آنها بوده و به امید ایجاد ارتباط با دیگر ناشران راهی این نمایشگاهها می شوند .

اما آیا واقعا این حضور می تواند زمینه ساز همکاری های فراوان بین هالی نشر ایران با دیگران باشد؟ یا اینکه اصلا حضور ناشران و فعالان کتاب ایران در برخی از این نمایشگاهها توجیه اقتصادی دارد؟ و از همه مهمتر میزان صادرات محصولات چاپی ما با توجه به حضور در این نمایشگاهه ها چقدر است؟ اینها همه سئوالاتی هستند که کسب و کار امروز با توجه به برگزاری نمایشگاه کتاب فرانکفورت والبته اخباری که از آن به گوش می رسد قصد بررسی آنها دارد.

رضا رضایی، رئیس پیشین اتحادیه صادرکنندگان صنعت چاپ  در این باره، معتقد است: ظریفت‌ها و فرصت‌های بسیاری در ایران به منظور صادرات محصولات چاپی در حوزه‌های گوناگون وجود دارد. ارائه خدمات در زمینه چاپ کتاب، پوستر، انواع کارت‌ها و... نیز بخشی از محصولات چاپی هستند که صنعت‌گران ایرانی توانایی انجام آن را به خوبی دارند.

وی متعقد است ، چاپخانه‌های ایران در مقایسه با چاپخانه‌های برخی کشورهای منطقه مثل هند از توانایی فنی و تجهیزاتی فوق‌العاده‌ای برخوردار هستند. لیکن عدم پایبندی به قانون کپی‌رایت، مشکلات فنی در بخش صحافی، بالا بودن تعرفه‌های و تحریم‌های سیاسی و اقتصادی، مشکلاتی هستند که توانایی صادرات کتاب را از ناشران و چاپخانه‌داران ایرانی گرفته است.

در همین حال می توان به آمار سال 2010 میلادی موسسه انگلیسی «پایرا» اشاره کرد که سهم ایران از صادرات محصولات چاپی را حدود 5 درصد اعلام کرده در حالی ترکیه توانسته صادرات محصولات چاپی خود در منطقه را به بیش از 50 درصد برساند.

اما مدیرعامل موسسه انتشاراتی الهدی درباره حضور ناشران ایرانی در نمایشگاههای مرتبط اینگونه اظهار نظر می کند که ‌ برای حضور در نمایشگاه فرانکفورت یا نمایشگاههای اینچنینی باید یک توجیه منطقی داشت‌، هم‌چنین باید یک مزیت نسبی فرهنگی یا مزیت نسبی اقتصادی از این حضور وجود داشته باشد‌، اگر ناشری توانایی رقابت در یک بازار چند میلیارد دلاری را داشته باشد،‌ می‌توان گفت توجیه اقتصادی برای حضور دارد.

متولیان ادامه داد :‌گاهی نیز از حضور در فرانکفورت جنبه تبلیغی را دنبال می کنیم که باز این موضوع توجیه منطقی خاص خود را دارد،‌ اما در وضعیت فعلی و عدم حمایت ایران از قانون کپی رایت بعید است که ناشران ایرانی حداقل‌های حضور در فرانکفورت را دارا باشد.

متولیان با اشاره به ظرفیت‌های موجود برای ناشران در کشورهای افغانستان،‌ پاکستان و شبه‌‌قاره گفت: انتشارات الهدی در ماه‌های اخیر تلاش کرده است تا بر روی دیپلماسی فرهنگی در کشورهای منطقه سرمایه‌گذاری کند،‌ حتی این دیپلماسی را جزئی‌تر نگاه کرده و بر روی دیپلماسی کتاب منطقه‌ای متمرکز شدیم،‌ در این راستا پنج ماهی است، ظرفیت خوبی را در افغانستان برای ورود ادبیات شاعران و نویسندگان مهاجر افغان به داخل فراهم کرده‌ایم‌، که بر طبق آن با یاری اهالی فرهنگ و کارشناسانی که نسبت به ادبیات هر دو طرف یعنی شاعران مهاجر افغان و شاعران ساکن افغان تسلط و شناخت دارند،‌ ادبیات مقاومت مهاجر افغان را با ادبیات مقاومت داخل افغانستان آشتی دهیم.

ممقانی دیگر ناشر ایرانی و فعال عرصه کتاب و نشر به آمار بالای ترجمه کتب خارجی در کشور ونبود قانون کپی رایت اشاره می کند و می گوید: حضور ایران در نمایشگاههای اروپایی چه حاصلی خواهد داشت آیا واقعا ناشران ایرانی چیزی به جز کتاب سعدی و حافط و برخی کتب نفیس مذهبی مثل قرآن کریم برای ارایه در این نمایشگاهها دارند یا اینکه به دنبال مسایل دیگری هستند ؟ ناشران خصوصی ایرانی در این گونه نمایشگاهها واقعا در دنیای بی انتهای ناشران بین المللی گم شده اند و تعدادی از دولتی ها با استفاده از بودجه های کلان صرفا به پخش شکلات و شیرینی اقدام می کنند و امسال هم که گروه موسیقی سنتی ایران در فرانکفورت می نوازد .

این فعال نشر به بازار منطقه بخصوص کشورهایی با زبان مشترک ما اشاره می کند و می گوید بد نیست به جای سرمایه گذاری در فرانکفورت که شاید چیزی جز هزینه برای ما نداشته باشد در این کشورها دست به ابتکارات جالبی بزنیم تا بتوانیم تعامل بین ناشران ایرانی و ناشران این کشورها را فراهم کنیم و زمینه ساز صادرات کتاب از ایران باشیم.

ممقانی در انتها می گوید: اگر مسئله حضور ایران در نمایشگاههایی مثل فراکنفورت استفاده از مراسم جانبی مثل خدمات چاپ است که باید بگویم فرض بگیریم که دستگاههای بسیار مدرن چاپی هم وارد کشورمان شده که هم اکنون این دستگاهها در ایران هستند اما همانطور که آمار نشان می دهد ایران بازار صادرات محصولات چاپی را به ترکیه و حتی گاهی اوقات به هندوستان واگذار کرده است.

وی به اثر سوء تحریم های یکجانبه غرب علیه کشورمان اشاره دارد و میگوید به دلیل کمبود کاغذ در کشور ما ناشران داخلی و بخصوص چاپخانه داران در گیر این معضل هستند و تیراژ کتاب به غیر کتابهای موسسات دولتی هم اکنون به حدود یکهزار جلد تنزل یافته است و توان تامین بازار داخلی ندارم و در بسیاری از موارد شاهد واردات سررسید ، تقویم ، دفتر مشق یا حتی برخی از کتاب های کودک و نوجوان از هندو چین هستیم به در فرانکفورت به دنبال چه می گردیم ؟ به نظر شما بهتر نیست به جای این همه هزینه فکری اساسی برای صنعت نشر  و چاپ داخلی داشته باشیم و به بازارهای منطقه ای بیاندیشیم؟

گردشگری شبانه در ایران هیچ معنایی ندارد

گردشگری شبانه در ایران هیچ معنایی ندارد

اینجا تهران همه جا امن و امان است

نویسنده : عماد عزتی

اگر اهل سفر هستید و به دنبال یافتن و دیدن تازه‌های جهان، جای تردید نیست به مناظر و طبیعت بکر کشورهای مختلف علاقه‌مند باشید و هرچند وقت یک بار سری به ناشناخته‌های اقصی نقاط جهان می زنید. هرچند نور خورشید در این گشت و گذار جزو ملزومات است، اما تاریکی شب هم برای خود دنیای دارد که سوژه برخی سفرها و گلگشت های ماجراجویان سراسر جهان است، بخصوص اگر پای گردشگری یا همان صادرات نامرئی به میان آید.

تبلیغات گردشگری همیشه از مناظر زیبا و پرنور سخن می‌گوید و به گرمای خورشید و سواحل زیبا یا درخشش دانه‌های برف در زمستان اشاره می‌کند،‌ اما یک یا دو دهه است که فعالان عرصه گردشگری پی به فرصتی مناسب برای پول درآوردن آن هم از سیاهی شب افتاده‌اند.

کارشناسان صنعت گردشگری، آرامش شب را به عنوان صندوقچه‌ای پر از الماس تشبیه کرده‌اند که صنعت گردشگری می‌تواند به میزان دلخواه از آن داشته و مال خود کند، چون رقیب دیگری در کار نیست و هرچه هست مربوط به شاخه‌های مختلف صادرات نامرئی خواهد بود.

پاریس، رم،‌ نیویورک، ونیز، فرانکفورت، سئول و توکیو در شب می‌درخشند و غرق در شادی با گردشگران، تاریکی شب را به درخشش خورشید می‌رسانند.

رستوران‌ها، گالری‌ها، مراکز خرید شبانه همه و همه دست به دست هم می‌دهند تا گردشگران دست به جیب شوند و هزینه کنند و از اوقات خود لذت ببرند. باربارا واتسون، یکی از فعالان عرصه گردشگری نیویورک درباره گردشگری شبانه می‌گوید: درخشش نور تابلوهای تبلیغاتی و بیکاری مردم، بهترین فرصت پول درآوردن است به عقیده وی بسیاری از تورهای شبانه سودآورتر از تورهای روزانه هستند.

خوردن شام روی عرشه قایق شناور در دریا و دیدن درخشش شهر یا دیدن نورپردازی‌های بسیار زیبا همه و همه می‌توانند فرصتی برای جذب گردشگران خسته از تفریحات روزانه باشند.

وی به این نکته اشاره می‌کند که خدمات شبانه همواره گران‌تر از خدمات گردشگری روزهاست، بنابراین هرگز نباید از این فرصت طلایی غافل شد.

اما در ایران و بخصوص تهران که به شب‌هایش معروف بوده ، چه خبر است؟ به عقیده بسیاری از فعالان صادرات نامرئی درباره گردشگری شبانه تهران فقط می‌توان گفت « اینجا تهران است و همه جان امن و امان است.»

به گفته این دست اندرکاران گردشگری براساس قوانین وضع شده از سوی دولت، بسیاری از اصناف نیمه‌شب مجبور به تعطیل کردن هستند و راهی خانه می‌شوند، حال آن‌که این زمان بهترین فرصت درآمدزایی از گردش‌های شبانه گردشگران خارجی و داخلی است.

محله های قدیمی ، پارک ها ، سینماها و حتی سالن های غذاخوری همه جزو مناطق گردشگر پذیر تهران هستند که با تاریک شدن هوا چراغ کسب و کار آنها نیز خاموش می شود.

«رضا درستکار» منتقد سینما معتقد است: «اگر بر اساس استانداردهای جهانی به مقوله فعالیت سالن‌های سینما و تئاتر تا پاسی از شب بنگریم، متوجه می‌شویم که این مهم باید در تهران نیز محقق شود اما در حال حاضر به دلیل اتفاقات و عادات غیر متعارفی که وجود دارد، تمام اماکن و اصناف تنها تا 12 شب می‌توانند فعالیت کنند و پس از این زمان باید تعطیل شوند.»

این منتقد سینما، نبود مدیریت صحیح در حوزه گردشگری ، آشنا نبودن مسئولان با چنین جاذبه‌های شهری، نبود برنامه روشن و هدفمند را دلیل توسعه نیافتن گردشگری به واسطه سالن‌های سینما و تئاتر دانست و گفت:‌ «سالن‌های سینما و پردیس‌های سینمایی این قابلیت را دارند تا زندگی را به شبهای تهران باز گردانند. این درحالی است که سرانه مراجعه به سینما در سال جاری نسبت به سال گذشته کم شده و این وظیفه مسئولان است که پردیس‌ها را به محل زندگی مخاطبان نزدیکتر کنند.»

درستکار با اشاره به 4 پردیسی که در حال حاضر در تهران فعال هستند یادآور شد: «در شهری با بیش از هشت میلیون نفر جمعیت باید توزیع درستی درخصوص مکان‌های گردشگری و سالن‌های سینما شکل گیرد چراکه این حلقه مفقوده نیازهای فرهنگی کشور است.»

توسعه و رونق و به روز کردن سالن‌های سینما و افزایش زمان فعالیت آنها در شب می‌تواند گامی در جهت توسعه گردشگری شبانه باشد.

مهسا مطهر، مدرس دانشگاه و فعال عرصه گردشگری ضمن تاکید بر رونق گردشگری شبانه در بسیاری از شهرهای معروف و گردشگرپذیر جهان می‌گوید: تهران علی رغم جاذبه‌هایی که در اختیار دارد، شب‌ها به شهری بدون روح تبدیل می‌شود، چون همه باید به خانه‌ها بروند و گردشگران هم که تازه از گشت بعدازظهر خود بازگشته‌اند نیز به رختخواب خواهند رفت.

وی می‌افزاید: این اتفاق یعنی از دست دادن فرصتی طلایی برای رونق رستوران‌ها و برخی گالری‌ها یا حتی مراکز خرید، چند ساعتی که می‌تواند به اندازه کل فروش روزانه این اماکن سودآور باشد ‌و گردشگران را راضی به اقامتگاه خود هدایت کند.

این فعال عرصه گردشگری در این زمینه می‌افزاید: هم‌اکنون ما هنگام برگزاری تور برای خارجی‌ها پس از یک کنسرت موسیقی سنتی یا بازدید از برج میلاد حدود ساعت 12 شب راهی هتل می‌شویم که متاسفانه بسیاری از گردشگران از این شرایط ناراضی هستند و از تفریحات شبانه تهران گلایه دارند.

به عقیده این کارشناس گردشگری، گاهی اوقات حتی با یک نورپردازی بسیار ساده می‌تواند ساعت‌ها از گردشگران درآمد کسب کرد و آنها را سرگرم کرد، اما دریغ از این اتفاق که گردشگری شبانه تهران هم‌اکنون از آن محروم است.

آرش نورآقایی هم به عنوان یکی از فعالان گردشگری، فرصت از دست رفته گردشگری شبانه تهران یا حتی دیگر شهرهای گردشگرپذیر را به عنوان معضلی برای توسعه گردشگری ایران می‌داند و می‌گوید: با توجه به صنعتی شدن زندگی و گرفتاری‌های روزانه، همه‌ساله در برخی کشورها مثل کره جنوبی مراکز خرید شبانه دایر شده که از بیکاری مردم بخوبی استفاده می‌کند. در این مراکز که از ساعت 10 شب تا 4 بامداد فعال هستند، هرآنچه که مردم نیاز دارند، ارائه می‌شود و علاوه بر ساکنان محلی، بسیاری از گردشگران شب‌زنده‌دار را به خود جلب می‌کند. رستوران‌ها، فروشگاه‌های لباس و بسیاری از مغازه‌های این بازارها از رونق خوبی برخوردار هستند و از وقت مرده شب بخوبی استفاده می‌کنند.

از سوی دیگر «نصرالله حدادی» پژوهشگر میراث فرهنگی، معتقد است، بخش اعظم بافت های تاریخی از فضایی مرده و سکنه ای غیر ایرانی تشکیل شده به گونه ای که امکان ایجاد گردشگری شبانه در آن ها نزدیک به صفر است.

او می گوید: با توجه به وضعیتی که بافت های تاریخی ایران به خصوص بافت تاریخی تهران دارد امکان گردشگری شبانه در آن ها به هیچ وجه امکانپذیر نیست. چراکه با تغییر مناسبات و تعاملات فرهنگی و اجتماعی نوع و شیوه زندگی هم در این مناطق به کلی دگرگون شده و این مناطق را از جریان زندگی عادی خارج کرده است.

اما «سعید فلاح فر» کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی، گردشگری شبانه و امنیت در بافت های تاریخی را دو عامل جدایی ناپذیر می داند و می افزاید: امنیت موضوعی است که اهمیت آن در بافت های تاریخی به ویژه شب ها دوچندان می شود. بافت های تاریخی به هزار و یک دلیل ارزانترین مناطق شهر محسوب می شود و همین عامل سبب تجمع افرادی می شود که به خاطر وجود مشکلات اقتصادی، ساختارهای فرهنگی متفاوتی هم دارا هستند. غالب این افراد را معمولا مهاجران و افرادی تشکیل می دهد که از جایگاه قانونی و تعلقات فرهنگی به شهر بی بهره اند.

فلاح فر اعتقاد دارد، باید به معضل بافت های تاریخی نگاهی فرهنگی انداخت چراکه ارزش های اقتصادی و فرهنگی بافت ارتقا نیابد و به جایگاه واقعی خویش بازنگردد مردم عادی حتی نمی توانند در روز روشن در این مناطق قدم بزنند چه رسد به گشت ها و تورهای شبانه!

این درحالی است که آنطور که در مستندات تاریخی از جمله خاطرات عبدالله مستوفی و سعید نفیسی آمده است تهران تا دوره قاجار شاهد گردشگری های شبانه بود. تهران دوره قاجار نور و روشنایی نداشت اما هویت داشت. حدادی می گوید: وقتی ماه رمضان فرا می رسید مردم تا نیمه های شب خرید می کردند به حسینیه ها می رفتند چراکه امنیت و هویت حرف اول را می زد اما حالا با روشنایی پروژکتورهای قوی هم نمی توان زندگی شبانه را در شهر احیا کرد.

علی اصغر ابراهیمی رییس اتحادیه رستوران‌ داران تهران با تاکید بر آنکه نه تنها رستورانداران به ادامه فعالیت تا پاسی از نیمه شب علاقه‌مند هستند  بلکه مشتریان بسیاری نیز وجود دارد که علاقه‌مند هستند در زمان‌های مختلف به رستوران‌ها مراجعه کنند .

او در توضیح دلایل عدم فعالیت رستوران‌ها بعد از ساعت 12 شب گفت: «با وجود آنکه شب گردی و پیاده روی در شب‌های تابستان رونق یافته و در این زمان نیز گاه اتفاق می‌افتد که مشتریان علاقه‌مند باشند تا برای خوردن غذا به رستوران بروند اما از آنجایی که رستوران‌دار باید برای ادامه فعالیت خود بعد از 12 شب، شیفتی جداگانه با حقوق و مزایا تعریف کند، به دلیل کمبود مشتری در شیفت شب این صرفه برای او وجود ندارد تا سه شیفت کاری را در رستوران مشغول به کار کند.»

نگاهی به روند خصوصی سازی در آستانه برگزاری هفته گردشگری

خسرو ابادی: کارِ خوب انجام می‌دهید اما خوب، کار را انجام نمی‌دهید

هر سال با نزدیک شدن مهرماه علاوه بر اخبار مربوط به آغاز سال تحصیلی اخباری مربوط به شروع فصلی جدید در صنعت گردشگری جهان نیز به گوش می رسد . همانطور که می دانید پنجمین روز از مهرماه از سوی سازمان جهانی گردشگری UNWTO به عنوان روز جهانی گردشگری انتخاب شده و هر سال در گوشه ای از دهکده جهانی جشن گرفته می شود .

این سازمان برای اعلام اهمیت گردشگری در جامعه جهانی هر سال با توجه به اولویت هایش نامی را برای این روز در نظر می گیرد که امسال هم «گردشگری و آب: حفاظت از آینده مشترک» به عنوان شعار روز جهانی گردشگری سال 2013 انتخاب شده است.

اما اگر شور حال برگزاری مراسم این جشن خارج از مرزهای کشورمان بگذریم و اهمیت انتخاب این شعار را دریابیم به اخبار داخلی و تکاپوی مسئولان گردشگری کشورمان برای برگزاری هفته ای با این نام خواهیم رسید که هر سال در این مدت بسیاری از اخبار را به خود اختصاص می دهند و با صرف بودجه های سازمان برای هرچه باشکوهتر برگزار کردن این مراسم سراسر ایران می کوشند.

امسال نیز منوچهر جهانیان معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی که زمزمه های تغییر او توسط ریاست جدید سازمان میراث فرهنگی از گوشه و کنار سازمان به گوش می رسد در این باره گفت: با توجه به نزدیک‌شدن آغاز هفته گردشگری بنا بر دستور معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور، ستادی با عنوان ستاد برگزاری هفته گردشگری و با هدف برگزاری هرچه با شکوه‌تر این هفته تشکیل شده است.

معاون گردشگری کشور با اشاره به ضرورت پرداختن به برنامه‌های مطلوب هفته گردشگری گفت: بنا به تأکید معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در تلاش هستیم تا مجموعه اهداف و برنامه‌های مربوط به هفته گردشگری را با رویکرد علمی و فرهنگی اجرا کنیم.

جهانیان افزود: در این زمینه با حضور معاون رئیس سازمان، رئیس انجمن گردشگری علمی ایران نمایندگان بخش خصوصی، استادان و صاحب‌نظران این حوزه نشستی برگزار شد، مجموعه اهداف و برنامه‌های هفته گردشگری با توجه به عناوین روزهای این هفته و با رویکرد محتوایی مرتبط با همان روز مورد بحث و تبادل نظر اعضای حاضر در جلسه قرار گرفت و مقرر شد با تشکیل کمیته‌های تخصصی گردشگری اقدامات لازم برای برگزاری باشکوه‌تر این مراسم انجام شود.

وی گفت: با توجه به شعار امسال سازمان جهانی جهانگردی با عنوان «گردشگری و آب: حفاظت از آینده مشترک» و همچنین رویکرد علمی و فرهنگی در این حوزه که از سوی ریاست سازمان اعلام شد آماده برپایی مراسم هفته گردشگری است.

اما سئوال اصلی این است که جهانیان با کدام بودجه قرار است این مراسم در راستای پیش برد اهداف اصلی سازمان میراث فرهنگی که رشد و توسعه صنعت گردشگری کشورمان درسطح جهان است برگزار شود؟ سئوالی که پاسخش را مهدی حجت ، قائم مقام سازمان اینگونه داد: « وضع بودجه‌ای ما در حال حاضر فوق‌العاده خراب است». بودجه ای که به عقیده وی در دولت دهم و ریاست قبلی سازمان میراث فرهنگی صرف تزئینات اتاق مسئولان سازمان یا برگزاری کنفرانس های بدون حاصل و سفرهای خارجی شده است.

هرچند این اظهار نظر درباره بودجه معاونت میراث فرهنگی اعلام شده اما می توان از این اظهار نظر کاملا صریح، اوضاع صندوق پولی سازمان میرات فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را کاملا محاسبه کرد و پی به مشکلات عمده در این زمینه برد.

جایگاه بخش خصوصی در هفته گردشگری امسال

به هر حال صنعت گردشگری به گفته بسیاری از کارشناسان صنعتی خصوصی است و درواقع میزبان این هفته باید بخش خصوصی باشد نه سازمان های دولتی و بودجه آنها، اما آیا واقعا در این مراسم بخش خصوصی نقش موثری داشته و دارد؟ چندی پیش و قبل از تشکیل کابینه یازدهم در کشورمان همین مقام مسئول یعنی جهانیان خبر از خصوصی سازی گردشگری ایران و حضور گسترده بخش خصوصی در این صنعت خبر داده بود که در همین زمینه قوانین و مصوباتی هم صادر شد و باعث واکنش های گسترده ای در جامعه گردشگری کشورمان شد .

رجبعلی خسروآبادی در باره خصوصی‌سازی صورت‌گرفته در بخش گردشگری و در پایان دولت دهم و اعتراض برخی‌ دفاتر گردشگری و حتی ارسال نامه به رئیس مجلس در جهت مخالفت با این طرح اظهار داشت: نگرانی آنجاست که گاهی کارِ خوب انجام می‌دهید اما خوب، کار را انجام نمی‌دهید.

وی افزود: این خصوصی‌سازی کاری است که بر اساس قوانین مختلف لازم است انجام شود و باید این واگذاری به بخش خصوصی صورت بگیرد اما آنچه بخش خصوصی را وادار و ملزم کرد که این موضوع را به صورت گلایه‌مند مطرح کند عجله و غیرکارشناسی بودن مسأله بود.

این کارشناس گردشگری با بیان اینکه فکر نمی‌کنم بخش خصوصی مشکلی با خصوصی‌سازی گردشگری داشته باشد، تصریح کرد:‌ مخالفت این است که وقتی می‌خواهید واگذاری انجام دهید باید نقش حاکمیتی خود را کاملاً مشخص کرده باشید چگونگی نظارت به این امر را تعریف و منسجم کنید تا بعداً بتوانید این کار را نظارت کنید که آیا به آن حد مطلوبی که مدنظر داشتید رسیده است یا خیر؟

وی ادامه داد:‌  وقتی این کار انجام نمی‌شود یعنی شما عجله کردید به عبارت دیگر کارِ خوب کردید اما خوب، کار نکردید، یعنی به عبارتی هنوز تعریف منسجمی از تفکیک نقش حاکمیتی و تصدی‌گری انجام نشده است.

خسروآبادی یادآور شد: البته در این زمینه اتفاقی هم نیافتاده است یعنی هیچ واگذاری انجام نشده است و باید بگویم که واگذاری فقط یک حرف بود.

اما با تغییر دولت و تعیین ریاست جدید سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری سیاست های خصوصی سازی گذشته هم تغییر کرد و حجت قائم مقام این سازمان از خصوصی‌سازی در سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و تعبیری متفاوت دارد و می گوید: ما بسیار استقبال می‌کنیم از اینکه بخش خصوصی فعالیت‌های سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را برعهده بگیرد و این مرام دولت است.

وی در ادامه می افزاید:‌ با تمام علاقه‌ای که نسبت به خصوصی‌سازی داریم باید اول به نحوی آن زمینه را تقویت و آماده و بعد واگذار کنیم. این موضوع درست مثل این است که اگر فرزندمان بخواهد دوچراخه‌سواری یاد بگیرد اگر همیشه پشت دوچرخه‌اش را بگیرم دوچرخه‌سواری یاد نمی‌گیرد و اگر کلاً رها کنم زمین می‌خورد لذا باید قدری آرام آرام شل و سفت بگیریم تا اینکه یواش یواش یاد بگیرد.

وی اضافه کرد: سیاست ما در قبال بخش خصوصی همینگونه است یعنی آرام آرام در هر یک از حوزه‌ها باید کار کنیم تا بخش خصوصی آمادگی پیدا کند و پس از احراز این آمادگی‌ها واگذاری‌ها را انجام دهیم.

این تعبیر جدید حجت از حضور بخش خصوصی در سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری در آستانه برگزاری مراسم هفته گردشگری دوباره این سئوال را پیش خواهد آورد که آیا هنوز زمان دستیابی بخش خصوصی به جایگاه اصلی خود در صنعت گردشگری فرا نرسیده است و باید بازهم از بودجه های دولتی در این زمینه استفاده کنیم؟

ایده ای که همه را برنده می کند

کشته ها نصف، بیکاری کم، گردشگری رونق می گیرد

نویسنده: کاپیتان سید حسن گیتی پسند/ طراح طرح ملی گردشگری دریای خزر

تکرار، اهمیت موضوع را همواره کم می کرده است. این ویژگی آنقدر مخرب هست که برای ترمیمش شاید نسلها باید تغییر کنند. اگر یک روز از خواب بلند شوید و طبق عادت معلوم جلوی کیوسک روزنامه تیترها را ببینید و بفهمید که همان شبی که شما در خواب بودید 200 هزار نفر آنسوی جهان به واسطه انفجار بمبی مثلا، جان خود را از دست دادند اتفاق مهمی است. اما اگر به مدت یک ماه این اتفاق هر روز برای شما بیفتد دیگر مرگ 200 هزار نفر در روز سی ام برای شما اهمیتی ندارد. بماند اینکه دولتی 8 سال وعده نفت بر سر سفره ها داد و نه تنها نفتی نیاورد  بلکه نانی را برد. نان بردنش هیچ، وعده هایی که داد و نکرد اثر بدتری گذاشت، چرا که حالا هرکسی وعده ای دهد همقطار با آن دولت می شود و وعده اش اهمیتی نمیابد. شعار همیشه لازم بوده است، شعار ویترین ایده هایی است که قرار است اجرا شود، باید ویترینی باشد تا مردمی دلبسته به آن شوند. تا امتی باور کنند که در پی این شعار ، شعوری وجود دارد.

حالا در این شرایط هرچه شعار پروارتر باشد، بیشتر در مظان این اتهام قرار می­گیرد که سنگ بزرگ علامت نزدن است. اما دلخوشی این ایده­ها به تدبیری است که در شعار دولت جدید خوش نشسته است. تدبیری که قرار است بی­هیچ ملاحظه­ای نه تنها تهدیدها را فرصت کند، بلکه از فرصت­های موجود نهایت بهره را برد.

یک: میزان بی­کاری تنها در استان مازندران به گواه گفته نماینده این استان در مجلس شورای اسلامی 12 درصد است. این رقم در استان­های همسایه مثل گیلان هم چندان بهتر نیست. حالا با اجرای ایده­ای کاربردی در این بوم، حدود 17 هزار فرصت شغلی ایجاد می­شود. چرا باید این ایده پشت سدها و موانع اداری و عدم حمایت سازمانی در حد یک ایده باقی بماند؟ ایجاد این تعداد فرصت شغلی در این فضا نه تنها می­تواند از بسیاری از آسیب­های اجتماعی بکاهد، بلکه به تزریق نشاط و امید در این منطقه اضافه کند. حالا ایجاد این تعداد فرصت شغلی در فاصله ای یکساله شعار است!؟ شعار است اما ضمانت اجرایی دارد. این تنها یک بخش از این ایده ملی است.

دو: تعداد کشته های جاده ای در ایران آنقدر به شهرت رسیده است که شاید خارج نشینان دیگر به داریوش و کوروش و جاذبه های مهم گردشگری ایران را نشناسند اما می دانند در این سرزمین کشته های جاده ای از جنگ هشت ساله بیشتر بوده است، هر بار تصمیماتی گرفته می شود و هر بار ناکام از این میزان کشته ها. اگر طرحی وجود داشته باشد که حداقل از این میزان کشته در سه استان شمالی کشور ( که بیشترین تردد در سال را به خود می بیند) در حد 50 درصد بکاهد آیا برای مسئولان ( حداقل این استان ها) چشمگیر نیست؟ اینکه کشته های جاده ای این سه استان نصف شود تنها شعار است!؟ شعار است اما ضمانت اجرایی دارد. این تنها یک بخش از این ایده ملی است.

سه: در این شرایط عجیب منطقه ای، در وضعیتی که ایران در تیررس تحریم ها به اقتدار مقاومت می کند، طرحی که بتواند از میزان سوخت مصرفی در سه استان شمالی بکاهد تنها یک شعار است؟! این که گردشگری در این سه استان را به معنای تمام کلمه متحول می کند، اینکه می تواند سرمایه گذاران خارجی را به راحتی به این منطقه بکشاند تا ضمن درآمدزایی برای این بوم و سرزمین ذهنیت اشتباه آنها را در رابطه با عدم امنیت اقتصادی ترمیم کند، اینها شعار است؟!

شعار آغازی است بر اجرای ایده ها. همین شعارها را ملاک بگیرید و کلاهتان را قاضی کنید که چرا طرحی که پسوند «ملی» را یدک می کشد اینگونه تنها چشم انتظار حمایت مسولان است.

گردشگری درها را به روی زنان می گشاید

بررسی جایگاه بانوان در صنعت گردشگری ایران و جهان

گردشگری درها را به روی زنان می گشاید

همه از نقش موثر بانوان در توسعه اقتصادی کشورها باخبریم و حضور گسترده این گروه از جامعه را هم اکنون در جامعه اقتصادی کشورمان نیز درک کرده ایم و شاهد فعالیت اقتصادی بانوان دوشادوش مردها هستم. اما صنعت گردشگری که به عنوان یکی از صنایع درآمدزای دهکده جهانی هم اکنون مورد توجه دولتمردان اقصی نقاط جهان قرار گرفته، در کشورمان نسبت به اهمیت حضور بانوان در این صنعت هنوز فعالیت مناسبی انجام نداده و به نوعی به آن بی تفاوت بوده است.حال آن که طبق آمار رسمی سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) بین 60 تا 75 درصد از کل فعالان عرصه گردشگری جهان را بانوان تشکیل می دهند.

 این ارقام باعث شد تا حضور گسترده زنان در صنعت رو به رشد گردشگری بین المللی آنچنان مشهود و لازم به نظر رسد که سازمان جهانی گردشگری، روز جهانی گردشگری سال 2007 میلادی را بر این مبنا نامگذاری کرد و گفت « گردشگری درها را به روی زنان می گشاید».

به هر حال صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی به حضور این گروه آنچنان واسبته شد که در سال 2010 میلادی باز هم سازمان جهانی گردشگری آماری در زمینه حضور زنان شاغل در این زمینه منتشر کرد و اطلاعات منتشر شده بسیاری را شگفت زده کرد و تاکیدی دوباره به حضور پررنگ بانوان در این زمینه بود.

براساس این آمار که بیشتر کشورهای در حال توسعه جهان را مورد بررسی قرار داده بود، بانوان در مبحث مدیریتی بسیار تواناتر از مردان عمل کرده و در مبحث حقوق و دستمزد تقریبا بین 15 تا 20 درصد ارزان تر از مردان کار می کردند، اما مهم ترین و جالب ترین آمار مربوط به دو برابر بودن کارآفرینان زن در این صنعت بود و جالب تر این که یک پنجم وزیران و مسئولان رده بالای گردشگری در منطقه مورد بررسی را بانوان تشکیل می دادند.

گردشگری و زنان در ایران

رقیه حاتمی پور، مدیر یکی از آژانس های مسافرتی تهران درباره حضور زنان در عرصه گردشگری می گوید: طی سال های اخیر شاخه های مرتبط با صنعت گردشگری رشد خوبی داشته که با توجه به مشارکت بالای بانوان در عرصه های مختلف اقتصادی، در این صنعت هم شاهد حضور بانوان در جایگاه خوبی بوده ایم.

وی در این زمینه می افزاید: با توجه به آمار بالای فارغ التحصیلان زن در رشته های مختلف مربوط به گردشگری هم اکنون شاهد حضور گسترده زنان در رده های مختلف آژانس داری هستیم که این امر از اهمیت حضور بانوان سخن می گوید.

این فعال عرصه گردشگری درباره حضور کمرنگ تورگردانان زن در صنعت گردشگری توضیح می دهد: مسئولیت بانوان در کانون خانواده مانع از دوری بلند مدت آنها از کانون گرم خانواده می شود، بنابراین این توضیح مناسبی برای گمرنگ بودن حضور بانوان به عنوان تورلیدر در جامعه گردشگری ایران است، اما به عقیده وی این موضوع هم در حال تغییر است، چون دختران فارغ التحصیل در رشته های مختلف گردشگری بسیار بیشتر از پسران هستند، بنابرای پس از فارغ التحصیلی آنها و تا زمان ازدواج و تشکیل خانواده این گروه حضور بیشتری در جامعه تورگردانان خواهند داشت.

وی به آمار فارغ التحصیلان رشته مدیریت جهانگردی در سال 1389 اشاره می کند که در این سال تعداد 125 فارغ التحصیل زن در مقابل 50 فارغ التحصیل مرد داشته ایم و ادامه می دهد که کمرنگ بودن حضور زنان در جامعه تورگردان و حتی سطوح دیگر صنعت گردشگری در حال از بین رفتن است و به زودی حتی شاهد حضور گسترده تری از بانون در صنعت گردشگری نسبت به آقایان خواهیم بود.

حاتمی پور می افزاید: با توجه به روحیه ذاتی بانوان و مدیریت دقیق تر آنها، جای تردید نیست که این گروه نسبت به مردان در این حرفه و صنعت موفق تر خواهند بود و گردشگری می تواند روی نیروی انسانی بانوان برای پیشرفت حساب باز کند.

از سوی دیگر یکی از مدیران ارشد انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران می گوید: تنها 10 درصد از آژانس های مسافرتی کشور دارای مدیر زن هستند که این نسبت در بین مدیران فنی دفاتر خدمات مسافرتی عکس بوده و 80 درصد مدیران فنی دفاتر خدمات مسافرتی را زنان تشکیل می دهند.

این در حالی است که سازمان میراث فرهنگی در دولت دهم شاهد حضور گسترده بانوان در سطوح مختلف این سازمان دولتی بوده که بیانگر توانایی بانوان در رونق صنعت گردشگری است و جایگاه آنها را در این صنعت مشخص می کند.

وی درباره حضور بانوان در صنعت گردشگری ادامه می دهد و می افزاید اما اگر از پست های مدیریتی در گردشگری بگذریم، هم اکنون تعداد گردشگران زن در کشورمان بنا به دلایل متعددی معدود بوده و هنوز در جایگاه مناسب خود نرسیده است، این در حالی است که بسیاری از کشورها با توجه به تعداد بالای زنان گردشگر در دهکده جهانی سعی کرده اند حتی شرایط بسیار اختصاصی برای بانوان فراهم نمایند تا از درآمد حضور این گرود داخل مرزهایشان نیز بهرمند شوند.

به عنوان مثال می توان به فعالیت های کشور ترکیه و حتی تایلند برای ایجاد امکانات مناسب بانوان با توجه به قوانین و اعتقادات دینی آنها سخن گفت و به فعالیت های دولت ایران جهت رونق حضور گردشگران در کشورمان اشاره کرد.در این زمینه  می توان به احداث جزیره بانوان در دریاچه ارومیه اشاره کرد و از انتخاب شهر تبریز به عنوان پایلوت گردشگری زنان مسلمان جهان نام برد.

به هر حال با نزدیک شدن سالروز جهانی گردشگری امید داریم امسال شاهد رشد و رونق حضور گردشگران داخلی و خارجی زن در کشورمان با مهیا شدن زیرساخت ها و قوانین مربوط باشیم.

توسعه گردشگری؛ اشتغال زنان روستایی

اهمیت و نیز توسعه روستاها در کشورمان هم اکنون بر هیچ کس پوشیده نیست و بسیاری از مسئولان از نقش پررنگ صنعت گردشگری در اشتغالزایی در روستاها با توجه به رونق گردشگری روستایی سخن می گویند و از آنجا که رونق گردشگری مساوی با رونق اقتصادی منطقه است و تولید صنایع دستی در این مناطق به عهده بانوان است، می توان تصور کرد با حضور گسترده گردشگران در مناطق روستایی رونق مناسبی در تقاضای صنایع دستی حاصل شود و در نهایت زمینه ساز اشتغال گسترده بانوان روستایی باشد که در نهایت شاهد رشد و ارتقای کیفیت و سطح زندگی این بانوان خواهیم بود.

دولت فقط حمایت قانونی داشته باشد؛ بودجه یا وام نمی خواهیم

گفتگوی اختصاصی کسب و کار با رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی  و جهانگردی ایران

دولت فقط حمایت قانونی داشته باشد؛ بودجه یا وام نمی خواهیم

صنعت گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از پولسازترین و پررونق ترین صنایع جهان از جایگاه ویژه ای نزد سرمایه گذاران و البته دولتمردان برخوردار است. بسیاری از دولت ها برای به دست آوردن سهم بیشتری از درآمد این صنعت در دهکده جهانی تلاش های فراوانی انجام داده اند و سعی دارند با استفاده از راهکارهای نوین از این درآمد، سهم بیشتری را به داخل مرزهایشان انتقال دهند.

ایران هم که از چندی پیش با شعار جایگزینی دلارهای گردشگری با دلارهای نفتی به جمع این دولتها پیوسته همواره فراز و نشیب هایی را در این راه تجربه کرده است. انتقادها و حمایت های گوناگونی از سوی صنوف مختلف و درگیر در گردشگری نسبت به سیاست های دولت در این زمینه همواره خبرساز شده و نیز باعث تحولاتی هم  در این زمینه بوده است.

به عقیده کارشناسان گردشگری، یکی از اصلی ترین صنوفی که در صنعت گردشگری می توان از آن به عنوان نوک پیکان صادرات نامرئی یاد کرد، انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران است که هرگونه تصمیم گیری دولت در زمینه گردشگری، تاثیری مستقیم و غیرقابل انکاری در موفقیت یا عدم موفقیت این صنف خواهد داشت.

این کارشناسان اهمیت توجه به دفاتر خدمات مسافرتی و جهانگردی را از سوی دولت به قدری جدی می دانند که عنوان می کنند اگر دولت و مدیران دولتی هرگونه تصمیم غیراصولی و اشتباهی در این زمینه بگیرند، بدنه اصلی جذب گردشگر را هدف قرار داده اند و باعث رکود در صادرات نامرئی ایران خواهند شد.

در این زمینه رئیس این انجمن، محمدحسن کرمانی عنوان می کند: اگر واقعا دولت قصد ارزآوری از صنعت گردشگری به داخل کشور دارد، باید کل صنعت گردشگری را به دست خصوصی ها واگذار کند و فقط نظارت و حمایت قانونی بر آن داشته باشد.

به عقیده این کارشناس و فعال عرصه گردشگری، صنعت گردشگری ما هم اکنون زیان بی تدبیری های گذشته را می دهد و ابراز امیدواری می کند که با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و از همه مهمتر تصدی نجفی به ریاست سازمان میراث فرهنگی، این سازمان به عنوان اصلی ترین ارگان درگیر در صنعت گردشگری با تدابیر موثر و عقلانی جامعه گردشگری ایران را به سمت رونق هدایت کند.

کرمانی در زمینه خصوصی بودن این صنعت می افزاید: هیچ جای دنیا گردشگری به دولت وابسته نیست، مگر در زمینه قوانین. به عقیده من وقتی سخن از جایگزینی صنعت گردشگری به جای صنعت نفت در ایران می کنیم، یعنی به درآمد آن اطمینان داریم، پس تنها مانع موجود برای این اتفاق حضور غیراصولی دولتی هاست که همواره مانع بزرگی برای استقلال این صنعت پولساز ایران بوده است. دولت اگر واقعا قصد ایجاد رونق در این صنعت را دارد، فقط در جهت تسهیل فعالیت این صنف قدم بردارد و با وضع قوانین علمی و اصولی دست اندرکاران صادرات نامرئی را حمایت کند پس هیچ نیازی به بودجه های دولتی در این صنف نیست، چون وقتی دولت بودجه می دهد انتظار مدیریت هم دارد.

رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران درباره زیرساخت های موجود در صنعت گردشگری ایران بخصوص حمل و نقل هوایی می گوید: قبل از این که به زیرساخت ها اشاره کنم، علاقه مندم بگویم اگر دولت واقعا قصد حمایت از صنعت گردشگری ایران را دارد، به شرکت هواپیمایی ایران ایر به عنوان نمادی از توانمندی صنعت گردشگری ایران که روزی یکه تاز منطقه بوده، توجه ویژه داشته باشد و با مدیریتی منطقی، از کوچک شدن آن جلوگیری کند.

وی در این زمینه می افزاید: اگرچه تحریم ها باعث برخی مشکلات در توسعه ناوگان ایرلاین ملی ایران شده، اما من فکر می کنم سوءمدیریت ضربه کاری تری به بدنه پیشتازان توسعه گردشگری ما زده است.  اما درباره زیرساخت های گردشگری کشورمان باید بگویم به هر حال اگر در حد عالی نیست، امکانات مناسبی در اختیار داریم که می توان با ایجاد شرایط حضور گردشگران آن را به نقطه ایده آل رساند.

به عقیده کرمانی تقاضا باعث عرضه مناسب خواهد شد به این صورت که وقتی گردشگران خارجی تقاضای خدماتی را از گردشگری ایران داشته باشند فعالان نیز باید با توجه به قوانین وعرف جامعه آن را فراهم کنند بنابراین این اتفاق زمینه برندسازی را برای کشورمان مهیا کرده و باعث رشد و رونق زیرساخت های گردشگری ایران نیز می شود.

به گفته این فعال خصوصی در صنعت گردشگری ، تصمیمات لحظه ای و غیرکارشناسانه برای تامین مراکز اقامتی در برخی نقاط ، بدون توجه به ظرفیت جذب مسافر یا پرداخت وام های غیراصولی به طرح هایی که هم اکنون پس از چند سال هنوز در اولین مراحل خود هستند، دلیل اصلی عقبماندگی زیرساخت های گردشگری ایران بوده است.

وی درباره مدیریت جدید سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی توسعه گردشگری ایران می گوید: با توجه به شناختی که از آقای نجفی دارم، ایشان یقینا مدیریت عقلانی را به جامعه و صنعت گردشگری ایران باز می گردانند که این موضوع برگ او در هدایت این سازمان است.

هیچ جای تردید نیست که ریاست محترم سازمان میراث فرهنگی در حال حاضر باید بیش از پیش تلاش کند تا آثار و معضلات ناشی از مدیریت قبلی را سامان دهی کند، اما اگر ایشان به سمت بخش خصوصی توجه بیشتری نسبت به مدیریت گذشته داشته باشند، و تجربه این بخش به خوبی استفاده کنند این معضلات ریشه ای برطرف خواهند شد.

کرمانی در این زمینه می افزاید: منظور من خصوصی سازی ماههای پایانی دولت دهم نیست؛ بلکه امیدوارم شرایط حضور معقول بخش خصوصی در این صنعت که در سراسر جهان از اساس بر مبنای توان بخش خصوصی بنا شده، مهیا شود که با توجه به تصمیمات ریاست سازمان آقای نجفی فکر می کنم این امید محقق خواهد شد.

وی درباره انتخاب معاونت گردشگری سازمان نیز اظهارنظر می کند و می گوید: بنده با توجه به تجربه خودم در این زمینه امیدوارم شاهد حاکمیت عقل و منطق بر این معاونت باشیم، اما اصلی ترین موضوع این است که طبق تجارب سه دهه گذشته من در این صنعت معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی نباید حقوق بگیر دولت باشد، چون دوباره به خانه اول خواهیم رسید.

این فعال خصوصی گردشگری درباره انتخاب معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی می افزاید: این معاونت باید در حال حاضر یا از گروه دیپلمات های وزارت خارجه انتخاب شوند یا از بخش خصوصی، در غیر این صورت امیدی به آینده گردشگری نیست. اگر انتخاب آقای نجفی از گروه اول باشد، با قدرت و حاکمیت دیپلمات ها می توان انتظار مدیریت دقیق این معاونت را داشت، اما اگر از گروه دوم یعنی بخش خصوصی فردی مناسب و دلسوز انتخاب شود، جای تردید نیست که پله های ترقی بسرعت طی خواهد شد، چون این شخص منافع صنف خود را در رونق گردشگری می بیند و با توجه به قوانین معقول دولتی در جهت آن گام برمی دارد و تصمیم گیری می کند.

کرمانی در این زمینه می گوید: به عقیده من، اگر معاون جدید گردشگری از بخش خصوصی انتخاب شود، چون برآمده از جامعه خصوصی گردشگری ایران است و با تمام معضلات و گرفتاری های این صنف به عنوان اصلی ترین عامل رونق گردشگری آشناست، می تواند با راهکارهای علمی و عملی باعث رونق اقتصادی گردشگری کشور شود و از ادامه سیاست های غلط گذشته جلوگیری خواهد کرد.

به هر حال همه می دانند این صنعت یعنی بخش خصوصی، بنابراین تا زمانی که بخش خصوصی با حمایت قانونی دولت در راس امور نباشد و چشم به حقوق دولتی یا بودجه های دولتی داشته باشد، وضع همین است که می بینیم؛ رکورد و سیاست های غلط حاصل آن خواهد بود.

جام «دیپلمات ها» طلایی ترین فرصت وزارت امور خارجه ایران

رویارویی دیپلماسی در زمین گلف

 امنیت و آرامش زمین گلف توصیفی دقیق از سیاست خارجی ایران است

 

 همیشه وقتی صحبت از ورزش گلف به میان می آید به یاد قشر ثروتمند جامعه در دهکده جهانی هستیم و این ورزش را زیاد خودمانی نمی دانیم . اگرچه تامین هزینه های لذت بردن از این ورزش برای همگان میسر نیست اما یکی از امتیازات این ورزش توجه بیش از حد رسانه ها سراسر جهان به این ورزش است .

جام رولکس یا دیگر جام های بسیار معتبر جهان همواره مورد توجه سیاستمداران ، تجار ، ورزشکاران و حتی اهالی هنر بوده است و اخبار بسیاری در این زمینه از سراسر جهان به گوش می رسد.  اهمیت برگزاری این مسابقات در جهان آنچنان است که بسیاری از شرکت های تجاری معروف همانند ساعت رولکس حاضر به سرمایه گذاری در برگزاری این رقابت هاهستند و بسیاری دیگر هم در نوبت انتظار قرار گرفته اند .

شاید به خاطر بیاوریم لوکیشن اصلی برخی از فیلم های سینمایی  در زمین های گلف گوشه و کنار جهان فیلمبرداری می شود و به عنوان محل قرار ملاقات های بسیار مهم بین سیاستمداران و تجار انتخاب می شود . آرامش این بازی و دور بودن آن از هرگونه هیجان باعث این انتخاب شده و می شود .

محیط آرام ، سرسبز با لوکشین های بسیار دلچسب همواره صحبت از صلح و آرامش و دوستی بین بازیکنان و حتی ملل مختلف دارد . هرچند کشورمان در این ورزش ناشناخته است و یکی دو ورزشگاهی که در این زمینه فعالیت می کنند در سطح بین المللی بسیار گمنام هستند اما فرصتی بسیار مناسب در این زمینه به دست آمده که می توان از آن به خوبی استفاده کرد.

فرصتی که با توجه به رویکار آمدن دولت تدبیر و امید و پیش رو بودن مرحله بعدی مذاکرات گروه 1+5 با ایران باید به خوبی از آن استفاده کنیم. شاید از خود بپرسید که ورزش گلف با اینهمه فاصله از زندگی روزمره بسیاری از ما چه کمکی به ایران در این شرایط می تواند بکند؟ که پاسخ شما در سخنان رییس فدراسیون گلف است.

 رییس فدراسیون گلف از برگزاری رقابت‌های گلف با حضور سفرا، نمایندگان و وابستگان تجاری و بازرگانی برخی از کشورهای خارجی در نیمه دوم مهر ماه در تهران خبر داد.

کیکاووس سعیدی ، از دیدار مسئولان فدراسیون گلف با بهمن حسین پور مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه در جهت فراهم آوردن مقدمات لازم و دعوت از سفیران کشورهای خارجی برای حضور در رقابت‌های گلف تحت عنوان جام دیپلمات‌ها خبر داد.

وی ادامه داد: این جام قرار است در نیمه دوم مهر ماه در تهران و با حضور سفرا، نمایندگان و وابستگان تجاری و بازرگانی برخی از کشورهای خارجی در ایران برگزار شود و می‌تواند به لحاظ ارتقا روابط سیاسی و تبادل اطلاعات فنی و تخصصی در زمینه گلف با کشورهای دیگر حائز اهمیت باشد.

وی خاطر نشان کرد: دور گذشته این جام دو سال پیش با حضور بیست و هشت نفر از پانزده کشور در تهران برگزار شد و با توجه به این که مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه ، عضو هیات رییسه فدراسیون گلف است و خود از گلف بازان قدیمی محسوب می‌شوند، پیش‌بینی ما این است که تعداد بیشتری از کشورهای خارجی نسبت به دوره‌های قبل در این دوره شرکت کنند.

امتیازات این جام برای ایران چیست؟

در این باره می توان به دو نکته بسیار مهم کنونی برای کشورمان اشاره کرد اول اینکه در حوزه دیپلماسی می توان به جهان این پیغام را رساند که آرامش زمین بازی گلف در جامعه ایران نیز حکمفرماست و بطور کلی ایران به دنبال آرامش منطقه ای و جهان است و از سوی دیگر با انتشار اخبار مربوط به برگزاری این جام می توان این پیام را به علاقمندان گلف سراسر جهان و البته گردشگران رساند که برخلاف تبلیغات بسیار گسترده علیه ایران ، این سرزمین باستانی به عنوان ایمن ترین کشور منطقه خاورمیانه هم اکنون درهایش را به روی گردشگران باز کرده و آنها را به بازدید از جاذبه هایش در امنیت و آرامش دعوت می کند.

اما اگر بخواهیم واقعا از این فرصت ایجاد شده در طلایی ترین زمان خود استفاده کنیم باید از قدرت رسانه ها به خوبی استفاده کنیم و حتی با دعوت کردن برخی از رسانه های خارجی برای پوشش خبری این جام جهت رسیدن به اهداف مورد نظرمان برنامه ریزی کنیم. هرچند فرصت تجاری این جام را نباید هرگز از دست داد وبا استفاده از اعتبار برخی محصولات ایرانی بخصوص در زمینه صنایع دستی رونق دو چندانی به اقتصاد کشورمان هدیه دهیم.

جام «دیپلمات ها» طلایی ترین فرصت وزارت امور خارجه ایران

رویارویی دیپلماسی در زمین گلف

 امنیت و آرامش زمین گلف توصیفی دقیق از سیاست خارجی ایران است

 

 همیشه وقتی صحبت از ورزش گلف به میان می آید به یاد قشر ثروتمند جامعه در دهکده جهانی هستیم و این ورزش را زیاد خودمانی نمی دانیم . اگرچه تامین هزینه های لذت بردن از این ورزش برای همگان میسر نیست اما یکی از امتیازات این ورزش توجه بیش از حد رسانه ها سراسر جهان به این ورزش است .

جام رولکس یا دیگر جام های بسیار معتبر جهان همواره مورد توجه سیاستمداران ، تجار ، ورزشکاران و حتی اهالی هنر بوده است و اخبار بسیاری در این زمینه از سراسر جهان به گوش می رسد.  اهمیت برگزاری این مسابقات در جهان آنچنان است که بسیاری از شرکت های تجاری معروف همانند ساعت رولکس حاضر به سرمایه گذاری در برگزاری این رقابت هاهستند و بسیاری دیگر هم در نوبت انتظار قرار گرفته اند .

شاید به خاطر بیاوریم لوکیشن اصلی برخی از فیلم های سینمایی  در زمین های گلف گوشه و کنار جهان فیلمبرداری می شود و به عنوان محل قرار ملاقات های بسیار مهم بین سیاستمداران و تجار انتخاب می شود . آرامش این بازی و دور بودن آن از هرگونه هیجان باعث این انتخاب شده و می شود .

محیط آرام ، سرسبز با لوکشین های بسیار دلچسب همواره صحبت از صلح و آرامش و دوستی بین بازیکنان و حتی ملل مختلف دارد . هرچند کشورمان در این ورزش ناشناخته است و یکی دو ورزشگاهی که در این زمینه فعالیت می کنند در سطح بین المللی بسیار گمنام هستند اما فرصتی بسیار مناسب در این زمینه به دست آمده که می توان از آن به خوبی استفاده کرد.

فرصتی که با توجه به رویکار آمدن دولت تدبیر و امید و پیش رو بودن مرحله بعدی مذاکرات گروه 1+5 با ایران باید به خوبی از آن استفاده کنیم. شاید از خود بپرسید که ورزش گلف با اینهمه فاصله از زندگی روزمره بسیاری از ما چه کمکی به ایران در این شرایط می تواند بکند؟ که پاسخ شما در سخنان رییس فدراسیون گلف است.

 رییس فدراسیون گلف از برگزاری رقابت‌های گلف با حضور سفرا، نمایندگان و وابستگان تجاری و بازرگانی برخی از کشورهای خارجی در نیمه دوم مهر ماه در تهران خبر داد.

کیکاووس سعیدی ، از دیدار مسئولان فدراسیون گلف با بهمن حسین پور مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه در جهت فراهم آوردن مقدمات لازم و دعوت از سفیران کشورهای خارجی برای حضور در رقابت‌های گلف تحت عنوان جام دیپلمات‌ها خبر داد.

وی ادامه داد: این جام قرار است در نیمه دوم مهر ماه در تهران و با حضور سفرا، نمایندگان و وابستگان تجاری و بازرگانی برخی از کشورهای خارجی در ایران برگزار شود و می‌تواند به لحاظ ارتقا روابط سیاسی و تبادل اطلاعات فنی و تخصصی در زمینه گلف با کشورهای دیگر حائز اهمیت باشد.

وی خاطر نشان کرد: دور گذشته این جام دو سال پیش با حضور بیست و هشت نفر از پانزده کشور در تهران برگزار شد و با توجه به این که مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه ، عضو هیات رییسه فدراسیون گلف است و خود از گلف بازان قدیمی محسوب می‌شوند، پیش‌بینی ما این است که تعداد بیشتری از کشورهای خارجی نسبت به دوره‌های قبل در این دوره شرکت کنند.

امتیازات این جام برای ایران چیست؟

در این باره می توان به دو نکته بسیار مهم کنونی برای کشورمان اشاره کرد اول اینکه در حوزه دیپلماسی می توان به جهان این پیغام را رساند که آرامش زمین بازی گلف در جامعه ایران نیز حکمفرماست و بطور کلی ایران به دنبال آرامش منطقه ای و جهان است و از سوی دیگر با انتشار اخبار مربوط به برگزاری این جام می توان این پیام را به علاقمندان گلف سراسر جهان و البته گردشگران رساند که برخلاف تبلیغات بسیار گسترده علیه ایران ، این سرزمین باستانی به عنوان ایمن ترین کشور منطقه خاورمیانه هم اکنون درهایش را به روی گردشگران باز کرده و آنها را به بازدید از جاذبه هایش در امنیت و آرامش دعوت می کند.

اما اگر بخواهیم واقعا از این فرصت ایجاد شده در طلایی ترین زمان خود استفاده کنیم باید از قدرت رسانه ها به خوبی استفاده کنیم و حتی با دعوت کردن برخی از رسانه های خارجی برای پوشش خبری این جام جهت رسیدن به اهداف مورد نظرمان برنامه ریزی کنیم. هرچند فرصت تجاری این جام را نباید هرگز از دست داد وبا استفاده از اعتبار برخی محصولات ایرانی بخصوص در زمینه صنایع دستی رونق دو چندانی به اقتصاد کشورمان هدیه دهیم.

به ایران بیایید؛ در اسپانیا بمانید

هر وقت صحبت از اسپانیا می‌شود، به یاد فوتبال و ماتادورهایش خواهیم افتاد؛ هرچند دیدن جاذبه‌های این سرزمین و سواحل زیبایش برای هزاران هزار گردشگر سراسر جهان، دلیل اصلی سفرشان بوده هست، اما ایران هم برای اهالی اسپانیا جذابیت‌های بخصوص و قابل توجهی دارد.

به همین رو خواستیم نظر سفیر این کشور در ایران را بدانیم که پدرو ویینا با خوشرویی درخواست ما را پذیرفت و درب اتاق کارش را به روی چمدان گشود.

جالب اینجاست که تنها دو روز قبل از زمان مصاحبه چمدانی ما با سفیر اسپانیا، وی همراه همسرش به کرمانشاه سفر کرده بود و گفتنی‌های زیادی از این سفر برای چمدان سوغاتی‌ آورده بود.

پدرو ویینا همراه همسرش حدود دو سال است که در ایران ساکن هستند و به شهرهای زیادی از کشورمان سفر کرده‌اند و گفتنی‌های زیادی از ایران برای شما دارند.

شما قبل از این‌که به ایران سفر کنید، چه تصویری از ایران داشتید؟

راستش درواقع من وقتی حکم ماموریتم را به ایران دیدم، زیاد خوشحال نبودم و اگر فرصتی داشتم سعی به تغییر آن می‌کردم. اطلاعات کاملا ضعیفی از ایران در اختیارم بود و تصور نادرستی از موقعیت این کشور داشتم، اما حالا پس از گذشت حدود دو سال از ماموریتم در ایران، نظرم کاملا با روز اول متفاوت است و ذهنم با واقعیت ایران آشنا شده است.

قبل از ایران در کدام کشورها اقامت داشتید؟

من مستقیم از شهر مادرید وارد خاک ایران شدم، اما در فرانکفورت، برلین، الجزایر، دوسلدورف و پاکستان سمت‌های دیپلماتیک داشته‌ام، البته در بولیوی هم اقامت داشته‌ام.

از صحبت‌های شما متوجه شدم قبل از سفرتان به ایران، ؟؟ خاصی به ایران نداشتید، حالا چه نظری دارید؟

من درباره ایران هیچ نظری نداشتم؛ بلکه نظراتم به روزنامه‌های معمول خارج از ایران نزدیک بود و به نوعی ذهنیت من به واسطه تبلیغات علیه ایران نسبت به این کشور منفی بود، اما همان‌طور که قبلا هم گفتم، در حال حاضر فاصله زیادی بین آن نظرها و نظر امروز من وجود دارد؛ آنچه که در روزنامه‌ها و رسانه‌های اروپایی درباره ایران گفته می‌شود، با واقعیتی که من آن را درک کردم، کاملا متفاوت است.

نظر شما درباره مردم ایران چیست؟

ایرانی‌ها مردمان مهمانواز و خونگرمی هستند که واقعا برایم جالب است. به طور کلی وقتی مردم ایران متوجه می شوند که شخصی از خارج از مرزهای این کشور آمده، به او نزدیک می‌شوند و علاقه‌مند هستند نظرش را درباره ایران بدانند و در نهایت با تمام توان به او کمک می‌کنند تا مبادا کمبودی داشته باشد. این بهترین امتیاز ایرانی‌ها برای گردشگران است. این دقیقا همان تصور اشتباهی است که بسیاری درباره مردم ایران دارند. آنها فکر می‌کنند طی سفرهایشان با مردمی خشن یا بی‌تفاوت روبه‌رو خواهند شد که واقعیت کاملا برعکس است و خونگرمی و مهمانوازی ایرانی‌ها باعث تعجب گردشگران می‌شود. به عقیده من، مردم ایران به شکل غیرقابل تصوری مهمانواز و خونگرمند.

به کدام شهرهای ایران سفر کرده‌اید؟

قم، کاشان، اصفهان، یزد، شیراز، قزوین، زنجان، تبریز، کرمانشاه، همدان، کرمان و بم.

کدام بهترین بوده است؟

سوال سختی است، چون هر کدام زیبایی‌های خود را دارند. اگر عقیده شخصی من به شکل توریستی معمولی را بخواهید، بدون تردید اصفهان بهترین است، اما اگر علاقه شخص خودم را بگویم، پرسپولیس، یزد و کرمانشاه بهترین شهر برای من بود، چون صحرا و کویر را بخوبی در این سفر تجربه کردم.

درباره آخرین سفر خود به کرمانشاه بگویید.

در حال حاضر زیاد بجز آنچه همه می‌دانند، ندارم؛ چون فقط دو روز آنجا بودم. باید دوباره به این شهر سفر کنم تا گفتنی‌های زیادی داشته باشم.

هنگام سفر با خودرو به مسافرت می‌روید یا از وسیله نقلیه دیگری استفاده می‌کنید؟

به طور کلی من علاقه زیادی به رانندگی دارم و تا آنجا که امکان داشته باشد، با خودرو و خودم رانندگی می‌کنم، اما به هر حال برخی مقاصد دور را با هواپیما خواهم رفت.

نظر شما درباره جاده‌های ایران چیست؟

بسیار عالی هستند. به عقیده من، جاده‌های ایران برای رانندگی مناسب و در برخی موارد کاملا مدرن هستند.

درباره علائم و تابلوهای راهنما چه نظری دارید؟

این تابلوها قابل اعتماد هستند و برای خارجی‌ها قابل درک، چون معمولا دوزبانه نوشته شده‌اند که قابل تحسین است، اما مشکل اصلی این است که امکان استفاده از سیستم هدایت ماهواره‌ای خودرو در ایران امکان‌پذیر نیست و اگر هم باشد، اطلاعات به‌روز نیست. این موضوع کمی کار را سخت کرده، ولی در کل امتیازات زیادی نسبت به برخی از کشورهای همسایه، در اختیار ایران است.

درباره ترافیک صادقانه بگویم؛ قصد این‌که بگویم اسپانیا بهتر است یا ایران را ندارم، اما همان‌طور که می‌دانید چند سال پیش اسپانیا هم از تصادفات جاده‌ای و آمار مجروحان و مصدومان این تصادفات رنج می‌برد؛ دقیقا همین حالتی که در ایران است، اما با تغییر فرهنگ رانندگی توانستیم بسیاری از مشکلات را برطرف کنیم. درباره ایران من مشکل را به دو بخش درون‌شهری و برون‌شهری تقسیم می‌کنم. درباره علائم و راه‌های درون‌شهری هیچ مشکلی نیست، چون همه چیز طبق استاندارد است، فقط اصلی‌ترین مشکل عابران پیاده هستند که به عقیده من به میزان زیادی در ترافیک شهری نقش دارند. به عنوان مثال در تقاطع‌ها، کل مسیر در اختیار پیاده‌هاست، بدون این‌که توجه به حق تقدم داشته باشند. به هر حال هم عابران پیاده و هم رانندگان باید کمی خودشان و نظراتشان را تغییر دهند تا مشکلات کمتر شود، اما در جاده‌ها اوضاع فرق می‌کند. نمی‌دانم چرا همه رانندگان ایرانی علاقه‌مند هستند از سمت چپ رانندگی کنند. فرض کنیم در اتوبان مشغول رانندگی هستیم و با توجه به محدودیت سرعت باند اول و دوم، اتوبان خالی است و همه با همین سرعت در حرکت هستیم، اما باز هم رانندگان پشت سر بوق می‌زنند و قصد سبقت گرفتن دارند، حال‌ آن‌که با حداکثر مجاز سرعت همگی در حال رانندگی هستیم. همین امر باعث ازدیاد تصادفات و در نهایت ترافیک جاده‌ای می‌شود؛ در حالی که به طور کلی شرایط جاده کاملا مناسب است.

به طور کلی به عنوان گردشگر خارجی، علاقه‌مند به ارتباط با مردم مقصد هستید یا به جاذبه‌های تاریخی توجه می‌کنید؟

ببینید این مساله کاملا شخصی است و من عقیده دارم هنگام سفرهایم باید نادیده‌ها و تجربیات تازه‌ای از شهر محل اقامت خودم به دست آورم. به عنوان مثال اصفهان شهری جذاب برای گردشگران است، اما بناهای تاریخی، کاشی‌کاری، بازارهای سنتی خاصیت همه شهرهای باستانی است و به عقیده من باید جاذبه‌های نوینی را تجربه کنیم. به هر حال من و همسرم ابتدا به تاریخ و بناهای تاریخی علاقه داریم. این کاری است که هم در اروپا هنگام سفرهایمان انجام می‌دادیم و هم در کشور ایران و البته ارتباط با مردم هم بخشی از سفر است، اما در ایران چون نمی‌توانیم فارسی صحبت کنیم، بدون تردید این موضوع کمرنگ خواهد شد. به هر حال تجربه محیط اطراف برای گردشگران لازم و ضروری است،‌ به همین دلیل من همیشه سعی می‌کنم با خودرو سفر کنم، چون با هواپیما این امکان نیست که واقعیت محیط اطراف را تجربه کنیم.

نظر شما درباره حمل و نقل عمومی ایران چیست؟

من نظر دقیقی ندارم،‌ چون بیشتر سفرهایم را با خودروی خودم رانندگی کردم، اما درباره هواپیما یکی دو باری که استفاده کردم، قابل قبول و به استانداردها نزدیک بود. در مورد متروی تهران باید بگویم مدرن و قابل اعتماد است، فقط پوشش آن برای کلانشهر تهران کافی نیست و دیگر موارد هم هیچ تجربه‌ای ندارم. درباره مشهد علاقه دارم با قطار سفر کنم، چون فکر می‌کنم با خودرو خسته‌کننده باشد.

آیا ایران برای گردشگران خارجی کشوری جذاب است؟

بدون تردید پاسخ شما مثبت است، اما درباره گردشگری ایران در جایی خواندم که حدود دو میلیون گردشگر سالانه از این کشور بازدید می‌کنند؛ تعجب کردم. ببینید وسعت ایران به اندازه آلمان،‌ فرانسه، اسپانیا و ایتالیاست. ایران کشوری است با حدود 75 میلیون نفر جمعیت و تاریخی چندهزارساله و با جاذبه‌هایی غیرقابل تصور برای جذب گردشگران اما کشور من اسپانیا امسال یعنی 2013 میلادی توانسته حدود 16 میلیون گردشگر پذیرایی کند، با وسعتی کمتر از ایران و جمعیتی حدود چهل میلیون نفر، یعنی چیزی حدود یک‌چهارم جمعیت کشور توانسته‌ایم گردشگر جذب کنیم. حالا ایران با 75 میلیون نفر جمعیت، تنها یک میلیون نفر. فکر می‌کنید مشکل کجاست. به عقیده من، با توجه به تمدن تاریخی ایران، هیچ عددی برای گردشگران ورودی به ایران نمی‌توان تصور کرد، چون بی‌نهایت جاذبه در ایران هست که می‌تواند میلیون نفر را هر سال به این کشور دعوت کند.

به نظر شما مشکل اصلی کجاست؟

اول مشکل سیاسی باعث این اتفاق شده است. دومین معضل، تصویر غیرواقعی ساخته شده توسط رسانه‌ها از ایران است، اما می‌توان به زیرساخت‌های گردشگری ایران هم اشاره کرد که هنوز برای پذیرایی از حجم بالای گردشگران مهیا نیست. در این زمینه علی‌رغم این‌که ایرانی‌ها مهمانواز هستند، اما در زمینه گردشگری و خدمات آن باید تغییرات عمده‌ای به وجود آورد. به عنوان مثال خدمات رستوران‌ها، خدمات هتل‌ها و خدمات تفریحی به طور کلی صنعت گردشگری؛ صنعتی بین‌المللی است که نیازمند روش‌های جهانی و البته خدمات نوین است. بنابراین اگر نتوانستیم بخوبی خدمات‌رسانی کنیم، هیچ گردشگری هم وارد منطقه نخواهد شد و درآمدی هم در کار نیست.

نظر شما درباره شرکت‌های چندملیتی خدمات گردشگری چیست؟

بدون تردید گردشگری یعنی تبادل گردشگری و همکاری‌های متقابل شرکت‌های بزرگی در سطح جهان هستند که می‌توانند جریان حرکت گردشگران را به مقاصد مختلف جهان تعیین کنند. آنها گردشگر به آفریقا، اسپانیا و آمریکا می‌فرستند. خوب ایران هم می‌تواند با آنها تعامل داشته باشد و از خدمات و تجربیات آنها استفاده کنند و پذیرای میلیون‌ها گردشگر باشد. به هر حال به عقیده من، اگر ایران قصد دارد رونق گردشگری خود را تجربه کند، باید بیش از پیش با این شرکت‌ها ارتباط برقرار کنند. به هر حال تصمیم با مسئولان و فعالان گردشگری ایران است که آیا واقعا قصد درآمدزایی از گردشگری دارند یا خیر؟

آیا به عقیده شما، می‌توان درآمد صنعت گردشگری را به جای درآمد نفت ایران محاسبه کرد؟

برای شما مثالی می‌زنم. کشور من منابع نفتی ندارد و بشدت به درآمد صنعت گردشگری وابسته است. دیدیم که حتی بدون نیاز به منابع نفتی و با استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر توانسته‌ایم درآمد مناسبی از این صنعت برای کشورمان داشته باشیم. بنابراین اگر ایران نیز به این باور برسند که می‌توان بدون محاسبه درآمد نفتی از گردشگری درآمد کسب کرد، اما هنوز ایران اقتصادش را بر مبنای درآمدهای نفتی بنا کرده است. اسپانیا تنها با 10 درصد از درآمد ناخالص کشور که از صنعت گردشگری به دست آورده، می‌تواند چرخ اقتصاد کشور را به حرکت درآورد. پس درآمد صنعت گردشگری واقعا قابل ملاحظه است و می‌تواند اقتصاد کشورها را اداره کند. پس اگر اسپانیا گردشگری نداشته باشد، با مشکل مواجه می‌شود و باید آن را همیشه رونق دهد، اما ایران یک گزینه همیشه پیش‌رو دارد؛ آن هم درآمدهای نفتی که بسادگی قابل استفاده است.

نظر شما درباره سطح توان مکالمه به زبان انگلیسی ایرانیان چیست؟

به عقیده من، بسیار خوب است و می‌توان به عنوان یکی از امتیازات کشور از آن یاد کرد. اگر حتی قصد مقایسه با کشور خودم داشته باشم، بازهم باید بگویم ایرانیان در مقام بالاتری هستند. برای شما در این زمینه یک مثال می‌زنم؛ چندی پیش مهمانی از اسپانیا داشتم و قرار بود برای استقبال وی به فرودگاه بروم. متاسفانه خروجی فرودگاه بین‌المللی تهران را در اتوبان قم رد کردم و از مقصد خودم فاصله گرفتم. تقریبا نیمه شب بود که کنار جاده ایستادم. جلوی یکی از خودروهای عبوری را گرفتم و با اشاره به وی فهماندم که قصد رفتن به فرودگاه را دارم. این ایرانی و راننده محترم گفت دنبال وی حرکت کنم و از مسیر اصلی خود خارج شد و من را تا خروجی صحیح هدایت کرد. بنابراین به شما می‌گویم که زیاد هم سطح زبان لازم نیست و می‌توان به مقصود رسید. به هر حال بدون در نظر گرفتن زبان انگلیسی یا هر زبان دیگر همه مردم آماده همکاری و کمک به دیگران هستند. پس نیازی به دانستن زبان نیست، اما باید به این نکته توجه داشت که اگر همه مثل من خوش‌شانس نباشند، مشکلاتی خواهند داشت.

نظر شما درباره رستوران‌های ایران چیست؟

سوال بسیار خوبی بود. یکی از اصلی‌ترین زیرساخت‌های گردشگری، رستوران‌های کشورهاست. اصلی‌ترین مشکل رستوران‌های ایران منوهای محدود آنهاست؛ همه‌ جا برنج و کباب است. شاید خیلی از گردشگران قصد تجربه غذاهای محلی را داشته باشند، مثل فسنجان، قورمه‌سبزی، میرزاقاسمی و... اما بیشتر رستوران‌ها فقط کباب و برنج دارند. این نقطه ضعف بزرگی بین گردشگری و رستوران‌های ایرانی است. این تنوع در رستوران‌های داخل تهران قابل قبول است، اما خارج از تهران خیر. به عقیده من، صبحانه‌های ایران بهترین منوی رستوران‌هاست.

کدام غذاهای ایرانی را دوست دارید؟

قرمه‌سبزی، میرزاقاسمی و فسنجان. یکی از غذاهای مورد علاقه من ته‌چین است که در کشور من هم شبیه آن هست.

غذاهای اصلی اسپانیا چیست؟

برنج در کشور من بسیار مصرف می‌شود و به طور کلی اسپانیا به عنوان دومین کشور مصرف‌کننده غذاهای دریایی است.

آیا تا به حال به شمال ایران سفر کرده‌اید؟

تا این لحظه خیر، چون هر زمان که قصد سفر به این منطقه را داشتم، به من گفته‌اند جاده شلوغ است و ترافیک سنگین مانع از این کار شده است. من علاقه ندارم هنگام سفر در ترافیک باشم. ترافیک شهری قابل قبول است، اما در جاده هیچ دوست ندارم، معطل شوم. به همین دلیل اولین فرصتی که به دست آید، سری به آن منطقه خواهم زد.

برنامه سفر بعدی شما به کدام شهر است؟

علاقه‌مندم در فرصتی مناسب به اردبیل سفر کنم، ولی همه به من می‌گویند هنوز وقت این شهر نیست، چون شهریورماه جاده‌های ایران شلوغ است.

آیا سرمایه‌گذاری از کشور اسپانیا برای سرمایه‌گذاری در صنعت گردشگری ایران از شما درخواستی داشته؟

بله. دو شرکت از کشور من هم‌اکنون در حال بررسی شرایط سرمایه‌گذاری هستند و در زمینه مراکز اقامتی آمادگی سرمایه‌گذاری هستند. اما به عقیده من، ایران خود سرمایه لازم این کار را دارد و فقط نیازمند دریافت کمک در زمینه تکنولوژی و مدیریت است. به همین دلیل استفاده از تجربه دیگران برای توسعه گردشگری ایران هم‌اکنون بیشتر مورد نیاز است تا سرمایه‌گذار خارجی. صنعت گردشگری یعنی همکاری مشترک. قبلا هم به این موضوع اشاره کرده‌ام. هم‌اکنون در طرح‌های گردشگری کشور شما نیازمند نیروی متخصص است. اگرچه نیروی آموزش‌دیده در ایران موجود است، اما باز هم همکاری‌های بین‌المللی می‌تواند به شما کمک کند. من عقیده دارم همکاری کشور من و ایران درباره صنعت گردشگری می‌تواند به رشد کیفیت مدیریت در صنعت گردشگری ایران منتهی شود. به هر حال تورگردانان بین‌المللی می‌توانند تورهای ترکیبی بین ایران و اسپانیا را برگزار کنند. به نظرم، همه کشورها جاذبه‌های مشترکی را به گردشگران ارائه می‌دهند؛‌ دریا، تفریحات ساحلی، اماکن تاریخی و طبیعت چیزی است که همه گردشگران را به خود جلب می‌کند، اما این خدمات و قیمت‌هاست که می‌تواند نظر گردشگران را به آن جلب کند.

در میان سخنان خود به صحرا و بیابان‌های ایران اشاره کردید. آیا این منطقه‌ها، فرصت مناسبی برای جذب گردشگران است؟

قبلا اشاره کردم که برای مدتی در الجزایر مامور بودم در این کشور بسیاری از گردشگران صرفا برای لذت بردن از طبیعت خشن صحرا به این کشور سفر می‌کنند، خیلی از گردشگران خارجی علاقه‌مند هستند یک شب در دل کویر اقامت کنند یا این که سوار بر پشت شترها برای مدتی هم سفر کنند. کمپ‌های صحرایی و خورد و خوراک مخصوص این مناطق مهم‌ترین جاذبه‌های کویری است که ایران بهترین را در اختیار دارد، اما نیازمند معرفی و تبلیغ است. به هر حال همه گردشگران به دنبال جنگل و مناطق سردسیر نیستندت بلکه کویرها هم جاذبه خوبی برای آنهاست.

نظر شما درباره گردشگری ورزشی چیست؟ کشور شما میزبان بازی‌های المپیک یا جام جهانی بوده است. چه تاثیری این رویدادهای جهانی در جذب گردشگری منطقه داشته است؟

می‌دانید که کشور من جزو یکی از کاندیداهای میزبانی بازی‌های المپیک سال 2020 است و همه می‌‌دانند حضور صدها رسانه و صدها هزار علاقه‌مند ورزش در این زمان می‌تواند چه تاثیر عمیقی در صنعت گردشگری کشورها داشته باشد. بسیاری هم پس از پایان این بازی‌ها دوباره برای یادآوری خاطرات به کشور میزبان بازخواهند گشت طی این مراسم و بازی‌ها همه زیرمجموعه‌های گردشگری با حداکثر توان درگیر این مسابقات می‌شوند و گرد‌ش‌های بسیار مناسبی در این زمینه حاصل خواهد شد. یکی دیگر از روش‌های جذب گردشگران می‌تواند برگزاری مسابقات دوچرخه‌سواری در کشورها باشد مثل تور دوفرانس یا هر مسابقه دیگر طبیعت و امکانات گردشگری طی این مسابقات به تمام جهان نمایش داده خواهد شد.

رنگ مورد علاقه شما چیست؟

تاکنون به این موضوع فکر نکرده‌ام، اما هنگام سحر کنتراست بین رنگ زرد و سیاه را دوست دارم.

به کدام برند خودرو علاقه‌مند هستید؟

آئودی.

آیا علاقه‌مند به سفر با دوچرخه هستید؟

بله.

کدام میوه ایرانی را می‌پسندید؟

هندوانه و انار گزینه‌های مورد علاقه من هستند.

یک کلمه درباره ایران بگویید؟

بیایید.

یک کلمه درباره اسپانیا بگویید؟

بمانید.

کمی درباره آخرین سفر خودتان در ایران بگویید؟

به طور کلی من هرگز درباره سفرهایم از پیش برنامه‌ریزی نمی‌کنم و این موضوع در ایران بسیار ساده است فقط کافی است که مسیر را بشناسید و از تهران خارج شوید. در آخرین سفرم که به کرمانشاه رفتم وقتی به ساوه رسیدم باید برای تعیین جهت از کسی آدرس می‌پرسیدم چون همان‌طور که قبلا گفتم دستگاه رهیاب اتومبیل در این فعال نیست. بنابراین گوشه‌ای ایستادم تا از کسی سوال کنم. اتفاقا یکی از افرادی که مقابل من بود دبیر زبان انگلیسی بود و توانست کاملا من را به خواسته‌ام برساند و راه را نشان دهد و جاهای تاریخی و دیدنی را باریم مشخص کند، اما به‌طور کلی در ایران نیازمند تور لیدرها هستیم تا بتوانیم آنچه را می‌خواهیم بیابیم. بزرگ‌ترین مشکل من در ایران فقط این است که نمی‌توانم فارسی صحبت کنم. به عقیده من اطلاعات گردشگری به زبان انگلیسی ایرانی بسیار کم است.

البته من فکر می‌‌کنم ایرانی‌‌ها به پیک‌نیک زیاد اهمیت نمی‌دهند که اولین قدم رشد صنعت گردشگری است.

به نظر شما، ایرانی‌ها کشور شما را به چه چیزی می‌شناسند؟

فوتبال. تیم‌های فوتبال کشور من برای شما کاملا جاافتاده است.

در جهت عکس چه؟

فکر می‌کنم خیلی سخت است خیلی از مردم کشور من درباره ایران زیاد اطلاع ندارند، اما متاسفانه تبلیغات منفی رسانه‌ها خیلی روی ذهن آنها تاثیرگذار بوده است.

نظر شما درباره همکاری‌های رسانه‌ای چیست؟

به عقیده من هیچ کشوری بدون استفاده از پتانسیل رسانه‌ها در گردشگری موفق نیست و این کار برای ایران خیلی مهم‌تر است چون رسانه‌ها باید در این زمینه تلاش کنند تا تصویر غیرواقعی ساخته شده از سوی رسانه‌های خارجی را تصحیح کنند.

شهرت ورزشی، دنیای اقتصادی ماریا ساراپووا را متحول کرد

روتیتر: شهرت ورزشی، دنیای اقتصادی ماریا ساراپووا را متحول کرد

تیتر: ساراپووا یا شوگرپووا؛ مساله این است

سوتیتر: ساراپووا با طراحی و تولید پاستیل های کارخانه خود به شکل لوازم ورزش تنیس قصد داشت ارتباطش با این کارخانه را به خریداران نشان دهد

اگر اهل ورزش مفرح و پرهیجان تنیس هستید و اخبار آن را دنبال می‌کنید، بدون تردید نام قهرمانان جهانی این رشته ورزشی را می‌دانید و کمی از زندگی آنها سردرمی‌آورید.

در گروه زنان تنیس‌باز جهان، ماریا ساراپووا به عنوان سومین زن قهرمان این رشته ورزشی در مسابقات بین المللی نامی آشنا برای اهالی تنیس است. این تنیس‌باز بیست و هشت ساله روس که نامش برای چندین سال متوالی در صدر اخبار ورزشی قرار داشته، اینبار علاوه بر خوش درخشیدن در زمین تنیس در دنیای اقتصادی هم با ابتکاری جالب به کسب و کار تجاری خود رونق دوچندان بخشیده است.

اینبار از دنیای ورزشی و پیروزی های پی در پی این ورزشکار خبری نیست و جای تعجب هم نیست اگر عکس این ورزشکار محبوب را روی آگهی تبلیغاتی ساعت، خوراکی یا هر کالای دیگر ببینید، به هر حال شهرت جهانی نام ورزشکاران می‌تواند فرصت خوبی برای صاحبان صنایع جهت تبلیغ محصولاتشان باشد که شرکت‌های تجاری هرگز این فرصت طلایی را برای تبلیغ اجناس خودشان از دست نخواهند داد.

عکس دیوید بکهام روی قوطی‌های روغن موتور یا عکس رونالدو روی قوطی شامپو، هرگز باعث تعجب نخواهد شد، ‌چون می‌دانیم زندگی اقتصادی این ورزشکاران در دنیای تبلیغات، جریان متفاوتی نسبت به دنیای ورزش حرفه ای به خود خواهد گرفت و اعداد و ارقام نجومی برای آن پرداخت می‌شود.

ماریا ساراپووا هم از این قاعده مستثنا نبوده و همواره ورزش حرفه‌ای خود را همراه دنیای اقتصادی خودش پیش برده است، اما این بار کمی متفاوت از دیگران عمل کرده است.

آگهی‌های تبلیغاتی دوربین‌های کانن و توپ تنیس یا حتی لباس ورزشی با عکس او کاملا امری عادی در دنیای تجارت بود تا این‌که در جریان مسابقات گرنداسلم grandslam که چندی پیش برگزار شد به غیر از درخشش این تنیس‌باز روس در زمین بازی، انتشار خبری از سوی مدیر برنامه‌هایش همه را شوکه کرد و خوراک خوبی برای اهالی رسانه شد.

مدیر برنامه‌های ماریا به تمام خبرگزاری‌ها گفت: ماریا ساراپووا از دادگاهی در فلوریدا تقاضا کرده تا نام خانوادگی خود را به شوگرپووا (sugarpova) تغییر دهد و قصد دارد در مسابقات آینده (us open) با این نام در زمین بازی ظاهر شود.

خبری که بسیاری را متعجب کرد، اما آنهایی که اهل شکلات و آبنبات بودند، از این موضوع زیاد هم متعجب نشدند، چون پاستیل و آبنباتی با این نام از سال 2012 میلادی در بازار جهانی به فروش رفته بود و آنها هم از طعم خوش آن لذت برده بودند و این موضوع را هم به حساب یکی از آگهی‌های تبلیغاتی ساراپووا ‌گذاشتند.

یکی دو هفته از این خبر گذشت و خبری جدید در این زمینه باعث شد تا هم‌ اهالی ورزش و دوستداران ماریا ساراپووا و هم آنها که به خوردن پاستیل‌های شوگرپووا عادت کرده بودند، شگفت‌زده شوند.

در روزهای پایانی مسابقات گرند اسلم که همه علاقمندان ورزش تنیس منتظر دیدن نام افراد برتر این رشته ورزشی بودند گزارشی درباره زندگی شخصی و اقتصادی ماریا ساراپووا منتشر شد که در آن نوشته شده بود، او‌ مالک کارخانه و برند شوگرپووا است. این کارخانه که  در زمینه تولید شیرینی و آبنبات فعالیت می کند در سال 2012 افتتاح شده و توانسته بود حدود 8/1 میلیون بسته از محصولات خود را در بازار شیرینی و آبنبات بین المللی طی یکسال فعالیت خود به فروش برساند .

براساس همین آمار شرکت شوگرپووا طی سال‌ 2012 یعنی شروع کارش تا سال 2013 رقمی بالغ بر شش میلیون دلار درآمد کسب کرده است که موفقیت بسیار خوبی برای برند تازه‌ تاسیس شوگرپووا بود و این موفقیت به عقیده بسیاری از فعالان عرصه تجارت شیرینی و آبنبات به دلیل شهرت مالک آن به دست آمده است .

مدیر فروش این کارخانه درباره محصولات کارخانه می‌گوید: از همان ابتدا مالک کارخانه (ماریا ساراپووا) با ارائه پاستیل‌هایی به شکل لوازم ورزش تنیس سعی کرد ارتباطش با کارخانه را به مشتریان نشان دهد، اما با تصمیم بخش تبلیغات قرار بر این شد تا با تغییر نام مالک کارخانه به نام برند شوگرپووا این ارتباط به صورت مستقیم برای همه مشخص شود.

به هر حال موضوع تغییر نام ماریا ساراپووا دوباره با خبری از سوی مدیر برنامه‌هایش به صدر اخبار رسید که طی آن اعلام شد؛ به دلیل نزدیک بودن سفر ماریا برای رسیدن به بازی‌های us open او از این تصمیم یعنی تغییر نام خانوادگی خود منصرف شده و در این دوره مسابقات با همان نام ساراپووا به میدان خواهد رفت.

فارغ از حضور یا عدم حضور ماریا ساراپووا در این دوره از مسابقات، تصمیم جدید ماریا تازه همگان را متوجه ریزبینی و ذکاوت مدیران رسانه‌ای و مالک شرکت شوگرپووا کرد ؛ آنها با این جریان‌سازی خبری به جای این‌که هزینه تبلیغات کارخانه را پرداخت کنند، با استفاده از شهرت مالک این کارخانه تمام جهان را با محصول جدید کارخانه شوگرپووا آشنا کردند و از شهرت ورزشی ماریا ساراپووا برای تبلیغ کارخانه خودش استفاده کردند، نه این‌که نام این ورزشکار زن در تبلیغات دیگران استفاده شود.

مدیر فروش کارخانه شوگرپووا در ادامه این اخبار، از افتتاح خط تولید جدید این کارخانه برای تولید زیورآلات در کنار شکلات و آبنبات خبر داد و به علاقه‌مندان شیرینی‌جات گفت: بزودی طرح‌های مختلفی از پاستیل شوگرپووا را از این کارخانه خواهید دید و هرآنچه به صورت شیرینی می خورید را به شکل زیورآلات طراحی می‌کنیم و به دنیای مد شما نیز عرضه خواهیم کرد.

این ابتکار می‌تواند به عنوان یکی از راهکارهای درآمدزایی در دنیای ورزشی ایران نیز باشد و بسیاری از ورزشکاران ما را وادار به سرمایه‌گذاری صنعتی برای خود کرده تا شهرت ورزشی آنها باعث اشتغالزایی در کشورمان بشود و صرفا نامشان این ورزشکاران وطنی روی محصولات داخلی و خارجی نباشد.

وقتی دهکده‌ای شهرت جهانی پیدا کند

تیتر: دهکده توت‌فرنگی در سرزمین هفتاد و دو ملت

به عقیده بسیاری از کارشناسان و فعالان عرصه گردشگری هم‌اکنون گردشگری روستایی یکی از پرمخاطب‌ترین شاخه‌های گردشگری سراسر جهان است و هر سال در بسیاری از کشورها، روستاهای زیادی میلون‌ها مسافر را پذیرایی می‌کنند.

کار مزرعه، حیوانات اهلی، پخت نان یا حتی هیزم شکستن، جزو برنامه‌های روزانه گردشگران در این‌گونه تورهاست و آرامش مزارع و روستاها مهم‌ترین جاذبه گردشگری روستاها پس از منابع طبیعی آنهاست، اما جالب‌ترین نکته درباره این روستاها، جشن برداشت محصول است که همواره به شلوغ‌ترین روزهای روستاهای گردشگرپذیر سراسر جهان تبدیل شده است.

یکی از این دهکده‌های مشهور جهانی که شهرت آن صرفا در شبه‌قاره هندوستان باقی نمانده، «ماهابلاشوار» معروف به دهکده توت‌فرنگی است )ماهابلاشوار یکی از مناطق توریستی سرزمین عجایب است که با شهر بمبئی تقریبا 300 کیلومتر فاصله داشته و در 120 کیلومتری جنوب غربی پونا یا همان شهر دانشجویان ایرانی)

 که هر سال در فصل گرما میزبان میلیون‌ها گردشگر از سراسر جهان شده است؛ هرچند این روستا برای سال‌ها به عنوان تفرجگاه نظامیان رده بالای انگلیسی در دوران اشغال هندوستان بوده و ظلم زیادی بر ساکنان منطقه شده است، اما کاخ‌ها و قلعه‌های قدیمی این شهر که قبلا سران انگلیسی ساکن آن بوده‌اند، هم‌اکنون با تغییر کاربری و البته حمایت دولت به عنوان جاذبه‌ای برای گردشگران منطقه است.

آب و هوای خنک، دریاچه و سرسبزی منطقه در کنار محصولات ارگانیک کشاورزی بخصوص توت‌فرنگی و شاه‌توت توانسته رونق گردشگری این دهکده کوچک را به گونه‌ای ترتیب دهد که ساکنان و روستاییان آن تقریبا از توان مالی بالایی بین مردم هندوستان برخوردار باشند.

سرمایه‌گذاری‌های خارجی و داخلی در بخش اقامت و تفرجگاهی این روستا صدها شغل را برای جوانان ماهابلاشوار به ارمغان‌ آورده تا علاوه بر تولید محصولات کشاورزی، در فصول بیکاری مشغول خدمات‌رسانی به گردشگران باشند. تورهای طبیعت گردی و مسابقات قایقرانی و ماهیگیری در کنار جشن برداشت محصول و جشن «دیوالی» از اصلی‌ترین جاذبه‌های ماهابلاشوار است.

حال آن‌که ایران با توجه به تنوع آب و هوای خود، هیچ فعالیتی در این زمینه نداشته و صرفا فستیوال‌ها و جشن برداشت محصول، تنها به ساکنان بومی منحصر شده است.

به عقیده دکتر رضا ارجمندی، مدرس دانشگاه، اگر قصد الگو برداری از این روستا در هندوستان را داشته باشیم طبیعت و روستاهای غربی کشور همانند منطقه ماهابلاشوار می‌توانند بهترین پتانسیل گردشگری این منطقه باشند. طبق آداب و رسوم منطقه‌ هر سال جشن برداشت محصول مثل جشن برداشت انگور در تاکستان‌های ارومیه یا برداشت گندم و دیگر محصولات می‌تواند میلیون‌ها گردشگر داخلی و خارجی را به منطقه روانه کند، حال آن‌که همین سنت مفرح هم به واسطه کم‌رونقی و اقتصاد مفلوج منطقه در حال فراموش شدن است.

شهرها و روستاهای اطراف سنندج از معروف‌ترین مزارع توت‌فرنگی ایران است که در صورت برنامه‌ریزی و مدیریت مناسب می‌تواند شهرت جهانی همانند دهکده ماهابلاشوار در سرزمین هفتاد و دو ملت داشته باشد و با ترویج گردشگری در منطقه، شاهد رونق صنایع و مزارع این روستاها باشیم و از مهاجرت روستاییان به شهرها جلوگیری کنیم.

دکتر ارجمندی درباره تنوع فرهنگی و طبیعت منطقه می‌گوید: این منطقه با توجه به طبیعت و آب و هوای خود به‌واقع می‌تواند قطب گردشگری ایران باشد و درآمد هنگفتی را به ساکنان خود هدیه دهد.

این کارشناس محیط‌زیست می‌افزاید: با رونق گردشگری روستایی در مناطق می‌توانیم تنوع محصولات کشاورزی آن را به گردشگران معرفی کنیم و پای صنایع تبدیلی را با توجه به نوع محصولات تولیدی به منطقه باز کنیم که به قول معروف، بازی برد بردی برای همه خواهد بود.

هیچ جای تردید نیست حضور مستمر گردشگران در مناطق روستایی باعث زنده نگه‌داشتن خرده‌فرهنگ‌ها و آداب و سنن مخصوص به منطقه تا سال‌های متمادی خواهد شد، اما اگر حضور گردشگران محدود شود و از رونق کسب و کار خبری نباشد، کم‌کم علاوه بر خالی شدن روستاها، خرده‌فرهنگ‌ها هم از یاد می‌روند و درواقع تمدن ایران‌زمین فراموش خواهد شد.

در ادامه این فعال محیط‌زیست می‌گوید: مهم‌ترین نکته در حضور گسترده و مستمر گردشگران در مناطق روستایی، اجبار مسئولان و البته فعالان خصوصی گردشگری برای حفظ محیط‌زیست اطرافشان جهت کسب درآمد از حضور گردشگران خواهد بود.

به اعتقاد وی، وقتی روستاییان سرسبزی و نظافت محیط روستای خود را عامل جذب گردشگران بدانند، هیچ جای تردید نیست که بدون درنگ در نگهداری و حتی ارتقای آن تلاش و کوشش می‌کنند.

به هر حال گردشگری روستایی هنوز در ایران اول راه توسعه خود قرار گرفته و با استانداردهای جهانی فاصله زیادی داشته و دارد که امید است بارویکرد دولت جدید جهت رونق گردشگری، شاهد رونق روستاها باشیم، چون این کار در قالب تعاونی‌های گردشگری روستایی کاملا قابل اجراست و دور از دسترس نخواهد بود.

جعبه جادو در خدمت گردشگری

شاید زمانی برای سپری کردن اوقات فراغت مقابل جعبه جادو بنشینیم، اما این جعبه درواقع می تواند انگیزه سفرهایمان در آینده باشد.

دیدن سریال های تلویزیونی وقتی که از کار روزانه به منزل بازگشته اید می تواند کاملا انتخاب مناسبی باشد و بسیاری را متقاعد به روشن کردن تلویزیون کند، اما آیا هیچ فکر کرده اید این برنامه ها می تواند مقصد بعدی شما را تعیین کند؟

خیلی از ما هنوز نام کازابلانکا یا فرار بزرگ و شمشیر تیپوسلطان را به یاد داریم؛ فیلم هایی که همواره میانسال یا جوانان زیادی را در سطح جهان به خود جلب می کنند، اما کارکرد اصلی این دو اثر هنری می تواند به رونق گردشگری لوکیشن های ساخت آنها ختم شود.

این تاثیری است که بسیاری از کشورها هم اکنون به آن پی برده اند و با ساخت فیلم یا سریال های تجاری درواقع به تبلیغ توانمندی های گردشگری خود پرداخته اند.

در این زمینه به سریال های معروف کره ای به نام «افسانه جومونگ» می توان اشاره کرد که دست اندرکاران این سریال علاوه بر تولید یک اثر هنری، اقدام به زنده کردن دوباره تاریخ و فرهنگ کره در ذهن مخاطبان خود کرده اند. این سریال با توجه به جذب مخاطبان مقتضی در منطقه خاورمیانه توانست نقش اصلی خود که جلب نظر گردشگران به لوکیشن های زیبا و طبیعت کره بود را بخوبی بازی کند و بسیاری را به سمت مناطق یادشده بکشاند.

اگرچه هنوز هم ساخت تیزرهای تبلیغاتی برای معرفی کشورها و جاذبه های گردشگری آنجا به کار گرفته می شوند، اما به عقیده بسیاری از کارشناسان رسانه ای تاثیرگذاری یک برنامه چندثانیه ای تا یک سریال چندصد قسمتی در ذهن مخاطب اصلا قابل مقایسه نیست.

از سوی دیگر همان طور که می دانیم کارکرد اصلی صنعت گردشگری علاوه بر ایجاد پل ارتباطی بین فرهنگ ها، بحث رونق اقتصادی است و لازمه رشد و رونق این صنعت آشنایی گردشگران با فرهنگ کشور میزبان است. همین امر برای ایجاد انگیزه سفر در گردشگران و البته سفری خوش برای آنها بسیار مفید است و مناسب.

یکی از فعالان عرصه گردشگری، خانم کانگ می سان در این زمینه می گوید: این سایت بهترین روش برای جذب گردشگران است که مدتی از سوی سازمان گردشگری کره جنوبی به کار گرفته شده است. همکاری میان تولیدکنندگان سریال های نوین و تاریخی در کره با این سازمان، بهترین نتیجه را در قسمت گردشگری کشور به دست آورده است.

این فعال گردشگری کره جنوبی، کارکرد جعبه جادو در گردشگری را این طور توصیف می کند که وقتی سریال تولید شده از کشورش در کشور دیگری به نمایش گذاشته می شود و ساکنان آن کشور صدها شب همراه داستان سریال می شوند، ناخودآگاه ذهنشان با نام و جاذبه های گردشگری کره آشنا شده و حالا نوبت به صنعت گردشگری است که این فرصت طلایی را به فرصت تجاری تبدیل کند.

طی یک برنامه زمانبندی شده مثلا در یک سریال 120 قسمتی در بازار هدف پس از 70 قسمت تبلیغات تورهای گردشگری که حاصل همکاری گردشگری کره و کشور مذکور می باشد، در رسانه ها آغاز می شود. طبق برنامه ریزی ها هم در این تبلیغات به سریال های یادشده اشاره می کنم که حاصل استقبال گردشگران از تورها می شود.

کانگ می سان به عنوان مدیر یک آژانس گردشگری در شهر سئول می گوید: طبق آمارهایی که سازمان در اختیار ما قرار داده است، در کشورهای عربی پس از پخش یکی از سریال های مشهور تاریخی، ضریب اشغال تورهای ما چیزی حدود 90 درصد شده بود. این درواقع مصداق اصلی همکاری تلویزیون و سینما با صنعت گردشگری است.

اما ایران باستانی که علاوه بر جاذبه های طبیعی پشتوانه چندهزار ساله تمدن را یدک می کشد، هنوز در این زمینه فعالیت مناسبی نکرده و اندر خم یک کوچه مانده!

هرچند شبکه شما قرار بود به عنوان شبکه گردشگری ایران به معرفی جاذبه های ایران بپردازد، اما این طرح کاملا بدون نتیجه و بدون برنامه ماند و خبری از فروش سریال های ایرانی به کشورهای خارجی، زیاد به گوش نمی رسد.

ستاره جوادی، تهیه کننده و سردبیر برنامه رادیویی صنعت گردشگری رادیو اقتصاد در این زمینه می گوید: اگر به تاثیر رسانه در صنعت گردشگری توجه داشته باشیم، بدون تردید شاهد رونق گردشگر و در نهایت رونق اقتصادی مناطق گردشگرپذیر خواهیم بود، اما نکته اصلی شناسایی بازار هدف برای جذب مخاطب و تولید برنامه متناسب با آنهاست.

وی به شعرا و فرهیختگان ایران باستان اشاره می کند و می گوید: یکی از راهکارهای جلب نظر گردشگران از طریق رسانه ها بخصوص جعبه جادو، شناخت زندگینامه این اساطیر است. هیچ جای تردید نیست که بسیاری از گردشگران هم اکنون در دهکده جهانی برای آشنایی با فرهنگ و آداب کشورها بار سفر می بندند. پس این بهترین فرصت برای رسانه هاست که به همکاری بخش گردشگری ایران بشتابند.

این فعال رسانه ای می گوید: امید داریم مسئولان جدید سازمان میراث فرهنگی پی به ارزش این ارتباط یعنی رسانه و گردشگری ببرند و با ایجاد شرایط مناسب و سرمایه گذاری روی سریال ها و تولیدات صداوسیما آینده گردشگری کشورمان تضمین کنند.

به عقیده این فعال رسانه، پخش این گونه تولیدات از رسانه ها می تواند به جذب سرمایه گذارهای خارجی علاوه بر گردشگران منتهی شود.

حاشیه جنوبی خزر نیازمند توجه ویژه مسئولان

روتیتر : حاشیه جنوبی خزر نیازمند توجه ویژه مسئولان

تیتر : دریای خزر تشنه طرح های نوین گردشگری

نویسنده: عماد عزتی

سوتیتر: طرح های نوین گردشگری در دریای خزر فقط حمایت قانونی دولت را می طلبد و نیازی به بودجه های دولتی ندارد

سواحل زیبا و آب و هوای جنگلی همواره برترین امتیازات در جذب گردشگران به اقصی نقاط جهان بوده اند و عامل اساسی در تعیین مقصد آنها به شمار می روند.

ایران به عنوان کشوری که حدود 2000 کیلومتر نوار ساحلی در شمال و جنوب کشور خود در اختیار دارد، از نظر طبیعی می تواند به عنوان اصلی ترین مقصد گردشگری منطقه با توجه به امکانات طبیعی خود باشد، اما بنابر صدها دلیل هنوز حتی نمی تواند پاسخگوی نیاز مسافران وطنی خود باشد، چه رسد به این که دنبال جذب گردشگران خارجی برای رونق کسب و کار ساحل نشینان باشد.

اگرچه فعالیت هایی در سواحل خلیج فارس صورت گرفته که آن هم جای بحث و بررسی بیشتری دارد، اما دریای خزر هنوز بکر باقی مانده و درواقع نتوانسته توجه سرمایه گذاران به جز در بخش ساخت و ساز ویلا و اقامتگاه را به خود جلب کند.

این منطقه گردشگرپذیر ایران اگرچه همواره مورد توجه گردشگران داخلی ایران و برخی از اعراب قرار گرفته، اما این توجه صرفا مسئولان را به ساخت مراکز اقامتی عمومی و خصوصی تشویق کرده است.

به گفته سیدحسن گیتی پسند، طراح طرح گردشگری خزر، این مناطق بسیار مناسب هنوز طرح های کلان گردشگری آب را به خود ندیده و تمام گردشگران وقتی به لب ساحل می رسند، درواقع همانجا متوقف می شوند حال آن که می توان تجمع این همه گردشگر که طبق آمارهای موجود هر هفته چند میلیون نفر هستند را به داخل آب هدایت کرد و رونق گردشگری را به آن مناطق هدیه داد.

این فعال گردشگری درباره توانمندی های خزر می گوید: هنوز سطح آب و عمق آب دریای خزر بخوبی در راستای توسعه گردشگری ایران و منطقه مورد استفاده قرار نگرفته است در حالی که با اجرای طرح های نوین گردشگری می توان این منطقه را متحول کرد.

کاپیتان سیدحسن گیتی پسند در این باره می افزاید: رستوران، ویلا، هتل و به طور کلی خدمات اقامتی به میزان کافی چه بسا بیش از نیاز منطقه موجود است، اما هنوز جاذبه های نوینی در این منطقه  نمی بینیم.  شهربازی های مدرن، قایق های تفریحی، مدرسه قواصی، هتل های شناور یا حتی شهرک های شناور در این مناطق می تواند به عنوان بهترین جاذبه های نوین در نظر گرفته شود.

گیتی پسند اضافه می کند: در پیک سفر ایران یا فصل تابستان و تعطیلات عید نوروز، شاهد کیلومترها ترافیک در جاده های مواصلاتی منطقه هستیم و بین شهرهای ساحلی هم برای تردد مشکل ایجاد می شود، حال آن که با بهره گیری از دریا و حمل و نقل دریایی علاوه بر هدایت ترافیک به داخل آب می توانیم از تمرکز گردشگران در شهرهایی مثل نور، محمودآباد یا چالوس و رامسر جلوگیری کنیم. با ایجاد جاذبه های نوین درواقع می توانیم سفرهای گردشگران داخلی و خارجی به منطقه را مدیریت کنیم تا استان های شمالی ایران هم شاهد رونق مناسب گردشگری باشند.

این فعال گردشگری در ادامه به موضوع ورود گردشگران خارجی بخصوص از حاشیه شمالی دریای خزر اشاره کرد و گفت: اگر خطوط دریایی بین ایران و کشورهای حاشیه خزر راه اندازی شود، سالانه چندین میلیون گردشگر از سواحل شمالی پذیرایی خواهیم کرد، چون در فصل زمستان شمال منطقه خزر هوای مساعدی ندارد، در صورتی که حاشیه جنوبی یعنی کشورمان می تواند با آب و هوای مناسب خود و البته امکانات استاندارد گردشگری ، میزبان گردشگران شمالی باشد.

کاپیتان گیتی پسند در انتها به نکته اصلی اشاره می کند و می گوید با بهره گیری از پتانسیل حمل و نقل دریایی درواقع چندین وزارتخانه از صرف هزینه های هنگفت برای خدمات رسانی رها خواهند شد و می توانند بودجه های مربوطه به سازمان و ارگان خود رابه امور خدماتی در دیگر نقاط ایران اختصاص دهند.

وی در این زمینه به وزارت کار و امور اجتماعی ، وزارت راه ، وزارت بهداشت ، بیمه مرکزی ، پلیس راه و از همه مهمتر شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی اشاره کرد و ادامه داد اگر بتوان از امکانات دریایی خوب بهره برد ترد جاده های ساحلی کاهش خواهند یافت و در نهایت تصادفات به حداقل خود خواهد رسید و در نهایت میزان مصرف سوخت در منطقه به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می یابد که همه به نفع جامعه ایران و البته محیط زیست خزر خواهد بود.

گیتی پسند ، درباره جذب سرمایه برای اجرای طرح های نوین گردشگری می گوید: هم اکنون بسیاری از سرمایه گذاران داخلی ایران هستند که آماده سرمایه گذاری در کشور هستند اما متاسفانه هیچ ارگان یا مرجعی برای جذب و هدایت این سرمایه های سرگردان وجود ندارد و در نهایت این سرمایه ها به ویلاسازی ختم می شود اما خارجی ها هم دچار همین سردرگمی شده اند بسیاری از کشورها مثل سرمایه گذاران ترک، اسپانیایی، قزاقستانی و اندونزیایی هم اکنون در منطقه حاضر هستند اما در نهایت به ساخت هتل چند ستاره فکر کرده اند.

 این یعنی بی برنامه بودن مسئولان امر چون واقعا خزر فقط به هتل و اقامتگاه لوکس و چند ستاره نیازمند نیست بلکه هم اکنون دریای خزر تشنه طرح های نوین وسودآور گردشگری مثل ایجاد شهربازی های مدرن، باشگاههای هوانوردی ، شهرک های شناور است که می توان با مدیریت دقیق سرمایه لازم را به راحتی از بخش خصوصی و سرمایه گذاران خارجی جذب کرد.

طراح طرح ملی گردشگری دریایی خزر می گوید اینگونه طرح ها واقعا نیازمند بودجه های دولتی نیست و فقط نیازمند مساعدت و اطلاع رسانی ارگان های مربوطه است چون سرمایه و تخصص بخش خصوصی حاضر است اما اطلاعی از اینگونه طرح ها در اختیار آنها نیست تا سرمایه گذاری کنند و از سوی دیگر دولت فقط باید با تصویب قوانین لازم تضمینی برای سودآوری طرح باشد و نظارت کلان بر کار داشته باشد.

گیتی پسند درباره آلودگی محیط زیست در تالاب انزلی و بخصوص دریای خزر می گوید اگر مسئولان محیط زیست توجه داشته باشند هم اکنون اکثر شناورها و قایق های مورد استفاده ساکنان خزر از استانداردهای پایین آلایندگی برخوردار هستند و به قول معروف تاکسی برگشتی هستند در حالی که با اجرای طرح های نوین و ورودی اتوبوس های دریایی به منطقه این گونه آلودگی ها هم به حداقل خود خواهد رسید و با فراهم کردن شرایط مالی مناسب برای دارندگان شناورهای قدیمی می توان تمام ناوگان حمل ونقل سنتی محلی را مدرن کرد  که همین موضوع زمینه ساز اشتغال هزاران نفر از جوانان منطقه خواهد بود.

وی ابراز امیدواری کرد دولت یازدهم با توجه به این امتیازات مساعدت لازم با طرح های نوین گردشگری دریایی بخصوص طرح ملی گردشگری دریایی خزر را انجام دهد تا به زودی همگان شاهد امتیازات ویژه آن باشند . به عقیده وی ساخت وساز برای منطقه نه تنها مفید نیست و ایجاد اشتغال نمی کند بلکه باعث از بین رفتن جنگل ها ومراتع منطقه و تخریب محیط زیست خزر می شود در حالی که با استفاده از امتیاز آب می توان هم اشتغالزایی قابل ملاحظه ای به صورت دایم برای جوانان ممنطقه فراهم کرد و هم می توان جلوی تخریب محیط زیست منطقه را گرفت تا هر ساله شاهد ورود گردشگران داخلی و خارجی به حاشیه جنوبی خزر و در نهایت رونق اقتصادی مردم ساحل نشین خزر باشیم.

نگاهی به سهم خودروهای ساخت کره جنوبی در ایران

نگاهی به سهم خودروهای ساخت کره جنوبی در ایران

از زمانی که زندگی شهری شکل گرفت و چهار پایان جای خود را به اتومبیل چهار چرخ دادند صنعت خودروسازی و بطور کلی خودرو جایگاه ویژه ای در زندگی بشر به خود دید.

جایگاهی که حتی گاهی در تصمیم گیری دولتمردان تاثیر گذار بوده و باعث نگرش تازه آنها به قوانین جاری کشورها شده است. آمریکا، ژاپن، کره جنوبی ، آلمان ، انگلستان، ایتالیا، ترکیه ، سوئد، برزیل ، ایران ، روسیه  و چندین کشور دیگر در دهکده جهانی با بکارگیری امکانات و صنایع خود سعی کرده اند به عنوان خودروساز جهان مطرح شده و از این تجارت سودآور به نفع اقتصاد خود استفاده کنند.

صنعتی که با سرعت گرفتنش دیگر صنایع هم رونق می گیرند و می توانند چرخ اقتصاد مملکت را به حرکت درآورند، طبق آمار هم اکنون در دهکده جهانی حجم انبوهی از مشاغل به این صنعت وابسته است و به صورت مستقیم و غیر مستقیم سفره بسیاری را رنگین کرده است.اما با توجه به رشد و رونق صنعت خودروسازی جهان همواره کشورهای تولید کننده به دنبال تسخیر و دست یافتن به بازارهای بین المللی برای فروش محصولات تولیدی خود هستند. از همین رو به دست آوردن بازارهای منطقه ای یکی از دغدغه های اصلی تولیدگان خودرو در دهکده جهانی است اما از سوی دیگر برخی از کشورهای تولید کننده مثل ایران سعی دارند با اجرای سیاست هایی سهم خودروهای خارجی را در بازار داخل خود کنترل .

 اما ایران که خود به عنوان هجدهمین تولید کننده خودرو در سطح جهان است  و طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان های بین المللی رتبه 72 در سرانه خودرو  را  با 200 خودرو برای هر هزار نفر به خود اختصاص داده است هم اکنون در این زمینه دچار دردسر شده و تراز سهم خودروهای واردتی و داخلی آن به هم خورده است.

از این رو بر اساس آمارهای رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران میانگین قیمت هر خودروی سواری صادراتی طی ده ماهه سال 1391 مبلغ 5,874 دلار بوده که نسبت به سال گذشته، با افزایش 14.93 درصدی مواجه بوده است. بر همین اساس عمده خودروهای ایران در سال جاری به کشورهای عراق، اوکراین و آذربایجان صادر شده است.  
از مجموع 46,591خودروی صادراتی طی 10 ماهه نخست این سال 45,952 خودرو به عراق، 230 خودرو به اوکراین، 198 خودرو به آذربایجان و 211 خودرو نیز به سایر کشورها صادر شده است.

منبع وب سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران

 

اما اگر به تعداد خودروهای موجود بازار کشور یعنی حدود پانزده میلیون خودرو بنگریم  و به واردات خودرو و آمار منتشر شده گمرک جمهوری اسلامی ایران در این زمینه با دقت نگاه کنیم کشورهایی چون فرانسه، آلمان، ژاپن، کره جنوبی و چین عمده بازار خودروهای وارداتی به ایران را به خود اختصاص داده اند. اما مدتی است که پای تولیدات  ایتالیا، مالزی و حتی آمریکا نیز به بازار ایران باز شده است.

همچنین میانگین قیمت هر خودروی سواری وارداتی طی ده ماهه نخست سال 1391 مبلغ 23,915 دلار (نزدیک به 4.07 برابر هر خودروی صادراتی) بوده که نسبت به سال گذشته، با افزایش 15.54 درصدی مواجه بوده است.  
سه کشورعمده مبدأ واردات خودرو طی ده ماهه نخست سال 1391به ترتیب، امارات متحده عربی، جمهوری کره و کویت بوده اند.
 

                منبع وب سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران


 منبع وب سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران

  
از مجموع 34,012 خودروی وارد شده به کشور درده ماهه نخست سال گذشته 18,477 خودرو از امارات، 9,992 خودرو از جمهوری کره، 1,454 از کویت و 4,089 خودرو نیز از سایر کشورها به کشور وارد شده است.
 
بر همین اساس طی همین مدت 813 میلیون دلار خودرو به کشور وارد شده و 274 میلیون دلار نیز خودرو به کشورهای دیگر صادر شده است.

هرچند تعداد خودروهای وارداتی به کشور در مهرماه 1391 نسبت به متوسط ماه‌های قبل فقط 200 دستگاه بیشتر بود، اما متوسط قیمت خودروهای وارداتی در این ماه نسبت به ماه‌های قبل 60 درصد بیشتر بود که نشان می‌دهد سهم خودروهای گران‌قیمت از کل خودروهای وارداتی در این ماه به شدت افزایش یافته بود. خلاصه آن که واردکنندگان خودروهای لوکس در مهرماه توانستند از مصوبه ممنوعیت واردات این نوع خودروها، سودهای 70 تا 80 درصدی کسب کنند.جالب آن که در سال 1391 به رغم ابلاغ مصوبه ممنوعیت واردات خودروهای گران‌قیمت در چند ماه پایانی آن، میانگین قیمت خودروهای وارداتی نسبت به سال 1390، افزایش 17 درصدی پیدا کرد که نشان می‌دهد حجم واردات خودروهای لوکس، بیشتر هم شد که طبیعتا ناشی از رشد واردات این نوع خودروها در هفته‌های قبل از ابلاغ مصوبه ممنوعیت بود.

آمارها حکایت از آن دارد که میزان واردات خودرو در هفت ماهه نخست سال 1391 نسبت به مدت مشابه سال قبل از نظر تعداد 35/13 درصد و از نظر ارزش 22/20 درصد افزایش داشته است و این در حالی است که در 5 ماهه آخر سال 91 تعداد 21،199 دستگاه به ارزش 568،297،759 دلار خودرو از گمرکات ترخیص و وارد کشور شده است .

اما اگر سراغ جزئیات آمار شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران تا پایان شش ماهه دوم سال 90  برویم در میابیم بطور کلی در این تاریخ سهم خودروها در بازار ایران چقدر بوده است. این شرکت خودروها ی موجود بازار ایران (داخلی و وارداتی) را صرفا با توجه به اصالت آنها و براساس قیمت به چند گروه مختلف تقسیم بندی کرده است و براساس همین گروه ها آمار مربوطه را منتشر کرده است.

گروه اول خودروهای زیر ده میلیون تومان در نظر گرفته شده اند و  دومین گروه خودروهایی با قیمت بیش از ده میلیون تومان تا بیست میلیون تومان هستند و سومین گروه بیست میلیون تومان تا سی میلیون تومان انتخاب شده و چهارمین گروه هم سی میلیون تومانی ها تا چهل میلیون تومان در نظر گرفته شده اند و اما پنجمین گروه مربوط به 40 تا 50 میلیون تومانی ها است و دیگران به خودروهای لوکس تقسیم بندی شده اند . اما نباید فراموش کرد که طی سال 90 تا 92 قیمت خودروهای خارجی  تقریبا نزدیک به چهار برابر افزایش داشته ولی تغییر چندانی در میزان سهم بازار آنها به وجود نیامده است و چه بسا سهم خارجی ها به دلیل کاهش تولیدات داخلی بیشتر از قبل نیز شده باشد.

در این گزارش ما  فقط به سراغ کره ای های این بازار رفتیم و آماری جالب از آن به دست آورده ایم هرچند برخی از این خودروها هم اکنون در کشورمان تولید می شوند اما همانطور که قبلا نیز اشاره شده به زادگاه واقعی آنها یعنی کره جنوبی توجه کرده ایم و آمار مربوطه به کشور کره در بازار ایران را مشخص کرده ایم.

در گروه یک که جزو خودروهای ارزان قیمت موجود بازار بوده اند اعضای آن 7/ 46‌ درصد از حجم بازار را در اختیار دارند، پراید صبا توانسته 3/74درصد از بازار این گروه را به خود اختصاص دهد. سایپا 132 نیز که یکی از مدل‌های پراید محسوب می‌شود، 2/10‌درصد بازار مورد بررسی را در دست گرفته و مدل‌های 141 و 111 پراید هم چهار و 9/2‌درصد از این بازار  را نصیب خود کرده‌اند.

از سوی دیگر آن‌طور که گزارش شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد آمده، خودروهای ریو و هیوندای ورنا نیز که هر دو کره‌ای به شمار می‌روند و جزو گروه دوم تقسیم بندی این شرکت بوده اند ، توانسته‌اند به ترتیب 8/3 و چهار دهم درصد بازار این گروه یعنی از ده میلیون تا بیست میلیون را تصاحب کنند. به گروه سوم یعنی از بیست میلیون تومان تا سی میلیون تومان می رسیم که هیوندای آوانته هم در این گروه است و 8/7 درصد سهم بازار را به خود اختصاص داده که جالب است بدانیم خودروهای این گروه کلا حدود 3/1 درصد بازار خودروی ایران را به خود اختصاص داده اند.

اما سراتو که تولید شرکت کیا، دومین برند موجود کره در بازار ایران است و جزو خودروهای گروه پنجم بازار ایران به شمار می آید،
توانسته 20‌ درصد حجم بازار همگروهایش را بخود اختصاص دهد. از سوی دیگر هیوندایی
I30 در این گروه نیز صاحب 8/5‌ درصد از سهم بازار همگروهایش در ایران شده‌است.

نکته جالب درباره خودروهای لوکس بازار ایران سهم بیشتر کیا اپتیما نسبت به هیوندای سوناتا است. این موضوع در شرایطی اتفاق افتاده است که سوناتا حضور با سابقه‌تری داشته و به نوعی مشهورتر به حساب می‌آید. سوناتا 9/29‌ درصد سهم بازار خودروهای هم گروه خود را در اختیار دارد و  اپتیما توانسته 3/31 درصد سهم داشته باشد. همچنین هیوندای توسان 1/18 درصد سهم  از این گروه را به خود اختصاص داده است . پس از آن هیوندای آزرا با 8/24‌ درصد سهم، بیشترین حجم بازار گروه خود یعنی بالای 50 میلیون تومان را به خود اختصاص داده است.
سانتافه و
IX55 نیز که هموطنان آزرا به شمار می‌روند، به ترتیب 9/17 و 4/13‌درصد از بازار گروه مورد بررسی را در اختیار گرفته‌اند و همچنین هیوندای جنسیس (کوپه و معمولی) سهمی 11‌درصدی را در بازار لوکس‌های بالای 50 میلیون داراست. کیا موهاوی و سورنتو هم به ترتیب حضوری 12 و 5/5‌درصدی در بازار دارند. 

از مهمترین مدلهای وارداتی گروه هیوندای - کیا به ایران می‌توان به جنسیس، سراتو، اکسنت، موهاوی، آزرا، سوناتا، ix35، توسات، H1، سنتیننتال، کادنزا، پیکانتو، اپتیما، سورنتو، ix55، سانتافه، اسپورتیج، گرنجر، i30، i20، اشاره کرد.

در انتهای این گزارش می توان به سهم کمتر از یک درصدی کل تولیدات کشور ایتالیا در بازار ایران اشاره کرد.  لازم به یاد آوری است با وجود ارسال درخواست های مکرر به نمایندگی انحصاری دو شرکت کیا و هیوندا برای دریافت اطلاعات دقیق میزان واردات و سهم از بازار ایران به عنوان اصلی ترین مرجع کسب اطلاعات هیچگونه همکاری از سوی آنها با روزنامه جام جم صورت نگرفته است. از سوی دیگر همانطور که قبلا نیز گفته شده اطلاعات شرکت کنترل بازرسی ایران مربوط به شش ماهه دوم سال 1390 شمسی است که می توان با توجه به افزایش قیمت صورت گرفته گروه بندی آن را تغییر داد و نصبت های جدید را تقریبا محاسبه کرد.

تحریم ها و واردات خودرو

با توجه به آمار ارایه شده درباره سهم کره ای ها از بازار ایران می توان به این موضوع پی برد که با وجود تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران هرچند کره ای ها قرار بود صادرات خودروهای خود را به ایران متوقف کنند اما شاهد رشدی قابل توجه از واردات این خودروها به ایران بوده ایم که حاکی از شیرینی حضور در بازار ایران برای این تولید کنندگان است.

اما جالبتر آنکه اگرچه زادگاه برخی از این خودروها کره جنوبی است اما برخی از محصولات هیوندا و کیا از کشورهایی چون عربستان، کویت، بلغارستان ، آلمان و لهستان وارد کشورمان شده اند این امر بیانگر آن است که ایران بازار بسیار جذابی برای کره ای هاست و به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادن آن نیستند. جالبتر اینکه در شرایطی که دو خودروساز عمده کره جنوبی صحبت از تحریم و توقف صادرات مستقیم به کشورمان می کنند چهارمین خودروساز کره جنوبی یعنی شرکت سانگ یانگ وارد بازار کشورمان شده است، خبر از راه اندازی خط تولید این خودرو در ایران داده است.

اتومبیل های این خودروساز کوچک کره ای هم اکنون با برندهای کایرون، رکستون، اکتیون و رودیوس در خیابان های ا یران تردد می کنند و مشهور ترین آنها خودروی موسو است . در همین حال بزرگترین محموله ای که از این خودروساز وارد کشورمان شده است در سال 1390 با تعداد 200 دستگاه به ارزش 5/2 میلیون دلار بوده است.

لازم به ذکر است که 70 درصد از سهام این خودروساز کره ای در فوریه سال 2011 میلادی توسط یک شرکت خودروساز هندی خریداری شده است و خودروهای جدیدی با برند سانگ یانگ به زودی توسط شرکت رامک خودرو در ایران تولید خواهد و روانه بازار مصرف شد.

نویسنده عماد عزتی

هنر ایرانی را جور دیگر باید دید

صنایع دستی ایران؛ صنعتی روبه زوال

صنایع دستی کشورها و اقتصاد مبتنی برآن از سوی کارشناسان بهترین راهکار ایجاد اشتغال و کسب وکار درمناطق مختلف جهان است .

به عقیده این گروه سودآورترین نوع تولید در دهکده جهانی و کشورهای گردشگرپذیر تولیدات درقالب صنایع دستی آن کشور است. طبق آمار و اطلاعات موجود در تولید صنایع دستی چون تمام مراحل تولید آن عموما مبتنی بر مواد اولیه بومی و موجود مناطق  تولید آنهاست کمترین خروج سرمایه را از کشور یا منطقه به خود دیده اند و برعکس بیشترین جذب سرمایه را به ارمغان آورده اند .

به همین دلیل اکثر کشورهای جهان با حفظ و حراست از تولیدات صنایع دستی خود سعی دارند علاوه رفع معضل بیکاری در منطقه مورد نظرشان در حفظ و حراست از پیشنه تاریخی و فرهنگی خود نیز کوشا باشند. به عنوان مثال دمپایی های چوبی نمادی از کشور هلند شده و کلاه های حصیری مخروطی شکل ما را به یاد جنوب شرق آسیا می اندازند.

اماایران که تولیدات صنایع دستی آن دو تا پنج برابر دیگر صنایع دستی جهان قابلیت فروش دارند و با توجه به فرهنگ غنی و تنوع قومی هنوز هم در زمینه صنایع دستی دچار ضعف و کم کاری های گسترده است و نتوانسته جایگاه صنایع دستی خود را که بعضا مثل خاتم کاری و منبت کاری منحصر بفرد نیز هستند را تثبیت کند.

صنایع دستی سفیران فرهنگی ایران 

منوچهر عبدلی رئیس هیات مدیره و مدیرعاملل اتحادیه سراسری صنایع دستی کشور درباره اهمیت و جایگاه صنایع دستی می گوید : صنایع دستی هر کشور علاوه بر جایگاه اقتصادی در مقام سفیران فرهنگی آن منطقه نقش دارند. در واقع هر قطعه از این مصنوعات ساخته شده توسط هنرمندان کشورها دنیایی از فرهنگ محل تولیدشان را همراه دارد . بنابراین ایران با توجه به تنوع اقلیمی و قومی خود می تواند صدها هزار سفیر فرهنگی را هر ساله به کشورهای دیگر بفرستد نه اینکه تنها یکی دو محصول از ایران مثل فرش در جهان نمادی از کشورمان باشند.

نگاه تجملاتی بزرگترین دشمن توسعه صنایع دستی ایران

این فعال عرصه صنایع دستی در بخش خصوصی درباره فرهنگ مردم درباره صنایع دستی می گوید : متاسفانه این نگاه که صنایع دستی یعنی کالای تجملاتی بلای جان صنعت گران ایرانی شده که از سوی خریداران هم وطن خود حمایت نمی شوند. اولین نشانه این فرهنگ غلط این است که هرزمان که مهمان خارجی داریم به فکر صنایع دستی ایرانی خواهیم بود و این صنعت در زندگی روز مره ما هیچ جایگاهی ندارد و توجهی به آن نداریم.

بودجه دولتی هم درست هزینه نشده است

طبق قانون در بند 119 قانون بودجه کشور دستگاههای دولتی موظف هستند یکهزارم از بودجه عمرانی خود رابه خرید آثار فاخر هنری و صنایع دستی اختصاص دهند که به گفته عبدلی این قانون به دلیل حمایت دولت از صنایع دستی تصویب شده است اما متاسفانه در میانه راه نیمه کاره رها شده و آمار بسیار در دست است که این بودجه تمام و کمال هزینه نشده و یا اینکه درسته هزینه نشده حال آنکه هیچ ارگانی حق جابجا کردن ردیف این بودجه را نداشته و ندارد.

وی می گوید اگرچه این رقم واقعا ناچیز است اما اگر همین هم درست هزینه می شود باعث تزریق روحیه نشاط و پویایی در تولید کنندگان صنایع دستی ایران می شد. عبدلی در این باره می گوید صنایع دستی ایران از لحاظ تنوع و کیفیت در ربته نخست جهانی قرار دارد اما مورد بی مهری داخلی ها بسیار قرار گرفته است.

بودجه عمرانی صنایع دستی قطع شده

رئی اتحادیه سراسری صنایع دستی درباره بودجه عمرانی صنایع دستی ایران می گوید از سال 1356 تا کنون کل بودجه عمرانی صنایع دستی ایران قطع شده است حالا چگونه می توان انتظار داشت این صنعت توان ایستادگی داشته باشد در حالی که کشورهایی مثل آمریکا و ژاپن با تمام توان به صورت حاکمیتی و حمایتی از این صنعت مراقبت می کنند ، حال آنکه ایران با این جایگاه و تنوع بالا در این صنعت سودآور ، آن را رها کرده و به حال خود گذاشته است.

عبدلی اشاره می کند و می گوید هم اکنون هرچه هست توسط گروههای مردمی یا همان ان جی او ها انجام می شود و دولت بطور کامل از خود صلب مسئولیت کرده است . هیچ جای تردید نیست که این صنعت باید کاملا خصوصی اداره شود اما همین صنعت خصوصی هم نیازمند بسترسازی های مناسب دولتی است تا بتواندروی پای خود ایتسادگی گند و چرخ صنعت کشور را به حرکت درآورد و جوانان را شاغل کند.

عدم بسته بندی مناسب و نبود برند عمده مشکلات صنایع دستی ایران

عبدلی ، رئیس اتحادیه سراسر صنایع دستی ایران می گوید با توجه به بررسی های صورت گرفته اصلی ترین معضل صنایع دستی ایران نبود برند و بسته بندی مناسب با جایگاه صنایع دستی ایران باعث شده هنوز صنایع دستی کشورمان درجایگاه اصلی خود در سطح بین المللی قرار نگیرد.

وی تعداد شاغلان رسمی صنایع دستی کشور را طبق آمار سال 1391 حدود دویست و چهل و دو هزار نفر اعلام کرد ولی می افزاید : به عقیده من این اطلاعات دقیق نیست چون تنها در صنعت بافندگی فرش حدود سه میلیون نفر بافنده هم اکنون مشغول کار هستند.

عبدلی در ادامه می گوید هم اکنون 114 رشته صنایع دستی در یکهزار و سیصد و شصت تعاونی تولید می شوند که تولیدات آنها جزو سه برند برتر جهان است ، این امتیاز باعث شده صنایع دستی ایران بین دو تا پنج برابر دیگر صنایع دستی کشورهای مختلف در سطح جهان قابلیت فروش داشته باشند، قابلیتی که تا کنون از سوی مسئولان و دست اندکاران نادیده گرفته شده است.

برگزاری نمایگاشه و حضور مستمر

این فعال و متخصص صنایع دستی تنها راهکار مناسب برای احیای جایگاه صنایع دستی ایران را فرهنگ سازی داخلی و حضور مستمر ایران با برندی مشخص در نمایشگاههای بین المللی عنوان می کند و می افزاید: نمایشگاههای دائمی ایران در چین و ترکیه می تواند به عنوان شروعی مناسب باشند و امیدوارم سراسر جهان بتوانیم این نمایشگاهها را دایر کنیم. عبدلی به جایگاه فرودگاههای بین المللی در جلب توجه مسافران به صنایع دستی کشورها اشاره می کند و می گوید : اولین نشان بی توجهی مسئولان ایران به صنایع دستی ایران از سالن ورودی فرودگاههای بین المللی ایران مشخص است در اکثر کشورها به محض ورود مسافران شما شاهد غرفه ها و یا ویترینی هایی که پر از آثار هنری و صنایع دستی آن کشور است برخورد می کنید حال آنکه ایران با این همه پتانسیل کاملا به این سوژه بی توجه است.

نقش صنایع‌دستی در مناطق محروم و بیکار

منوچهر عبدلی درباره تولید کنندگان صنایع دستی ایران می گوید : طبق اظهار نظر بسیاری از همکاران من تولید کنندگان صنایع دستی ایران جزو سه دهک پایین جامعه ایران هستند که باید از آنها حمایت ویژه صورت گیرد.

وی ادامه می دهد این هنر ـ ‌صنعت نه‌تنها یکی از بزرگترین پتانسیل‌های صادرات محسوب‌ می‌شود که هر قشر و سطحی از جامعه می‌تواند با تولید‌ گسترده صنایع‌دستی به اشتغالزایی بپردازد.  حال انکه بسیاری از مناطق پراستعداد مملکت ما بالاترین آمار بیکاری را به خود دیده اند.

 

«بهنام محمدی کشکولی»، پژوهشگر و تولیدکننده دستبافته‌های عشایری استان فارس در رابطه با نقش صنایع دستی در مناطق محروم و بیکار نیز می گوید: «صنایع دستی در ایران هیچگاه از تشکل و برنامه مدونی برخوردار نبوده است. تغییرات مدیریتی و سلیقه‌ای عمل کردن مدیران سبب شده  فعالیت‌هایی که در این حوزه انجام می‌گیرد هیچ‌گاه زیربنایی نباشد و اقدامات آنی مسئولان درحد مُسکن باقی بماند.

 

او معتقد است، صنایع‌دستی ایران از ظرفیت بالایی برخوردار است به‌خصوص در مناطق ضعیف و کم‌درآمد اما به‌دلیل وجود مشکلات حوزه‌ صنایع‌دستی مردم رغبتی به یادگیری و تولید صنایع‌دستی ندارند. به‌عنوان مثال سفال کلپورگان به‌دلیل خاک بکر منطقه بسیار خاص و منحصر به‌فرد است اما درصد اندکی از جمعیت این شهرستان مشغول به‌فعالیت در این حوزه هستند.

 

در همین حال، «محمد شهبازی»، مدرس دانشگاه و کارشناس صنایع‌دستی اما به 256 رشته صنایع‌دستی شناخته شده در کشور اشاره دارد و بیان می‌کند: «درحال‌حاضر در مناطق مختلف کشور به‌خصوص مناطق محروم شهرستان‌ها تولیدات بعضی از رشته‌های صنایع‌دستی به بازار عرضه می‌شود. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که در این مناطق  مواد اولیه طبیعی و ارزان قیمت برای تولیدات صنایع‌دستی یافت شود.»

 

این مدرس دانشگاه می‌افزاید: «کسانی که وارد بازار کار در حوزه صنایع‌دستی می‌شود اغلب به‌صورت استاد شاگردی از پیشینان خود آموزش دیده‌اند. بنابراین تولیدات صنایع‌دستی ارزش افزوده بسیاری بالایی دارد که می‌تواند در اقتصاد خانواده کمک شایانی‌کند. تولید صنایع‌دستی از یک سو نقش موثری در انسجام و ارتباطات افراد در خانواده دارد و از طرف دیگر سبب می‌شود اشتغالزایی در نوع مشاغل خانگی رواج پیدا ‌کند.»

 

شهبازی اعتقاد دارد، هم‌اکنون ضرورت دارد که تولیدات صنایع‌دستی به لحاظ کیفی و کمی در این مناطق از پیشرفت قابل‌توجهی بهره‌مند ‌شوند. حال با توجه به پتانسیل‌ و توانمندی‌هایی که دراین مناطق وجود دارد، اگر سازمان‌هایی که نقش پشتیبانی صنایع‌دستی را به‌عهده دارند، بتوانند تولیدات را به مسیر نیازمندی‌های جامعه داخلی و بین‌المللی سوق دهند، باعث می‌شوندد که زنجیره مفقوده صنایع‌دستی که در واقع فروش  محسوب می‌شود مسیر اصلی خود را پیدا کند.

صنایع دستی تقلبی هندی و چینی

سید رباب هندومنش ، هنرمند چادرشب باف در شهرستان رامسر در این زمینه می گوید: متاسفانه نبود حمایت های فرهنگی مردم و دولتی در ایران باعث شده تا بسیاری از آثار فاخر ایرانی اما تولید خارج از مرزهای کشور حتی در بازار داخلی ایران و در مراکز معرفی مثل میدان امام اصفهان به فروش برسند.

این هنرمند می گوید اصلی ترین کمکاری به عقیده من از سوی سازمان میراث فرهنگی و گمرک ایران بوده که اجازه ورود این آثار بی کیفیت را به بازار داخلی ایران داده اند و مانع رونق صنایع دستی داخل شده اند.

اما این فعال عرصه صنایع دستی به موضوع دیگر یعنی تفاوت فاحش قیمت تولیدات داخل و خارجی اشاره می کند و می گوید: مردم بدون اینکه بدانند صرفا به دلیل اختلاف قیمت روبه اجناس تولید خارج و بی کیفیت می کنند درحالی که صدا و سیمای ایران می تواند با تولید برنامه های متنوع در این زمینه شروع به فرهنگ سازی کند و مانع از حذف صنایع دستی از زندگی روزمره مردم ایران بشود.

پلیس به گردشگران دوچرخه سوار بیشتر اهمیت بدهد

وقتی صحبت از طبیعت و دهکده‌های کوهستانی می‌شود، ناخودآگاه یاد نام کشور سرسبز سوئیس خواهیم افتاد؛ کشوری که شنیدن نامش اکثر ما را به یاد کارتون بسیار معروف بچه‌های آلپ می‌اندازد. اگرچه این بار قصد نداریم از زیبایی‌های این کشور سرسبز در قاره اروپا سخن بگوییم، اما می‌خواهیم پای صحبت‌های دو گردشگر از این دیار که با دوچرخه به ایران آمده‌اند، بنشینیم. آقای اوریش و همسرش تورخر زوجی هستند که با دوچرخه از ایران عبور کردند.

اوریش و تورخر یک سال برای این سفر خود در نظر گرفته‌اند و سفرشان را از بهار سال 2013 آغاز کرده اند تا از کشور خود به هندوستان بروند. اوریش چهل ساله و مهندس معمار است و همسر چهل و دو ساله او هم مدیر فروش در صنعت غذایی فعالیت می کند. اوریش 9 سال پیش هم به ایران سفر کرده و هم‌اکنون برای بازیابی خاطرات شیرینی گذشته این بار با دوچرخه به ایران آمد تا علاوه بر مرور خاطرات گذشته به سوی کشور 72 ملت رکاب بزند.

از آنها به عنوان اولین سوال پرسیدم که کدام شهرهای ایران را تاکنون دیده‌اند؟

ماکو،‌ تبریز، کندوان، زنجان، تهران، قم، کاشان، اصفهان، شیراز و بندرعباس.

از کدام کشورها عبور کردید تا به ایران برسید؟

ترکیه، رومانی، بلغارستان، صربستان، مجارستان، اتریش و آلمان به سمت ایران حرکت کردیم.

بهترین شهرهایی که در ایران دیدید، کدام بود؟

تبریز و اصفهان. تبریز به این خاطر که مردمان بسیار خونگرمی داشت و اصفهان هم چون صدها اثر و شاهکار معماری در آن وجود دارد.

بهترین خاطره شما از اصفهان کدام بود؟

اول این‌که دیدن سازه سی و سه پل، میدان امام و بازار در این شهر و پس از آن اقامت در هتل عباسی بود. این هتل به عقیده من شاهکار معماری است.

آیا می‌توانید شهرهای ایران را با کشور خودتان مقایسه کنید؟

درواقع این امر امکان‌پذیر نیست، چون کشور من نسبت به ایران بسیار کوچک است و تنها حدود هشت میلیون جمعیت دارد، اما ایران کشوری پهناور است و حدود 70 میلیون جمعیت دارد. به عقیده من، هیچ وجه اشتراکی بین شهرهای این دو کشور نیست، البته فکر کنم تنها شمال ایران آن هم به دلیل آب و هوایش قابل تصور باشد.

چطور شد که ایران را مقصد خود انتخاب کردید؟

اول این‌که ایران جزو مسیر سفر ما بود و با توجه به برنامه سفرمان باید از این کشور عبور می‌کردیم، اما همان‌طور که قبلا گفتم من برای دومین بار است که وارد خاک ایران می‌شوم. به طور کلی این کشور بسیار دوست‌داشتنی است و همیشه علاقه دارم در این کشور سفر کنم.

آیا علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری در ایران دارید؟

هم بله و هم خیر. بله برای این‌که باخبر شدم سود سپرده‌های بانکی در ایران بسیار بالاتر از کشور من است، به عنوان مثال حدود 25 درصد ولی در سوئیس کمتر از ده درصد است، اما خیر به این دلیل که فکر کنم سیستم بانکی ایران دچار مشکلات بین‌المللی شده و این ریسک بزرگی برای من است، اما درباره سرمایه‌گذاری تجاری فکری ندارم.

کدام شهر سوئیس را برای گردشگران ایرانی توجیه می‌کنید؟

کشور من یکی از زیباترین کشورهای جهان است و هرساله تعداد زیادی گردشگر را به خود جلب می‌کند. بنابراین ما مکان‌های زیادی در این زمیه داریم؛ سواحل و کوهستان، اما پیشنهاد من شهر بازل است و همه گردشگران را به زیبایی‌های طبیعی این شهر دعوت می‌کنم.

مهم‌ترین مشکلی که در ایران داشتید، چه بوده است؟

اصلی‌ترین معضل نه برای ما بلکه برای همه گردشگران خارجی در ایران، ناتوانی در دسترسی به سیستم الکترونیک بانکی است؛ به همین خاطر مجبور هستیم مقدار زیادی پول نقد همراه داشته باشیم که این موضوع برای امثال ما که با دوچرخه یا موتور سفر می‌کنند، بسیار ناخوشایند است، امیدوارم مشکلات برطرف شود.

توصیه شما به مسئولان گردشگری ایران به عنوان گردشگر خارجی چیست؟

اولین توصیه من مربوط به گردشگرانی است که مثل ما با دوچرخه سفر می‌کنند. ایران کشوری با ترافیک بالاست که این موضوع برای ما زیاد قابل قبول نیست و بعد از آن از پلیس می‌خواهم که شرایط گردشگران با دوچرخه را مساعدتر کنند و از ما طبق قانون حمایت کنند. البته من از رانندگان ایرانی تقاضا می‌کنم به فکر دوچرخه‌سوارها هم باشند، اما دومین و اصلی‌ترین توصیه من به مسئولان ایرانی این است که برای ایران و جاذبه‌هایش بیشتر تبلیغ کنند. ایران نیازمند تبلیغ جاذبه‌هایش خارج از مرزهایش است. این تبلیغات می‌تواند امنیت ایران را به همه علاقه‌مندان و گردشگران جهان بیان کند. به عقیده من، ایران ایمن‌ترین کشور خاورمیانه برای گردشگران است، اما متاسفانه به دلیل نبودن تبلیغات هدفمند در این زمینه یعنی گردشگری ناشناخته باقیمانده است.

آیا علاقه دارید دوباره به ایران سفر کنید؟

من خاطرات سفرم را در دنیای مجازی منتشر می‌کنم و علاقه‌مندم دوباره همراه خانواده و دوستانم به ایران سفر کنم.

ایرانیان بسیار مهمانواز هستند و کشوری تاریخی است که ما علاقه‌مندیم دوباره این سفر را تجربه کنیم.

نظر شما درباره غذاهای ایرانی چیست؟

من و همسرم به غذاهای ایرانی علاقه‌مند شدیم. واقعا لذیذ هستند و هر بار که از این غذاها سفارش می‌دهیم، تازه متوجه مزه‌ای تازه در آن می‌شویم. وقتی بشقاب غذا را مقابل خود می‌بینیم، مثل یک اثر هنری است؛ این واقعا لذ‌ت‌بخش است.

کدام غذاهای ایرانی را دوست دارید؟

آبگوشت، فسنجان، نان‌های ایرانی و شیرینی‌ها، نان بربری بهترین تجربه ماست. شیرینی‌های ایرانی بسیار لذید هستند و البته بسیار ارزان.

نظر شما درباره میوه‌های ایران چیست؟

میوه‌های ایران خوشمزه، تازه و سالم هستند. بسیاری از میوه‌ها در این کشور مختص شماست که ما تجربه دیگری از آنها نداشته‌ایم؛ انار، گوجه‌سبز، انواع طالبی و هندوانه و از همه خوشمزه‌تر خربزه.

نظر شما درباره هتل محل اقامتتان چیست؟

این هتل بهترین گزینه ما بود، چه از نظر قیمت و چه خدمات. اگر اهل ماجراجویی و گردشگری باشید و به کتابچه‌های راهنما یا نوشته‌های گردشگران دیگر درباره ایران توجه کنید، حتما نام هتل فیروزه را خواهید دید. این هتل اگرچه زیاد مجلل نیست، اما سابقه خوبی در میان گردشگران خارجی که از ایران دیدن کرده‌اند، دارد.

عماد عزتی

نگاهی به جاذبه های گردشگری استان سیستان و بلوچستان

نگاهی به جاذبه های گردشگری استان سیستان و بلوچستان

رونق گردشگری، سیستان را گلستان می کند

اگرچه هوای گرم و خشک بیابان تصمیم سفر شما به این مناطق را تغییر خواهد داد اما ممکن است صدها جاذبه دیگر، تشنگی بیابان را از خاطر هر مسافری مثل شما دور کرده و ناگهان خودتان را میان شن های روان و داغ بیابان ببینید.

شاید درگذشته شنیدن نام بیابان هر شنوده ای را به یاد مرگ و نابودی و انواع حیوانات گزنده و خزنده می انداخت اما از اوایل قرن بیستم این منطقه بی آب و علف به منطقه ای با قابلیت درآمدزایی تبدیل شد و بسیاری را دست به جیب کرد تا برای دیدن این مناطق و تجربه زندگی در بیابان یا کویر بار سفر ببندند.

در سال 2002 میلادی سازمان جهانی گردشگری WTO سمیناری به همین موضوع با نام بررسی اکنوتوریسم در دل صحرا و بیابان برگزار کرد و تعریف دقیق و جدیدی از گردشگری در بیابان به سرمایه گذاران ، ماجراجویان و گردشگران بین المللی در این زمینه ارایه کرد . پس از برگزاری این کنفرانس توسط سازمان جهانی گردشگری  دنیایی نوین از فرصت سرمایه گذاری به دست اندرکاران این صنعت سبز معرفی  شد.

طی این کنفرانس شاخه های سرمایه گذاری مناطق مختلف جذاب برای گردشگران در گرمترین نقاط جهان و البته ابزارها و راهکارهای توسعه توریسم در بی آب و علف ترین نقاط این کره خاکی مورد بررسی قرار گرفت و از این تاریخ دیگر تنها سواحل زیبا و سبز مقصد گردشگران نبود بلکه تپه های ماسه ای و خشک گوشه و کنار جهان هم ردپایگردشگران شاد و خندان را به خود دید.

براساس اطلاعات خروجی از این کنفرانس عوامل مختلفی جهت ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاران گردشگری در صحرا مطرح شد که عبارتند از

1.       قابلیت استفاده از انرژی های تجدید پذیر

2.       عرضه نامحدود زمین جهت احداث تاسیسات با توجه منابع و حفظ محیط زیست

3.       حمایت های دولتی جهت ایجاد کسب و کار از این مناطق بی آب و علف

4.       انگیزه های ناشناخته جهت جلب نظر گردشگران و تضمین درآمد

5.       حداقل آلودگی در صحرا برای حضور گردشگران

6.       در دسترس بودن لوازم و مصالح طبیعی برای احداث مجتمع های تفریحی و اقامتی

7.       و در نهایت عدم انحصاری بودن این مناطق در کشورهای مختلف جهان

اما کشورمان ایران با نزدیک به 40 میلیون هکتار بیابان یعنی چیزی حدود 25 درصد از وسعت کشور هنوز نتوانسته به میزان واقعی از آن در جهت رشد و شکوفایی اقتصاد گردشگری بهرمند شود در حالی که 3 نقطه از گرمیترین نقاط جهان درخاک ایراناست و تنوع اقوام کشورمان در این مناطق می تواند مهمترین جاذبه گردشگران سراسر جهان باشد.

عدم توجه مسئولان ایران به ارزش اقتصادی این سرزمین های خشک و بی آب و علف آنقدر عیان است که حتی برای مهار شن های روان برخی مناطق دولت به دنبال یافتن ردیف بودجه است و دست اندرکاران از کمبود نقدینگی سخن می گویند حال آنکه این مناطق خود معدنی از طلا هستند و می توان از وجب به وجب آن و شادی گردشگران کسب درآمد کرد، آنهم به سادگی و فقط با کمی تدبیر و میدریت فعالان و دست اندرکان بیابان های کشورمان.

در این زمینه می توان به استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد ، در حالی که بسیاری از مسئولان از انواع و اقسام مشکلات معیشتی و اقتصادی ساکنان منطقه سخن می گویند تنها چند ده کیلومتر جنوب این استان کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس از بیابان های بی آب و علف خود و در واقع از هیچ صدها هزار دلاردرآمد کسب می کنند و زندگی چادر نشینان صحرا را متحول کرده اند.

برگزاری تورهای سافاری، اقامت درکویر، اکوکمپ ها و حتی برگزاری مسابقات اسکی روی شن و صدها جاذبه دیگر بسیاری از گردشگران حتی گردشگران ایرانی را به این منطقه بی آب و علف کشیده و دست به جیب می کند در حالی که وجب به وجب 187 هزار کیلومتر مربع مساحت سیستان و بلوچستان علی رغم دربرداشتن جاذبههای طبیعی و البته تاریخی همچون شهر سوخته اندرخم یک کوچه باغی مانده و مسئولان از نبود شغل برای جوانان آن سخن به میان می آورند در حالی که دبی طبق آمار رسمی حدود دو میلیون گردشگر سالانه فقط در تورهای سافاری به خود دیده اما سیستان و بلوچستان بهدنبال فرصتی برای رهایی از گرفتاری هاست.

همانطور که می دانیم براساس آمارها و اسناد سازمان جهانی گردشگری به ازای هر 6 نفر یک فرصت شغل در کشور یا منطقه گردشگرپذیر ایجاد می شود . بنابراین حال اگر حتی یک میلیون نفر گردشگر به سیستان و لوچستان سفر کند میتوان تصور کرد چند نفر از نوجوانان این منطقه صاحب شغل خواهند شد؟ و چهسرمایه ای در این منطقه به جریان خواهد افتاد؟

بسیاری زا کارشناسان علم گردشگری و البته اقتصاد به این باورند که با توجه به پراکندگی جمعیت در این استان و البته وفور جاذبه های طبیعی و تاریخی گردشگری در صورت درست برگزار شدن تورها و سرمایه گذاری هدفمند در این منطقه از ایران به واقع معضل بیکاری سیستانی ها از بین خواهد رفت.

سواحل نیلگون دریای عمان، کوهای مریخی ، رودخانه ها و غارها همه و همه در سیستان و بلوچستان می توانند در اینمناطق دلیل اصلی برگزاری تورها و کمپزدن گردشگران باشد و به اقتصاد منطقه کمک کند.

شاید برخی ناامنی این استان را دلیل اصلی عدم رشد گردشگری در آن بدانند اما کارشناسان و بخصوص مدیرکل سازمان میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان ملک سنجرانی معتقدند هرچند هم اکنون هم مشکلی در این زمینه نداریم اما اگر بومیان و ساکنان منطقه درآمد و رفاه خود را به گسترش حضور گردشگران بدانند خود امنیت آنها را فراهم خواهند کرد و در نهایت امنیت بر منطقه حکمفرما خواهد شد .

سنجرانی درباره رونق اقتصادی منطقه به جاذبه گردشگری استان و صنایع دستی آن برای گردشگران بین المللی اشاره می کند و می گوید:  هیچ جای تردید نیست وقتی که گردشگران از منطقه ای بازدید می کنند به صنایع دستی آن منطقه نیز توجه دارند و یکی ازاین مصنوعات را به عنوان یادگار سفر خود از منطقه یاد شده خریده و همراه خواهند برد همین موضوع باعث رونق صنایع دستی این منطقه که تنوع آن نیز قابل تبلیغ گسترده برای جلب نظر گردشگران است ، درآمد مناسبی را برای تولیدکنندگان به ارمغان خواهد داشت.

همین موضوع یعنی بالا رفتن درآمد سرانه مردم سیستان باعث حذف بیکاری ازجامعه بومی و در نهایت کاهش مشکلات بعدی آن بین جوانان خواهد شد.

این مسئول گردشگری ایران در تکمیل سخنان خود می گوید، به عقیده من استان سیستان و بلوچستان در صورت موفقیت جذب گردشگر و سرمایه گذاری مناسب  در این زمینه می تواند همانند استان گلستان اولین مقصد گردشگران باشد.

نویسنده : عطیه عزتی

لطفا عکس شهر سوخته یا جاذبه های دیگر استان کار شود

ثبات و امنیت تخت جمشید یا بحران اهرام مسئله این است؟

اگرچه اخبار ناآرامی های مصر باستانی هم اکنون بیشتر سوژه های خبری را به خود اختصاص داده است، اما عظمت و قدمت اهرام باستانی آن همیشه پیش چشم گردشگران و علاقمندان بخصوص گردشگران ایرانی باقی مانده و حتی در این شرایط نیز دلیل سفر بیش از 7 میلیون گردشگر خارجی به این سرزمین کهن شده است.

در میان اخبار تغییر حاکمیت و ناآرامی های مصر، چندی پیش ، اواخر دولت دهم خبر از برقراری ارتباط بین دو کشور باستانی ایران و سرزمین فراعنه به میان آمد که بسیار هم حاشیه ساز شد. بسیاری موافق این ارتباط و بسیاری هم مخالف تبادل گردشگر بین دو کشور در شرایط کنونی بودند، اما نکته مهم با توجه به وابستگی درآمد ملی این کشور به رونق صنعت گردشگری ، تلاش مسئولان مصری  برای نجات صنعت بحران زده گردشگری در منطقه خودشان و راهیابی به بازارهای جدید جهت جذب گردشگر بود و ایران هم یکی از بکترین بازارهای هدف آنها بود.

نکته ای که هم اکنون مدیران و مسئولان گردشگری ایران می توانند به عنوان راهکاری بسیار مناسب برای رونق صنعت گردشگری ایران باستانی نیز از آن استفاده کنند .

به هر حال فارغ از اینکه مخالفان ایرانی یا مصری درباره انعقاد قرارداد تبادل گردشگر بین دو کشور چه دلایلی داشتند یا دارند مسئله نبودن امنیت کافی برای حضور گردشگران ایرانی در مصر که البته موضوع کم اهمیتی هم نیست باعث شد تا بسیاری از فعالان عرصه گردشگری از فواید احتمالی برقراری این ارتباط چشم بپوشند و آن را بطور کلی نفی کنند . این موضوع زمانی رنگ و بوی جدی تری به خود گرفت که سازمان جهانی گردشگری براساس آماری امنیت کشور مصر را برای گردشگران خارجی در حد بسیار پایین اعلام کرد و نام مصر را پس از سودان و پاکستان به عنوان سومین کشور خطرناک گردشگرپذیر جهان اعلام شد.

انتشار این خبر از یک نهاد بین المللی و بسیار موثر در صنعت گردشگری جهان باعث شد تا موج جدیدی از مخالفت ها علیه این برنامه یعنی تبادل گردشگر بین دو کشور داخل مرزهای ایران شکل گیرد در حالی که می توان به نیمه پر لیوان برای صنعت گردشگری کشورمان توجه ویژهای کرد و از فرصت به دست آمده یا همین موضوع یعنی نبود امنیت برای گردشگران خارجی در مصر به نفع رشد صنعت گردشگری کشورمان استفاده کرد؛ کاری که کشور اسپانیا برای رشد و رونق صنعت گردشگری خود انجام داد و هم اکنون طبق آمارهای رسمی بهترین بهره را از آن برده است.

نکته ای که شاید تا کنون از دید مسئولان داخلی کشورمان دورمانده و صرفا مقابله با هیاهوی خبری درباره نبودن امنیت برای گردشگران ایرانی، ذهن آنها را به خود مشغول کرده است. همانطور که می دانیم امنیت گردشگران مقوله بسیار مهم و عامل اصلی تعیین مقصد مسافران سراسر جهان است و همین موضوع در کشور باستانی مصر در حال حاضر فرصتی طلایی را در اختیار صنعت نوپای گردشگری ایران قرار داده است؛ صنعتی که به اظهار سازمان جهانی گردشگری هم اکنون به عنوان یکی از ارزان ترین مقاصد گردشگری جهان  و دروازه ملل شناخته شده و بسیاری را با وجود تبلیغات سوء علیه جاذبه های کشورمان وادار به بستن چمدانهایشان به سمت ایران باستانی کرده است.

فرصت طلایی چیست؟

پاسخ این سئوال اینگونه مطرح می شود که باید توجه داشته باشیم با وجود ناآرامی های موجود در کشور مصر طبق آمار منتشر شده توسط سازمان جهانی گردشگری این کشور توانسته در سال 2012 میلادی حدود ده میلیون نفر گردشگر را از سراسر جهان با داشته هایش به خود جلب کند، این رقم یعنی چیزی حدود 4 برابر گردشگران ورودی به کشورمان با  وجود 2400 محوطه باستانی در ایران باستانی و امنیتی غیر قابل مقایسه با مصر.

همانطور که قبلا نیز اشاره شد همین سازمان (سازمان جهانی گردشگری ) ایران را به عنوان یکی از مقاصد ارزان قیمت گردشگری جهان اعلام کرده و امسال هم کشورمان با پوستر « ایران؛ دروازه ملل» در دهکده جهانی خوش درخشید .

 بنابراین می توان با اتخاذ سیاست های مدیریتی مناسب این شرایط و ادغام امتیازات کنونی کشورمان، به برقراری تورهای ترکیبی بین ایران و دیگر کشورهای گردشگرپذیر و مشهور جهان مثل مصر، اسپانیا، مراکش یا ... فکر کرد تا از این فرصت طلایی به بهترین شکل ممکن به نفع خودمان استفاده کنیم.

به عنوان مثال و بدون تردید ارزان قیمت بودن بسته های گردشگری ایران در کنار خوشنامی زیرساخت ها و جاذبه های اسپانیا می تواند پیشنهاد جذابی برای گردشگران دیگر نقاط دهکده جهانی که در این کشور اقامت دارند بوده و آنها را تشویق به بازدید از محوطه های باستانی ایران نیز بکند. با این روش بدون تردید گردشگرانی که از اسپانیا دیدن می کنند می توانند پس از یک هفته اقامت در این کشور از آرامش و جاذبه های باستانی ایران امن نیز لذت ببرند و سفری بسیاری لذت بخش را به خودشان هدیه بدهند.

هرچند برگزاری اینگونه تورهای ترکیبی در دیگر نقاط جهان کاملا مرسوم و موفق بوده اما شاهد مثال این موضوع می تواند برگزاری مسابقات رالی پاریس ، پرسپولیس یا حتی پاریس، پکن باشد که هرسال سرمایه گذاران این مسابقات با توجه به خوش نامی دو منطقه گردشگری در دهکده جهانی گروهی را راضی به مسافرت در مسیر طولانی بین دو نقطه می کند

 بنابراین باید به نیمه پر لیوان نگاه کرد و امنیت پاسارگاد را کنار بحران اهرام در قالب یک بسته پیشنهادی گردشگری برای ماجراجویانی که در مصر حضور یافته اند قرار داد.

این امتیاز را نباید با ابراز نگرانی از نبود امنیت در مصر باستانی به حاشیه راند بلکه باید آن را صحیح و دقیق با تبلیغات گسترده و مناسب در جهان گردشگری مطرح کرد، تا این امتیاز مهم در ایران بتوان زیرساخت های گردشگری کشورمان را تقویت کرده و در نهایت جایگاه اصلی ایران در صنعت گردشگری بخصوص در خاورمیانه را  به دیگران معرفی کند.

این دقیقا فرصتی بوده که کشور اسپانیا  بدون در اختیار داشتن محوطه های باستانی همانند ایران اکنون از آن بهترین استفاده را برده است ، براساس آمار و اطلاعات از زمانی که کشور مصر دچار ناآرامی شده و بسیاری از گردشگران بخصوص گردشگران از شمال اروپا به دنبال مقصدی جایگزینی برای گذراندن تعطیلات تابستانی خود بوده اند ، اسپانیا وارد عمل شده تا با فراهم کردن شرایط مشابه جاذبه های مصر بخصوص تفریحات ساحلی و البته مناسب درخواست گردشگران رشد اقتصاد گردشگری خود را حتی در بدترین شرایط اقتصادی تجربه کند . براساس آمار منتشر شده اسپانیا تنها در نیمه اول سال 2013 میلادی با این راهکار توانسته حدود 7 میلیون گردشگر را به سمت خود جلب کند.

بنابراین با توجه به نزدیک شدن روز جهانی گردشگری و البته مطرح شدن پوستر گردشگری ایران «ایران؛ دروازه ملل» به عنوان برند ملی گردشگری کشور نباید دست روی دست گذاشت و منتظر اتفاقات خوب بود؛ بلکه باید از فرصت ایجاد شده به بهترین شکل به نفع خودمان استفاده کنیم . اگرچه امکانات ساحلی مناسب با توجه به درخواست گردشگران اروپایی در اختیار نداریم اما بجاست که برای رسیدن به هدف اصلی یعنی ارتقاء سطح کیفی و کمی صنعت گردشگری کشورمان نباید امنیت محوطه باستانی ایران را در مقابل ناامنی اهرام مصر نادیده بگیریم.

اقتصاد گردشگری سرپل ذهاب و جوانرود در گرو مرز خسرو

کاهش نرخ بیکاری خوانرود و سر پل ذهاب در گرو توسعه گردشگری

کرمانشاه به عنوان یکی از استان های  مشهور در صنعت گردشگری ایران است و هر ساله جاذبه های طبیعی و تاریخی این استان تعداد زیادی از گردشگران را بخصوص در فصل تابستان به سمت خود جلب می کند . اگرچه این اخبار برای دست اندرکاران صنعت گردشگری و جامعه آماری ایران دلگرم کننده است اما برخی عوامل باعث شده تا شهرستان های بسیار مستعد این استان هم اکنون به عنوان یکی از محرومترین ها و بیکارترین های ایران شناخته شوند.

اگر به آمار منتشر شده توسط نهادهای دولتی که چندی پیش اعلام شد توجه کنیم نام دو شهر «جوانرود » و «سرپل ذهاب» به عنوان دو شهر این استان با نرخ بالای بیکاری اعلام شده حال آنکه به گفته بسیاری از مدیران ومسئولان کشور جاذبه های گردشگری و البته طبیعی این دو شهر می تواند زمینه ساز اشتغال و رفع محرومیت این شهرها شود.

دکتر رضا ارجمندی، کارشناس ارشد محیط زیست و استاد دانشگاه ، درباره منابع و جاذبه های طبیعی این استان اظهار نظر می کند و می گوید: جاذبه های طبیعی این استان و بخصوص شهرستان هایش می تواند هر ساله منبع بزرگی از درآمد و اشتغالزایی در استان وشهرستان هایش باشد . این امر می تواند با برگزاری جشنواره ها و مسابقاتی چون کوهنرودی ، ماهیگیری یا صدها مورد جشنواره دیگر محقق شود و زمینه ساز رشد و رونق اقتصاد منطقه و رفع معضل بیکاری شهرستانهایی چون سرپل ذهاب و جوانرود شود .

وی با اشاره به جاذبه طبیعی این استان مثل پارک جنگلی طاق بستان، حاشیه رودخانه الوند، آبشار رودخانه دربند، باغ سه آسیاب، دامنه کوه برز، رود آب زرکش و رود دایمی زیمکان ادامه می دهد : در صورت توجه مسئولان گردشگری و بخصوص محیط زیست به این اماکن می توانیم میلیون ها نفر ایرانی و خارجی را هرسال در فصل تابستان به منطقه دعوت کنیم و صدها هزار فرصت شغلی برای جوانان این مرز و بوم ایجاد نماییم. این در حالی است که دولت صرفا به ساخت بازارچه های مرزی یا شهرکت های صنعتی بی رونق بسنده کرده و دیگر شرایط یعنی بسط و توسعه صنعت گردشگری منطقه را کاملا به دست فراموشی سپرده است.

این استاد دانشگاه می افزاید: آمار بیکاری شهر جوانرود با (9/46) چهل و شش و نه دهم درصد و سرپل ذهاب با (4/30) سی و چهار دهم درصد بیکاری بسیار نگران کننده است و بیانگر سوء مدیریتی بسیار جدی در منطقه است. ارجمندی در ادامه می گوید: همه می دانیم مرز خسروی در این استان مسیر اصلی ترانزیت کالا و گردشگر است و هر ساله تعداد زیادی گردشگر که از ایران برای اتبات عالیات اعزام می شوند را همراه تعداد بی شماری از تریلرهای ترانزیت پذیرایی می کند، بنابراین می توانیم با اجرای تورهای ترکیبی یا ساخت اقامت گاههای مناسب در این مسیر شهرهای استان کرمانشاه را هم مملو از گردشگران داخلی و خارجی کنیم نه اینکه باسوء مدیریت یا انتشار اخبارمتعدد مبنی بر باز یا بسته بودن این مرز، زمینه ساز بیکاری جوانان این استان شویم.

در همین حال خسرو منصوبی رئیس اتحادیه هتلداران کرمانشاه نیز درباره معضل بیکاری در شهرستان های سرپل ذهاب و جوانرود اظهار نظر می کند و می گوید: مشخص نبودن تکلیف مرز خسروی «جوانرود» را دومین شهر بیکار کشور کرده است.

وی درباره پتانسیل های موجود گردشگری در منطقه می افزاید: آب و هوای «جوانرود» معتدل کوهستانی است و از مناطق خوش آب و هوای استان کرمانشاه به شمار می‌رود. شهر جوانرود در درون یک دره واقع شده‌ و کوهستانی است به طوری که کوه شاهو به صورت دیواره‌ای در حدود 4 کیلومتری شمال آن قرار گرفته‌است. از مناطق تفریحی این شهرستان می‌توان زیبا پارک هلانیه، پارک ورودی شهر، منطقه تفریحی سفیدبرگ، باغهای سرود و صفی‌آباد و چشمه‌نزار را نام برد، اما با وجود همه این جاذبه ها هنوز حضور گردشگران در منطقه قابل ملاحظه نیست و شاهد رشد بیکاری در منطقه هستیم.

این فعال عرصه گردشگری می افزاید علی رغم وجود اینهمه امکانات طبیعی و تاریخی در منطقه برای جذب گردشگران داخلی و خارجی هیچ مرکز اقامتی یا تفریحی در این شهر وجود ندارد و هم اکنون تنها بخشی که می‌توان از آن به عنوان جاذبه گردشگری نام برد بازارچه کوچکی است که در نزدیکی مرز به خرید و فروش کالا اشتغال دارد.

 منصوبی یکی از دلایل اصلی عدم توجه سرمایه گذاران جهت ساخت مراکز اقامتی و تفریحی را پس از ناتوانی مدیران برای  جذب سرمایه در این زمینه را نزدیک بودن این شهر به کرمانشاه و عدم توجیه اقتصادی برای ساخت مرکز اقامتی یا هتل در آن عنوان می کند.

وی سوء مدیریت مسئولان گردشگری و البته دیگر مدیران را در ناتوانی جذب سرمایه جهت ساخت مراکز اقامتی اینگونه توصیف می کند و ادامه می دهد: هم اکنون با توجه به سیاست های غلط مسئولان بیشتر گردشگران تنها برای خرید و دیدن بازارچه مرزی به این شهر سفر می‌کنند و از آنجایی که با کرمانشاه فاصله زیادی ندارد، آنها ترجیح می‌دهند که محل اقامتشان در کرمانشاه باشد. حال آنکه می توان با تدابیری بسیار دقیق مثل ساخت مراکز تفریحی در کنار مراکز خرید مدت اقامت گردشگران را در منطقه از چند ساعت، حداقل به 24 ساعت افزایش داد تا ساخت مراکز اقامتی و تفریحی هم در منطقه یاد شده توجیه اقتصادی داشته باشد.

بسیاری از کارشناسان گردشگری درباره استعداد سرمایه گذاری در زمینه گردشگری منطقه می گوید: همه می دانیم بسیاری از مردم هم اکنون از اذحام یا هیاهوی شهری فراری هستند و با به دست آوردن کوچکترین فرصتی برای بازیابی آرامش دل به طبیعت می زنند این استان با امکانات بسیار زیاد طبیعی می تواند بهترین اقامت گاههای طبیعی را در قالب SPA برای آرامش مسافران در دل خود داشته باشد، وی از ساخت مراکز اقامتی در قالب توریسم درمانی در سوئیس اشاره می کند که شرایط کاملا مشابهی با منطقه یاد شده دارند، آرامش کوهستان ، رودخانه ، چشمه ساران و سرسبزی بهترین پتانسیل سرمایه گذاری در ساخت مراکز اقامتی اینچنینی در سرپل ذهاب و البته جوانرود است که متاسفانه از دید مسئولان و دست اندکاران گردشگری ایران پنهان مانده است.

منصوبی به عنوان  فعال عرصه گردشگری نیز می گوید: البته شهر «سرپل ذهاب» هم یکی دیگر از شهرهای استان  نیز با وجود آنکه بر سر راه بین‌المللی تهران بغداد موسوم به جاده کربلا قرار دارد و می‌تواند به واسطه حضور زائران عتبات عالیات رونق چشمگیر داشته باشد و با بیکاری 30.4 درصد ی خود خداحافظی کند.

وی با اشاره به آنکه ساخت هتل یا مراکز تفریحی گردشگری و خدماتی در این شهر نیز توجیه اقتصادی ندارد می افزاید: با وجود آنکه سر پل ذهاب می‌تواند به واسطه قرار گرفتن بر سر راه زائران عتبات عالیات رونق مضاعفی داشته باشد اما از آنجایی که وضعیت باز یا بسته بودن مرزها مشخص نیست،‌ تعداد زائران با کاهش روبه‌روست. از این رو مشخص نبودن تکلیف مرزهای عراق سبب فراموش شدن چنین جاذبه‌ای شده‌است.  این درحالی است که می‌توان با فعال و معرفی کردن جاذبه‌های این شهرها،‌ گردشگری را توسعه داد و به واسطه آن اشتغالزایی کرد.

به هر حال این فعال عرصه گردشگری و دیگر کارشناسان گردشگری بخصوص در منطقه یاد شده امیدوارند که با تغییر دولت و البته مدیریت سازمان میراث فرهنگی وگردشگری توجه ویژه ای به جاذبه های بسیار بالای منطقه شده و آینده شغلی و در آمدی جوانان این مرز و بوم را فقط در گرو باز یا بسته بودن مرز خسروی نبینیم چون این منطقه با توجه به تمام امکانات و جاذبه های طبیعی و باستانی اشت ، خود می تواند به عنوان دروازه ای برای  گردشگری دیگر مناطق ایران باشد.

در کنفرانس ایفلا سنگاپور مطرح شد

کتابخانه مجلس ایران فراتر از یک کتابخانه پارلمانی است

بیست و نهمین کنفرانس بین المللی کتابخانه و خدمات پژوهشی پارلمانها(ایفلا) درسنگاپور برگزار شد.

نویسنده: عماد عزتی

به گزارش خبرنگار کسب و کار، این کنفرانس  با موضوع «قانون گذاری بهتر ؛ نقش منحصر بفرمد کتابخانه پارلمان و خدمات پژوهشی) توسط بخش مرتبط با کتابخانه های پارلمانی ایفلا در سنگاپور از تاریخ 24 لغایت 25 مرداد 1392 در کتابخانه لی کا شینگ واقع در دانشگاه مدیریت سنگاپور با حضور رؤسا و نمایندگان کتابخانه های پارلمانی برگزار شد. از جمهوری اسلامی ایران دکتر محمد رجبی رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی و دکتر علی اکبر ضیائی رایزن فرهنگی کشورمان در مالزی حضور داشتند.

در این کنفرانس مسئولان و دست اندرکاران کتابخانه های مجالس کشورهای حاضر به ارایه اطلاعات و توانایی های کتابخانه پارلمان کشورشان پرداختند و از شرایط همکاری های آینده سخن گفتند ، که دکتر محمد رجبی رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران نیز از توانمندی های کتابخانه تحت امرش سخن گفت.

پس از ارایه آمار و اطلاعات درباره توانمندی ها و آثار موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران بسیاری از حاضران در جلسه معتقد بودند که امکانات موجود در کتابخانه مجلس کشورمان فراتر از یک کتابخانه پارلمانی است و می توان آن را جزو مهمترین کتابخانه های عمومی کشور نیز بشمار آورد.

براساس اظهار نظر فعالان حاضر در این کنفرانس بسیاری از کتابخانه های مجالس صرفاً برای ارائه خدمات به نمایندگان مجلس تأسیس شده اند و به همین علت به صورت یک بخش کوچک از بخشهای مختلف مجلس بشمار می آیند. مشکل عمده بسیاری از کتابخانه های مجالس در سالهای اخیر کمبود بودجه و امکانات مالی ابراز می گردید و به همین علت تنها تعداد انگشت شماری از آنها همانند کتابخانه مجلس شورای اسلامی کشورمان دارای بخشهای تخصصی گوناگون و تعداد کتاب و نشریه تخصصی انگلیسی بودند.

در این جلسه که با حضور نمایندگان کتابخانه های چک، یونان، انگلستان، هلند، کره جنوبی، کانادا و کتابخانه گنگره برگزار شد . دکتر رجبی از تاریخچه تأسیس کتابخانه و خدمات عمومی و اختصاصی آن و وظایف هر بخش و خدمات پزوهشی و اطلاع رسانی کتابخانه و نیز قراردادهای همکاری با دیگر کتابخانه های جهان سخن گفت.

 وی با برشمردن تعداد کتابها، نشریات، کتب خطی و نادر در کتابخانه مجلس شورای اسلامی گفت که بخش دیجیتالی کردن کتابهای نادر و خطی توانسته است بسیاری از منابع ارزشمند از سرمایه ها و ذخائر اسلامی و فرهنگی را از طریق شبکه اینترنت در اختیار پژوهشگران جهان قرار دهد.

رجبی اعلام آمادگی کتابخانه مجلس را برای همکاری با کتابخانه های مجالس دیگر کشورها اعلام کرد و هر یک از حاضران در جلسه ضمن ابراز خوشنودی از پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه کتابخانه و خدمات علمی و پژوهشی به مردم اذعان نمودند که بسیاری از کتابخانه های مجالس دنیا فاقد چنین امکاناتی هستند و نقش کتابخانه مجلس شورای اسلامی در اطلاع رسانی و ارائه خدمات پژوهشی و فرهنگی را بسیار مهم ارزیابی نمودند.

همکاری کتابخانه مجلس یونان و ایران

رئیس کتابخانه مجلس یونان که جزو مدعوین این کنفرانس بود با توجه به توانمندی های کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران  گفت : کتابخانه وی دارای 800 نسخه خطی است که متأسفانه راهی برای شناسائی بسیاری از آنها در اختیار ندارند  و در صورت امکان علاقمند است در این زمینه با ایران همکاری داشته باشد.

از این رو،  دکتر علی اکبر ضیائی ضمن برشمردن ذخائر فرهنگی و اسلامی ایران در یونان راهنمائیهای لازم را جهت شناسائی آن نسخ اعلام نمود.

 ضیائی گفت که در صورت امضای تفاهم نامه با کتابخانه های کشورمان می تواند از خدمات آنان برای آموزش کادر کتابخانه مجلس یونان نیز بهره بگیرد. وی گفت که در جمهوری اسلامی ایران تعداد زیادی از متخصصان در این زمینه می توانند کتابخانه مجلس یونان را یاری کنند و زمینه همکاری آن کتابخانه با کتابخانه های جمهوری اسلامی ایران برای تبادل تجربیات و استفاده از امکانات جمهوری اسلامی ایران برای شناسائی نسخ خطی، ترمیم آنها، تبادل میکروفیلم و تصاویر دیجیتالی وجود دارد. دکتر ضیائی در ادامه گفت که نسخ خطی فارسی موجود در کتابخانه مجلس یونان زمینه خوبی برای تبادل با اثار موجود از فلاسفه یونان در ایران می باشد.

در پایان نیز رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی دکتر محمد رجبی تعداد زیادی از نشریه کتابخانه مجلس را با موضوع تاریخ دموکراسی پارلمانی در ایران به زبان انگلیسی در میان حاضران در جلسه توزیع نمود که با استقبال حاضران در جلسه روبرو شد. بسیاری از کتابخانه های مجالس دنیا فاقد نشریه تخصصی در حوزه کتابداری مجالس می باشند و برای نخستین بار بود که با چنین نشریه ای با حوزه تخصصی کتابخانه مجالس از جمهوری اسلامی ایران روبرو می شدند. این کنفرانس در روز دوم جمعه 25 مرداد ساعت 17 به کار خود پایان داد.

در مراسم اختتامیه اعلام شد که جلسه بعدی کتابخانه های مجالس در پاریس در سال 2014 برگزار خواهد شد.

408 میلیارد دلار کسب درآمد از گردشگری

اگرچه چین به عنوان صادر کننده عمده گردشگر به جهان شناخته شده است اما درآمد گردشگری چین در روند رو به توسعه خود طی سالهای اخیر با 14 درصد رشد سالانه ، در سال گذشته به مرز408 میلیارد دلار رسید.

 

به گزارش چاینا دیلی به نقل از مدیر گردشگری این کشور ، گردشگری داخلی این کشور در سال گذشته با 15 درصد رشد سالانه به 2.9 میلیون سفر رسید که 10 درصد بیشتر از سال 2011 بود. "شائوکوای وی" مدیر توریسم ملی چین یادآور شد که حدود 80 میلیون گردشگر چینی نیز سال 2012 به خارج از کشور سفر کردند که برابر با 15 درصد رشد سالانه است.

 

این تعداد گردشگر چینی همان گروه گردشگرانی هستند که سبب رونق گردشگری در دیگر کشورهای جهان و از محرکهای قدرتمند توریسم در مقاصد گردشگری مختلف جهان شناخته شدهاند. با این حال در مقایسه با رشد تعداد گردشگران چینی، تعداد گردشگران خارجی که به چین سفر کردهاند در حدود 133 میلیون گردشگر  براورد شده که  1.5 درصد نسبت به سال گذشته کمتر بوده است.

 

همچنین  57.4 میلیون گردشگر خارجی دراین کشور، حداقل برای یک شب در این کشور اقامت کردهاند که نسبت به سال 2011 رشدی نداشته است. میزان درآمد چین از محل گردشگر داخلی حدود 48.5 میلیون دلار  بود که تقریبا برابر با همان میزان سال گذشته بوده است.

 

وزارت گردشگری چین کسب بیش از 85 تریلیون یوان را در سال 2013 هدف قرار داده که برابر با 11 درصد بیشتر ازدرآمد این کشور درسال گذشته است. چین سومین مقصد گردشگری جهان و نیز سومین کشوری است که بیشترین تعداد گردشگر را به کشورهای دیگر جهان می‌فرستد.

 

اولامباتور؛ تهران بدون توقف

کشور مغولستان بازار هدفی بکر برای گردشگری ایران

هرچند قرنها پیشن شنیدن نام قوم مغول لرزه بر اندام مردم و همسایه های مغولستان از جمله ایران می انداخت و با شنیدن این نام آنها به دنبال راهکارهایی برای مقابله با ورود ارتش مغول می گشتند ، اما اینبار ، پس از سالها ایرانیان با شنیدن نام این کشور و بخصوص بلندپایه ترین مقام سیاسی آن یعنی رئیس جمهور مغولستان با امید به آینده، اخبار مربوط به ا ین کشور را دنبال و بدون نگرانی آنها را به خانه خود دعوت می کنند.

همگی اخبار بسیاری درباره برگزاری شانزدهمین اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد را در تهران شنیده و یا خوانده ایم ، اما یکی از این خبرها که شاید زیاد هم مهم جلوه نکرده بود و توجه گروهی اندک را به خود بیش از دیگران جلب کرد ، موضوع حضور رئیس جمهور مغولستان در تهران طی برگزاری این نشست، بود. این گروه که بسیاری از آنها گردشگری بودند با توجه به بکر بودن بازار هدف مغولستان رشد گردشگری در این کشور با ریزبینی بسیار خاصی اخبار مربوط به این سرزمین را هنگام سفر رئیس جمهور مغولستان به ایران دنبال و تلاش کردند با اطلاع از هرگونه تغییر و تحول در روابط دیپلماتیک بین دو کشور از فرصت های ایجاد شده بهترین استفاده در جهت گسترش تبادل گردشگر بین ایران و مغولستان استفاده کنند.

از دید این گروه یا همان فعالان عرصه گردشگری، شاید سالها بود هیچ خبری از مغولستان که ارتشش روزگاری بر ایران تاخت به گوش نرسیده بود، ولی در حاشیه این نشست و سفرهای هیات مغول به دو شهر باستانی و تاریخی ایران  و بازدید آنها از دو یادگار باستانی دوران مغولها یعنی حکومت چنگیزخان بر ایران باعث شد تا دوباره اخبار زیادی از این کشور در ایران منتشر شود. اما اینبار نه اخباری ناگوار درباره کشورگشایی گذشته این قوم، بلکه اخباری امیدوار کننده و روشنگر برای آینده اقتصاد گردشگری بین دو کشور .

 گرچه سالها پیش حضور مغولها در ایران باعث ویرانی و خونریزی های ناگوار شد ، اما این قوم ساخت و سازهایی هم در گوشه و کنار ایران انجام دادند. که هرگز فکر نمی کردند روزگاری برای دیدن آنها مجبور شوند هزینه کنند. رئیس جمهور مغولستان در حاشیه اجلاس جنبش سران عدم تعهد از گسترش ارتباط بین دو کشور در عصر حاضر خبرداد به صورتی که این مقام عالی رتبه خبری امیدوارکننده درباره افتتاح سفارتخانه در دو کشور را نوید داد و تاکید کرد این موضوع را بادقت و سواسی هرچه بیشتر پیگیری خواهد کرد.

هرچند چنگیزخان در قرون گذشته با حمله به ایران زمین، غنایم بسیار زیادی از ایران به کشورش برد ولی تساخیاگین البگ دورج به عنوان رئیس جمهور کنونی مغولستان امسال تخته فرشی از ایران را خرید و به عنوان نماد فرهنگی ایران با خود به مغولستان برد  تا با این کار مردم کشورش بیش از پیش با فرهنگ غنی و باستانی ایران آشنا شوند . وی عقیده دارد با توجه به علاقه مردم کشورش به تاریخ ایران با این کار گسترش روابط دیپلماتیک بین دو کشور را پایه گذاری کرده است.

این مقام عالی رتبه کشور مغولستان از دو اثر باستانی ایران در شهرهای اصفهان و زنجان که از دوران جنگیزخان برجای مانده بود بازدید کرد و در حین این بازدیدها عنوان کرد که به زودی با فرزندانش به ایران سفر خواهد کرد.  حالا که این اخبار بسیار دلنشین از ارتباط دوباره بین دو کشور به گوش میرسد  کلیدی ترین نکته پنهان یا نهفته در این میان گسترش روابط گردشگری به واسطه گسترش روابط سیاسی کشورها مذکور است. گسترشی که می تواند رونق مناسبی برای صنعت گردشگری ایران را به ارمغان آورد.

تورهای ترکیبی رمز موفقیت

مغولستان که در گذشته شاید زیاد در عرصه گردشگری توفیق نداشته تنها توانسته در سال 2011 میلادی حدود 430 هزار نفر گردشگر را پذیرایی کند و رتبه 101 را در میان کشورهای گردشگرپذیر به خود اختصاص دهد اما ارتقاء چهار پله ای رتبه گردشگری مغولستان از سال 2009 تا 2011 میلادی یعنی از یکصد و پنج به رتبه یکصدو یک بین 139 کشور حاکی از برنامه ریزی دقیق و موثر این کشور برای ارتقاء صنعت درآمدزای گردشگری کشور است، برنامه ای که سال 2012 میلادی 470 هزار گردشگر را به مغولستان فراخواند و قرار است تا سال 2020 میلادی یک میلیون گردشگر را به این سرزمین ناشناخته بکشاند. 

پس حالا که هم ایران و هم کشور مغولستان درصدد بسط و گسترش صنعت گردشگری داخل مرزهایشان هستند و فرصتی استثنایی طی برگزاری اجلاس سران جنبش عدم تعهد به دست آمده ، باید مسئولان وزارت امور خارجه ایران با توجه به سیاست های خارجی جمهوری اسلامی ایران و در راستای تحقق شعارهای انتخاباتی رئیس دولت یازدهم  مبنی بر گسترش صنعت گردشگری در ایران،  می توان با تحکیم روابط سیاسی دو کشور به این آرزوی دیرین یعنی رشد صنعت گردشگری جامه عمل پوشانند.

اما هرگز نباید فراموش کرد که  پس از برقراری ارتباط سیاسی بین دو کشور یاد شده این مسئولان گردشگری ایران هستند که باید از موقعیت بکر و فرصت مناسب جذب گردشگر از مغولستان و همچنین سرمایه گذاری در صنعت گردشگری بین دو کشور  استفاده کنند، نه اینکه صرفا تجار ایرانی اقدام واردات کالاهایی مصرفی چون گوشت و محصولات دامی از این کشور به ایران کنند .

استفاده از جاذبه اشتراکات فرهنگی بین ایرانیان و مغولها می تواند بهترین جذابیت برای اتباع دو کشور باشد تا سیل روانی از سرمایه را بین دو کشور جاری نماید بصورتی که با مدیریت دست اندرکاران گردشگری و اتکاء به پتانسیل و جاذبه های تاریخی و کهن کشورمان می توان سمت و سوی این سرمایه را از سرزمین بکر و حاصلخیز مغولستان به ایران سوق داد، اما نباید صرفا به این پتانسیل ها تکیه کرد بلکه با توجه به توانمندی صنعت گردشگری ایران که از آزمون میزبانی این اجلاس سربلند خارج شده شرایط برقراری ارتباط بین آژانس های گردشگری دو کشور را فراهم کرد.

به عقیده بسیاری از کارشناسان گردشگری با توجه به جمعیت کم این کشور و البته اقتصاد آن بهترین راهکار برای شروع تبادل گردشگر به دو کشور استفاده از این بازار بکر در صنعت گردشگری برگزاری تورهای ترکیبی بین ایران و مغولستان با تکیه بر جاذبه شهرهایی چون اصفهان و همدان برای مغولهاست تا علاوه بر ورود گردشگران مغول به ایران شاهد حضور گردشگران دیگر کشورها که در مغولستان مشغول سفر بوده اند نیز باشیم.

به هر حال رئیس جمهور مغولستان قبل از ترک کشورمان به خبرنگاران گفت که با تمام فرزندانش برای بازدید از آثار تاریخی ایران خواهد آمد که همین موضوع می تواند به نقطه عطفی برای تبادل گردشگر بین دو کشور باشد . پس بجاست که دست اندرکاران و مسئولان صنعت گردشگری ایران از این فرصت بسیار استثنایی استفاده کنند و اینبار خود مغولها را به ایران دعوت کنند .

نویسنده : عماد عزتی

برای چرتی 15 دقیقه چقدر پول می دهید؟

سوئیت های یک دقیقه ای کسب و کار جدید در سالن ترانزیت فرودگاهها

اگر زیاد سفر می کنید و از پرواز طولانی خود خسته شده اید و باید چند ساعت دیگر منتظر پرواز بعدی بمانید در فرودگاه ترانزیت به دنبال سوئیت های یک دقیقه باشید.

بسیاری از ما وقتی با هواپیما به کشورهای دور یا نزدیک سفر می کنیم هنگام خروج از فرودگاه یا تعویض هواپیما (ترانزیت) تعدادی مسافر که روی صندلی های سالن فرودگاه یا روی زمین خوابیده اند را دیده ایم؛  این صحنه بیشتر در فرودگاههای معروف و شلوغ دنیا مثل آتلانتا ، نیویورک، امارات ، اینچون (کره جنوبی)، ناریتا (ژاپن) ، سیدنی، آتاتورک (ترکیه) ، هیترو (لندن) و سنگاپور دیده می شود که از خستگی مسافران هنگام پروازهای طولانی حکایت دارد یا اینکه انتظار بیش از حد برای رسیدن زمان سوار شدن به هواپیما برایشان غیر قابل تحمل شده است .

 اما با ابتکاری جالب و البته سودآور برای طراح آن، این صحنه ها کم کم در حال از بین رفتن است. ایده ای به نام مینی سوئیت یا سوئیت های یک دقیقه ای توانسته  مشکل مسافران خسته ترانزیت که مجبور هستند ساعت ها منتظر رسیدن زمان پروازشان در محوطه فرودگاه بمانند را برطرف کند.

سوئیت های اختصاصی کوچکی که به سوئیت های چند دقیقه ای معروف هستند (mini-suites, Minute Suites) در گوشه ای از سالن ترانزیت یا سالن فرودگاهها خواب راحتی را به مسافرانی که منتظر مسافر گیری هواپیمایشان  روی صندلی نشسته یا خوابیده اند هدیه می دهد. چرتی کوتاه یا دیدن سریال مورد علاقه یا نوشتن گزارش کار از جمله کارهایی است که می توانید در کمال آرامش و به دور از شلوغی و هیاهوی سالن ترانزیت در این مکان انجام دهید به یاد داشته باشید که وقتی مشغول استراحت داخل سوئیت یک دقیقه خودتان هستید هرگز ماموران امنیتی فرودگاه وقتی خواب هستید مزاحم شما نخواهند شد.

طرح این سوئیت ها از هاستل ها یا کپسول هتل های ژاپی گرفته شده است. فضایی محدود به یک کاناپه (مبل تخت خوابشو) ، میزکار و صندلی ، تلویزیون و البته اینترنت که مجموعا سوئیت یک دقیقه شما را تشکیل می دهد . این نوع سوئیت های چند دقیقه، هم اکنون در فرودگاه فیلادلفیا ، آتلانتا ، دالاس و شیکاگو مشغول سرویس دهی به متقاضیان هستند.

طبق آخرین تحقیقات از گردشگران یا متقاضیان این سوئیت ها مشخص شد که بسیاری از مسافران ترانزیت فرودگاههای شلوغ حداقل یک ساعت در فرودگاه ترانزیت منتظر فرارسیدن زمان سوار شدن هواپیمای خود هستند و طی این مدت به دنبال یافتن مکانی برای استراحت و دراز کشیدن یا انجام کارهای اداری خود هستند که این سوئیت ها می تواند بهترین گزینه برای اقامت چند دقیقه آنها باشد.

این تحقیقات نشان داده اگرچه اکثر فرودگاههای معروف و اینچنینی دارای هتل هستند و امکانات اقامتی خوبی هم برای مهمانان خود فراهم کرده اند اما هزینه اقامت حدود دویست دلاری (یک روزه) در این هتل ها و البته مشکلات خروج برخی مسافران از سالن ترانزیت مانع از مراجعه مسافران ترانزیت به این هتل ها  است.

دنیل سالمون مدیر و طراح سوئیت هتل ها در کانادا می گوید این تحقیقات نشان داد که هزینه بسیار کم اقامت چند دقیقه ای مسافران در سوئیت های ما باعث شد تا در اولین سال شروع به کارمان یعنی سال 2009 میلادی تنها با طراحی 5 سوئیت در  فرودگاه آتلانتا حدود چهل هزار مسافر را پذیرایی کنیم.

مدیر این پروژه در فرودگاه آتالانتا می گوید 60 درصد از مراجعه کنندگان ما دلیل اصلی استفاده از این سوئیت های را چرتی کوتاه و تعویض لباس عنوان کرده اند و مابقی برای نوشتن گزارش کاری یا دیدن سریال مورد علاقه خود از خدمات ما استفاده کرده اند .

سالمون در باره نوع سازه سوئیت های چند دقیقه خود می گوید: سوئیت های ما معمولا در گوشه خروجی سالن با استفاده از تکنولوژی های جدید پارتیشن بندی یعنی حداقل فضا با حداکثر کارایی ساخته می شود و هزینه اقامت یک ساعت اول در این سوئیت ها 32 دلار تعیین است  و برای هر یک ربع اضافه اقامت نیز مبلغ 8 دلار از مهمانان خود دریافت می کنیم.

 البته تخفیفات قابل ملاحظه ای هم پس از 4 ساعت برای مهمانان خود در نظر گرفته ایم چون طبق تحقیقات به دلیل نداشتن سیستم بهداشتی در این سوئیت ها وقتی مسافران از سوئیت خود برای استفاده از سیستم بهداشتی سالن فرودگاه خارج می شوند دیگر به اتاق خود باز نمی گردند و قبل از خروج تسویه حساب می کنند. بنابراین با این تخفیفات می توانیم دوباره از آنها در سوئیت های خود پذیرایی کنیم و در مقابل درآمد نیز داشته باشیم.

سالمون می گوید شرکت من برای کاهش هزینه های پرسنلی شرکت سعی کرده کلیه خدمات خود را از طریق دانشجویان هتلداری یا دانش آموزان دوره دبیرستان ارایه دهد چون این افراد علاوه بر اینکه طبق قانون اجازه کارکردن به صورت پاره وقت را دارند،  با دستمزدهای پایین حاضر به کار می شوند.

این طرح هم اکنون در برخی از فرودگاههای اروپایی و آسیایی نیز اجرا شده که امیدوارم همانند طرح های آمریکایی ما موفق و سودآور باشند. مدیر این پروژه می گوید من خودم به عنوان یکی از مشتریان بالقوه این طرح هستم چون با توجه به کارم مجبورم هر سال میلیون ها مایل مسافرت هوایی داشته باشم و برای رسیدن به فرودگاه و استراحت در یکی از این سوئیت ها لحظه شماری می کنم.

او می گوید با توجه به توسعه و رشد صنعت هوانوردی و البته رشد صنعت گردشگری در گوشه و کنار جهان هر سال شاهد جابجایی مسافران زیادی بین کشورها و فرودگاههای جهان هستیم که بسیاری از آنها مجبورهستند برای رسیدن به مقصد خود حداقل یک ساعت در فرودگاه ترانزیت اقامت داشته باشند پس این اتفاق می تواند بهترین پتانسیل برای رشد و توسعه حرفه ما در صنعت هتلداری باشد.

سالمون طرح خود را برای آینده شرکت و سوئیت های خود اینگونه تشریح می کند که ایده آل کاری من این است که در همه فرودگاههای بین المللی جهان سوئیت داشته باشم تا بتوانم شرایط استراحت مسافران خسته را در سوئیت های راحت و امن خودم فراهم کنم و در مقابل درآمد کسب کنم.

وی به مسافرانی که همین هفته برای سفر خود برنامه ریزی کرده اند توصیه ای نیز دارد و می گوید: چون تعداد سوئیت های ما در فرودگاهها محدود است از هم اکنون و قبل از پرواز جای خود را در یکی از سوئیت های ما اینترنتی رزرو کنید تا وقتی در فرودگاه ترانزیت هستید مجبور به استراحت روی صندلی های ناراحت سالن ترانزیت نباشید .

 

http://minutesuites.com/locations/hartsfield-jackson/

http://minutesuites.com/locations/philadelphia-international/

کارشناسان: هتلداری ایران تا اطلاع ثانونی تعطیل است

نگاهی به معضلات و مشکلات صنعت هتلداری ایران

صنعت گردشگری بین المللی نزدیک به نیم قرن است که فکر بسیاری از فعالان این عرصه بخصوص دولت ها را به عنوان صنعتی پرسود  رو به رشد به خود جلب کرده است. درآمد بسیار مناسب حتی در دوران رکود اقتصادی، رشد و توسعه سریع از عواملی بوده که آن را به صادرات نامرئی در دنیای تجارت مشهور کرد تا بیشتر مورد توجه قرار گیرد .

اگرچه از ابتدای پیدایش آن در دهکده جهانی، بخش خصوصی به عنوان اصلی ترین متولی گردشگری در رشد و توسعه صادرات نامرئی نقش آفرینی کرد و دولتی ها فقط سیاست کلان را در این زمینه پایه ریزی کردند؛ اما متاسفانه با پایان یافتن کار دولت دهم و روی کار آمدن دولت یازدهم تازه بحث خصوصی کردن گردشگری در ایران به عنوان یکی از کشورهای پرجاذبه گردشگری جهان بطور جدی مطرح شد و اما و اگرهای بسیاری را به میان آورد.

با مطرح شدن این موضوع بسیاری از فعالان عرصه گردشگری در شاخه های مختلف تفریحی، اقامتی و آژانس های مسافرتی اظهار نظر کردند و راهکارهایی در این زمینه ارایه دادند. اما  صنعت هتلداری ایران به عنوان یکی از اصلی ترین صنف های درگیر گردشگری به دلیل مشکلات فراوانی هنوز نتوانسته به عنوان بخشی کاملا خصوصی روی پای خود بایستد و مطابق استانداردهای جهانی گام بردارد. به همین دلیل کسب و کار اینبار سعی کرده تا علاوه بر حمایت خصوصی سازی در صادرات نامرئی از چالش های پیش روی هتلداری ایران که ریشه چندین ساله دارد بگوید.

به عقیده برخی از فعالان این عرصه مشکل بخش گردشگری ایران بخصوص در بخش اقامتی معضلی نیست که مربوط به یکی دوسال اخیر باشد بلکه یک بیماری مزمن است که طی سه دهه گذشته کالبد گردشگری کشورمان را فاسد کرده است. در بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر تئوریسن ها در این زمینه منابع درآمدزایی گردشگری را در بخش های ویژه و امکانات خاص و انحصاری کشورها جستجو می کنند و امکان استفاده علاقمندان را در آن موارد بخصوص فراهم می کنند.

به عنوان مثال دریا، صحرا، کوه ، آسمان پرستاره ، آثار باستانی ، تنوع آب و هوایی، طبیعت یا هزاران هزار مورد که برای گردشگران جذاب است را با بهترین روش های ممکن و البته با هزینه کم به دنیای گردشگری معرفی و نظر علاقمندان را به آن جلب می کنند، در حالی که کشور ما با برخورداری از وسعت و شرایط متنوع اقلیمی و فرهنگی منحصر بفرد منطقه به علت عدم توجه و برنامه ریزی در گردشگری عملا به صورت یک پدیده ناشناس در این صنعت باقی مانده است و کشورهای همسایه با اندک امکانات فرسنگ ها از ایران فاصله گرفته اند.

کارشناسان می گویند در مورد مراکز اقامتی و هتل ها عواملی متعددی باعث ضعف هتلداری ایران مطرح است و می توان اینگونه از آنها یاد کرد و گفت : پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در سه مرحله صدمات جبران ناپذیری به بدنه هتلداری ایران وارد شد که آثار آن هم اکنون گریبان گردشگری کشورمان را گرفته است . ابتدای پیروزی انقلاب برخی افکار و تندروی ها باعث شد تا هتل ها به عنوان اماکنی اشرافی و طاغوتی معرفی شوند و بطور کامل فراموش شده و مورد بی توجهی کامل قرار گیرند ، پس از آن در دوران جنگ تحمیلی نیز به دلیل مشکلات اقتصادی و تحریم ها هتلداری ایران و زیر ساخت هایش ضعیف تر شد و بطور کلی به حاشیه رانده شد . اما ضربه نهایی در دهه هفتاد با مدیریت های سلیقه ای مسئولان به صنعت هتلداری ایران زده شد و هتل ها را به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه گردشگری کاملا از رونق انداخت و از نظرها حذف کرد.

توسعه ای که هتلداری را ورشکست کرد

به عقیده بسیاری از فعالان عرصه هتلداری اگرچه در اوایل دهه هفتاد شمسی بسیاری از مسئولان از توجه ویژه به صنعت گردشگری سخن گفتند و برنامه های گوناگونی ارایه دادند اما همین تنوع برنامه های نامناسب با شرایط واقعی این صنعت ، در کشورمان باعث شد تا مشکلات در شاخه های مختلف گردشگری از جمله بخش اقامتی بیشتر خودنمایی کند و مدیریت سلیقه ای متولیان امر، هتلداری ایران را به سمت شرایط کنونی سوق داده و در نهایت فلج کرد.

شاید یکی از دلایلی که در بیشتر مواقع برنامه های  مدیران در حوزه گردشگری نتیجه درستی نمی دهد این است که ابراز نظرات شخصی و غیر کارشناسی در این زمینه صورت می گیرد و هیچ وقت از تجربه یا ایده های بخش خصوصی در تصمیم گیری های کلان استفاده نشده است.

در این زمینه می توان به صدور متعدد پروانه ساخت و بهره برداری هتل ها در مناطق مختلف کشور مثل مشهد مقدس یا کیش و قشم اشاره کرد ، محمدقانعی یکی از فعالان عرصه هتلداری در مشهد مقدس می گوید: در این دوره سازمان های متولی گردشگری در ایران بدون هیچ آمارگیری یا مطالعه در شهر زیارتی مشهد فقط با شعار رشد و توسعه صنعت گردشگری اقدام به صدور مجوز فعالیت هتل، هتل آپارتمان ، مهمانسرا و ... کردند که این موضوع بسیاری از سرمایه ها را با رویای رونق اقتصاد گردشگری وارد هتلداری کرد و زمینه ساز حضور غیر حرفه ای ها در عرصه هتلداری مشهد شد .  طی این تصمیمات عجولانه به یکبار ظرفیت اقامتی مشهد یا بطور کلی در ایران چند برابر شد اما زیرساخت های مناسب در اختیار آنها نبود و ورود مسافر به منطقه متناسب با مراکز اقامتی موجود این شهرها نشد و پدیده شوم تورزدن میهمان از دیگر هتل ها به میان آمد که به عقیده این فعال عرصه هتلداری، تورزدن میهمان سمی مهلک برای هتلداری ایران شد.

نرم افزار یا سخت افزار مساله این است!

عبدالنبی طلوع کارشناس صنعت هتلداری می گوید : بطور کلی هتلداری در سراسر جهان به دو بخش تقسیم می شود که بخش اول سخت افزاری صنعت هتلداری شامل مباحثی چون طراحی هتل، مبلمان ، دکوراسیون هتل و مسائل از این قبلی است و بخش دوم نرم افزاری نیز مانند نیروی انسانی و نحوه تعامل با خدمات گیرنده را شامل می شود.

به عقیده وی ایران در بخش اول تقریبا همگام با جامعه جهانی حرکت کرده ولی در بخش دوم یعنی نرم افزاری یا مدیریت علی رغم حضور تعداد زیادی از فارغ التحصیلان رشته هتلداری در کنار کارشناسان مجرب، مدیریت سنتی هتلداری ایران دچار ضعف و ناتوانی عمده است.

از سوی دیگر فرید جواهری مدرس دانشگاه فردوسی مشهد نیز در باره ضعف هتلداری ایران می گوید: مشکلات نرم افزاری از مهمترین ضعف های هتلداری کشورمان است. به عقیده این کارشناس گردشگری ایران دارای بهترین امکانات و سخت افزار در این زمینه است که گاهی حتی از کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری همسایه خودش نیز جلوتر بوده اما مهمترین معضلی که هتلداری ایران را زمینگیر کرده است مشکل نرم افزاری یا همان مدیریتی است.

جواهری در ادامه می افزاید کار هتل نباید فقط فروختن صبحانه یا اتاق باشد بلکه هتلدار با استفاده از سیستم های نوین مدیریتی باید قیمت تمام شده خدماتش را کاهش دهد تا فعالت خود را اقتصادی کند .

این مدرس دانشگاه درباره معضل صنعت هتلداری ایران گفت: باید در جذب مسافر اقدام به نوآوریهایی کنیم تا شاهد رونق هتلداری و رشد روز افزون آن باشیم به عنوان مثال برگزاری برنامه هایی همچون کنسرت ها در سطح هتل ها می تواند در این زمینه بسیار مفید باشد .

اجرای غیراصولی خصوصی سازی

عبدالنبی طلوع یکی از مشکلات موجود در صنعت هتلداری را اجرای ناقص اصل 44 قانون اساسی و خصوصی سازی در این بخش می داند و می گوید: به نظر می رسد که در راستای واگذاری مراکز اقامتی دولتی به افراد از طریق رابطه صورت می گیرد و از بخش خصوصی واقعی استفاده نمی شود بنابراین اصل 44 در این صنعت یعنی هتلداری در حد یک شعار باقی مانده است و بخش خصوصی به طور کلی فراموش شده است.

طلوع در ادامه می گوید: در بخش دولتی هر روز شاهد تغییرات مدیریت هستیم و متاسفانه با تغییر مدیری کارهای قبلی بطور کلی فراموش شده و روشهای نوینی جایگزین می شود اما همه می دانیم که از همان ابتدای پیدایش صنعت گردشگری در ایران این بخش خصوصی بوده که همواره پا برجا بوده و به زندگی خود ادامه داده است بنابراین باید از بخش خصوصی که با کوله باری از تجربه و برنامه های مولد هنوز بدون تغییر باقی مانده است استفاده کنیم و این بخش را متولی هتلداری کشورمان قرار دهیم، حال آنکه بخش خصوصی در جلسات مدیریت سازمان ها یا ارگان های مربوطه کوچکترین حضوری ندارد ودرباره آینده خود نمی تواند تصمیم گیری کند بلکه مدیران دولتی تصمیم گیری می کنند و شرایط و مقررات جدید را بدون توجه به آینده شغلی بخش خصوصی به او دیکته می کنند.

این کارشناس در ادامه می افزاید ایران با حذف بروکراسی اداری می توان به این مشکل خاتمه دهد و زمینه ساز رشد و توسعه گردشگری و هتلداری خود شود. در این زمینه می توان کشور ترکیه را مثال زد : مسئولان دولتی این کشور وقتی قرار بر این شد که اقتصاد بر پایه توسعه گردشگری رونق بگیرد کلیه مراحل کار و صنایع وابسته به گردشگری را به بخش خصوصی واگذار کردند و نامه نگاری های اداری و مقررات را در جهت سود و توسعه آن تصویب کردند حال آنکه در ایران شهرداری، وزارت امور خارجه، سازمان میراث فرهنگی ، هواپیمایی، وزارت راه ، محیط زیست ، اتاق بازرگانی و از همه مهمتر اداره مالیات که در این زمینه درگیر هستند هرکدام برای خود برنامه دارند و جداگانه تصمیم گیری می کنند.

موازی کاری و عدم هماهنگی در هتلداری

طلوع به عنوان کارشناس صنعت هتلداری معتقد است که موازی کاری در صنعت هتلداری ایران معضل بزرگی است که گریبان این صنعت را در کشورمان گرفته است و می گوید: مشکل صنعت گردشگری و هتلداری ایران ناشی از آن است که سازمان ها مرتبط با این صنعت با یکدیگر هماهنگ نیستند و درست عمل نمی کنند.

اما این کارشناس هتلداری یکی از ظریف ترین معضلات هتلداری ایران را موازی کاری ارگان ها نه در بخش مدیریتی و دولتی بلکه در اماکن اقامتی می داند و می گوید: هم اکنون بسیاری از ارگان ها و ادارات دولتی مراکز اقامتی مخصوص به خود را در بهترین شهرهای گردشگرپذیر ایران ساخته اند و مشغول به ارایه خدمات به کارکنان خودشان هستند این موازی کاری در احداث مراکز اقامتی خصوصی و دولتی باعث شده تا بسیاری از اقامت گاههای خصوصی در این شهرها مثل مشهد، سواحل جنوبی و شمالی ایران نتوانند مسافر جذب کنند و کم کم روبه ورشکستگی حرکت کنند.

به عقیده وی احداث این گونه مراکز اشتباهی بزرگ از سوی دولت بوده که قطعا تعطیل شدن زائرسراها و مهمانسراهای دولتی در شهرهای گردشگر پذیر ایران می تواند به اشتغال مولد در صنعت هتلداری کشور کمک کند . طبق بررسی های علمی و کارشناسی شده ارگانهایی که این مراکز را در شهرهای مختلف ایران در اختیار دارند بخش اعظم بودجه خود را به نگهداری از آنها اختصاص داده اند حال آنکه اگر تنها یک سوم این بودجه را به عنوان کمک هزینه سفر در اختیار کارکنان خود قراردهند و آنها را راهی مراکز اقامتی خصوصی کنند شاهد رونق دو چندان در صنعت اقامتی و هتلداری ایران و از همه مهمتر اشتغالزایی خواهیم شد.

متولی هتلداری ایران کیست؟

بسیاری از فعالان عرصه اقامتی ایران از این موضوع گله مند هستند که واقعا متولی صنعت هتلداری ایران کیست و چه ارگانی باید به مشکلات و موارد این صنعت رسیدگی کند؟ این مورد یعنی مشخص نبودن متولی اصلی هتلداری ایران و اختلافات قوانین از قیمت گذاری نرخ هتل ها تا اختلاف قوانین امور بهداشتی ، امنیتی و تعزیراتی باعث شده تا هتلداری ایران به بی راهه برود هر روز ضعیف تر از قبل شود.

به گفته مرادی یکی از هتلداران تهرانی اگرچه طبق قانون سازمان میراث فرهنگی مسئول برنامه ریزی و نظارت بر مراکز اقامتی است اما بهداشت، نیروی انتظامی و حتی شهرداری ها نیز در این زمینه دخالت دارند و اعمال نفوذ می کنند. به عنوان مثال در بحث تعزیرات مطابق با قانون تعزیرات مرجع نرخگذاری و گرانفروشی صنوف مختلف است ولی در قانون توسعه گردشگری تشخیص این موضوع یعنی گرانفروشی هتل ها به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری واگذار شده است.

یا در مورد دیگری طبق همین قانون یعنی توسعه گردشگری ایران ، اگر یکی از مسافران در هتلی خودکشی کند پلیس باید با آژیر خاموش و لباس شخصی آنهم در ساعاتی که مسافران رفت و آمد کمتری دارند وارد مرکز اقامتی شده و موضوع را پیگیری کند تا سرمایه گذاری چند میلیاردی صاحب هتل به مخاطره نیافتد حال آنکه طبق قانون نظام صنفی یگان انتظامی 110 ایران می تواند با آژیر روشن و بدون توجه به مقررات توسعه گردشگری ایران به وظیفه خود عمل کند بی توجه به مشکلات بعدی آن یعنی ورشکستگی سرمایه گذار هتل.

مرادی می گوید: شما چطور می توانید با وجود اینهمه مشکلات تصور توسعه و رونق هتلداری ایران را داشته باشید و شاهد سرمایه گذاری داخلی یا خارجی در این صنعت باشید مگر اینکه کاملا دولت از بخش هتلداری دست بکشد و آن را به بخش خصوصی تحویل دهد.

عماد عزتی

 

دنیای مجازی رقیب سرسخت سمساری ها

علاقه همگی ما به زنده نگهداشتن خاطرات گذشته باعث شده تا علاوه بر سرزدن به موزه‌ها و دیدن آثار تاریخی گذشتگان قطعه یا وسیله‌ای هم که زیاد از دوران ما دور نیست را در منزل خود نگهداری کنیم. مجسمه‌های قدیمی و گاهی اسکناس یا حتی تمبر جزو وسایلی هستند که چندی اکثر ما را به خود مشغول کرده بودند، اما مدتی است که دوباره حتی سمارهای قدیمی؛ اتو ذغالی یا حتی آفتابه و لگن‌های قدیمی نیز دوباره به زندگی دیجیتالی ما راه یافتند.

گرچه بسیاری با فکر کردن به اجناس عتیقه یا موزه‌ها و ممنوعیت خرید و فروش آنها خواهند افتاد، اما بحث امروز ما اجناس باستانی یا کهن نیست؛ بلکه لوازمی است که امروز از یک قرن پیش بسادگی در سمساری‌های گوشه و کنار شهرمان یافت می‌شود، خصوصا اگر در شهرستان‌ها زندگی می‌کنیم.

اگر از لوازم دست دوم داخل این مغازه‌ها که از شیرمرغ تا جان آدمی‌زاد می‌فروشند، بگذریم لوازمی خاک گرفته و کهنه یا همان آنتیک که ارتباطی مستقیم با دوران گذشته همگی ما دارند خودنمایی می‌کنند و احساس خاصی به هریک از ما می‌دهند. پنکه قدیمی، سماورهای نفتی‌، رادیو لامپی یا حتی یخچال نفتی، دیگ مسی یا چراغ سه‌فتیله از جمله این لوازم هستند که مدتی زمان زیادی نیست که از زندگی پدر بزرگ‌ها و مادربزرگانمان حذف شده‌اند و به خاطره تبدیل شده‌اند. لوازمی که هم‌اکنون بازار بسیار خوبی به دست آورده و حتی بسیاری را به عنوان کلکسیونر جلب خود کرده‌اند.

چه کسی فروشنده است و کدام خریدار

شاید این بازار مکاره خیلی‌ها را به خود مشغول کرده و در مراکز خرید و فروش این‌گونه اجناس جای خریدار و فروشنده کاملا مشخص نیست، اما با نگاهی ساده می‌توان دقیقا پی به جایگاه هر طرف برد و آنها را از یکدیگر تمیز داد. برای یافتن جواب این پرسش کافی است که به یکی از مراکز خرید و فروش اجناس آنتیک مثل خیابان مازندران، حوالی میدان امام حسین یا خیابان چرچیل و خیابان منوچهری سری بزنید و با فروشندگان و یا حتی دستفروشان این اجناس کمی گپ بزنید.

گرچه هم‌اکنون بسیاری از بالانشین‌های تهرانی هم مراکز مختلفی از این فروشگاه‌ها را با شکل و شمایلی نوین به خود اختصاص داده‌اند، اما هنوز هم نوستالژی این اجناس باعث شده تا اکثر علاقه‌مندان به این اجناس سر از مراکز یادشده قدیمی تهران درآورند و دست به جیب شوند.

به هر حال حوالی میدان امام حسین موفق شدم با شریفی، صاحب یکی از مغازه‌های سمساری که اجناس قدیمی هم می‌فروخت، صحبت کنم. او که راه پدر را ادامه داده است، ابتدا کمی با نگرانی به سوالات من جواب داد، اما ظاهرا پس از مدتی خودمانی شد و سر درد و دلش باز شد و فروشندگان و خریداران این اجناس را با تقسیم‌بندی بسیار جالبی از هم تفکیک کرد.

«ببین آقای خبرنگار در این زمینه فروشنده‌ها معمولا سه گروه هستند؛ یکی آنهایی که از این راه مثل من کاسبی می‌کنند که البته این گروه با کمی تامل اقدام به فروش می‌کنند، چون می‌دانند این لوازم مثل حساب سپرده پس‌انداز بلندمدت بانکی سودآور است و هرچه دیرتر آن را بفروشی، سود قابل توجه‌تری می برند. اما گروه بعدی پول‌لازم‌ها هستند که با توجه به گرفتاری‌های مالی خود و البته اجناسی که از گذشته به یادگار دارند، روانه بازار می‌شوند و دل از یادگاری‌هایشان می‌کنند. ولی سومین گروه که امروزه نیز زیادتر از دو گروه دیگر در بازار دیده می‌شوند، آنهایی هستند که جای نگهداری از این اجناس را ندارند و سعی می‌کنند اجناس حجیم و بزرگ‌تر را زودتر رد کنند تا کوچک‌ترها را راحت‌تر نگهداری کنند.

تکلیف پول‌لازم‌ها که روشن شد؛ آنها برای جبران مشکلات مادی خود، چشم روی تمام خاطرات و البته یادگاری‌هایشان می‌بندند، اما آنهایی که در قوطی کبریت‌های امروزی یا همان آپارتمان زندگی می‌کنند، چاره‌ای ندارند که گذشته خود و خانواده را فراموش کنند و دل به دریا می‌زنند و روانه بازار می‌شوند. مثلا فکر کن کسی که در آپارتمان 50 متری کوچکی که حتی خودش هم در آن بسختی زندگی می‌کند، چگونه می‌تواند یک ساعت پاندول‌دار بزرگ قدیمی را نگهداری کند یا این‌که یک لوستر قدیمی را به سقف کوتاه خانه‌اش آویزان کند. فکر می‌کنی این شخص به گذشته و نیاکانش اهمیت می‌دهد، فقط می‌خواهند خودش را از این اجناس خلاص کند.

شریفی در ادامه فهرست فروشندگان اجناس آنتیک به آنهایی اشاره می‌کند که اصلا ارزش جنسی که می‌فروشند را نمی‌دانند و می گوید این افراد  اغلب جوان‌ترها هستند. شریفی در مورد فروشندگان نیز یک تبصره هم اضافه می‌کند و می‌گوید: در حال حاضر بیشتر فروشندگان اجناس قدیمی به غیر از گروههای قبلی کسانی هستند که به دلیل فوت پدر و مادرشان برای نگهداری لوازم قدیمی  به یادگار مانده از آنها هم به توافق نمی‌رسند و دست به فروش این اجناس می‌زنند و پولش را به عنوان ارثیه بین خود تقسیم می‌کنند. من این گروه را هم جزو آنهایی که جایی برای نگهداری لوازم قدیمی ندارند، قرار می‌دهم.

اما به خریداران برسیم. در این بخش هم چهار گروه داریم؛ اولین گروه همکاران من هستند و گروه بعدی هم خانواده‌هایی هستند که پولشان زیادی کرده و چشم و هم‌چشمی آنها را روانه بازار لوازم آنتیک می کند و وقتی به این مراکز می‌آیند، فقط می‌گویند هرچه قدیمی‌تر بهتر و هیچ شناختی از خرید خود ندارند. پلاک ماشین، مدال، شانه یا هر چیزی که بوی کهنگی بدهد، برایشان کافی است. گروه سوم آنهایی هستند که کلکسیون دارند و با آگاهی کامل روانه بازار می‌شوند و به این اجناس علاوه بر سرمایه به عنوان حفظ آثار باستانی فکر می‌کنند، اما جالب‌ترین مشتریان ما مدتی است که تهیه‌کنندگان سریال‌ها و سینما شده‌اند. این گروه برای ساخت سریال‌های تاریخی و قدیمی و ساخت صحنه نیازمند این لوازم هستند،‌ البته برخی از آنها اول فیلمبرداری اقدام به خرید می‌کنند و پس ا‌ز آن هم بعضا با سود دوباره در صف فروشندگان قرار می‌گیرند.

جالب است بدانید این لوازم به چون در فلان فیلم از آنها استفاده شده دوباره ارزش افزوده دارند. اگرچه تعداد کمی از لوازم یادشده دوباره وارد بازار می‌شود و بیشتر آنها بین خود عوامل فیلم یا سریال دست به دست می‌شود، اما آنهایی هم که وارد بازار می‌شوند، با چند برابر قیمت اولیه به مشتریان فروخته می‌شوند.

قیمت‌گذاری چگونه است؟

وقتی مشغول قدم زدن در مغازه شریفی بودم، ناگهان تابلویی بسیار زیبا و خاک گرفته توجهم را جلب کرد. قیمت آن را پرسیدم که گفت این تابلو دو میلیون تومان قیمت دارد. کمی شوکه شدم و پرسیدم چرا ، شروع کرد و گفت: چوب قاب آن بهترین چوب گردو و اثر هنری فلان شخص است و خود تابلو هم مربوط به فلانی بوده که حدود 80 سال پیش از لهستان آورده شده است. صحبت او را قطع کردم و پرسیدم که مبنای قیمت‌گذاری این تابلو چه بوده است؟ گفت اولا توافق بین خریدار و فروشنده، دوما اصالت کار و قدمت آن حالا یا شما که خریدار هستی متوجه خرید خود هستی یا این‌که صرفا به علاقه خودت پول می‌دهی. شریفی اضافه می‌کند البته اصالت برخی کارها کاملا مشخص است، پس این موضوع یعنی توافق بین خریدار و فروشنده منتفی می‌شود، مثلا می‌توان در این مورد به گرامافون یا رادیو لامپی که حدود ساخت ان  مشخص است اشاره کرد. بعضی از لوازم هم که تاریخ ساخت یا تولید دارد، مثل قابلمه، کفگیر، ملاقه، لگن، اتو، سماور که تاریخ ندارند پس توافق بین دو طرف حاکم معامله است و همین موضوع گاهی  باعث تقلب های فراوان شده است، چون مردم می‌خرند، آنها هم می‌فروشند.

البته من این موضوع را با اتحادیه سمساران و امانت‌فروشان تهران در میان گذاشتم که متوجه شدم شریفی کاملا از روی حوصله و دقیق پاسخ داده، ولی به موضوع جالب‌تری هم رسیدم. شریفی در ادامه می‌گوید: البته هستند افرادی که در این حرفه چند دهه فعالیت کرده‌اند و هم‌اکنون به عنوان کارشناس آنتیک هستند و برای مشاوره به آنها مراجعه می‌شود و آنها هم در مقابل دریافت حق مشاوره، قیمت و اصالت جنس را تعیین می‌کنند. بنابراین غیر از توافق می توان به قیمت گذاری کارشناسان خبره در این زمینه اشاره کرد.

سمساری‌ها آنلاین شده‌اند

 از شریفی پرسیدم که شنیده ایم که بسیاری از اجناس آنتیک هم اکنون در اینترنت فروخته می شود ؛ نظر شما در این باره چیست؟ می‌گوید مدتی بود که آگهی‌های روزنامه برایمان دردسرساز شده بود، چون بیشتر فروشندگان و البته همکاران من از این طریق اقدام به خرید و فروش می‌کردند، اما هم‌اکنون دنیای مجازی یا همان اینترنت معروف، رقیب سرسخت ما شده. کامپیوتر روی میزش را که البته آن‌هم به نوعی عتیقه بود، روشن کرد و از حال و هوای قدیمی مغازه‌اش وارد عصر ارتباطات شد و کلمه آنتیک‌فروشی را در بازار مکاره گوگل جستجو کرد، ناگهان با چندصد وب‌سایت روبه‌رو شدم که کاملا حرفه‌ای کار کرده بودند. عکس جنس همراه قیمت آن و شماره تلفن فروشنده زیر آن قید شده بود. تازه متوجه شدم که سمساری‌ها هم آنلاین شده‌اند.

اما آنچه که مشخص است این‌که روند حرکت این‌گونه اجناس از شهرستان‌های دورافتاده به سمت پایتخت و گاهی هم به خارج از مرزها مثل کشورهای عربی است. در این زمینه شریفی می گوید بسیاری افراد در روستاها و شهرهای دورافتاده این اجناس را می‌خرند و پس از آماده کردن این اجناس آنها را وارد دنیای مجازی می‌کنند و در بازار خود عرضه می‌کنند، به همین دلیل بیشترین آگهی‌های دنیای صفر و یک، یا همان آنتیک‌فروشی‌های دیجیتالی مربوط به شهرستان است که پس از تسویه حساب جنس مورد نظر را درب منزل یا مغازه خود دریافت می‌کنند.

به هر حال علاقه روزافزون مردم به نگهداری اجناس قدیمی به دلیل ناراحتی از زندگی حال حاضرشان و یادآور دلخوشی‌های سابق باعث شده تا آنتیک‌فروش‌ها از رونق خاصی برخوردار شوند و بازارشان سکه شود.

اقامتگاه های متحرک نیاز امروز ایران

از گذشته های دور ایرانیان به خوش سفر بودن شهره بودند و هستند. کوچک ترین فرصتی برای گشت یکی دو روزه را درمی یابند و راهی سفر می شوند؛ هرچند ایران هم اکنون به عنوان یکی از پرجاذبه ترین مقاصد گردشگری جهان توسط سازمان جهانی گردشگری معرفی شده، اما این کشور باستانی در زمینه جذب گردشگران بین المللی هنوز موفق نبوده است که بسیاری از کارشناسان داخلی و البته خارجی ها نبود زیرساخت های متناسب با نیاز روز جامعه را از اصلی ترین موانع در این زمینه عنوان کرده اند . اگر با توجه به این فرضیه که یکی از زیرساخت های مورد نظر مراکز اقامتی در کشورمان است و  از گردشگران خارجی ها بگذریم، نوبت به خودی ها می رسد که در می یابیم سفر و گردشگری بین آنها هنوز با استانداردهای بین المللی فاصله زیادی دارد.

بدون تردید همه می دانیم اولین دغدغه هر مسافری طی سفر، محل اقامت و دسترسی به امکانات اولیه زندگی است و بیشتری هزینه در این زمان مربوط به اقامت گردشگران برآورد شده است، بنابراین با فراهم شدن این امکانات در هرجای دهکده جهانی، گردشگران بدون نگرانی بار سفر را زمین گذاشته و اتراق می کنند.

این دقیقا کلیدی ترین نکته برای رشد و رونق گردشگری در هر کجای این دهکده جهانی است. ساخت اقامتگاه های مجلل و استاندارد اولین تصمیمی است که دست اندرکاران گردشگری برای پذیرایی و اقامت گردشگران در مناطق موردنظرشان می گیرند، اما در حال حاضر که هر سوژه ا ی مثل محل دفن زباله ها ، دریاچه های فصلی ، دشت و کوهستان ، معادن متروکه یا هزاران هزار مورد دیگر توان بدل شدن به جاذبه ای با میلیون ها بازدیدکننده را دارد، و توجه به این نوع اقامتگاه های ثابت و سرمایه گذاری در این زمینه هرگز پاسخگوی نیاز امروز جامعه نیست و اگر از دید اقتصادی به آن بنگریم، نه برای سرمایه گذاری مناسب است و نه آرامش خاطری برای مسافران آن منطقه را به ارمغان می آورد.

دکتر رضا ارجمندی، مدرس دانشگاه در این زمینه می گوید: فرض می کنیم برای برگزاری تور ماهیگیری در یکی از مناطق خوش آب و هوای ایران مثل استان گلستان اقدام کرده ایم، توری که حدود سه روز بنا به برگزاری آن داریم به خوبی مورد استقبال قرار  گرفته و سفر آغاز می شود. در این زمینه هرگز نمی توان نسبت به ایجاد یا ساخت هتل در این منطقه سرمایه گذاران را تشویق کنیم چون اولا برنامه ها محدود به فصل خاصی خواهد بود و دوما سرمایه گذار برای دیگر فصول سال چگونه باید امرار معاش کند، بنابرایین هرچند برخی چادر زدن در طول این مراسم را به عنوان راهکاری مناسب در می یابند اما آیا واقعا چادر اولین و مناسبترین گزینه است ؟ اما در منطقه ای  مثل آب گرم سرعین که در صنعت گردشگری ایران به عنوان جاذبه ای همیشگی است، هیچ جای تردید نیست که امکانات ثابت نیازمندیم و هرچه بتوانیم با برنامه و هدفمند سرمایه گذاری کنیم بازهم شاهد رشد و رونق منطقه خواهیم بود.

وی درباره اقامتگاه های سیاری که به عقیده او نیاز امروز گردشگری ایران است، اظهار نظر می کند و می گوید: سال هاست که کشورهایی چون آمریکا و استرالیا روی کاروان ها ، تکنولوژی ساخت آنها و فرهنگ سازی استفاده از این وسایل سرمایه گذاری کرده اند و با این کار علاوه بر ایجاد شغل در کارخانه های سازنده کاروان (سوئیت های متحرک) ، رشد و رونق اقتصاد گردشگری را در سراسر کشور پراکنده کرده اند، چون با این کار گردشگران از نظر امکانات اقامتی درگیری ذهنی ندارند و خود جاذبه مورد علاقه شان را انتخاب می کنند و در آنجا کمپ می زنند نه اینکه اجباری درکار باشد و به دلیل نبود امکانات در مناطق دیگر همه در یک منطقه جمع شوند و از سفر خود لذت نبرند.

همه می دانیم ایران دارای دو فصل سفر است؛ اولین تعطیلات عید نوروز و دیگری تابستان ، همین موضوع باعث ایجاد آشفتگی در مراکز گردشگری کشور می شود، به صورتی که ستادی همانند ستاد تسهیلات سفر نوروزی یا انواع و اقسام ستادهای دیگر برای تامین شرایط مناسب سفر توسط دولت ایجاد شده و دست بکار می شوند. گرچه این ستادها تاکنون با تمام توان فعالیت کردند و برای رضایت خاطر مسافران فصلی در کشورمان کوشیده اند.

 اما اگر به جای تجهیز پارک ها یا مدارس که خود در ضمینه مدیریت سفر گردشگران دسرساز هستند، مراکزی برای پارک کردن کمپ های متحرک و چادر زدن فراهم کنیم، شاید دوچندان سود کنیم، چون علاوه بر ایجاد جاذبه های جدید در صنعت گردشگری می توانیم این فصل سفر را بخوبی مدیریت کنیم. این برنامه یعنی ساخت کمپ ها خارج از شهر، در کشورمان زیاد غریب و بدون سابقه نیست بیشتر ما به یاد دارم دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی را که در اکثر شهرهایی که مورد حمله و تجاوز هوایی ارتش عراق قرار می گرفتند خارج از شهر و در فاصله امنی دولت اقدام به ساخت کمپ هایی با حصار و امکانات بهداشتی و کمک های اولیه فراهم کرده بود و در این کمپ ها سکوهای بتونی به مساحت هشت متر مربع ساخته شده بود که مردم روی آنها اقدام به چادر زدن می کردند و گاهی هم دولت چادر در این کمپ ها برپا کرده بود و در اختیار متقاضیان قرار می داد  و مردم برای مدت ها زندگی می کردند. اما پس از اتمام جنگ این طرح به طور کلی به دست فراموشی سپرده شد ، حال آنکه می توانیم از امکانات یا طرح های آن زمان برای اسکان سیل مسافران داخلی و خارجی استفاده کنیم.

ارجمندی مثالی در این زمینه می زند و می گوید: تصور کنید تعطیلات عید سعید فطر امسال سواحل شمال چه حجم مسافر را به خود دید و تمامی مراکز اقامتی و حتی ویلاهای شخصی که اجاره داده می شدند، ضریب اشغال نزدیک به صددرصد را تجربه کردند. این موضوع یعنی ازدحام مسافران در نقطه ای خاص از کشور علاوه بر عدم کنترل مسئولان، کیفیت پایین سفرهای مردم را نیز به همراه داشت. ترافیک، ازدحام، ناامنی و از همه مهم تر تخریب محیط زیست، ارمغان این آشفته بازار شد و بسیاری را حتی از سفر منصرف کرد.

در حالی که در کشورهای گردشگرپذیر مثل استرالیا، آمریکا یا کانادا، مسئولان با ایجاد کمپ هایی خارج از شهر برای پارک کاروان ها امکاناتی چون، آب، برق، فاضلاب و از همه مهم تر امنیت برای صاحبان آنها فراهم کرده اند تا مسافران با اقامت در این محوطه داخل شهرها سرگردان نباشند و درواقع مسئولان با این کار تراکم جمعیت مسافران فصلی را درواقع پشت دروازه های شهر مهار می کنند و با برقراری سرویس های ایاب و ذهاب از حجم خودروهای ورودی به داخل شهرها جلوگیری می کنند. در حالی که کشورمان با وجود فضای کافی بازهم نسبت به اقامت گردشگران در شهرها اقدام کرده به عنوان مثال از فضای مدارس استفاده می شود یا اینکه برخی پارک ها داخل شهر برای برپا کردن چادر مسافران آماده سازی شده است.

به عقیده این کارشناس، تشویق سرمایه گذاران صنعت گردشگری به ساخت اینگونه کمپ ها و البته حضور سازندگان کاروان ها، اصلی ترین نیاز جامعه ایران در حال حاضر است که با همکاری وزارت راه، سازمان میراث فرهنگی و نیروی انتظامی بخوبی قابل اجراست.

وی درباره فرهنگ سازی این گونه سفر نیز می گوید: تا همین ده سال گذشته کدام خانواده حاضر به اقامت کردن در چادر می شد، اما امروزه کمتر خانواده ای را می بینید که هنگام سفر چادر مسافرتی همراه خود نداشته باشد. بنابراین می توان زمینه ساخت کاروان ها در کشورمان را طبق اصول و ارزش های مذهبی ایران فراهم نمود و با ساخت مراکز اقامت آنها زمینه ساز متحرک کردن اقامتگاه ها را در کشور فراهم کرد.

در این زمینه رزیتا ناصرالمعمار، معاون گردشگری استان همدان نیز بر لزوم ایجاد کمپ های اقامتی در ایران بخصوص در این شهر گردشگرپذیر اشاره می کند و می گوید: با توجه به حجم بالای سفرها بخصوص در دوره دوم سفرهای تابستانی، شهرداری و نیروی انتظامی باید با در نظر گرفتن مناطق مخصوص کمپ مسافران و برقراری امکانات و البته امنیت، از تجمع مسافر و اقامت آنها در گوشه کنار خیابان شهرها یا محوطه های باستانی جلوگیری کند.

وی به افزایش کیفیت سفر گردشگران با این کار اشاره می کند و می گوید: ایجاد این فضاها و کمپ های مخصوص می تواند زمینه ساز رشد و ورود فناوری های نوین در زمینه اقامتی گردشگری شود و در کنار آن زمینه ساز اشتغال جوانان نیز بشود.

لازم به یادآوری است که در کشور استرالیا هم اکنون حدود یکصد شرکت در زمینه ساخت کاروان های متحرک فعالیت می کنند و سالانه چند هزار دستگاه از این اقامتگاه ها را با امکانات و قیمت های متفاوت روانه بازار مصرف می کنند و در هندوستان یا همان سرزمین هفتاد و دوملت هم بتازگی استفاده از این کمپ ها میان گردشگران هندی و خارجی رایج شده که با قیمت هایی حدود 7000 روپیه تا  10 هزار روپیه به فروش می رسد، اما شرکت هایی هم در زمینه اجاره این کاروان ها فعال شده اند که تاکنون بسیار موفق عمل کرده اند و مورد استقبال قرار گرفته اند.

به هر حال نباید فراموش کرد که صنعت گردشگری همواره رو به پیشرفت است و نیازمند فرهنگ سازی و استفاده از ابزارهای نوین است، بنابراین اگر قصد همسو شدن با جریان گردشگران سراسر جهان را داریم، باید شرایط و لوازم آن را فراهم کنیم. هیچ جای تردید نیست که با متحرک شدن مراکز اقامتی می توان صدها جاذبه گردشگری ایران که هنوز در جامعه گردشگر گمنام باقی مانده اند، فعال کرد و از آنها درآمد کسب کرد.

البته سازنده های داخلی در این نوع کاروان ها فعالیت هایی انجام داده اند، اما به دلیل ناآشنایی گردشگران به اینگونه کمپ ها یا نبود قوانین کافی برای استفاده از آنها ، تولید کنندگان هم صرفا به ساخت کمپ های امدادی یا اقامتگاه های پلیس بسنده کرده و هنوز وارد دنیای پرجنب و جوش و از همه مهمتر پرسود گردشگری نشده اند.

به عقیده کارشناسان، می توان با راه اندازی تعاونی های روستایی در مناطق گردشگرپذیر ایران برای احداث کمپ هایی با امکانات اولیه مثل آب ، برق و .... جهت پارک کردن کاروان مسافران و ایجاد زیرساخت های آن زمینه ساز کسب و کاری جدید برای ساکنان روستاهای اطراف جاذبه های گردشگری شد.

امید است دولت یازدهم با رویکرد جدیدش نسبت به صنعت گردشگری، شرایط حضور این کاروان ها را در جاده های کشور فراهم کند تا علاوه بر مدیریت زمان سفر توسط خانواده ها بتوانیم برای جوانان این مرز و بوم در صنایع وابسته به گردشگری نیز ایجاد اشتغال کنیم.

گردشگری کارخانجات نگاهی نوین در صادرات نامرئی ایران

گردشگری نیروی محرکه دیگر صنایع ایران

به اطراف خود نگاه کنید ، کامپیوتر، تلویزیون، ماشین لباس شویی، اتومبیل، یخچال و دهها وسیله دیگر را خواهید دید. اینها همه نشانه هایی از زندگی مدرن و صنعتی قرن بیست و یکمی ما هستند، آیا می دانید این وسایل چگونه و از چه موادی ساخته شده اند؟ تعداد انگشت شماری از ما می توانند مراحل کامل ساخت یکی از این وسایل را برشمرند یا اینکه تعریف درستی از کارخانه سازنده آنها داشته باشند. بنابراین علاقمندان بسیاری حاضر هستند برای دانستن سرگذشت تولید آنها هزینه و وقت صرف کنند . این موضوع اولین جرقه تولد جاذبه ای نوین در صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی خودمان است.

 همین شور و اشتیاق به دانستن ماست که باعث شده در دوران رکود اقتصادی برخی از فعالان صنعت گردشگری دست به ابتکاری بسیار جالب بزنند و زیر مجموعه تازه ای را به صنعت نوظهور گردشگری در جهان معرفی کنند که پایه اصلی آن همین کنجکاوی بشر و علاقه او به دانستن مراحل ساخت لوازم و ابزار زندگی است.

دست اندرکاران صنعت گردشگری ، این بخش نوظهور در صنعت گردشگری را تورهای کارخانه ای نامیده اند که منشاء آن از ایالات متحده آمریکاست این کشور صنعتی با توجه به پتانسیل بسیار مناسب خود از نظر کارخانه های عظیم صنعتی توانسته به خوبی این بخش جدید را مدیریت کند و از آن درآمدزایی داشته باشد و به تازگی چندین کشور صنعتی دیگر در گوشه و کنار این دهکده جهانی اقدام به راه اندازی اینگونه تورها کرده اند مثل کشور آلمان ، فرانسه ، تایوان ، اتریش و در کنار آنها کشور سوئیس هم بیکار ننشسته و درب کارخانه های شکلات و ساعت سازی خود را با این روش به روی گردشگران گشوده است.

پیدایش بخش جدید صنعت گردشگری یعنی صنعت تورهای کارخانه ای، بهترین فرصت و زمینه ساز رونق صنعت گردشگری داخلی و خارجی بسیاری از کشورهای صنعتی شده است ، امروزه بسیاری از کشورهای جهان دارای صنایعی بسیار بزرگ مثل ذوب آهن ، کارخانجات صنعتی و غذایی هستند علاوه بر تولید محصولات کارخانه ها از ورود گردشگران به داخل کارخانه های خود نیز درآمد کسب می کنند و از آن برای  رونق اقتصادی خود استفاده می کنند.

 به عنوان مثال تصور کنید شما هنگام مطالعه روزنامه با آگهی تبلیغاتی یکی از آژانس های مسافرتی شهر خود برخورد کنید که در آن خبر از برگزاری تور یکروزه بازدید از فلان کارخانه صنعتی داده شده که تصادفا این کارخانه و روش تولید محصول آن سالهاست که برای شما جای سئوال بوده.  یقینا با این آژانس تماس خواهید گرفت و در اولین فرصت از آن تور برای پاسخ به سئوال خود استفاده می کنید. اگرچه این فقط یک مثال ساده بود اما هزاران مورد از اینگونه تورها در حال حاضر در کشورهای صنعتی درحال برگزاریست که می توان به بازدید از کارخانه های هالی دیوید سون ، هواپیما سازی بوئینگ و ماشین سازی فورد اشاره کرد.

ماریا تامسون مدیرعامل یکی از آژانس های گردشگری در نیویوک که اقدام به برپایی اینگونه تورها در این کشور کرده است می گوید: کشورهای صنعتی و صاحبان صنایع آنها چه خصوصی و چه دولتی سالها بود که برای حفاظت از راز و رمز تولیدشان کارخانه های خود را پشت دیوارهای بلندی می ساختند و کسی به جز پرسنل آنها خبر از داخل کارخانه نداشت. اما امروزه با توجه به این زیر مجموعه جدید گردشگری و منافع بسیار زیاد آن برای هر دو طرف ، یعنی صاحبان صنایع و صنعت گردشگری؛ مدیران صنایع درب کارخانه های خود را به روی گردشگران داخلی و خارجی با توجه به سیاست های تجاری و مسایل امنیتی و حفاظتی کارخانه گشوده اند و معامله ای برد برد را تدارک دیده اند چون هم گردشگران از بازدید روزانه خود از این کارخانه ها لذت می برند و هم فعالان عرصه گردشگری درآمدی بسیار مناسب از این تورهای ارزان قیمت که کمترین هزینه را برایشان ایجاد می کند به دست می آورند و از همه مهمتر این کارخانه های هستند که بدون صرف هزینه ای هنگفت و صرفا با پذیرایی از گروهی گردشگر ، تبلیغ محصولات خود را کرده اند.

به راستی اگر کمی دقت کنیم این بخش جدید در گردشگری که واقعا ناجی صنعت گردشگری برخی کشورها حتی در دوران رکود اقتصادی بوده است، می تواند جان دوباره ای به گردشگری از نفس افتاده ایران و حتی صنایع  کشور ببخشد.

به گفته بسیاری از فعالان اقتصادی، اگر مدیران دو بخش صنعتی و گردشگری ایران بتوانند ارتباط مناسب و دقیقی با یکدیگر برقرار کنند این حس کنجکاوی ماست که باعث رونق دوباره صنایع و البته صادرات نامرئی در داخل مرزهای کشور می شود و چه بسا به زودی اینگونه تورها در بین ساکنان  کشورهای منطقه و همسایه معروف شده و باعث ورود برخی گردشگران خارجی نیز به ایران بشود.

اگر از فواید آموزشی این گونه تورها برای کودکان و نوجوانان یا حتی بزرگسالان چشم پوشی کنیم که خارج از حوصله این بحث است اغلب کارشناسان اقتصادی این گونه تورها را برای صاحبان صنایع بزرگ خصوصی و دولتی بهترین فرصت جهت معرفی توانمندی های خود می دانند .

این کارشناسان عنوان می کنند ، صاحبان و مدیران بسیاری از کارخانجات ایران سالانه هزینه بسیار زیاد و هنگفتی را برای تبلیغات محصول خود هزینه می کنند این در حالی است که بسیاری از این مراکز تولیدی با کمترین هزینه می توانند هر کدام  به تنهایی قادرند ساعت ها گروه هایی بزرگی از گردشگران را به خود مشغول کرده و زمینه ساز شهرت نام کارخانه و محصولاتش میان مردم بشوند. بنابراین با کمی همکاری بین مدیران اقتصادی و تورگردانان ایران می توان با صرف کمترین هزینه از طرف کارخانجات یعنی گشودن درب کارخانه به روی بازدید کنندگان و پذیرایی از گردشگران ، تبلیغاتی بسیار گسترده و مفید را در سطح کشور و حتی خارج از مرزها انجام داد.

این همکاری بین دو بخش گردشگری و صنعتی کشورمان می تواند آنچنان مفید و محرک هر دو بخش باشد که قابل تصور بسیاری از ما نیست و در برخی موارد حتی باعث بازگشت رونق اقتصادی به صنایع ورشکسته نیز خواهد بود. شاهد مثال این موضوع ترفندی است که در سال 2003 میلادی از سوی مسئولان گردشگری و صنعتی کشور تایوان برای رونق دوباره کارخانجات این کشور با استفاده از صنعت گردشگری به کار گرفته شد.

«جیسون چن» از موسسه پژوهش های فناوری صنعتی تایوان با اشاره به طرح برگزاری تورهای گردشگری و بازدید از کارخانجات صنعتی تایوان برای گردشگران بین المللی و داخلی ، گفت: پیش بینی می شود در صورت اجرایی شدن طرح به صورت کامل، سالانه 300 تا 400 هزار گردشگر به آمار گردشگران ورودی تایوان افزوده شود، در حالی که تا پیش از این کمتر از 100 هزار گردشگر خارجی جذب این کارخانه ها می شدند.

وی در این باره می افزاید: کارخانه های گردشگرپذیر این طرح در واقع مجموعه ای از کارخانه های ورشکسته و مستعمل تایوان هستند که بر اساس طرح دولت از سال 2003 به منظور کسب درآمد کافی برای راه اندازی مجدد به جذب گردشگر می پردازند. بر اساس آمار موجود، این کارخانه ها در سال 2011 حدود 6 و نیم میلیون گردشگر را به خود جلب کرده اند و درآمدی بیش از یک و نیم میلیارد دلار را برای راه اندازی مجدد این کارخانه به دست آورده اند.

به گزارش موسسه پژوهش های فناوری صنعتی تایوان درآمد  گردشگری کارخانه در پایان سال 2012 میلادی با جذب 10 میلیون گردشگر 2 میلیارد دلار بوده است. طبق آمار وزارت امور دارایی تایوان از 135 کارخانه ای که به کارخانه گردشگرپذیر تبدیل شدند، 106 مورد تا پایان سال 2012 میلادی فعالیت خود را دوباره آغاز کردند.

 اما متاسفانه صاحبان صنایع ایران با وجود تنوع صنایع همانند کارخانه های اتومبیل سازی، صنایع غذایی، صنایع دارویی ، صنعت نفت و حتی نیروگاه هستی هنوز با ساخت دیوارهای بسیار بلند مانع ازورود علاقمندان به داخل این مراکز  به عنوان اصلی ترین پتانسیل های موجود برای برگزاری تورهای کارخانه ای داخل مرزهای کشور می شوند . در حالی رشد و رونق این تورهای داخلی کم کم پای گردشگران خارجی را به میان خواهد آورد و علاوه بر ریال های داخلی، دلارهای غیر نفتی نیز در این صنعت جاری می شود.

پس بجاست که دولت تازه رویکار آمده یازدهم  با مدیریت دقیق و صحیح و با توجه به منافع اقتصادی کشور و با توجه به حفظ مالکیت معنوی صاحبان صنایع و کارخانجات، زمینه ساز برگزاری تورهای گردشگری بازدید از صنایع را رونق باشد تا علاوه بر تبلیغ محصول ایرانی و توانمندی های صنایع کشور شرایط جذب سرمایه های خارجی در تجهیز مجدد این کارخانجات فراهم شود.

باکس مطلب

·         نیروگاههای هسته ای ژاپن و ایالات متحده آمریکا در سال 2012 میلادی جزو ده مقصد برتر گردشگران بوده است

·         خرابه های نیروگاه هسته ای چرنوبیل که مدتها پیش بر اثر حادثه از بین رفته بود هم اکنون به عنوان یکی از مقاصد گردشگری اوکراین شناخته شده است .

·         کارخانه لبنیات Gruyere ، معدن نمک Bex و مرکز Victorinox از جمله کارخانجات و شرکت های صنعتی در  اتریش و سوئیس هستند که در سال ۲۰۱۲، مورد توجه گردشگران بین المللی در این دو کشور قرار گرفته اند .

·         کارخانه شکلات سازی Cailler در کشور سوییس در سال مالی 2012 میلادی توانسته ۳۶۲ هزار و ۵۰۰ نفر بازدید کننده داشته باشد.

غبارهای قیمتی گوشه و کنار شهرمان

شاید به تاریخ و شواهدی از آن علاقه مند باشید و شاید هم استشمام بوی کهنگی اجناس برایتان لذت بخش باشد و به دنبال آن راهی کوچه و خیابان و یافتن سمساری ها یا به قول امروزی ها آنتیک فروشی ها شده باشید. جای تردید نیست که وقتی به موزه برای دیدن اجناس قدیمی می روید، این حس را نخواهید داشت، چون آنجا انواع و اقسام دستگاه ها برای محافظت از اجناس تاریخی استفاده شده که نوستالژی ما با اجناس را کاملا مختل کرده است، اما این مغازه ها یا همان آنتیک فروشی های معروف جایی برای نزدیک شدن به خاطراتمان است که جام جم امروز به یکی از آنها در خیابان منوچهری سری زده و از حال و هوای آن می گوید.

از پشت ویترین به مغازه آنتیک فروشی نگاه کردم، ویترینی کاملا ساده و شیک با موکتی سبزرنگ و تعدادی سنگ عتیقه و مقداری نقره دیدم و هنگامی که کمی خم شدم، طبقه پایین ویترین ترجمه ای دقیق از بازار مکاره دیدم؛ قابلمه مسی، اتو ذغالی، کاسه و بشقاب چینی و گوشه ای هم چند شمعدان جاخوش کرده بودند، اما کاملا خاک گرفته و درهم. فهمیدم که درست آمده ام؛ این همان آنتیک فروشی مورد نظر من است.

دو نفر داخل مغازه بودند و به آرامی من هم وارد شدم، اما با باز کردن درب مغازه نسیمی خنک با همان بوی کهنگی به صورتم خورد. پشت سرم درب را بستم و وارد شدم. اگرچه قبلا حضورم را زنگوله بالای در اعلام کرده بود، اما باز هم با صدای بلند اعلام کردم. پیرمردی آراسته سر از روی کتابی که می خواند بلند کرد و گفت: بفرمایید. با کمی من من کردن ظرف نقره ای را نشان دادم و گفتم: قیمت این چند است؟ پیرمرد نگاهی معنی دار کرد و دوباره تکرار کرد بفرمایید؟

تازه فهمیدم کاملا خراب کردم و تصمیم گرفتم صاف و صادق بگویم خبرنگارم و قصد تهیه گزارش دارم. وقتی پیرمرد این نکته را فهمید صندلی لهستانی قدیمی را نشان داد و گفت بنشین. اگرچه منتظر بداخلاقی او بودم، اما با استکان چایی سر صحبت را باز کرد. از خودش که حدود شصت سال است در این حرفه کار می کند و گفت این شغل زندگی من است و پسرم هم در این مغازه کار می کند که تازه نفر دوم داوود پسر آقا حمزه است.

آقا حمزه گفت هرچه می خواهی به اجناس نگاه کن تا برایت راز و رمز آنها را بگویم، اما فقط آن ردیف؛ سمت چپ مغازه درواقع زندگی من است که توجه من به آنها جلب شد. ویترینی سراسری و کاملا تمیز با کلی اجناس قدیمی مثل شمعدانی های شیشه ای، قوری، فنجان، سینی و جااستکانی های نقره، کلاه، درجه های ارتشی، ساعت زنجیردار و البته مقداری سکه بود. جمعا حدود یکصد قطعه بود و آقا حمزه گفت این موزه کوچک من است و از هجده سالگی آنها را جمع کرده ام، اما بقیه اجناس یا امانت هستند یا برای فروش یا خودم خریده ام. از او درباره نحوه چیدن اجناس که تابع هیچ قانونی نبود، پرسیدم و شنیدم این دقیقا همان چینشی است که مردم به دنبال آن هستند. به عقیده این کهنه کار بازار آنتیک فروشی، مردم میان این نابسامانی به دنبال خاطرات و علاقه هایشان هستند که این خود برای من و همکارانم فرصتی استثنایی است که بدون تردید از آن استفاده می کنیم، هرچه به هم ریخته تر و خاک گرفته تر، باارزش تر و جالب توجه.

اگرچه مغازه های آنتیک فروشی تهران به هر حال از قواعدی خاص پیروی می کنند، اما در شهرستان ها حتی خبری از مغازه نیست؛ بلکه حجره یا دکانی بدون ویترین فروشنده تاریخ است. نه ویترینی و نه نظافتی؛ به طور کلی می توان گفت که برخی از این مغازه ها یا دکان ها کاملا فراموش شده به نظر می رسند، حال آن که آنهایی که باید جلب این بی قانونی می شوند و زندگی در جریان است.

اما نکته جالب درباره همه همکاران من این است که چه جوان و چه پیشکسوت خود کتابچه ناطق تاریخ هستند و تاریخچه کوچک ترین جنس خود تا باارزش ترین آنها را می دانند. حمزه ادامه داد برخی از این تاریخچه سینه به سینه منتقل می شود، برخی هم مستند است و قابل انکار یا دخالت نیست، اما به هر حال همه ما پس از چند سال صاحب نظر می شویم و گاهی هم این دانسته هایمان است که به تجارتمان رونق می دهد.

به حمزه گفتم من حدود دو ساعت است که داخل مغازه شما هستم، اما مراجعه کنندای نداشتی که پاسخ داد خاک خوردن این کار لذت بخش است و با دست به شانه من زد و گفت مشتری من شاید امسال هم نیاید اما وقتی آمد من از آن معامله سود خواهم برد، چون ارزش جنس من هم همانند گذشته نیست. گفت من همین حالا اگر اجناس داخل مغازه را بفروشم حدود یک میلیارد پول گیرم خواهم آمد و اگر به حساب بانکی واریز کنم و سود بگیرم برایم کافی است، اما همین ور رفتن با اجناس خاک گرفته و قدیمی است که باعث جانگرفتم شده.

گاهی اوقات هیچ علاقه ای به فروش اجناس ندارم، اما اصرار مشتری و البته نیاز مالی است که مرا راضی به دل کندن از اجناس داخل مغازه می کند، به هر حال هوای این مغازه برایم آرامش بخش است و امیدوارم پسرم هم با استشمام این هوا انرژی بگیرد.

وقتی کارم تمام شد و قصد ترک مغازه را داشتم، آقای حمزه یک اسکناس 5 ریالی قدیمی را برداشت و داخل پاکت گذاشت و به یادگار به من داد.

فصل داغ اردوهای تابستانی

تغییر فرهنگ کسب و کار مدیران آینده با برگزاری اردوهای تابستانی

برای بسیاری از دانش آموزان، اردوهای تابستانی محلی برای تجدید دیدارها است. اما اغلب این مراکز برای توسعه توانایی های فیزیکی و ذهنی کودکان هم برنامه دارند. اما آیا چنین مراکزی می توانند همزمان، کارکردی آموزشی و تفریحی داشته باشند؟ فرستادن کودکان به اردوهای تابستانی در بسیاری از کشورها، سنتی عامه پسند است اما اکثر این مراکز در حال حاضر به جز تفریح، برنامه هایی هم برای پوپایی ذهن دانش آموزان ارائه می کنند.  ایران هم به عنوان کشوری که از گذشته در این زمینه فعال بوده فعالیت هایی قابل توجه برای آشنایی کودکان با فرهنگ ، آداب و رسوم یا حتی تصمیم گیری رشته تحصیلی آینده دانش آموزان داشته است اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که می توان با استفاده از تجارب دیگر کشورها در این زمینه ، آینده روشن را برای فرزندان نمان رقم بزنیم .

در این بخش فرهنگی از کسب و کار نگاهی به اثرات و امکانات موجود در این اروگاهها در سایر نقاط جهان خواهیم انداخت تا شاید بتوان راهکاری مناسب برای تابستانی بعدی دانش آموزان به مسئولین ارایه نماییم.

آمریکا: نوجوانان در قالب اردو به دیدار ماقبل تاریخ می روند

در پای رشته کوههای راکی در دِنوِر، مرکز ایالت کُلُرادوی آمریکا، کودکان بر روی فسیل های برجای مانده از دایناسورها مطالعه می کنند. مزیت این کار در این است که کودکان بعنوان مثال می توانند قرار گرفتن در کنار یک ایگوآنادون، دایناسورپرنده دوران پیش از تاریخ را در ذهن خود مجسم کنند.

دانش آموزان هر روز از منطقه متفاوتی بازدید می کنند و چیزهای بیشتری درباره زمین شناسی و دوران دایناسورها یاد می گیرند. این اطلاعات شامل شکل زندگی و گوشتخواری تیرانوسورهای دوره کرتاسه و مطالب بسیار جذاب دیگر می شود. اینگونه است که بسیاری از دانش آموزان علاقمند می شوند در آینده تحصیلات خود را در این زمینه ادامه بدهند.

قالبگیری دندانهای دایناسورها با گچ و یا پی بردن به نحوه تشکیل فسیل ها از فعالیت های دیگر دانش آموزان در این کلاسهاست. والدین رضایت دارند و احساس می کنند فعالیت های تابستانی بر کودکانشان اثر مفیدی می گذارد.

در پایان روز، دانش آموزان فسیل های دست ساز خود را نشان می دهند و به بهترین کار جایزه داده می شود.

ایتالیا: استفاده از املاک مصادره شده مافیا بعنوان اردوگاه تابستانی

بخشی از املاک میشل زازا، یکی از اعضای قدرتمند کامورا (سازمانی مافیایی در منطقه ناپل درجنوب ایتالیا)، بعنوان محلی برای اردوی تابستانی جوانان در نظر گرفته شده است. طی سالهای ۱۹۶۰ و ۷۰ میلادی، او از این مکان یک باند قاچاق بین المللی سیگار و مواد مخدر را هدایت می کرده است.در سال ۲۰۰۹ دولت املاک او را مصادره کرد و حالا این زمین تبدیل به یک مزرعه تولید محصولات لبنی شده است.

با مدیریت مجموعه «لیبرا» تابستانها در این مکان اردوهای ویژه ای تشکیل می شود. «لیبرا» در سال ۱۹۹۵ در حمایت از افرادی که با مافیا و جرایم سازمان یافته فعالیت می کنند راه اندازی شد و شبکه آن، امروز شامل ۱۲۰۰ انجمن است.

در سال ۱۹۹۵ لیبرا با جمع آوری یک میلیون امضا، پارلمان ایتالیا را برای تصویب قانون «اجازه استفاده اجتماعی» از اموال مصادره شده، تحت فشار قرار داد.

پیش از این در اینجا خون جاری بود و حالا اردوگاه تابستانی لیبرا برقرار است. هر هفته حدود ۹۰ دانش آموز داوطلب، در باروری این زمینها همکاری می کنند.

اوکراین: آموزش از طریق فرهنگ و تمدن کازاک ها

در چرکاسی در مرکز اوکراین بچه ها در اردوگاه تابستانی، لباس های محلی و آبا اجدادی خود را بر تن می کنند و بیشتر با آداب و رسوم سرزمین مادری شان آشنا می شوند. برنامه تابستان امسال، دوره تاریخ قرنهای ۱۴ تا ۱۸ میلادی، آنهم به شکلی عملی و در فضای باز است .

با این کار، کودکان هم تفریح و ورزش می کنند و هم درباره فرهنگ و تمدن کازاک ها یا قزاقهای جنوب روسیه چیزهای بیشتری یاد می گیرند، قومی که در تاریخ اوکراین و روسیه همواره نقش محوری داشته است.

برای هر گروه سنی فعالیت ویژه ای در نظر گرفته شده است و نظم و انضباط خاصی بر اردوگاه حاکم است تا سلسله مراتب زندگی نظامی کازاک ها بیشتر برای کودکان نمود پیدا کند. هفت صبح برپا داده می شود و شرکت در تمرینات بدنی صبحگاهی برای همه اجباریست.

فراگیری آشپزی سنتی قزاق ها هم از جمله فعالیت هایی است که شرکت در آنها برای بچه ها اجباری است و یک روز کامل به آن اختصاص داده شده است.

دست آخر اینکه بچه های ۸ تا ۱۵ ساله می توانند برای شرکت در این دوره ۱۱ روزه ثبت نام کنند. شهریه آن هم حدودا ۳۰۰ یورو در نظر گرفته شده است.

ایران ما چه امکاناتی دارد

در این زمینه می توان به تنوع آب و هوایی بسیار مناسب کشورمان اشاره کرد که می توان از آن به عنوان بهترین عامل رشد و توسعه مراکز اردگاهی کودکان استفاده کنیم اما مهمترین بخشی که می تواند هم اکنون به یاری آینده و اقتصاد کشورمان آیند سرمایه گذاری در اروگاههایی است که کودکان در آن خود به کشت و صنعت می پردازند .

هرچند هنوز ایران در زمینه زیاد فعال نبوده اما تامین غذای آینده کشور و البته کوچک روز افزود روستائیان از روستاها به شهرها می تواند اصلی ترین دلیل برپایی اینگونه اردوگاهها در مناطق روستایی ومستعد کشاورزی باشد . حال آنکه یکی دوسال است شاهد پخش آگهی های تبلیغاتی برای برپایی اردوهای تابستانی کودکان خارج از ایران برای یادگیری زبان های خارجی تا تجربه زندگی بین المللی هستم.

کارشناسان این رشته معتقدند که با برپایی این اردوگاهها علاوه براینکه زمینه ساز فعالیت اقتصادی روستائیان می شود کودکانمان را هم با اهمیت تامین غذا و البته زنده نگهداشتن روستاها برای آینده کشور آشنا می کنیم . بنابراین این اردوگاهها هرگز فقط تفریح و پرکردن اوقات فراغت نیست بلکه می تواند با برگزاری ارودیی چند روزه و ساده آینده مملکتمان را رقم بزنیم.

مجاز یا غیر مجاز مسئله این است

تعدد دفاتر خدمات گردشگری در ایران نشانه رونق نیست!

مدتی است که هرجا و مکانی که نظر می کنید صحبت از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید است و همه منتظر رویدادهای تازه در فضای کسب و کار جامعه هستند. یکی از صنایعی که هم اکنون تشنه تغییرات سازنده است و چشم امید به دولت یازدهم دارد صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی کشورمان است.

همگی می دانیم ایران به عنوان کشوری پرجاذبه در جهان برای گردشگران با جایگاهی یک رقمی از سوی سازمان جهانی گردشگری انتخاب شده است اما هنوز از این امتیاز خود نتوانسته به خوبی استفاده کند و از آنجایی که گوشه کنار دهکده جهانی صنعت گردشگری را صنعتی خصوصی تصور می کنند این مشکل را از بخش خصوصی می دانند حال آنکه ایران کاملا برعکس دیگران عمل کرده است و تا کنون دولت همه کاره این صنعت پولساز جهانی در کشور بوده است که البته معضلات و مشکلاتی هم به میان آمده اما به هرحال نزدیکی پایان دولت دهم سروصدایی مبنی بر خصوصی سازی گردشگری آغاز و بسیار خبرساز شد فارغ از این که مشکلات چیست و برنامه چه معضلاتی به همراه خواهد داشت، به اولین گروه بخش خصوصی در این زمینه به عنوان اصلی ترین ارگان درگیر صنعت گردشگری یعنی آژانس های مسافرتی و دفاتر خدمات هوایی می نگریم.

بسیاری از کارشناسان اولین معضل در عدم موفقیت گردشگری ایران را پس از حضور گسترده دولت ، در تعدد آژانس های گردشگری ایران می دانند که بدون برنامه و صرفا با روابط برای آنها مجوز صادر شده است . طبق آمار موجود هم اکنون حدود دوهزار پروانه فعالیت برای دفاتر خدمات مسافرتی و جهانگردی ایران صادر شده که می توان به جرات گفت همین تعداد هم در بازار سفر وگردشگری ایران به صورت غیر قانونی مشغول فعالیت هستند.

با توجه به اظهار نظر همین کارشناسان این تعدد نه به دلیل رشد و رونق گردشگری کشورمان است بلکه برخی از این امتیاز به عنوان پوششی برای دیگر فعالیت خود یعنی جابه جایی ارز یا ارسال بار استفاده می کنند و هم اکنون به بیماری مهلکی برای صنعت گردشگری ایران تبدیل شده اند و دردسری بزرگ را برای این صنعت ضعیف ایران به وجود آورده است.

محمد حسن کرمانی، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران در این زمینه می گوید با توجه به حرفه و کارم من هیچ جای دنیا این تعداد آژانس هواپیمایی و دفتر خدمات گردشگری باتوجه به تعداد ورودی گردشگر به منطقه را ندیده ام.

به عقیده وی دولت هم اکنون برای سرو سامان دادن به این معضل باید همانند مسئله صرافی ها ی مجاز و غیر مجاز به شدت پیگیر این موضوع باشد تا غیر مجازها را از بازار کار گردشگری کشور خارج کند.

کرمانی می گوید : اوسط دهه هفتاد بسیاری از افراد بصورت سنتی روی علاقه مذهبی مردم به کربلا ، مشهد یا سوریه حساب می کردند و درخواست تاسیس دفتر می دادند و گروهی هم توجه مردم به بازارهای خارجی و البته تفریحات  را دلیل درخواست تاسیس آژانس مسافرتی عنوان کردند که هر دو گروه بنا به دلایلی کاملا واضح هم اکنون در معضلی به نام رکود گرفتار شده اند .

شرایط کنونی گردشگری ایران و جهان با چند سال پیش کاملا متفاوت شده است و دیدگاه گردشگران نیز به مناسبت این موضوع تغییر کردهاست .  بنابراین باید رویکرد آژانس ها تغییر کنند و همگام با نیاز روز جهان پیش برود که این اتفاق در ایران رخ نداده و همان مدیریت سنتی و قدیمی و از همه مهمتر نا آشنایی باعث عقب ماندگی ، رکود و در نهایت ورشکستگی برخی دراین حرفه شده است.

براساس اطلاعات درصد قابل توجهی از آژانس داران هم اکنون با توجه به مشکلات مالی والبته نوسانات نرخ ارز در کشور چندسالی است که با کاهش بسیار زیاد مسافران روبرو شده اند و فقط به فکر فروش بلیت یا پکیج دیگران افتاده اند . این موضوع بنیه مالی آنها را به سرعت ضعیف کرده و گروهی را وادار به بستن دفاتر خود کرده و برخی را هم در دام بدهکاری انداخته است.

کرمانی می گوید اگر در سطح شهر تهران قدم بزنید و به دفاتر گردشگری توجه کنید همگی خلوت و چراغ خاموش حرکت می کنند حال آنکه در گذشته این دفاتر از شور و حال وصف ناشدنی برخوردار بودند و شیک ترین و بهترین دکوراسیون را برای دفتر خود درنظر می گرفتند ، همین تفاوت بهترین نشانه رکود ومشکلات ریشه ای در صنعت گردشگری ایران است.

نا آگاهی بلای جان آژانس داران

اگر از کوتاهی دولت در کنترل صدور پروانه آژانس ها بگذریم به داخل و بدنه این دفاتر سری بزنیم با توجه به همان عوامل اولیه شاهد حضور گسترده افراد غیر حرفه ای و متخصص در این زمینه هستیم. افرادی که حتی درباره جغرافیای کشور و کشورهای خارجی اطلاعاتی ندارند و صرفا برگه های رنگی مقابلشان یا آگهی روزنامه را مطالعه می کنند و با اندکی افزایش قیمت آن را به مشتری تحویل می دهند .برخی از کادر فنی آژانس ها حتی خودشان یکبار به مقصد توری که می فروشند سفر نکرده اند یا اینکه اصلا هیچ اطلاعی از شرایط و امکانات آن منطقه ندارد تا مسافرشان را نسبت به آن آگاه کنند.

به گفته کرمانی این پدیده کاملا مرسوم شده است که کارمندان غیر متخصص و غیر حرفه ای برخی آژانس ها هر روز صبح که سرکار می آیند اول برگه های فکس ، ایمیل و اس ام اس های خود را چک می کنند تا ببینند چه تورهایی برایشان ارسال شده است بعد از آن با فکر دریافت پورسانت از فروش آن پکیج روزکاری خود را شروع می کنند و بالبخندی شیرین مشتری را وادار به ثبت نام در این تور که هیچ شناختی از آن ندارند ، می کنند.

محمدناصر گلدوست به عنوان عضو هیات مدیره و دبیر انجمن، در این زمینه نیز اظهار نظر می کند : این اولین نشانه غیر حرفه ای بودن برخی از آژانس ها در کشورمان است . گرچه این پدیده یعنی ارایه پکیج مسافرتی به همکاران در دیگر نقاط جهان نیز رواج دارد اما در ایران ما شاهد دلال بازی یا گاهی اوقات وجود مافیایی در این میان هستیم.

وی ادامه می دهد و می گوید فرض کنیم من به عنوان آژانس مادر و برگزار کننده اصلی تور اقدام به خرید صندلی هواپیما به صورت چارتر کرده ام و با هزاران بدبختی هتل مناسب شرایط مسافرانم را یافته ام و با او قرارداد بسته ام ، حالا قصد دارم پکیج خودم را در بازار ایران بفروش برسانم که با تعدد بسیار زیاد آژانس ها در جامعه مواجه می شوم. شما تصور می کنید مسافران کمی که هم اکنون در ایران هستند چند درصد احتمال دارد با من ارتباط بگیرند؟ بنابراین ناچار وارد این چرخه می شوم و درمقابل پرداخت پورسانت به دیگران تور خودم را بفروشم .

این اتفاق دو پیامد برای این صنعت یعنی آژانس داری ایران داشته و دارد، اول اینکه سرمایه و انرژی من از بین رفته و دیگران با استفاده از شرایط بد بازار از آن منفعت می برند و دوم اینکه در این موارد اکثرا حقوق مصرف کننده نادیده گرفته می شود چون فروشنده هیچ اطلاعاتی از امکانات تور مورد نظر ندارد و صرفا جملات چاپ شده روی کاغذ را با کمی تغییرات تحویل مشتری می دهد و در نهایت مشتری با پردخت مبلغی بیشتر از مبلغ تور آن را می خرد.

به عنوان مثال سال 1390 تنها در شهر تبریز یکصد مورد شکایت در این زمینه به ثبت رسید که با بررسی آنها مشخص شد در حدود هشتاد  درصد تورهای یاد شده توسط آژانس های واسطه فروخته شده و دفتر برگزار کننده اصلی اصلا در این شهر نیست.

برای حذف دست واسطه ها و عرضه مستیم تورهای استاندارد با همکاری انجمن اقدام به برگزاری جشنواره فروش تور کردیم و با همکاری آژانس های معتبر توانستیم به نتایج خوبی هم برسیم تا اینکه هم از واسطه گری خلاص شویم و هم مشتری بتواند تور مورد نظر خود را با قیمت مناسب خریداری کند.

تورهای مجازی بلای جان آژانس های حقیقی

محمدحسن کرمانی درباره وجود هزاران هزار تبلیغ اینترنتی برای برگزاری تورهای خارجی یا داخلی می گوید : متاسفانه هنوز هیچ قانونی در این زمینه نیست و همین موضوع  برای ما دردسرساز شده و هم بسیاری را در دام کلاهبرداری می کشاند. وی ادامه می دهد مثلا شخصی بااستفاده از اطلاعات خود از کشوری (بخصوص کشورهایی که برای ایرانیان نیاز به دریافت ویزا نیست) و برقراری ارتباط با هتل ها در اینترنت اقدام به انتشار آگهی جهت برگزاری تور می کند . نه دفتر، نه مجوزی هیچ چیزی نیست تا در صورت بروز مشکل بتوان به آن استناد کرد . متاسفانه معمولا مسافران به دلیل تفاوت فاحش قیمتی و البته ناگاهی ، درگیر تبلیغات غیر واقعی این افراد می شود و اقدام به خرید می کنند.

وی ابراز امیدواری می کند که با تغییر مدیریت سازمان میراث فرهنگی این معضل هم در کنار مشکلات دیگر برطرف شود تا شاهد رشد و رونق گردشگری کشورمان باشیم

در خاتمه محمد حسن کرمانی بار دیگر تعدد آژانس های مسافرتی را رونق گردشگری ایران نمی داند بلکه این موضوع را ضعف شدید مدیریت در این شاخه عنوان می کند و می گوید: امیدوارم مطالبات بخش خصوصی بخصوص در بخش گردشگری در این دولت محقق شود که به عقیده من اولین گام بررسی مجوز مجدد آژانس هاست و جلوگیری از فعالیت غیرمجاز ها چه در دنیای حقیقی و چه در اینترنت است.

عماد عزتی

گردشگری ایران ؛ امسال هم بدون برند !

 روز جهانی گردشگری در راه است

هر سال اوایل مهرماه در دنیای سفر و گردشگری حال و هوای دیگری حکمفرماست و جنب و جوش خاصی دست اندرکاران این صنعت را در بر می گیرد و بسیاری از گردشگران حرفه ای سراسر جهان نیز در این دوره بار سفر می بندند، چون بیست و هفتم سپتامبر هر سال روز جهانی گردشگری از سوی سازمان جهانی گردشگری انتخاب شده و بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر تخفیفات ویژه ای در این روز برای مهمانان خود در نظر می گیرند.

روز جهانی گردشگری از سوی سازمان جهانی گردشگری از سال 1970 تا کنون سراسر جهان جشن گرفته می شود و بسیاری را دور هم جمع می کند، اما یکی از این جشن ها بسیار مشهور تر و معروف تر است که همه کشورها قصد دارند با تمام دارایی خود در آن حاضر شوند.

امسال یعنی سال 2013 میلادی هم سازمان جهانی گردشگری مالدیو را با توجه به شعار انتخاب شده برای روز جهانی گردشگری سال 2013  که « گردشگری و آب: محافظت از آینده مشترکمان» است ، انتخاب کرده بدون درنظر گرفتن علت انتخاب این شعار از سوی سازمان جهانی گردشگری در میابیم که بسیاری از کشورهای گردشگر پذیر نیز با توجه به انتخاب این شعار از سوی سازمان جهانی گردشگری سعی دارند جاذبه های آبی خود را به جهان معرفی کنند و آنهایی هم که از این جاذبه محروم هستند با تمام تلاش سعی کرده اند با استفاده از تاریخ و تمدن خود نظر گردشگران را جلب کنند. اما ایران که هر دو پتانسیل یعنی هم جاذبه های دریایی و هم جاذبه های تاریخی را کنار هم دارد برای این روز خاص چگونه آماده شده است؟

همانطور که می دانیم ایران از سوی همین سازمان به عنوان یکی از ده کشور پرجاذبه جهان برای گردشگران بین المللی معرفی شده اما آیا واقعا ایران با توجه به این امتیاز، مناسب به استقبال این روز رفته است؟ اگر از برگزاری جشن های استانی یا برنامه های جنبی سازمان میراث فرهنگی در کشورمان بگذریم اصلی ترین کار که انتخاب برندی ملی برای حضور گسترده در جشن های این روز خارج از مرزهاست کشورمان چه کرده است؟

شواهد اینگونه است که ایران هنوز در انتخاب برندی ملی برای گردشگری خود جدی عمل نکرده است در حالی که به گفته محمدرضا فرزین، استاد دانشگاه وفعال عرصه گردشگری : «برند در صنعت گردشگری نشانه ای است که باید موجب شناسایی مقصد شود.» که ظاهرا ایران با توجه به همین کمبود ، هنوز به عنوان مقصدی ناشناخته برای گردشگران بین المللی باقی مانده است.

 وی وجود شرکت های اندک گردشگری ، مراکز تفریحی و اقامتی اندک، مشارکت پایین و کمرنگ بخش دولتی و خصوصی و مشارکت اندک بخش غیر دولتی با تعاونی ها را از عوامل بسیار مهم در این ناکامی می داندو می افزاید: برندسازی در این صنعت می توان به خودی خود باعث از بین رفتن یا کمرنگ شدن تمامی مشکلات یاد شده در صنعت گردشگری ایران شود و در نهایت صنعت گردشگری ما به جایگاه واقعی خود برسد.

در این زمینه یعنی برندسازی می توان به کشور همسایه ایران یعنی ترکیه اشاره کرد از نظر صنعت گردشگری سالها از ایران جلوتر است و تاکنون توانسته بسیار موفق عمل کند ، این کشور تنها در سال 2012 میلادی طبق گزارش سازمان جهانگردی ترکیه حدود 50 میلیون یورو برای تبلیغ برندسازی و تبلیغ آن در بازارهای هدفش هزینه کرده است. از جمله اقداماتی که این کشور انجام داده می توان به ساخت برنامه های تلویزیونی از جاذبه های طبیعی و تاریخی ترکیه، حضور گسترده و سازنده در بازارهای هدف، چاپ و انتشار بروشورهای مختلف گردشگری و توزیع آنها در بازارهای عمده هدفش اشاره کرد. اما اخیرا پا را فراتر از این گذاشته و با ساخت سریال های تلویزیونی جذاب خود، سعی دارد علاوه بر معرفی فرهنگ و آداب سنن ترکیه جاذبه ها و شهرهای گردشگرپذیرش را به سراسر جهان معرفی نماید در حالی که ایران به گفته مسئولان گردشگری کشور به دلیل کمبود بودجه حتی از بسیاری از نمایشگاه های بین المللی گردشگری که سراسر جهان برگزار می شود نیز جا مانده است.

همگان می دانیم که صنعت گردشگری به عنوان صادرات نامرئی در جهان امروزی ما به کارزاری تبدیل شده که همه قصد موفقیت در آن را دارند؛ کارزاری که دبیر سمینار و جشنواره برند ، فرزاد مقدم در باره آن می گوید: جنگ امروز صنعت گردشگری متمرکز بر جاذبه ها و توانمندی های مقصد گردشگری نیست بلکه روی برندهای این کشورها تمرکز کرده است. به عقیده وی بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر هم اکنون با سرمایه گذاری های هنگفت در زمینه برندسازی برای صنعت گردشگری خودشان حضوری بسیار پررنگ در رسانه ها و بخصوص فضای مجازی دارند در حالی که هیچ خبری از ایران با اینهمه جاذبه اش نیست.

 به عقیده وی برند در صنعت گردشگری در ذهن گردشگران یعنی کیفیت خدمات و استاندارد قیمت که متاسفانه ایران هنوز برند ملی گردشگری خود را به جامعه بین المللی معرفی نکرده و صرفا به تحرکاتی بسیار پراکنده در گوشه و کنار این سرزمین کهن بسنده کرده است.

دکتر ایمانی خوشخو دیگر فعال دانشگاهی عرصه گردشگری در این زمینه می گوید: اگرچه ایران در استان های خود مثل اصفهان یا جزیره قشم اقدام به برندسازی کرده اما ایران نیازمند برندی ملی برای معرفی ایران است نه معرفی قشم یا اصفهان به صورت انفرادی ایران دربرگیرند جاذبه های بسیاری است که نباید آنها را به دست فراموشی سپرد.

وی در این زمینه اشاره می کند شما با شنیدن نام سرزمین عجایب یاد هندوستان خواهید افتاد نه شهر بمبئی ، یا اینکه اگر نام سرزمین کانگروها را بشنوید نقشه استرالیا را متصور می شود نه شهر سیدنی بنابراین ایران هم باید اینگونه عمل کند تا در صحنه گردشگری خود موفق باشد.

وی ادامه می دهد یکی از مسایل و چالش های پیش روی صنعت گردشگری ایران برند سازی است و متاسفانه متخصصان امر گردشگری نقش برند را در توسعه فضای کسب و کار گردشگری هنوز جدی نگرفته اند به عنوان مثال تصور کنید کشور بنگلادش چه جاذبه ای در برابر ایران باستانی دارد اما با درک اهمیت برند سازی هم اکنون این کشور در جوامع بین المللی گردشگری دارای برند ملی گردشگری است حال آنکه ایران هنوز اندرخم یک کوچه است.

امید است با توجه به رویکرد دولت یازدهم به صنعت گردشگری زمینه تولید برند ملی گردشگری ایران فراهم شود و ایران سربلند در جشن روز جهانی گردشگری حاضر شود. به قول معروف هر وقت ماهی را از آب بگیریم تازه است بنابراین از همین امروز می توان شروع کرد و تا روز جهانی گردشگری ایران بدون برند گردشگری نماند.

نویسنده : عزتی

آمار غلط گردشگری ایران را به بیراهه کشانده


آماری که رمق گردشگری ایران را گرفته

زیرتیتر: آمار نادرست صنعت گردشگری ایران کسب و کار بسیاری را کساد کرده است

 

 

صنعت گردشگری به عنوان یکی از پویا ترین صنایع جهان بسیاری از افراد را به خود جلب کرده است و حجم جابه جایی پول و اطلاعات و تکنولوژی در این صنعت و البته میزان اشتغالزایی در آن چنان گسترده است که گاهی باعث شگفتی دست اندرکاران گردشگری شده است .

طبق آخرین گزارش سازمان جهانی گردشگری در چهار ماه نخست سال 2013 میلادی تعداد 298 میلیون نفر گردشگر بین المللی در سراسر جهان سفر کرده اند که با توجه به آمار سال گذشته در همین دوره شاهد رشدی حدود چهار و سه دهم درصدی بوده ایم .

به گفته طالب رفیع دبیر کل این سازمان ، رشد صنعت گردشگری و تاثیر گذاری آن در صنعت و اقتصاد بین المللی بسیار سریعتر از آنچه تصور می شد رخ داده است که باعث توجه بیش از پیش دست اندرکاران و سرمایه گذاران این بخش در گوشه و کنار جهان شده است.

این اتفاق باعث شده تا اهمیت اطلاعات و آمار دقیق در این صنعت پویا یا همان صادرات نامرئی کشور ها چنان باشد که علاوه بر خصوصی ها ، دولت ها نیز به فکر دست یابی به این اطلاعات و آمار باشند و برای داشتن آنها هزینه کنند.

به عقیده بسیاری از کارشناسان و فعالان گردشگری وجود اطلاعات و آمار دقیق در این صنعت پویا می تواند آینده گردشگری منطقه ای را در دهکده جهانی رقم بزند و موفقیت یا عدم موفقیت آن را تعیین کند. این اهمیت آنچنان بوده که هر سال سازمان جهانی گردشگری نسبت به انتشار این اطلاعات و آمار اقدام می کند و با انتشار کتابچه هایی حاوی این اطلاعات و سعی می کند علاوه بر تعیین سیاست های کلان خود در این زمینه راهنمایی برای بخش خصوصی و سرمایه گذاران این صنعت باشد.

اهمیت این آمار در سال 2013 میلادی با توجه به اینکه سازمان ملل این سال را به پیشنهاد انجمن آمار ایالات متحده و چند انجمن دیگر به عنوان «سال آمار» نامگذاری کرده است بیش از پیش خودنمایی می کند. چون این سازمان از کلیه دولت ها و ارگانها یا سازمانهای بین المللی خواسته با توجه به این نام فعالیت هایی را ترتیب دهند تا اهمیت علم آمار و کاربرد آن در گستره های علمی و کسب و کار ، رسانه ، حکومت و سیاستگذاری ها به نمایش در آید.

از این رو طبق اظهار نظر مقامات سازمان جهانی گردشگری، آمار و اطلاعات شالوده برنامه ریزی و توسعه صنعت گردشگری است و به همین دلیل اهمیت ویژه ای در توسعه آن دارند و این سازمان برای ادامه توسعه و رونق گردشگری ، نسبت به استاندارد سازی مفاهیم یاد شده و استفاده از روشهای آمارگیری نوین تاکید داشته و دارد.

میزان درآمد این صنعت ، افراد شاغل آن ، تعداد صنایع درگیر گردشگری و میزان اقامت گردشگران در نقاط مختلف جهان اکثرا اطلاعاتی بسیار ساده اما کیدی برای صنعت گردشگری است و هرچه کشوری در این صنعت رشد کرده باشد شاهد وجود اطلاعات و آمار دقیق تری از این صنعت در مجامع بین المللی هستیم.

طبق آمار سازمان جهانی گردشگری در سال 2009 میلادی حدود 193 میلیون نفر سراسر جهان در صنعت گردشگری مشغول به کار بوده اند که این آمار بیانگر یک نفر شاغل در مقابل هر دوازده و چهاردهم فرصت شغلی بوده است . اما این آمار در سال 2010 میلادی به رقمی بالغ بر 6/251 میلیون شغل رسید و هر یازده نفر فرصت شغلی یکی به گردشگری رسید و در نهایت سال 2012 میلادی با توجه به عبور تعداد گردشگران بین المللی از مرز یک میلیارد نفر، به رقم یک شغل در مقابل هر نه و هفت دهم فرصت شغلی در جهان نزدیک شد.

نگاهی سطحی و گذرا به این آمار جایگاه صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی را در قرن حاضر  برایمان مشخص می کند و بیانگر این است که صادرات نامرئی تا چه اندازه به دریافت اطلاعات و آمار دقیق نیازمند بوده و هست که متاسفانه ایران با توجه به این همه جاذبه و پتانسیل گردشگری خود در این صنعت هنوز به اهمیت ارایه آمار دقیق و صحیح برای رشد گردشگری و توسعه آن پی نبرده است.

به صورتی که اعلام آمار و ارقامی غیر واقعی از سوی مسئولان و دست اندرکاران دولتی گردشگری ایران اواخر سال 1391 و ابتدای سال 1392 باعث اعتراض بسیاری از فعالان خصوصی این عرصه شد و مشکلاتی هم در برنامه ریزی های آنها به وجود آورد.

در این زمینه مدیرکل سابق دفتر آمار و برنامه ریزی سازمان میراث فرهنگی در زمینه اهمیت آمار در توسعه صنعت گردشگری کشورها اینگونه اظهار نظر می کند و می گوید : آمار غیر واقعی در صنعت گردشگری سمی مهلک برای آینده و توسعه آن است و ایران به عنوان کشوری پرجاذبه در منطقه هنوز آمار دقیقی از صنعت گردشگری در اختیار ندارد، بصورتی که ارایه آمارهای متفاوت درباره گردشگری ایران از سوی مقامات مسئول در این امر حتی سازمان های بین المللی را به اشتباه انداخته و در بسیاری از جداول و نمودارهای بین المللی وقتی به نام ایران می رسیم برای چند سال گذشته هیچ اطلاعاتی نمی بینیم و آخرین اطلاعات و آمار مربوط به اوایل دهه هشتاد است.

اردشیر اروجی، به آمار غیر واقعی نوروز 1392 اشاره می کند و می گوید: اعلام شد که نوروز امسال 11 میلیون گردشگر وارد استان خراسان رضوی شده ، اما اتحادیه هتلداران اعلام کرد که این استان طی پیک سفرهای نوروزی دارای ضریب اشغال هتل حدود 70 درصد بوده است . با مقایسه ارقام موجود متوجه می شویم که بسیاری از مسافران در کمپ ها یا مراکز اقامتی دیگری مثل مدارس یا آپارتمان های خصوصی اقامت کرده اند که ابهام ویرانگر بین این اعداد و ارقام باعث می شود هیچ تصویر روشنی برای آینده گردشگری استان نداشته باشیم و نتوانیم برای توسعه آن برنامه ریزی کنیم.

وی درباره خطر اعلام آمار غلط و غیر کارشناسی در صنعت گردشگری می گوید: همه می دانیم که سرمایه گذاران در هر صنعتی ، برای سرمایه گذاری ابتدا به آمار موجود در صنف خود مراجعه می کنند و سپس اقدام می کنند؛ صنعت گردشگری هم از دیگر صنایع مستثنی نیست اگر سرمایه گذار خصوصی به آمار گردشگری ورودی استان خراسان رضوی نگاه کند این تصور را خواهد داشت که سرمایه گذاری در زمینه مراکز اقامتی استان خراسان رضوی به صرفه است و تقاضای تاسیس هتل یا هتل آپارتمان را می دهد حال آنکه طبق استاندارد اگر بخواهیم هتلی را سودآور بشناسیم باید ضریب اشغال آن بالاتر از 75 درصد باشد در صورتی که در خراسان رضوی 70 درصد بوده این یعنی ضرر و در نهایت ورشکستگی اقامتگاه در آینده ای نزدیک ؛ این حقیقت باعث می شود تمام حساب و کتابهای سرمایه گذار را برهم خواهد زد.

من اعتقاد دارم آمار غلط در صنعت گردشگری را می توان سم مهلکی تعبیر کرد که باعث نابودی فرد می شود، در ایران با این رویداد مواجه شده ایم و آمار غیر کارشناسی و سلیقه ای زیان غیر قابل جبرانی به گردشگری کشور زده است. اما هنوز متوجه آن نشده ایم و همچنان به آمار ارایه شده دلخوش کرده ایم و نسبت به همان آمار برنامه ریزی کرده ایم.

دیگر فعالان عرصه گردشگری نیز آمار غلط را بلای جان گردشگری ایران می دانند و عنوان می کنند معمولا متولی گردشگری کشورها و یا هتل ها بهترین آمار را برای صنعت گردشگری تامین می کنند اما در کشور ما دو ارگان غیر مرتبط مثل نیروی انتظامی و وزارت امورخارجه این آمار را استخراج می کنند و به عنوان ملاک سنجش صنعت گردشگری به دیگر مراکز اعلام می کند.

به این ترتیب حتی کارشناسان یا ساکنان مرزی کشورهای همسایه که مجبور هستند برای دید و بازدید اقوام خود از مرزهای ایران عبور کنند جزو آمار گردشگران ثبت شده اند. در این زمینه می توان به مرز جلفا اشاره کرد که بسیاری از ساکنان جنوب کشور آذربایجان به دلیل اینکه کشور ارمنستان به نوعی مانع از سفر آنها به شرق کشورشان شده مجبور هستند از مرز ایران وارد و دوباره به کشور خودشان وارد شوند و در این فرایند دوبار (2 بار)  در آمار گردشگران ورودی کشورمان محاسبه خواهند شد این یعنی آمار غیر واقعی، یا اینکه ما آماری از گردشگران ونزوئلایی در ایران داریم در حالی هیچ شرکت یا موسسه گردشگری حتی یک نفر از آنها را تاکنون ندیده است چون همگی آنها افراد دولتی یا کارشناسان تجاری بوده اند نه گردشگر.!

این فعالان عرصه گردشگری عدم وجود اطلاعات و آمار غلط راحتی از بروز ناآرامی در کشوری گردشگرپذیر یا بی نظمی در اقتصاد آن مهلک تر می دانند و امیدوارند که با روی کار آمدن دولت یازدهم شرایط برای توسعه گردشگری ایران آنچنان که باید و شاید رشد و توسعه یابد.

در این زمینه یعنی اهمیت آمار در صنعت گردشگری ایران اسماعیل قادری ، مدرس جهانگردی نیز می گوید: متاسفانه در ایران هرخارجی را که از مرزها می گذرد گردشگر می نامیم در حالی که گردشگر طبق مفاهیم بین المللی تعریفی خاص دارد و باید دارای شرایط خاصی باشد تا در آمار صنعت گردشگری ثبت شود.

این مدرس دانشگاه عنوان می کند: ایران حتی تیم های ورزشی یا کارشناسان فنی شرکت ها و دیپلمات ها را هم که وارد کشور می شوند را جزو آمار گردشگران ورودی عنوان می کنند در حالی که این افراد کوچکترین منافعی برای چرخه اقتصاد گردشگری ایران ندارند بلکه فقط هزینه ساز هستند.

حمید ضرغام، کارشناس برنامه ریزی توسعه در این باره می گوید: نظام آمار و داشتن اطلاعات صحیح اولین گام در صنعت گردشگری یا هر صنعت دیگر است و حالا که صحبت که گردشگری شده اهمیت آن برای ایران به عنوان یکی از کشورهای پرجاذبه برای گردشگران دو چندان خواهد شد.

این کارشناس اجرای پروژه های جدید و جلب نظر سرمایه گذاران یا حتی جذب گردشگران را منوط به ارایه آمار دقیق و البته صحیح می داند و می گوید: اگر چه ایران مدت هاست که از توسعه گردشگری سخن می گوید ولی چون هیچ آمار دقیقی از هیچ یک از بخش های صنعت گردشگری کشور در دست نیست در این زمینه نتوانسته نتیجه خوبی به دست آورد. بنابراین حرکت ملموسی در این زمینه صورت نگرفته است و هنوز به قول معروف اندرخم یک کوچه ایم ، در حالی که ترکیه یا امارات که سالها از ایران عقب بودند اکنون در گردشگری سالها از ما پیش افتاده اند .

وی می افزاید هرچند طبق شواهد هزینه هنگفتی علاوه بر نیروی انسانی به کار گرفته شده تا آماری در این زمینه تهیه شود اما به دلیل اصولی نبودن و به کار گیری مدیرانی که کوچکترین اهمیت و ارزشی برای آمار غایل نیستند. گردشگری ما راه بجایی نبرده است .

احمدی صاحب یکی از آژانس های مسافرتی تهران نیز اینگونه اظهار نظر می کند و می گوید: در واقع اصلی ترین ارکان گردشگری هر کشور بخش خصوصی این صنعت است و اکنون که سال آمار معرفی شده و دولت جدید روحانی با شعار توسعه صنعت گردشگری، تازه فعالیت خود را آغاز کرده بهترین کار برای نجات صنعت گردشگری ایران که حدود نیم قرن از گردشگری کشورهای همسایه خود عقب افتاده است؛ تنظیم و تدوین آمار دقیق از موقعیت کنونی و توانایی های صنعت گردشگری کشور است تا با توجه به آن دولت مدیریت کلان خود را برای توسعه این صنعت آغاز کند و بخش خصوصی هم برای به حرکت در آوردن چرخ اقتصاد گردشگری شرایط را مهیا کند.

عماد عزتی

14/5/92

 

 

 

مصاحبه با سفیر سوئد

مصاحبه با سفیر سوئد

سوئد یا سرزمین دریاچه‌ها همیشه در ذهن ما نمادی از زیبایی و سرما بوده است. تفریحات زمستانی، آفتاب نیمه شب، هتل یخی و زیبایی‌های تابستانی این کشور باعث شده که سالانه حدود 16 میلیون گردشگر به این کشور در شمال قاره سبز سفر کنند. با این توصیف بسیاری از ماجراجویان و گردشگران ایرانی نیز علاقه‌مند به دیدن جاذبه‌های این سرزمین هستند، اما این بار چمدان قصد دارد دیدنی‌های ایران زمین را از زبان عالی‌رتبه‌ترین مقام سوئدی ساکن ایران یعنی سفیر چهل و نه ساله این سرزمین زیبا، آقای پیتر تیلر peter tejler بشنود. وی برای نخستین بار سال 1992 میلادی از ایران بازدید کرده است ولی اکنون حدود ده ماه است که به عنوان سفیر سئود وارد خاک ایران شده و با رویی گشاده و باز به سئوالات چمدانی ما پاسخ داد.

قبل از ایران در چه کشوری ماموریت داشتید؟

آفریقای جنوبی و پاکستان.

از چه شهرهای ایران تاکنون بازدید کرده‌اید؟

قم، کاشان، اصفهان، شیراز، همدان، مشهد و یزد.

کدام شهر ایران را بهترین شهر گردشگری ایران می‌دانید؟

به عقیده من، اصفهان شهره خاص و عام است، بنابراین معمولا نام این شهر بر سر زبان‌هاست.

آیا شما خودتان در ایران رانندگی می‌کنید؟

تا جایی که شرایط اجازه بدهد بله من خودم رانندگی می‌کنم، ولی هنگام دیدارها و ملاقات‌های رسمی شرایط و موقعیت دیپلماتیک را رعایت می‌کنم.

شنیدم رانندگی در سوئد کاملا قانونمند است. نظر شما درباره رانندگان ایرانی چیست؟

من در کشورهای زیادی رانندگی کرده‌ام و به عقیده من هر کشوری شرایط خاص خودش را دارد، ولی به نظرم ایرانی‌ها کاملا متفاوت از دیگران رانندگی می‌کنند. رانندگان ایرانی به سبک ایرانی رانندگی می‌کنند.

اصلی‌ترین تفاوتی که در رانندگی ایرانی‌ها دیدید، چه بوده؟

رانندگان ایرانی در یک خط رانندگی نمی‌کنند، یعنی هرگز به خط‌کشی خیابان‌ها توجه نمی‌کنند.

نظر شما درباره جاده‌های ایران چیست؟

همان‌طور که قبلا هم گفتم من در کشورهای مختلفی رانندگی کردم، به طور کلی جاده‌های ایران بخصوص جاده‌های اصلی از شرایط ایده‌آل و مناسب برخوردار هستند، اما در جاده‌های فرعی بدون تردید مشکلاتی دیده می‌شود که این موضوع در دیگر مناطق جهان هم دیده می‌شود.

نظر شما درباره علائم راهنمایی و رانندگی ایران چیست؟

امتیاز ویژه تابلوهای رانندگی در جاده‌های ایران، نوشته‌های انگلیسی آنهاست که برای هر گردشگری جلب توجه می‌کند، به عنوان مثال من در سوریه این امکان را ندیدم. تابلوها به زبان عربی بودند، اما در جاده‌های ایران بیشتر مناطق دوزبانه هستند.

به اصفهان سفر کردید، چه چیز اصفهان برای شما جالب بود؟

ابنیه تاریخی بخصوص مساجد این شهر برای من و البته فکر کنم براید تمام گردشگران خارجی جالب و جذاب باشد.

نظر شما درباره سطح زبان انگلیسی در این شهر گردشگرپذیر یعنی اصفهان چیست؟

فکر می‌کنم فقط در مناطق گردشگرپذیر کسبه می‌توانند خوب با گردشگران ارتباط برقرار کنند. در دیگر مناطق شهر شاید ارتباط برقرار کردن با مردم کمی دشوار باشد. به عنوان مثال اطراف میدان نقش جهان هیچ مشکلی نیست، اما اگر چند خیابان از این میدان دور شویم و به مناطق بومی سری بزنی، شاید درصد کمی از مردم بتوانند متوجه خواسته گردشگران خارجی بشوند. به عقیده من، این نقص بزرگی برای یکی از شهرهای مهم گردشگرپذیر ایران است.

خوب شاید فقط این مناطق برای گردشگران جذاب است. آنجا هم که مشکلی نیست. نظر شما در این باره چیست؟

ببینید گردشگری یک صنعت است و در این صنعت رقابت شدیدی هم در حال برگزاری است. اگر باور کنیم که گردشگری یک صنعت پویاست، باید این موضوع را هم دریابیم. چون گردشگران وقتی به شهری سفر می‌کنند، فقط در مناطق معروف اقامت نخواهند کرد؛ بلکه بسیاری از آنها با یک کوله‌پشتی به راه می‌افتند تا واقعیت فرهنگ آن کشور را دریابند. بنابراین دانستن زبان و ارتباط برقرار کردن با گردشگران برای رونق این صنعت بسیار لازم و اجباری است. بسیار اتفاق افتاده که حتی در دورافتاده‌ترین نقاط کشورهای گردشگرپذیر، حضور گردشگران را دیده‌ایم، البته نمی‌توان انتظار داشت که کل مردم بتوانند با گردشگران ارتباط برقرار کنند، ولی‌ باید توجه داشت که اگر قصد موفقیت در این صنعت را داریم، باید به نیازهای گردشگران توجه داشته باشیم.

نظر شما درباره شعرای معروف ایران مثل حافظ و سعدی چیست؟

همان‌طور که قبلا اشاره کردم، به شیراز سفر کرده‌ام، خوب بدون تردید از مقبره این دو شاعر بزرگ ایران هم بازدید کرده‌ام. هیچ‌کس نمی‌تواند نقش تاثیرگذار این دو شاعر بزرگ را در فرهنگ و تمدن ایران نادیده بگیرد. اگر از دوستداران شعر و ادب بگذریم، بسیاری از گردشگران خواهان بازدید از این دو مقبره هستند، چون هر دوی آنها شهرت جهانی دارند و علاوه بر مردم ایران بسیاری هم شیفته خود کرده‌اند.

به عقیده شما، این دو آرامگاه نقش مهمی در گردشگری مناطق دارند؟

جای هیچ تردید نیست که این دو باعث رونق گردشگری منطقه شده است، اما هرگز نباید فراموش کنیم که دو یا سه جاذبه اینچنینی برای موفقیت گردشگری منطقه هرگز کافی نیست، بلکه می‌تواند عاملی برای موفقیت باشد، پس این دو جاذبه در کنار دیگر جاذبه‌ها موفق هستند.

به نظر شما، گردشگران چطور دوباره به یک کشور جذب می‌شوند؟

صنعت گردشگری چرخه‌ای مشخص است که از بازاریابی تا خدمات تقسیم‌بندی شده، بنابراین اگر بتوان پس از جلب نظر گردشگران، سرویس‌دهی مناسبی به آنها داشته باشیم، بدون تردید آنها دوباره به جاذبه‌های کشورمان جلب خواهند شد. نباید هرگز به اماکن تاریخی یا هتل‌های فعلی خودمان فکر کنیم؛ بلکه جاذبه‌های نوین و شرایط جدید باعث می‌شود تا گردشگران همیشه به فکر سفری دوباره به کشوری که قبلا سفر کردند، باشند.

آیا نمونه‌ای هم دارید؟

بله در کشور من این اتفاق افتاده، به عنوان مثال مراکز خرید، امکانات تفریحی جدید و ارزانقیمت علاوه بر تشویق گردشگران داخلی، دیگران بخصوص کشورهای اطراف را وادار به بستن چمدان می‌کند.

بسیاری از گردشگران بارها و بارها از کشورهای اطراف سوئد وارد کشور من شده‌اند تا از خرید خود لذت ببرند. بنابراین فقط اماکن تاریخی و هتل‌ها نیستند که باعث جذب دوباره گردشگران به منطقه‌ای خاص می‌شوند.

به خرید ارزان اشاره کردید، لطفا بیشتر توضیح دهید.

هرسال تعداد زیادی از گردشگران هلندی، آلمانی و فنلاندی برای خرید با قیمت مناسب اجناس مورد نیازشان از مرزهای سوئد وارد کشور من می‌شوند و فقط یک چادر مسافرتی همراه دارند. این موضوع بیانگر این است که این گروه هرگز برای اقامت در هتل‌های پنج‌ستاره به سوئد نیامده‌اند و فقط برای یکی دو روز و خرید مناسب به کشور من سفر کرده‌اند؛ کاری به اماکن تاریخی و جاذبه‌های دیگر هم نخواهند داشت، بنابراین مزیت جلب نظر گردشگران با فروشگاه‌های بزرگ و جشنواره خرید در جلب نظر گردشگران بر هیچ‌کس پوشیده نیست.

نظرتان درباره میوه های ایران چیست؟

محصولات کشاورزی ایران بسیار سالم و خیلی خوشمزه هستند، بخصوص محصولات باغی، طعم میوه های ایران واقعا خوشمزه است. بهترین محصولی که من از ایران مصرف می کنم و می شناسم برنج ایرانی است که عطر و طعم آن واقعا بی نظیر است.

نظر شما درباره صنایع دستی ایران چیست؟

اگر از شهرت و جایگاه صنایع دستی ایران بگذریم، باید به کل تولیدات محلی هر کشور اهمیت دهیم، چون یکی از عوامل موثر جلب نظر گردشگران همین تولیدات است. صنایع دستی، غذاها، پوشش و به طور کلی هر چیزی که مختص منطقه ای خاص از کشور باشد، برای گردشگران جذاب و دیدنی خواهد بود.

نظرتان درباره حمل و نقل عمومی ایران چیست؟

شرایط حمل و نقل عمومی ایران به عقیده سفیر سوئد مناسب است، اما می گوید اگر قصد توسعه گردشگری را دارید، باید به حمل و نقل ارزانقیمت مثل قطار بیشتر فکر کنید، چون بیشتر گردشگران نگران هزینه حمل و نقل و جابجایی در مقصد خود هستند. من به عنوان یکی از مهمانان همایش توسعه حمل و نقل ریلی اخیر بودم. به عقیده من، باید به حمل و نقل ریلی در ایران  بیشتر توجه کنیم، چون ارزان ترین وسیله حمل و نقل است.

نظر شما درباره متروی تهران چیست؟

من خودم از این وسیله استفاده می کنم. به عقیده من تنها راه دوری از ترافیک تهران، توسعه مترو در آن است. تهران باید تحت پوشش کامل خطوط مترو باشد تا از بار ترافیکش و آلودگی هوای آن کاسته شود.

حمل و نقل هوایی ایران را چطور دیدید؟

مناسب و قابل اعتماد است.

آیا دوچرخه سواری می کنید؟

بله. من در کشورم و محل تولدم همیشه با دوچرخه برای انجام کارهایم می‌روم. همان طور که می‌دانید سوئد یکی از کشورهایی است که بیشتر شهروندانش از دوچرخه برای رسیدن به محل کار خود یا خرید رفتن استفاده می‌کنند.

چه تعداد ایرانی از کشور شما دیدن می‌کنند؟

حدود یکصد هزار ایرانی در سوئد زندگی می‌کنند که خانواده آنها همیشه به سوئد سفر می‌کنند، اما در مورد گردشگران نمی‌توان عدد دقیقی ارائه کرد، چون کشور من عضو منطقه شنگن است، بنابراین شاید بسیاری از ویزاهای توریستی که در سفارت سوئد صادر می‌شود، مقصد اصلی آنها کشور من نباشد و همچنین برعکس بسیاری از ویزاهایی که برای دیگر کشورهای عضو صادر می‌شود، ممکن است به سوئد سفر کنند. بنابراین هرگز عدد دقیقی نخواهیم داشت، اما به طور کلی سوئد 16 میلیون گردشگر را سال گذشته پذیرایی کرده است.

نظر شما درباره رستوران‌ها و نقش آنها در توسعه گردشگری چیست؟

خوردن غذای خوشمزه بخش مهمی از سفر گردشگران است، اما نباید فقط به فکر غذاهای محلی باشیم، چون این موضوع باعث محدودیت گردشگران می‌شود. به عنوان مثال وقتی من در سوئد هستم، علاقه دارم غذای ایتالیایی را امتحان کنم، بنابراین باید غذاهای بین‌المللی در دسترس گردشگران باشد.

نظر شما درباره رستوران‌های ایرانی چیست؟

بزرگ‌ترین مزیت ایران رستوران‌هایش است، اما اشکال عمده این رستوران‌ها این است که بیشتر به غذاهای ایرانی توجه شده و اشکال دیگر این‌که وقتی به رستوران‌های محلی مراجعه می‌کنیم، منوی انگلیسی در دسترس نیست، اما به عقیده من تعداد رستوران‌هایی که غذاهایی بین‌المللی سرو می‌کنند، بسیار کم و نامتوازن با تعداد گردشگران یا علاقه‌مندان به غذاهای بین‌المللی است.

اگر قصد سفر داشته باشید، ترجیح می‌دهید از خدمات آژانس‌های مسافرتی استفاده کنید یا خودتان سفرتان را مدیریت خواهید کرد؟

به طور کلی من علاقه‌مندم سفرهایم را خودم برنامه‌ریزی و مدیریت کنم، بنابراین زیاد نیازی به آژانس‌های هواپیمایی ندارم. البته نباید فراموش کنیم که امروزه خودمان با استفاده از اینترنت می‌توانیم تمام سفرهایمان را برنامه‌ریزی کنیم.

به اینترنت اشاره کردید. به عقیده شما نقش دنیای مجازی در صنعت گردشگری چیست؟

صنعت گردشگری امروزه بدون دنیای مجازی معنای واقعی نخواهد داشت، چون به نوعی گردشگری به دنیای مجازی وابسته شده است. همان‌طور که قبلا گفتم هم‌اکنون می‌توان تمام مراحل سفر از ابتدا تا انتها یعنی خرید و رزرو بلیت، کرایه اتاق یا هتل و حتی بلیت مراکز گردشگری مورد علاقه خودمان را قبل از سفر و در اتاق کارمان تهیه کنیم. پس به عقیده من هرگز گردشگری بدون اینترنت در قرن حاضر هیچ معنی نخواهد یافت.

نظر شما درباره اینترنت در ایران چیست؟

اگر در حالت کلی بخواهید سرعت اینترنت در ایران کند است. اگرچه پوشش آن و کاربران اینترنت ایرانی زیاد هستند، اما سرعت دسترسی به اطلاعات کند صورت می‌گیرد، ولی در بخش گردشگر خیلی ضعیف عمل شده است. به عقیده من ایران اگر قصد موفقیت در صنعت گردشگری خود را دارد، باید به این موضوع هم خوب دقت کنید تا هر دو موضوع یعنی گردشگری و دنیای مجازی در راستای یکدیگر رشد کنند. بسیاری از خدمات اینترنتی گردشگری هم‌اکنون در ایران بسیار ابتدایی صورت می‌گیرد و تا رقابت‌های بین‌المللی فاصله زیادی دارد.

شما به عنوان گردشگر نه به عنوان سفیر کشور سوئد در سفرهایتان ترجیح می‌دهید از هتل‌های لوکس استفاده کنید یا از هتل‌های معمولی؟

من با توجه به شرایط مقصد و البته برنامه سفرهایم، محل اقامت خودم را انتخاب می‌کنم؛ هرچند که اکثر گردشگران سفرهای خود را به گونه‌ای برگزار می‌کنند که کمترین هزینه اقامت و حمل و نقل را داشته باشند، ولی من با توجه به برنامه خودم محل اقامتم را انتخاب می‌کنم. گاهی اقتصادی سفر می‌کنم و گاهی فوق‌لوکس. به عنوان مثال اگر قصد تفریحات ساحلی را داشته باشید،‌ واقعا اقامت در هتل پنج ستاره شاید معنی نداشته باشد، ولی گاهی به قصد بازدید اماکن فرهنگی و تاریخی سفر می‌کنید. پس می‌توان در هتل پنج ستاره هم اقامت داشت. ولی نباید فراموش کنیم که در حال حاضر بسیاری از بک‌پکرها سراسر دنیا سفر می‌کنند و علاقه‌مند هستند کمترین هزینه را داشته باشند.

به هتل و محل اقامت اشاره کردید، نظر شما درباره هتل‌های اصفهان چیست؟

اصفهان به عنوان یکی از شهرهای گردشگرپذیر ایران تعداد هتل‌هایش بسیار کم است و هیچ تناسبی با میزان درخواست سفر به آن شهر تاریخی نیست. این شهر برای سلیقه‌های مختلف، محل اقامت مناسب در اختیار ندارد.

همان طور که می‌دانید نوسانات قیمت ارز ایران را هم‌اکنون به مقصدی ارزانقیمت برای گردشگران تبدیل کرده است. نظر شما در این باره چیست؟

هرچند هزینه‌های سفر در انتخاب مقصد موثر است، اما به عقیده من گردشگران مقصد سفرهایشان را به دلیل ارزان بودن انتخاب نمی‌کنند؛ بلکه عوامل متعددی در انتخاب مقصد سفرها دخیل است که یکی از این دلایل هزینه سفر است. من هرگز نشنیده‌ام که کسی بگوید ایران کشور ارزانی است، پس به آنجا سفر می‌کنم.

نظر شما درباره گردشگری دریایی در ایران چیست؟

همه می‌دانیم گردشگری دریایی با تمام هیجانات و تفریحات خود در حال حاضر یکی از مهم‌ترین دلایل جذب گردشگر در گوشه و کنار جهان است و ایران هم با توجه به سواحل شمالی و جنوبی خود امکانات خوبی در این زمینه در اختیار دارد، ولی به عقیده من گردشگری دریایی در ایران با وجود تمام پتانسیل‌هایش هنوز در سطح جهان معروف نشده است.

به عنوان مثال من علاقه‌مند ماهیگیری هستم، ولی هنوز توری در این زمینه ندیده‌ام یا این‌که نمی‌توان قایق کرایه کرد و به دریا زد و برای چند روز سرگرم ماهیگیری شد. اینها نقاط ضعف گردشگری دریایی ایران است که باید به آن توجه بسیار شود، چون پتانسیل طبیعی آن در این کشور فراهم است.

نظر شما درباره سرمایه‌گذاری خارجی در گردشگری ایران چیست؟

دو پرسش اصلی در ذهن سرمایه‌گذاران باعث حضورشان در منطقه‌ای خاص از جهان خواهد شد. اول این که می‌پرسند تضمین سرمایه من چیست؟ و دوم این که حاصل این سرمایه‌گذاری چقدر است و سود این کار برای من چیست؟

به همین دلیل هنوز ایران نتوانسته امتیاز مناسبی در اختیار سرمایه‌گذاران قرار نداده است. پس نمی‌توان زیاد انتظار حضور سرمایه‌گذاران خارجی به ایران را داشته باشیم.

نظر شما درباره گردشگری زمستانی ایران چیست؟

هر چند من از کشور سوئد آمده‌ام و همه فکر می‌کنند باید شیفته این نوع گردشگری باشم، اما من در ایران این نوع گردشگری را مطابق استانداردهای جهانی نمی‌دانم، اگرچه شما پیست اسکی دارید یا این که تعداد بسیاری از جوانان ایرانی به ورزش اسکی علاقه‌مند هستند ولی خدمات جانبی این نوع گردشگری هنوز در ایران فراهم نیست. به عنوان مثال فرض کنیم حادثه‌ای در یکی از پیست‌های اسکی ایران رخ دهد، هنوز خدمات درمانی یا مراکز مناسبی نزدیک این مراکز نیست. مصدومان احتمالی در این اماکن برای دستیابی به خدمات مناسب باید مسیر طولانی را طی کنند. من فکر می‌کنم گردشگری زمستانی در ایران هنوز تا معروف شدن و مقصد شدن فاصله بیشتری دارد.

به طور کلی به عقیده شما ایران برای گردشگران بین‌المللی جذاب است؟

ایران اگرچه در جهان به واسطه مراکز باستانی و طبیعت آن معروف است، ولی هنوز مشهور نشده است، چون فقط در همه محافل گردشگری جهان درباره تاریخ و تمدن ایران سخن گفته شده است که کافی نیست. دیگر جاذبه‌های ایران باید در سطح بین‌المللی معرفی شود تا بین گردشگران نیز مشهور شود. بیشتر وبلاگ‌ها و کتاب‌های راهنمای گردشگری جهان از تمدن و مهمان‌نوازی ایرانیان نوشته‌اند در حالی که بسیاری از جاذبه‌های دیگر ایران حتی اسمی از آنها نیست. پس ایران باید سعی کند در این زمینه نیز حرکت کند.

از جاده ابریشم چه می دانید؟

بدون تردید هر شخصی که به آسیا و خاورمیانه فکر می کند و درباره گذشته آن کنجکاو باشد درباره این جاده تاریخی که اروپا و آسیا را به یکدیگر متصل می کرد مطالبی خوانده و می دانید ، من هم وقتی در کشور پاکستان بودم بخشی از این جاده را دیدم و تجربه سفر در این جاده تاریخی را دارم .

آیا خاطرات سفرتان را نوشته اید؟

خیر من هیچ وقت درباره سفرهای خودم مطلبی ننوشته ام و تنها چیزی که از سفرهای خودم دارم چند عکس یادگاری باشد گاهی هم یکی از صنایع دستی منطقه مورد نظر را به عنوان یادگاری نزد خودم نگهداری می کنم.

نظر شما درباره گردشگری پزشکی ایران چیست؟

در واقع من هیچ اطلاعاتی در این زمینه نه در ایران و نه در دیگر نقاط جهان ندارم

آیا برآوردی از گردشگری سوئد در اختیار دارید؟

بله ، سالانه حدود 16 میلیون گردشگر از کشور من بازدید می کنند و تقریبا 17 میلیون دلار درآمد به صنعت گردشگری سوئد هدیه می دهند . بخشی از این آمار مربوط به گردشگران داخلی سوئد است اما بیشتر آن مربوط به گردشگران بین المللی است که از سوئد بازدید می کنند.

مهمترین جاذبه کشور سوئد برای گردشگران چیست؟

قبل از هرچیزی طبیعت کشور من بسیار جذاب است اما به عقیده بسیاری از گردشگران این جشنواره های مختلف سوئد است که باعث سفر آنها به کشور من شده است . جشنواره های تابستانی و زمستانی در هر زمان باعث بسیاری به سمت کشور من بار سفر ببندند.

تاثیر رسانه در صنعت گردشگری چیست؟

کمتر کسی در این کره خاکی زندگی می کند که از تاثیر رسانه در زندگی و صنایع مختلف اگاه نباشد بنابراین این رسانه ها هستند که سمت و سوی بسیاری از اقتصادها از جمله اقتصاد گردشگری را در آینده مشخص می کنندو گاهی باعث تغییر سیاست های خرد و کلان انها می شوند.

در مورد برگزاری نمایشگاههای تخصصی گردشگری چه نظری دارید؟

هر ساله تعداد بی شماری از این نوع نمایشگاهها سراسر جهان بخصوص در کشورهای گردشگرپذیر مثل آلمان، آمریکا یا هر نقطه دیگر از جهان برگزار می شود اما به عقیده من تاثیر این نمایشگاهها هرگز همانند رسانه ها نیست.

اگر قصد مسافرت داشته باشید مقصد سفرتان را چگونه انتخاب می کنید؟

ابتدا رایانه خودم را روشن می کنم و به سایت lonely planet سری می زنم چون عقیده دارم هرکس که قصد سفر دارد باید ابتدا به این سایت سری بزند تا بتواند مقصد سفرش را به درستی تعیین کند.

درباره اکوتوریسم چه نظری دارید؟

همانطور که قبلا گفتم من در کشورهای آفریقایی تجربه سفر در پارک های ملی را دارم بنابراین هم ارزش طبیعت در صنعت گردشگری را می دانم و هم به آن علاقمند هستم

رنگ مورد علاقه شما چیست ؟

تاکنون به رنگ خاصی توجه نکردم

یک کلمه درباره کشورتان بگویید؟

دموکراتیک

یک کلمه درباره ایران بگویید؟

سوپرایز کننده

چند سال دارید؟

من 49 سال دارم

به کدام ورزش علاقمند هستید؟

من دوچرخه سوار هستم

اگر بخواهید از ایران یادگاری داشته باشید چه چیزی همراه خواهید برد؟

بدون تردید یادگاری سفرهایم از ایران فرش ایرانی خواهد بود

نظر شما درباره میوه های ایران چیست؟

به عقیده من طعم و مزه های میوه های ایرانی بهترین بخش اقامت و سفرهایم در این کشور بوده است.

برند های تجاری ؛ سفیران اقتصاد کشورها

برند های تجاری ؛ سفیران اقتصاد کشورها

نگاهی به جایگاه برند در دنیای تجارت و ظهور و سقوط برندها در ایران

به اطراف خود بنگرید کلی وسایل  لوازم با انواع و اقسام مختلفی از نام و آرمهای متفاوت کنار شماست. برخی معروف و مشهورند و برخی هم کاملا گمنام و معمولی ؛ تلویزیون، یخچال، میز و صندلی، رایانه، ادکلن روی میز همگی زادگاهی دارند و از راههای دور و نزدیک به منزل یا محل کار شما رسیده اند.

برخی را خودتان انتخاب کرده اید و برخی را هم هدیه گرفته اید اما مهمترین موضوع نام و نشانی است که از آنها می شناسید و همیشه در خاطرتان زنده است. نام و نشانی که شاید در طول زندگی به آن وفادار باشید و صدها بار آن را تکرار کنید و برای به دست آوردنش هزینه کنید یا اینکه به مجرد شنیدن آن خاطرات تلخی از دانشتن به یاد آورید.

بسیاری از ما هنگام خرید در بازار با این جمله که از سوی همسر، دوست یا آشنا ها شنیده ایم برخورد کرده ایم که وقتی از آنها برای تایید انتخابمان نظرمی خواهیم می گویند : « ای بابا این وسیله که انتخاب کردی فقط پول مارکش را می گیرد ببین دیگری مثل همین است اما کلی ارزان تر».

آیا تاکنون با خودتان فکر کرده اید که چرا این جمله کاربردی شده است؟ یا اینکه ایننام ها چگونه جهانی شده اند و چه شد که به برخی از آنها اعتماد دارید و برایشان هزینه می کنید؟

اگر علاقمند به یافتن پاسخ این سئوال ها هستید برند جام جم را بخوانیدتا از راز و رمز جهانی شدن برخی از برندها آگاه شوید و دریابید که این نشان های تجاری چه فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشتند تا مشتریان را تشویق به هزینه کردن کنند.

اهمیت و جایگاه برندها در صنایع مختلف اگرچه برهمگان واضح و مشخص است اما به واسطه شرایط کنونی اقتصاد کشورمان ایران، یادآوری اهمیت برندسازی و مروری بر برندهایی که خاطره شده اند  لازم و مفید خواهد بود. نشان هایی که روزگاری افتخار صنعت ایران بودند و به عنوان سفیران اقتصادی کشورمان خارج از مرزهای ایران زمین یکه تازی می کردند اما هم اکنون جز خاطره ای از آنها باقی نمانده است.

· برند چیست؟

بطور کلی برند یا نشان تجاری طبق تعریف ، عبارت است از نشان ، علامت ، اصطلاح ، طرح ، نام یا هر چیز دیگری که یادآور کالا یا خدماتی توسط شرکت یا گروهی خواص باشد. با توجه به این تعریف در می یابیم که اهمیت جهانی شدن نام یا نشان تجاری در دنیای اقتصاد و صنعت چیست و چرا بسیاری از کارخانه ها یا تولید کنندگان برای انتخاب نشان تجاری شرکت یا تولیدات خود اینقدر حساس هستند و با سختگیری هرچه بیشتر بازار را قبل از تولید محصول بررسی می کنند .

برای بیان بهتر اهمیت برندسازی در بازار مصرف این مثال کافی است : بسیاری از ما ایرانیان وقتی برای خرید پودر شستشوی دستی روانه بازار می شویم، ناخودآگاه به فروشنده می گویم : «آقا تاید دارید؟» در حالی که شاید این برند مدتهاست که از بازار مصرف ایران حذف شده و صدها نمونه جدید و تازه تری به بازار مصرف عرضه شده است. ین مثال در مورد مایع ظرفشویی با نام «ریکا» هم کاملا صادق است .

جای تردید نیست که هر یک از ما در طول زندگی به چند عدد از هزاران محصول موجود بازار وفادار هستیم و با توجه به برند و علائم آن کالاها  خرید روزانه خودمان را انجام می دهیم شامپو، لباس، لوازم بهداشتی ، مبلمان یا حتی تلفن همراه لوازمی هستند که همیشه با آنها سروکار داریم و سعی می کنیم برندی را که قبلا امتحان کرده ایم و از آن رضایت کامل داریم دوباره انتخاب کنیم . شاید به سختی برای برند جدید حاضر به هزینه کردن باشیم چون از خدمات آن یا کیفیت آن بی اطلاع هستیم .

به هر حال این علاقه حاصل اعتمادی است که بین خریدار و تولید کننده به واسطه نشان تجاری شکل گرفته است و خریدار بدون چون و چرا با دیدن علامت مورد نظرش دست به جیب می شوند و برای آن هزینه می کنند چون به کیفیت و نوع محصولات آن اطمینان کامل دارند.

به عقیده کارشناسان یک نام تجاری (برند ) هویت محصول ، شخصیت آن ، فرهنگ استفاده از محصول و در نهایت ارزش کالای مورد نظر است. برندسازی و معروف کردن برندهای تجاری حتی از اقتصاد هم فراتر رفته و بسیاری از جامعه شناسان و روانشناسان با توجه به نوع مصرف افراد و برندهایی که آنها استفاده می کنند حتی می توانند شخصیت مصرف کنندگان این برندها را تعیین کرده و مورد بررسی قرار دهند . این امتیازات در نهایت می تواند به ارزش مادی و معنوی محصول مورد نظر ختم شود و اقتصاد مجموعه ای را به حرکت وا دارد.

بسیاری از کارشناسان اقتصادی در این زمینه اعتقاد دارند که تعداد برندهای معروف تجاری یک کشور می تواند حاکی از توانمندی اقتصادی آن باشد و قدرت و رشد اقتصادی منطقه ای خاص را به جهان معرفی کند. بنابراین  می توان اینگونه متصور شد که هرچه تعداد برندهای موفق و مطرح بین المللی در کشوری بیشتر باشد قدرت اقتصادی آن نیز بالاتر از دیگران است.

این موضوع تاکیدی بر جایگاه و ارزش برندسازی در صنعت است که بسیاری اعتقاد دارند برندهای تجاری یک کشور در واقع سفیران اقتصادی آن کشور خارج از مرزهایش هستند  چون همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم خریداران با دیدن لگو یا آرم محصولی که به آن وفادار هستند اطلاعات کاملی از کشور تولید کننده یا شرکت تولید کننده و نوع خدمات آن را در ذهن خود مرور می کنند  این کارکرد دقیقا یعنی معرفی اقتصاد کشور سازنده آن محصول که باید به خوبی از آن حمایت و مراقبت کرد.

*انواع برند

1. برند انفرادی:» یک شرکت تجاری می تواند طبق سیاست های تجاری و بازرگانی خود برای هر یک از محصولاتش بصورت تک تک  برند انتخاب کند.

2. برندهای فامیلی: در این نوع از برندسازی شرکت تولید کننده تصمیم می گیرد برای یک سری از محصولاتش به صورت گروهی برندسازی کند و مجموعه ای را تحت یک برند به بازار عرضه کند.

3. برند شرکتی: برند شرکتی در واقع نام کارخانه یا شرکتی است که محصولات مختلفی را تولید می کند مثل نساجی تاتا (هندوستان)، محصولات مهندسی، محصولات پتروشیمی،

4. برند ترکیبی: در این نوع از برندسازی شرکت مورد نظر برای معرفی در عرضه محصولاتش سعی می کند از کلیه روشهای یاد شده بهره گیرد در این نوع برندسازی می توان به (تاژ شرکت بهداد) اشاره کرد.

 * جایگاه اقتصادی برند

برند در واقع بیانگر توانمندی و کیفیت محصولات تولیدی شرکت های مختلف جهان است و هرچه این برند از قدمت بیشتری برخوردار باشد اصالت و ارزش اقتصادی آن نیز بیشتر خواهد شد بطوری که ارزش اقتصادی این برندها هم اکنون در اقتصاد جهانی سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند و مبالغ هنگفتی برای  برخی از آنها درنظر گرفته شده است. بسیاری از برندهای مطرح جهان هم اکنون میلیون ها دلار ارزش گذاری شده اند و هر ساله طبق اعلام رسمی رتبه بندی می شوند .  با نگاهی کوتاه به این آدرس http://brandirectory.com/league_tables/table/global-500-2013

در دنیای مجازی می توانیم به واقعیت دنیای برندهای معتبر جهان برسیم و از جایگاه اقتصادی آنها در تجارت بین المللی مطلع شویم.

· برند در ایران

طبق مستندات موجود و اطلاعات تجاری ایران دهه 40 شمسی برای ایران درخشنده ترین دوران بنیانگذاری برندهای تجاری بوده است که متاسفانه بنا به هر دلیل بیشتر آنها اکنون به خاطره ها پیوسته اند و از آن پس تا کنون ایران نتوانسته برند جهانی موفقی را به بازار های بین المللی معرفی نماید و از آن حمایت کند.

 هرچند در دهه 40 شمسی برخی صنعت گران و فعالان عرصه اقتصادی پایه های این کار یعنی برندسازی در ایران را بنا نهادند اما به دلیل بی توجهی و سوء مدیریت تلاش چند ساله آنها که می توان گفت مراحل اولیه جهانی شدن تولیدات ایران را طی کرده بودند از بین رفت و بازهم ایران بدون برند جهانی ماند. در این زمینه می توان از ظهور و سقوط ارج، پارس الکتریک، نساجی مازندران ، آزمایش ، هپکو، کفش وین ، کفش ملی  ، چیت سازی ری و چند دهه برند دیگر نام برد.

 اما اهمیت و جایگاه معنوی برند ها در تجارت آنچنان است که برخی سرمایه گذاران حتی پس از ناکامی یک برند به هر دلیل حاضر به تغییر آن نیستند  و معتقدند این برند زمانی در اوج بوده و ذهن بسیاری را به خود معطوف کرده است مشهور کردن دوباره آن بسیار ساده تر از مطرح کردن برندی جدید است.

نساجی مازندران شاهد مثالی دقیق و نمونه ای زنده از این واقعیت است . این کارخانه پس از چند دهه تولید به دلیل مشکلاتی برای سالها تعطیل شد ، حتی دستگاههای آن به عنوان آهن قراضه فروخته شد اما زمانی که سرمایه گذاری خارجی حاضر شد دوباره تولید را به این کارخانه بازگرداند؛ با تحقیق در بازار هدف تولیدات این کارخانه متوجه شد که بسیاری از مشتریان داخلی و خارجی هنوز به این نام ایمان دارند و صلاح نیست که اعتماد آنها را با برندی جدید از بین ببرد و تصمیم گرفت که دوباره نساجی مازندران را احیاء کند نه برای تقویت برندی نوظهور تلاش کند.

هم اکنون بسیاری از برندهای تولیدی ایران بخصوص در بخش مواد غذایی فقط و فقط در منطقه خاورمیانه معروف هستند و تا جهانی شدن فاصله بسیاری دارند  البته گاهی برخی از برندهای کشورمان که در حال قوت گرفتن بودند به دلیل همان سوءمدیریت مغلوب رقبای سر سخت کشورهای همسایه یا دورتر شده اند به عنوان مثال می توان به زعفران و خرمای ایران که حاصل دسترنج و زحمت کشاورزان آفتابسوخته ایران است اما با برندهای اسپانیایی یا استرالیایی فروخته می شود اشاره کرد یا حتی فرش ایران که هم اکنون مورد تاخت و تاز بافندگان افغان یا چینی قرار گرفته است.

مشکل کجاست؟

بسیاری از فعالان عرصه اقتصاد و دانشگاه بر این عقیده هستند که صنعت ایران هنوز جایگاه اصلی برند در خود را درک نکرده است و به سادگی از کنار مرگ برندهای معتبر ایران می گذرد. آنها همواره تاکید می کنند که معیار های برندسازی در ایران با معیارهای خارج از مرزهایش بسیار متفاوت است و همین موضوع باعث از بین رفتن تدریجی برندهای ایرانی در سطح بین الملل می شود.

 این کارشناسان نبودن سیستمی دقیق برای حفظ و حمایت از برندهای ایران را دلیل اصلی مرگ برندهای ایرانی در بازارهای بین المللی می دانند و معتقدند که سازمانی باید در این زمینه تاسیس شود و دولتمردان باید برندسازی را جزو اولویت های کاری خود قرار دهند تا شاهد ظهور و قوت گرفتن سفیران اقتصادی ایران یعنی همان برندها باشیم.

اما همه فعالان عرصه اقتصاد و البته عرصه علمی در دانشگاه یکصدا خصوصی نبودن صنایع ایران و بهره وری پایین را اصلی ترین دلایل و سم مهلکی برای برندسازی ایران معرفی می کنند. طبق این نظر از آنجا که دولت ایران از مدت هاپیش به عنوان یکه تاز عرصه تجاری ایران بوده و همه صنایع را زیر چتر مدیریتی خود قرار داده است هیچ فرصتی برای برندسازی که در فضای سالم رقابتی ایجاد می شود را فراهم نکرده است و تنها با مدیریتی سنتی و شیوه های منسوخ شده خود باعث از بین رفتن تدریجی برندهای ایران شده است. به طور کلی ایرانیان کسب درآمد و سود از «برند» را موضوعی رویایی و غیرقابل دست یافتنی می‌دانند.

اگرچه هرساله تعدادی کنفرانس در این باره برگزار می شود اما متاسفانه هنوز اول راهیم و اگر خوب برنامه ریزی نکنیم همین چند برند مطرح منطقه را هم راهی گورستان می کنیم.

نسخه درمان چیست؟

قبل از هر نسخه ای باید به فکر خصوصی سازی واقعی صنایع ایران باشیم تا فضای سالم و رقباتی دقیق در عرصه تجارت شکل گیرد و بد از آن می توان به موارد زیر اشاره کرد

۱) استفاده از روش های نوین حسابداری در بنگاه‌های تولیدی و خدماتی،
۲) تغییر دیدگاه مدیران در بنگاه‌های ایرانی نسبت به سرمایه‌گذاری بر روی برند،
۳) تقویت و تاسیس موسسه‌های ارزش‌گذاری و رتبه‌بندی برند تجاری،
۴) تعیین ارزش برند شرکت‌ها توسط شورای‌عالی واگذاری و سازمان خصوصی‌سازی در جریان قیمت‌گذاری شرکت‌های قابل واگذاری،
۵) تعیین و تدوین استاندارد ارزش‌گذاری برند شرکت‌ها از سوی سازمان حسابرسی و توصیه آن به موسسه‌های ارزیاب سهام و دارایی‌ها،
۶) پیگیری اهمیت برند از سوی تشکل‌های حرفه حسابداری،
۷) ورود ارزش‌گذاری برند در ادبیات دولت درخصوص مصوبات و دستورالعمل‌های خصوصی‌سازی و واگذاری واحدهای دولتی،
۸) ارزش‌گذاری برند شرکت از سوی خود بنگاه و ورود ارزش تعیین شده به ترازنامه شرکت‌ها،
۹) ایجاد بازار برند به منظور خرید، فروش (مزایده)، ‌اجاره و ادغام برندها در یکدیگر،
۱۰) تاکید مبلغان و شرکت‌های تبلیغاتی بر روی برند (برندینگ) شرکت‌ها به منظور فرهنگ‌سازی،
۱۱) برگزاری فستیوال محلی، جشنواره ملی، نمایشگاه برند و..

صفر و یک‌هایی که زندگی ما را احاطه کرده‌اند

صفر و یک‌هایی که زندگی ما را احاطه کرده‌اند

فراموش نکرده ایم زمانی را که با موفقیت امتحانات پایان سال را پشت سر می‌گذاشتیم و با اشتیاق وصف نشدنی منتظر دریافت جایزه از پدر و مادرمان بودیم. چه احساس خوبی بود که آن را تا امروز هم پس از گذشت چندین دهه  به خاطر داریم؛ جامدادی، توپ فوتبال، ساعت ، تنیس و... بهترین هدیه‌هایی بودند که از پدر و مادر یا حتی گاهی پدربزرگ و مادربزرگمان گرفتیم.

حالا باز هم با فرارسیدن تابستان، شور و شوق خاصی را تجربه خواهیم کرد، اما به خاطر موفقیت دلبندانمان، این بار خود ما هستیم که باید جایزه‌ای بدهیم نه اینکه منتظر جایزه باشیم. اما نه جایزه های دوران کودکی خودتان چون بسیاری از آنها امروز هرگز برای دلبندانمان جذابیت نداشته و هیچ جایگاهی در زندگی آنها نیز ندارند . هم اکنون فرزندانمان در عصر تکنولوژی به دنبال صفر و یک‌هایشان هستند و به عنوان جایزه قبولی امتحانات پایان سال یا قبولی دانشگاه گوشه‌چشمی به رایانه و همرزمانش مثل لب تاپ و تبلت دارند.

بله این لوازم به همبازی های عصر ارتباطات کودکانمان بوده و دنیای دیجیتالی آنها را با دنیای آنالوگ گذشته ما متفاوت کرده اند.

به هر حال زیستن در عصر تکنولوژی و ارتباطات نیازمند به کار گرفتن لوازم و ابزاری خاص نیز هست، بنابراین حالا که دنیای دیجیتال به زندگی ما راه یافته و ظاهرا همه چیز را به خود وابسته کرده و حالا حالاها هم قصد خروج از آن را ندارد، باید به حضور این ابزار و لوازم در زندگی رومزه خود عادت کنیم.

پس اگر از آن دسته والدین هستید که برای هدیه قبولی فرزندانتان به خریدن رایانه فکری می‌کنید یا این‌که خودتان قصد خرید رایانه دارید، بی‌تردید نیازمند اطلاعاتی اولیه در این زمینه هستید، پس با صفر و یک‌های پرونده امروز جام‌جم همراه شوید تا از راز و رمز و چگونگی خرید رایانه ای مناسب آگاه شوید؛ هرچند این پرونده قصد بررسی تخصصی این لوازم را ندارد و این موضوع از حوصه بحث ما خارج است، اما اطلاعات کاربردی و مفید آن برای شما راهگشاست تا در این بازار مکاره که به سرعت ثانیه رو به پیشرفت است، دچار سردرگمی نشوید.

نیازمان را بشناسیم

برای خرید رایانه همیشه وقت هست، بنابراین هرگز عجله نکنید و قبل از این‌که دست به جیب شوید و سفارش دهید، خوب دقت کنید. هیچ تردیدی نیست که بودجه‌ای مشخص برای این کار اختصاص داده‌اید، بنابراین ابتدا از خودتان بپرسید این رایانه به چه منظور خریداری خواهد شد و قرار است چه کسی از آن استفاده کند و چه کاری برایمان انجام دهد. بعد طبق این تعریف و با توجه به نیازهایتان اقدام کنید.

سن کاربر رایانه، اولین گزینه‌ای است که باید بررسی ‌کنید. در مقطع دبستان، راهنمای، دبیرستان، دانشگاه و بالاتر هر کدام نیازمند توانایی خاصی از رایانه خود هستند و باید متناسب با آن رایانه مورد نظرمان را انتخاب کنیم، اما یک یا دو کاربرد بین اکثر کاربران این وسایل یکسان است؛ اول استفاده از رایانه و دسترسی به دنیای مجازی و دوم سرگرم شدن با بازی‌های دیجیتالی آن. پس از آن کاربردهای علمی و تخصصی هم در این زمینه یعنی گزینه های انتخابی شما دخیل هستند. بهترین راه خرید رایانه، تعیین انتظارات شما از رایانه‌ای است که قصد خرید آن را دارید.

رایانه های چند گروهند؟

بطور کلی و در حال حاضر رایانه های موجود در بازار به دو گروه غیر قابل حمل (PC) و قابل حمل تقسیم شده اند. پی سی ها جزو گروه غیر قابل حمل و لپ تاپ و نت بوک هم جزو قابل حمل ها هستند. اگرچه هم اکنون لپ تاپ و نت بوک بیشتر بازار رایانه را در اختیار دارد اما پی سی ها یا همان کامپیوترهای خانگی معروف هم در بازار سهم عمده ای را به خود اختصاص داده اند و مسئولیت های سنگینی را در جامعه امروز برعهده گرفته اند به این معنی که بیشتر کارهای اداری و تجاری از طریق کامپیوترهای غیرقابل حمل صورت میگیرد.

13 یار، رایانه ای ما  (13 یار دیجیتالی شما)

 بدون تردید همگی می‌دانیم که رایانه‌ها از هر نوعی که باشند، از کنار هم قرار گرفتن تعدادی قطعه یا همان سخت‌افزار به وجود آمده‌ و حاصل همکاری این قطعات است که  باعث رضایت خاطرمان از دنیای صفر و یکشان خواهد شد.

بنابراین بجاست که قبل از خرید شناختی هرچند ابتدایی از قطعات داخلی‌ رایانه‌ای که قصد خرید آن را داریم، داشته باشیم . به طور کلی اگر از خیر رایانه‌های تخصصی که صرفا برای مقاصد تجاری مثل ساخت انیمیشن، طراحی سازه های علمی یا حتی علم پزشکی از آنها استفاده می‌شود، بگذریم، به استفاده خانگی و عام خواهیم رسید. رایانه‌های خانگی از قطعاتی چون جعبه یا همان کیس، کارت گرافیک، مادربرد، حافظه جانبی (رَم)، کارت صدا، کارت گرافیک، حافظه اصلی، مودم، دیسک‌خوان، موس، مانیتور ، پردازشگر اصلی (سی پی یو) و کیبرد تشکیل شده‌اند.

از این رو هر کدام از این قطعات مسئول انجام وظیفه‌ای خاص هستند که هنگام کنار هم قرار گرفتنشان می‌توانند به کاربر خود سرویس‌دهی مناسبی داشته باشند. به یاد داشته باشیم که این قطعات هرچه بیشتر با یکدیگر سازگار و متناسب باشند راندمان بهتری خواهند داشت. به عنوان مثال اگر یک سی پی یو که با سرعت کمی کار می کند را برای سیستمی که از کارت گرافیت بسیار قوی و حافظه جانبی بالایی برخوردار است به کار گیریم نباید هرگز انتظار لذت بردن از برخی بازیهای رایانه ای را از این سیستم داشته باشیم چون قطعات ان هرگز با هم تناسبی ندارند.

 اگر بخواهیم خلاصه درباره هریک از این قطعات بگوییم، این‌گونه خواهیم گفت:

1ـ کیس: جعبه ای معمولا فلزی همراه منبع تغذیه الکتریکی و فن داخل آن که مسئول تامین برق قطعات رایانه و محافظت از آنهاست و البته زیبایی ظاهری رایانه را نیز برعهده دارد به همین دلیل در طرح‌ها و رنگ‌های مختلف با قیمت‌های مشخصی در دسترس شماست.

2ـ هارد یا حافظه اصلی: این قطعه همان‌طور که از نامش پیداست، مسئول نگهداری و ذخیره‌سازی اطلاعات است و با ظرفیت‌های مختلف و سرعت‌های متفاوت هم‌اکنون از سوی شرکت‌های گوناگون به کاربران ارائه می‌شود.

3ـ حافظه جانبی یا رم (RAM)  Random Access Memory: بطور کلی وقتی برنامه ای خاص در رایانه ای اجرا می شود برخی اطلاعات موجود در آن برنامه همواره نیازمند به روز شدن هستند که این کار برعهده حافظه جانبی رایانه گذاشته شده است . هم‌اکنون انواع مختلفی از حافظه های جانبی با ظرفیت‌ها و سرعت های متفاوت در دسترس است. بسیاری از علاقه‌مندان بازی و البته نرم افزارهای گرافیکی کاملا از تاثیر ظرفیت و سرعت بالای حافظه جانبی رایانه برای اجرای نرم‌افزارهایشان آگاهند.

.

 در جدول 1 ، برخی از انواع حافظه ها و سرعتهای آنها را ملاحظه می نمایید .

DDR

Output

FSB

Peak Bandwidth

PC1600

(200Mhz)

100Mhz

1.6GB/sec

PC2100

(266Mhz)

133Mhz

2.1GB/sec

PC2700

(333Mhz)

166Mhz

2.7GB/sec

PC3200

(400Mhz)

200Mhz

3.2GB/sec

PC3700

(466Mhz)

233Mhz

3.7GB/sec

PC4000

(500Mhz)

250Mhz

4.0GB/sec

PC4200

(533Mhz)

266Mhz

4.2GB/sec

DDR2

Output

FSB

Peak Bandwidth

PC2-3200

(400Mhz)

200Mhz

3.2GB/sec

PC2-4300

(533Mhz)

266Mhz

4.3GB/sec

PC2-5300

(667Mhz)

333Mhz

5.3GB/sec

PC2-5400

(675Mhz)

337Mhz

5.4GB/sec

PC2-6000

(750Mhz)

375Mhz

6.0GB/sec

PC2-6400

(800Mhz)

400Mhz

6.4GB/sec

PC2-7200

(900Mhz)

450Mhz

7.2GB/sec

PC2-8000

(1000Mhz)

500Mhz

8.0GB/sec

PC2-8500

(1066Mhz)

533Mhz

8.5GB/sec

4ـ مین‌بورد Mainboard or Motherboard: نام این قطعه بیانگر وظیفه آن است. تمامی قطعات الکترونیکی رایانه به این قطعه یا همان مین بورد متصل خواهند شد وظیفه ایجاد ارتباط و همکاری بین آنها نظیر کارت گرافیک ، کارت صدا ، هارد یا ... را به‌عهده دارند.

5ـ پردازشگر مرکزی یا سی‌پی‌یو CPU: این قطعه درواقع مغز متفکر رایانه شماست و دو شرکت عمده اینتل و AMD هم‌اکنون محصولات مختلف و متفاوت خود را در بازار ایران به فروش می‌رسانند.

6ـ کارت گرافیک: علاقه‌مندان به بازی های رایانه ای و فیلم در رابطه با این قطعه خوب سررشته دارند. وظیفه اصلی این قطعه پردازش تصاویر و تبدیل صفر و یک‌ها به تصویر مقابل ماست، ظرفیت‌ها و برندهای مختلف بازار بخصوص در این قطعه کاملا بیانگر حساسیت حضورش کنار دیگر قطعات رایانه است. اگرچه برخی از مین‌بردها این قطعه را همراه خود دارند و به اصطلاح (آن بورد) هستند، اما آنها که کاربر حرفه ای نرم افزارهای گرافیکی هستند یا رایانه را به قصد بازی یا استفاده از نرم افزارهای گرافیکی خریداری می‌کنند، ترجیح می‌دهند این قطعه را جداگانه و با بالاترین قدرت تهیه کرده و در رایانه خود به کار گیرند.

7ـ کارت صدا: اگر اهل موزیک هستید و از صدای بازی‌های رایانه‌ای خود می خواهید لذت ببرید، این پردازنده صوتی هم در رایانه شما حضور دارد و همانند کارت تصویر یا گرافیک هم به صورت مجزا در دسترس شماست و هم به صورت یکجا یا onboard با مادربرد می‌توانید در اختیار داشته باشد.

مودم: همان‌طور که قبلا هم عنوان شد، یکی از مصارف رایانه، گشت و گذار در دنیای مجازی است. بنابراین مودم که رابط بین دنیای واقعی شما و دنیای مجازی است، جزو قطعات ضروری رایانه است. در حال حاضر مودم هم به صورت داخلی کامپیوتر استفاده می شوند و هم به صورت خارجی که تفاوت زیادی با یکدیگر ندارند و بسته به نیاز کاربرآن به کار گرفته می شوند.

درایو DVD یا CD: این قطعه هم برای رایانه ضروری است و در حال حاضر با توجه به حجم زیاد نرم افزارها بیشتر DVD درایو مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ هرچند در گذشته این قطعه در دو مدل ضبط‌کننده اطلاعات و ساده به بازار ارائه می‌شد، اما در حال حاضر این قطعه به صورت دوکاره یا (کمبو) در باز موجود است.

مانیتور: صفحه نمایش مقابل شماست که در حاضر بیشتر به صورت lcd یا led در بازار مصرف دیده می‌شود، اما نمایشگرهای خاصی هم برای کسانی که کارهای گرافیکی انجام می‌دهند، ساخته شده و در ابعاد متفاوت در دسترس شماست.

کی‌برد و موس: دو قطعه ای که همیشه و همه جا کنار یکدیگر هستند حتی در فهرست قیمت فروشندگان. این دو قطعه بیشتر حکم فرمان رایانه را دارند. کی‌برد برای وارد کردن یا تایپ کردن اطلاعات و دستورات و موس هم برای کارهای گرافیک یا اجرای سریع فرمان‌های سیستم عامل از طریق آیکون هاست.

به هر حال این قطعات در کنار هم رایانه شما را تشکیل می‌دهند که بررسی تخصصی و توانایی‌های متفاوت آنها از حوصله این بحث خارج و نیازمند اطلاعات تخصصی فراوانی است. البته برخی لوازم مثل دوربین، اسپیکر هم جزو قطعات رایانه شماست و به جهت ضرورت و نیاز کارتان به آنها توجه می‌کنید و جزو قطعات اصلی رایانه شما نخواهند بود. لازم به یادآوری است که این سیزده قطعه معروف رایانه ای ما به هر حال به نوعی با تغییراتی در هر دو گروه رایانه های قابل حمل و غیر قابل حمل استفاده می شود.

گران‌ترین لزوما بهترین نیست

پس از آشنایی با قطعات مختلف و توصیف کلی‌ آنها بد نیست که به بازار رایانه سری بزنیم، اگرچه بازارهای رایانه در پایتخت و دیگر شهرها محدود به چند نقطه خاص شهر شده، اما به جرات می‌توان گفت همین چند بازار هم توانسته نظر کل خریداران را به خود جلب کند. اگر با همین اطلاعات اولیه راهی بازار می‌شوید و به دنبال خرید رایانه هستید، با انبوهی از تبلیغات و اطلاعات چاپی در زمینه خرید رایانه و قطعات مختلف در این مراکز مواجه می شوید.

متاسفانه طبق عادتی بسیار نادرست برخی عقیده دارند که هرچه رایانه‌ای گران‌تر تهیه کنیم، بهترین را خریده ایم، حال آن‌که برخی از قطعات و یارانه‌ها اگرچه گران هستند، اما توان پاسخگویی نیازهای شما را ندارند و برای مصارف خاصی طراحی شده‌اند. به عنوان مثال می‌توان به رایانه‌های اپل در این زمینه اشاره کرد که این نوع رایانه‌ها معمولا برای مصارف خانگی استفاده نمی‌شوند این نوع از رایانه به دلیل توانایی یا طراحی خاص خود صرفا مصارف اداری یا تجاری دارد. بنابراین هرگز فکر نکنید با خریدن بالاترین مدل و گرانترین رایانه می توانید بهترین ها را در اختیار داشته باشید، چون فقط پول هدر داده اید.

خودتان تصمیم بگیرید نه‌ این‌که فروشنده برایتان تصمیم بگیرد

حال که وارد بازار رایانه ای شده و نیاز خودتان را به فروشندگان این بازارهای صفر و یکی بگویید، اولین سئوال آنها توان مالی شماست بی آنکه از مورد استفاده شما باخبر باشند؛ پس از آن گزینه‌های بسیاری را به شما معرفی می‌کنند و با این توضیح که مثلا فلان قطعه جدید آمده و تا چند سال آینده هم نیازی به تعویض آن نخواهید داشت، سعی می‌کند شما را به مقصود خود یعنی فروش اجناسشان متقاعد کند، حال آن‌که شاید حاصل این توصیه ها رایانه‌ای بسیاری متفاوت از نیاز شما است و پس از مدتی از تصمیم یا خرید خود پشیمان خواهید شد و با کلی هزینه نمی‌توانید از خرید خود لذت ببرید.

رایج‌ترین روش فروشندگان قطعات رایانه در قانع کردن مشتری جهت خرید، پیشنهاد قطعات با آخرین تکنولوژی و ظرفیت است بنابراین اگر به بازارهای معروف خرید کامپیوتر سری زده باشید این جمله را بارها می شنوید که  می‌گوید:« حالا که فلان مقدار پول می‌دهید با چندده هزار تومان اضافه‌تر می‌توانید آخرین مدل را تهیه کنید؛ بی آنکه او از نیاز واقعی شما آگاهی داشته باشد.» پس خوب توجه کنید برای تهیه یک رایانه خانگی حداقل شما به 13 قطعه اصلی نیاز دارید. حال اگر برای هر کدام چندده هزار تومان اضافه تر از  پیش‌بینی خود هزینه کنید، سرجمع چقدر هزینه کرده‌اید؟ و در نهایت چه رایانه ای را به خدمت خواهید گرفت؟

قطعات غیراصلی، بازار قطعات رایانه را تسخیر کرده‌اند

همان‌طور که می‌دانید دنیای صفر و یک و رایانه‌ها هر لحظه در حال تغییر و گسترش است و به واسطه این رشد مصرف، قطعات و لوازم متنوعی هم وارد بازار می‌شود که زمینه‌ساز تقلب و سوداگری را برای سودجویان فراهم کرده است. طبق آمار هم اکنون بسیاری از قطعات موجود در بازار رایانه غیر اصل هستند و از طریق قاچاق واردبازار شده اند هر چند شناخت و تشخیص اصالت قطعه رایانه نیازمند تخصص و دانش فراوان است، اما با یکی دو روش ساده می‌توان از سلامت قطعات آگاهی حاصل کرد.

یکی از روش‌ها خرید از نمایندگی‌های معتبر فروش قطعات و دومین روش توجه به گارانتی قطعات است.

بنابراین به یاد داشته باشید که اگر شخصا قصد خرید قطعات را دارید فقط از از نمایندگی های اصلی خرید کنید و قطعات با گارانتی معتبر تهیه کنید.

مواظب برق گرفتگی باشید

 بطور کلی رایانه و قطعات آن چون قطعات الکترونیکی هستند بسیار حساس و نیازمند مراقبت های خاصی هستند ، کوچکترین نوسان برق برای به خطر انداختن آنها کافی است، بنابراین طبق عرفی که در جامعه وجود دارد معمولا این قطعات قابلیت تعویض نخواهند داشت، اما طبق همان عرف در بازار رایانه بعضی از قطعه‌فروشان مدت زمانی را برای تست قطعات در نظر می‌گیرند تا خریدار در صورت اشکال در قطعه خریداری شده آن را به فروشنده بازگرداند و جایگزین دریافت کند . یا این که قطعه مورد نظر را مقابل خریدار تست می‌کنند و سالم تحویل او می‌دهند و کار به پایان رسیده و از آن پس مسئولیت با شرکت گارانتی کنده قطعه خواهد بود . پس این قانون را همیشه به خاطر داشته باشید.

به گارانتی قطعات توجه کنید

اگر خریدار قطعات هستید یا اینکه رایانه ای را خریده اید، بدون تردید اکثر آنها گارانتی‌دار هستند و در صورتی که اشکالی در کار باشد شرکت گارانتی کننده مسئولیت پاسخگویی به شما را برعهده خواهد داشت.

به طور کلی گارانتی اقلام مورد نظر از اصلی‌ترین دغدغه‌های کاربران است. چون در اکثر موارد دارنده قطعه یا رایانه به صحیح استفاده نکردن از وسیله محکوم شده و مجبور به پرداخت هزینه تعمیر یا تعویض قطعه است.  بنابراین مدتی است بخصوص در بازار لب‌تاپ و تبلت‌ها، پای بیمه هم به میان آمده است و با خرید یک محصول، در واقع شما هم گارانتی جنس خریداری شده را دریافت می‌کنید و هم مبلغی بابت بیمه آن می‌پردازید و آن را بیمه می کنید. اینجاست که بیمه به یاری او خواهد آمد و با پرداخت بخشی از خسارت، مانع از هزینه کردن دوباره خریدار می‌شود.

خودمان نصب کنیم یا نصب شده بخریم

جای تردید نیست که اگر اطلاعات کافی از نصب و راه‌اندازی سیستم سخت‌افزار رایانه (پی سی) مورد نیاز خود دارید، بهترین راه آستین بالا زدن و دست به کار شدن است. اما اگر با دنیای صفر و یک زیاد آشنا نیستید، درباره رایانه‌های خانگی یا (PC)، بهترین گزینه برای شما، خرید قطعات و نصب آن توسط افراد آشنا به کار است و طبیعی است که این کار برای شما هزینه‌ای دربر خواهد داشت.

به یاد داشته باشید اگر کل قطعات را از یک فروشگاه بخرید، برخی از فروشندگان بازار کامپیوتر ایران هستند که به عنوان خدمات جانبی نصب و راه‌اندازی سیستم را به رایگان انجام می‌دهند.

اما اگر مشتری لب‌تاپ یا تبلت هستید، نصب و راه اندازی قطعات در کار نیست. هر چند در مواردی خاص می‌توانید برخی قطعات آنها را مانند PC به دلخواه تغییر دهید اما این موضوع بین خریداران عمومی امری طبیعی نیست و البته در بسیاری موارد نیازی هم به این کار نخواهید داشت.

رایانه خانگی، نوت‌بوک یا تبلت مساله این است!

هرچند تقریبا یک یا دو دهه است که نوت‌بوک جای رایانه‌های خانگی یا همان پی سی های معروف را در منزل گرفته و تبلت‌ها هم با توجه به کاربردشان متقاضی زیادی دارند، اما تعیین تکلیف نهایی برای خرید رایانه  خانگی به عهده خریدار است و با توجه به نیازهایش اقدام به خرید خواهد کرد. اما بد نیست دوباره نگاهی به اصل ماجرا داشته باشیم چون در حال حاضر جنگ واقعی بین لپ تاپ و تبلت است .

طبق تعریف عمومی لب‌تاپ‌ها با توجه به امکانات خود امکان تولید محتوا و کارآیی همانند PCهای خانگی دارند، اما موضوع تبلت‌ها دنیایی متفاوت است چون این وسیله صرفا برای دسترسی به اطلاعات و دنیای مجازی طراحی شده که همین موضوع جایگاه متفاوتی برای آن در دنیای مورد بحث ما ایجاد کرده است. از این رو هنوز هم لب‌تاپ‌ها یکه‌تاز میدان خریداران خانگی هستند و خودنمایی می‌کنند.

به دنیای نرم‌افزار خوش آمدید

پس از انتخاب قطعات و خرید رایانه موردنظرتان با توجه به بودجه و منظور استفاده آن، حالا به دنیای‌ بی‌انتهای نرم‌افزار خوش‌ آمدید؛ دنیایی که فعالان عرصه صفر و یک را نیز به دو گروه سخت افزار و نرم افزار فروش تقسیم کرده و بسیاری را به خود مشغول کرده است.

برای استفاده از رایانه خودتان بدون هیچ تردید به سیستم عامل نیاز دارید و پس از آن نوبت به ویروس‌کش‌ها و نرم‌افزارهای office و فتوشاپ یا بازی‌ها خواهید رسید. نگران نباشید داستان دوباره آغاز نشده است .

هرچند این بخش نیز برای شما هزینه‌ساز است، اما به خاطر داشته باشید که تا حد ممکن از دو نرم‌افزار سیستم عامل و ویروس‌کش به صورت اورجینال (اصلی) استفاده کنید، چون با این کار خودتان را از تعویض و نصب مجدد این دو نرم افزار مهم بیمه می کنید.

جای تردید نیست که عدم آشنایی کاربران تازه کار و کنجکاوی آنها باعث ایجاد اشکال در کارآیی برخی از این نرم‌افزارها می‌شوند که شایعترین آنها نصب مجدد ویندوز معروف خودمان است، به همین دلیل از فروشنده بخواهید وقتی کار نصب و راه اندازی رایانه شما تمام شد پکیجی از هارد رایانه برایتان تهیه کند تا در مواقع لزوم بسادگی بتوانید رایانه را ساماندهی و به‌روز کنید. کار تمام شد به دنیای دیجیتالی و صفر و یکی ما خوش آمدید

پس از خرید خود لذت ببرید. به یاد داشته باشید با کمی حوصله و تحقیق می‌توانید بدون هزینه اضافه، رایانه‌ای مناسب با نیاز خود را بخرید و از کار کردن با آن لذت ببرید.

تجهیز چاه‌های نفت را به کشاورزی ترجیح ندهیم

ریاست اوپک را فراموش کنیم و به کرسی فائو بنگریم

کم‌کم فصل برداشت محصول خرما در جنوب کشورمان از راه می‌رسد و عده‌ای مشغول به کار می‌شوند، اما باز هم همان داستان تکراری که می‌گوید سود اصلی به جیب دلالان خواهد رفت.

به هر حال فعلا اخبار مهم‌تری، بسیاری از جراید و رسانه ها را تحت تاثیر خود قرار داده است؛ تحریم بانکی، تحریم صنعت نفت، عدم دستیابی ایران به تکنولوژی نوین برای به‌روز کردن چاه‌های نفتی و خیلی از این‌گونه اخبار که باعث شده تمام توجه مسئولان به آنها جلب شود و دیگر امتیازات و ویژگی‌های کشورمان را فراموش کنند.

اگرچه جایگاه ایران در میان صادرکنندگان نفت و البته تکیه زدن بر کرسی ریاست اوپک بسیار مهم است، ولی هیچ نیازی نیست تمام توان خود را برای آن هزینه کنیم، چون دوران طلایی سوخت های فسیلی به پایان رسیده و طبق اعلام سازمان FAO کم‌کم عصر تامین خوراک و غذا از راه خواهد رسید. این سازمان اعلام می‌کند یکی از سیاست‌های جدید دولت‌ها، امر امنیت غذایی و کاهش ضایعات آن است. در همین زمینه ﻣﺪﯾﺮ ﭘﮋوهشکده ﺑﯿﻮﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی ﮐﺸﺎورزی ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺷﻤﺎل ﮐﺸﻮر نیز می افزاید: ذﺧﺎﯾﺮ ﺑﺮﻧﺞ جهان به عنوان یکی از محصولات مهم کشاورزی بخصوص در منطقه خاورمیانه ، رو ﺑﻪ کاهش اﺳﺖ.  بنابراین می‌توان به اهمیت امنیت غذا در آینده‌ای نزدیک در گوشه و کنار این کره خاکی پی برد.

همین امر باعث شده تا بسیاری از کشورها مثل چین، کشورهای جنوبی خلیج‌فارس و برخی دیگر از کشورها که عمدتا واردکننده محصولات غذایی هستند، به فکر سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی کشورهای کمتر توسعه یافته یا در حال توسعه باشند. این سرمایه گذاران قصد دارند با این روش آینده غذایی کشورشان را تضمین کنند. در این زمینه می توان به سرمایه گذاری گسترده چین و قطر در قاره آفریقا اشاره کرد و در عین حال از سرمایه گذاری کشور قطر در استان کرمان نیز سخن گفت یا اینکه به حضور گسترده دلالان عرب سر زمین های کشاورزی ایران برای خرید عمده محصولات کشاورزی چون گندم یا حبوبات خبرداد.

پس به این نتیجه خواهیم رسید که تامین انرژی آنهم از طریق سوخت های فسیلی در جهان فعلی ف کم کم به جایگاه دوم اهمیت دولتها نزول کرده و با توجه به نعمت های خدادادی ایران در زمینه منابع عظیم نفت و گاز جای نگرانی برای به دست آوردن کرسی ریاست اوپک نیست بلکه این کرسی هم باید در درجه دوم اولویت دولتمان قرار گیرد. اینجاست که ارزش تصاحب کرسی های مهم در سازمان خواروبار جهانی FAO  بیش از اوپک برایمان متبلور خواهد شد.

حالا سئوال اصلی این است که ایران با توجه به آب و هوا و البته اقلیم خود دارای مناطق حاصلخیز بسیاری است، پس چرا به جای تجهیز چاه‌های نفت به فکر تجهیز صنعت کشاورزی و مزارع و چاه‌های آب خود نیست؛ صنعتی که نه تحریم می‌شود و نه باید برای ریاستش برنامه‌ریزی کرد؛ چون متقاضیان بسیاری اطراف کشورمان حضور دارند و حاضر هستند برای خرید محصولات با کیفیت کشاورزی ایران پول نقد هزینه کنند و خبری از تحریم و چانه زنی بر سر قیمت معامله این محصولات مثل نفت و مشتقات آن نیست.

همگی می‌دانیم بسیاری از کشورهای اطراف ایران واردکننده محصولات غذایی هستند و آمار تولیدشان کفایت مصرف ساکنان منطقه را ندارد و از سوی دیگر کیفیت محصولات ایران حتی خارج از منطقه هم خوش درخشیده و بسیاری را به مصرف محصولات کشاورزی ایران تشویق کرده است. پس بجاست که این امتیاز را در کنار موهبت خدادادی، یعنی ذخایر انرژی قرار دهیم و برای تولید هرچه بیشتر و باکیفیت‌تر محصولات غذایی ایران گام برداریم؛ محصولاتی که حتی کشور انگلستان به عنوان یکی از تحریم‌کنندگان صنعت نفت ایران حاضر به پیش‌خرید کردن آنهاست.

اهمیت توسعه صنعت کشاورزی

با توجه به شرایط فعلی ایران از لحاظ اقتصادی، بدون تردید باید به جایگاه کشاورزی در اقتصاد ملی کشورمان توجه ویژه‌ای داشته باشیم.

کیخسرو چنگلوایی، ‌رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان درباره اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ملی ایران می‌گوید: 14 درصد از تولیدات ناخالص داخلی و 9 درصد تولید غذای مصرفی و 23 درصد از تولید اشتغال در کشور توسط این بخش ایجاد شده است، بنابراین اگر شاهد رشد و رونق این صنعت در کشورمان باشیم، می‌توان امیدوار بود که رشد و رونق مناسبی در کشور خواهیم داشت.

نبودن صنایع تبدیلی

یکی از معضلات اصلی صنعت کشاورزی ایران، کمبود صنایع تبدیلی و خام‌فروشی محصولات است که باعث شده حتی گاهی کشاورزان به دلیل مشکلات و معضلات موجود از برداشت محصولات خود نیز چشم‌پوشی کنند و حاصل زحمت یکساله خود را روی زمین کشاورزی رها کنند.

به عنوان مثال در صنعت خرمای ایران با توجه به کیفیت و تنوع تولیدات ایران و البته از همه مهم‌تر ارگانیک بودن آن، شاهد صادرات خرمای فله به کشورهای جنوبی ایران یا حتی استرالیا هستیم که پس از بسته‌بندی با ارزش افزوده فراوان و به نام آن کشورها در بازار مصرف سراسر جهان توزیع می‌شود. حال آن‌که در صورت وجود صنایع به‌روز شده بسته‌بندی یا صنایع تبدیلی می‌توان به جایگاه اصلی خرمای ایران در جهان افتخار کرد. شاید صادرات خرما، کام کشاورزان را شیرین کند، اما اگر امکان فرآوری و صادرات مشتقات خرما مثل شیره، قند مایع خرما در تمام ایران بخصوص مناطق کشت فراهم کنیم، کشاورزان به تولید بیشتر و با کیفیت تر تشویق شده و با خرسندی از درآمد و  اشتغال فرزندانشان به کشت و کار خود ادامه خواهند داد.

به عقیده محمدحسن نبوی، مدیر بازرگانی شرکت شهد باب پارس تبریز، با نگاهی نوین به صنعت خرما و تولید حدود 10 میلیون تنی آن در کشور به عنوان یکی از محصولات کشاورزی ایران، می‌توان سالانه نزدیک بر 30 میلیارد دلار ارز از این محصول به دست آورد.

در همین زمینه می‌توان به صادرات قند مایع خرمای ایران از استان آذربایجان شرقی به کشورهای اروپایی و آسیای میانه اشاره کرد و با در نظر گرفتن ارزش افزوده آن متصور شد تا اگر این موضوع دقیق برنامه‌ریزی شود، چه تعداد از جوانان جویای کارمان در ایران شاغل خواهند شد.

خرمای ایران به قول معروفی مشتی نمونه از خروار است، ‌چون محصولاتی مثل هلو، زردآلو، سیب‌زمینی، گوجه‌فرنگی، پیاز ایران در بسیاری از کشورهای منطقه و حتی دورتر از منطقه خریداران عمده‌ای دارد.

شاهد مثال این ارزش افزوده و البته سودآور بودن صادرات محصولات فرآوری شده کشاورزی ایران به خارج از کشور را می‌توان به صادرات رب گوجه‌فرنگی ارتباط داد. طبق آمار هر بشکه (یک تنی) رب گوجه‌فرنگی ایران طی سال‌های 1389 تا 1390 حدود 250 تا 225 دلار فروخته می‌شد، حال آن‌که در خوش‌بینانه‌ترین حالت هر بشکه نفت ایران به حدود یکصد دلار فروخته شده است.

در این زمینه ایاز پرتو، مدیر صنایع جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی در آبان 1391 می‌گوید: با توجه به تکنولوژی مورد نیاز استخراج یک بشکه نفت خام از منابع زیرزمینی و تولید یک تن رب گوجه‌فرنگی که سه کشور عراق، افغانستان و روسیه خواهان آن هستند، کدام به‌صرفه‌تر است و نیازمند حمایت بیشترخواهد بود؟

به عقیده این کارشناس کشاورزی استان، هزینه تجهیز و نگهداری لوازم استخراج نفت از چاه را با توجه به مشکلات کنونی اگر به صنعت کشاورزی تخصیص دهیم، واقعا سودآورتر خواهند بود. چرا که تولید محصولات کشاورزی و البته فرآوری آنها نیازمند تکنولوژی فوق پیشرفته در صنعت نفت نیست بلکه کاملا ساده و سهل الوصول است.

کیفیت محصولات ایران

همان‌طور که قبلا نیز عنوان شد، کیفیت محصولات باغی و کشاورزی ایران در جای‌جای دهکده جهانی شهرت خاصی دارد.

در این زمینه بر انعقاد قراردادی برای صادرات کنسانتره از استان آذربایجان غربی به کشور هندوستان اشاره کرد که طی قراردادی که مسئولان کشاورزی این استان با هندوستان بسته‌اند، قرار شده کسانتره با کیفیت ایران به این کشور صادر شود.

اما دومین تائید کیفیت محصولات ایران را می‌توان به پیش‌خرید محصولات ارگانیک ایران از سوی کشور انگلستان نسبت داد. دبیر انجمن ارگانیک ایران ضمن تائید این خبر می‌افزاید: با توجه به این‌که رواج مصرف این‌گونه محصولات را در سطح جهان شاهد هستیم، کشورهایی چون انگلستان، هلند، ژاپن و فرانسه خواهان خرید این گونه محصولات از ایران به عنوان محصولی با کیفیت هستند. این استقبال آنچنان بوده که حتی انگلستان از دیگران پیشی گرفته و حاضر به پیش‌خرید کردن محصولات ایران چون کشمش، برنج، انار، سیب، شلیل، هلو، پسته، خرما و زعفران بوده است.

وی می‌افزاید: اگرچه قیمت این محصولات از دیگر محصولات عادی بیشتر است، اما بنا به دلایل مختلفی چون هزینه‌های بهداشتی و حفظ محیط‌زیست بسیاری از کشورها حاضر به پرداخت مبلغ بالاتری برای آنها هستند، به همن دلیل می‌توان سود بیشتری را برای صادرات این محصولات به خارج از مرزها در نظر گرفت.

میزان صادرات محصولات کشاورزی

طبق اعلام پایگاه اطلاع‌رسانی دولت، ارزش صادرات محصولات کشاورزی از 2277 ملیون دلار در سال 84 به 4283 میلیون دلار در نه ماهه اول سال 1391 رسیده است. اگرچه بسیاری از فعالان عرصه کشاورزی به این اعداد و ارقام اشکال گرفته‌اند، اما به هر حال می‌توان به جایگاه صادرات محصولات کشاورزی در صادرات غیرنفتی کشور اشاره کرد.

کیومرث فتح‌الله کرمانشاهی، معاون کل سازمان توسعه تجارت ایران از افزایش 14 درصدی صادرات محصولات کشاورزی ایران طی سال 91 سخن گفته است.

وی دارا بودن آب و هوای چهار فصل و استعداد فراوان به منظور پرورش انواع محصولات زراعی و باغی، تنوع محصولات در گوشه‌های مختلف، دسترسی به بازارهای مختلف از طریق مرزهای آب و خاکی و البته کیفیت بالای محصولات ایران را از امتیازات ویژه برای صنعت کشاورزی کشور عنوان کرده است.

در عین حال طبق همین آمار، تقریبا 60 کشور جهان مقصد نهایی محصولات کشاورزی کشورمان بوده‌اند که تاکیدی دیگر بر اهمیت توجه به صنایع کشاورزی در کشورمان است.

راهکارهای گسترش صادرات

همگی از کمبود صنایع تبدیلی، مکانیزه نبودن مراحل کاشت، داشت و برداشت به عنوان اصلی‌ترین دلیل دست نیافتن محصولات کشاورزی ایران به بازارهای جهانی آگاهیم، اما عبدالله اکبری، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجان غربی، اعزام هیات‌های تجاری در این زمینه به سایر کشورها را ضروری می‌داند و می‌گوید: توسعه فضای صادرات غیرنفتی بخصوص در این زمینه یعنی صادرات محصولات کشاورزی باعث تاکید این امر یعنی اهمیت جایگاه صنعت کشاورزی در درامد ملی کشور خواهد بود.

شناسایی بازار هدف، چگونگی ارسال محصولات، راهکارهای اقتصادی کردن و البته انعقاد قراردادهای بلندمدت فروش محصولات از جمله اقدامات این هیات‌ها خواهد بود، در حالی که هرگز نمی‌توان از اهمیت معرفی محصولات ایران در بازارهای جهان توسط این گروه چشم‌پوشی کرد.

اما در این باره معاون سازمان توسعه تجارت، استمرار حضوری در بازارهای هدف را نیاز اصلی صنعت کشاورزی ایران می‌داند. وی می افزاید: با برنامه ریزی دقیق باید محصول ایرانی را همیشه در بازارهای عمده مصرف مقابل دید مصرف کنندگان قرار دهیم تا نام محصولات ایرانی در ذهن آنها زنده بماند و همیشه برای تامین مایحتاج غذایی خود به دنبال عطر و طعم محصولات با کیفیت ایرانی با قیمتی مناسب باشند.

کرمانشاهی از عراق، افغانستان، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان به عنوان اصلی‌ترین بازارهای محصولات کشاورزی ایران یاد کرد و گفت: ضروری است که وزارت جهاد کشاورزی ایران برای این موضوع، برنامه‌های راهبردی و عملیاتی در نظر گیرد تا هم ضمن تضمین کیفیت محصولات باز هدفممان هم تضمین شود.

وی در ادامه این‌گونه ابزار عقیده کرد که برندسازی اولین و اصلی‌ترین گام برای حضور مستمر محصولات کشاورزی ایران در بازارهای جهانی خواهد بود.

بنابراین اگرچه با تشکیل دولت یازدهم افق های تازه ای در تجارت و صنعت کشورمان حاصل خواهد شد اما اگر بخواهیم حفظ بازار محصولات کشاورزی را با حفظ بازار صنعت نفت مقایسه کنیم، بار دیگر به اولویت جایگاه کشاورزی خواهیم رسید، چون همگی می‌دانیم خرید نفت خام از سوی هر کشوری در جهان طبق دستورالعمل و تنظیمات بسیار حساس پالایشگاهی و کارخانجات پتروشیمی آن کشور و با توجه به مواد اولیه وارداتی صورت می‌گیرد و اگر به هر دلیلی مجبور شوند این تنظیمات را تغییر دهند، به دلیل هزینه سنگین آن هرگز حاضر به تغییر مجدد آن تنظیمات گذشته نخواهند بود پس خریداران ترجیح می‌دهند مواد اولیه مورد نیاز خود از بازارهای مطمئن‌تری تهیه کنند، اما در بازار محصولات کشاورزی فقط کیفیت و قیمت، عوامل موثر در انتخاب هستند؛ پس منطقی است که از منبع عظیم انرژی که خداوند به ما هدیه داده برای روشن کردن پمپ‌های آب کشاورزی و البته حرکت تراکتورهای جهت حاصلخیز کردن خاک ایران استفاده و بشکه های رب گوجه فرنگی یا کنسانتره طبیعی میوه ایرانی را به خارج صادر کنیم، نه این‌که طلای سیاه برای واردات گندم یا دیگر محصولات غذایی بفروشیم.

مراقب کوچ بزرگ نقدینگی باشیم

بزرگترین کوچ نقدینگی ایران آغاز شد

کارشناسان: به دلیل سقوط ارزش دلار و طلا موج عظیمی از فروشندگان راهی بازار شدند

یکی دوسال بود که نوسانات قیمت ارز در کشورمان به بحث داغ هر محفل اقتصادی و غیر اقتصادی تبدیل شده بود. بصورتی که حتی گاهی اوقات مردم به جای احوالپرسی معمول خانواده‌ها وقتی دور هم جمع می‌شدند احوال ارز و سکه را از یکدیگر جویا می شدند. عده ای نوسانات را تاثیر تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران می دانستند و دیگران مشکلات بازار را از مدیریت بانک مرکزی عنوان کردند .

این موضوع باعث شد تا بسیاری از فعالان عرصه اقتصاد و البته مردم عادی با توجه به افقهای نامعلوم اقتصادی در کشورمان برای حفظ ارزش دارایی و پول خود طبق عادتی کهن در جامعه ایران به فکر ذخیر سازی ارز و طلا بیافتند و اقدام به تبدیل دارایی خود به این دو کالا کنند.

 آنهم دقیقا زمانی که حجم بسیار زیادی از نقدینگی در جامعه کشور سرگردان بود. نقدینگی ای که طبق برآوردها و آمارهای اعلام شده توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی حجم آن در جامعه ایران به مرز 450 هزار میلیارد تومان رسیده بود. اگرچه بسیاری از فعالان عرصه اقتصاد اعتقاد داشتند این عدد چیزی نزدیک بر 600  هزار میلیارد تومان است .

18 میلیارد دلار در خانه ها ذخیره شد

هجوم گسترده خریداران خرد و کلان برای خرید ارزهای خارجی بخصوص دلار آمریکا باعث شد تا رئیس شورای پول و اعتبار ایران ضمن اشاره به این مطلب که بازار ارز کشور در سال 1391 یکی از دشوارترین برهه های تاریخی خود را پشت سر گذاشت، بگوید: حجم دلار موجود در گاوصندوق های مردم رقمی بین12 تا 18 میلیارد دلار برآورد شده است .

اما فرارسیدن انتخابات ریاست جمهوری  و اعلام نتایج آن باعث شد تا بسیاری از معادلات دولتی و انتظارات بازار برای افزایش مجدد قیمت ها با افق های تازه اقتصادی تغییر کند و اتفاقات جدیدی رقم زده شود .

دلار در سراشیبی سقوط

همانطور که می دانیم بازار همانند موجودی زنده به شرایط اطراف خود واکنش نشان می دهد. واکنش هایی که گاهی اوقات باعث برهم زدن پیش بینی ها و معادلات بسیاری از کارشناسان مالی و پولی شده است. چشم انداز مثبت سیاست های خارجی ایران، کاهش تحریم های غرب علیه ایران نوید آینده ای مثبت را برای اقتصاد کشورمان به همراه داشت بنابراین بازار هم طبق ماهیت خود به آن واکنش نشان داد و روند نزولی قیمت ها آغاز شد. هرچند ابتدا دلار زمینگیر شد و طلا هم از سکه افتاد اما می دانیم که این عوامل در روند کلی بازار تاثیرگذار هستند و تغییرات آنها می تواند دیگر عوامل بازار را به تغییر وادار کند.

اگرچه در ابتدای این تغییرات بازار مقاومتی کاذب را از خود نشان می داد اما با افت قیمت ها در بازار های بین المللی طلا اولین روز تیرماه 1392 بازار داخلی ایران هم دست از مقاومت برداشت و همگام با بازار بین المللی روبه سقوط حرکت کرد.

شاید مسئولان از این روند خرسند باشند و چهره ای حق به جانب بگیرند که این اتفاق حاصل سیاست های خرد و کلان اقتصادی آنها بوده است. کما اینکه محمود بهمنی دوباره پشت تریبون ها ظاهر شد و گفت: «اگر به پیشنهادها و راهکارهای ما گوش می دادند قیمت ها از این هم پایین تر می آمد». اما نباید فراموش کرد که این واکنشی طبیعی از بازار به اطرافش بوده و بیش از پیش بازار احساساتی شده و جنبه روانی بر جنبه اقتصادی و پایه های اصلی آن غلبه کرده است.

 بنابراین این اتفاق را می توان کوچ بزرگ نقدینگی در ایران تلقی کرد و منتظر اتفاقات پس از آن شد. چون دلار و طلاهای مردم به ریال تبدیل شده دوباره دنبال جایگاه امنی برای آرام گرفتن خواهند بود.

در این زمینه محمد کشتی آرای رئیس اتحادیه طلا و جواهر کشوری می گوید: افت قیمت دلار و البته افت قیمت اونس جهانی طلا در کنار افق های روشن اقتصادی دولت آینده باعث شده که بسیاری از دارندگان خانگی این کالاها طی روزهای اخیر روانه بازار شوند و کالای خود را برای فروش عرضه کنند . نکته مثبت موضوع این است که روند نزول قیمت ها باعث افزایش ارزش پول ملی کشورمان شده و جای بسی خوشحالی است که ریال ایران مقداری از ارزش از دست رفته خود را طی روزهای اخیر دوباره به دست آورده است.

به عقیده رئیس اتحادیه طلا وجواهر کشوری این فرصت مناسبی است که بانک مرکزی بتواند با راهکارهای جدیدی مثل افزایش نرخ سود سپرده ها یا انتشار اوراق مشارکت نقدینگی موجود بازار را به سمت خزانه بانک مرکزی هدایت کند. وی معتقد است که به هر حال طلا یا دلارهای نقد شده باید به سمت و سویی حرکت کنند و با توجه به تجربه های گذشته نباید از تاثیرگذاری این حجم از نقدینگی بر دیگر بازارها غافل باشیم، بلکه باید توان بالقوه آن را در جهت تامین نیازهای بناگاههای اقتصادی و تقویت نظام بانکی کشورمان به فعل برسانیم.

نقدینگی به کجا می رود؟

این روزها از احوال ارز و طلا بپرسیم در می یابیم که اوضاع و احوال آنها خوش نیست و سیر نزولی را پی گرفته اند و همه از روند کاهش قیمت ها سخن می گویند برخی خرسند هستند و برخی هم به دنبال یافتن راهکاری مناسب برای سرمایه گذاری هستند سئوال اصلی این است که این حجم نقدینگی دست مردم با شرایط جدید به کدام سو حرکت خواهد کرد.

برخی از فعالان عرصه اقتصادی و کارشناسان مسایل مالی اینگونه اظهار نظر می کنند که بدون تردید این نوع واکنش مردم و بازار با توجه به علائم موجود گذراست ، چون اقتصاد یعنی دودوتا، چهار تای معروف نه احساسات و نه شعار بالاخره نقدینگی بازار به سمتی حرکت خواهد کرد . این کارشناسان عنوان می کنند: اکنون دو گزینه روز میز نقدینگی برای آرام گرفتن باقی مانده یکی بازار سهام و دیگری ملک است. اگرچه برخی از سرمایه های سرگردان که تازه از دلار و طلا به ریال تبدیل شده اند به سوی سپرده ها یا اوراق مشارکت حرکت خواهند کرد. اما هنوز هم این گزینه برای آرام گرفتن نقدینگی دست مردم زیاد جذاب نیست.

حسین خزلی خرازی ، مدیر عامل کارگزاری بانک آینده، درباره سرازیر شدن نقدینگی موجود بازار طی روزهای گذشته به بازار سهام معتقد است : هنوز برای اظهار نظر زود است که بخواهیم درباره سرازیر شدن نقدینگی حاصل از فروش دلارهای خانگی یا سکه های موجود در دست مردم ، سخن بگوییم. هرچند طی هفته گذشته شاخص بورس تهران رشد مناسبی را تجربه کرده اما دیدیم که در اولین روز تیرماه سال جاری بورس استراحت کرد و شاخص بورس کمی کاهش داشت.

به هر حال بورس هم بخشی از بازار مالی ایران است که تابع شرایط اقتصادی کشورمان خواهد بود اما سئوال اصلی این است که آیا واقعا گشایشی در اقتصاد کشور رخ داده که شاهد رشد سهام شرکت ها باشیم؟ بسیاری از شرکت های تاثیرگذار در تابلوی بورس هنوز درگیر مشکلات تحریم هستند .

 بنابراین نباید اینگونه تصور کنیم که فروش دلارهای خانگی یا سکه های دست مردم می تواند شاخص سهام ایران را سبز کند بلکه بورس کاملا طبیعی به شرایط حال حاضر اقتصادی کشور واکنش نشان خواهد داد و هرگز احساساتی نخواهد شد.

اما ایرج رهبر، رئیس کانون سراسر انبوه سازان ، بطور کلی منابع مالی تاثیرگذار در بحث مسکن را به دو دسته منابع مالی خرد و کلان تقسیم بندی کرد و گفت: مبالغی مثل دلار و طلای موجود در دست مردم در بخش خرد مسئله قرار گرفته که زیاد در بحث افزایش یا کاهش قیمت مسکن تاثیرگذار نیست .

رهبر در این زمینه می افزاید بطور کلی نباید هرگز از منابع مالی که به دلیل فروش طلا و دلار موجود در گاوصندوقها به دست مردم می رسد بی تفاوت بود. چون این موضوع ممکن است افزایش تقاضا را در پی داشته باشد اما بطور کلی نباید زیاد در اینباره عکس العمل نشان داد به این دلیل که منابع یاد شده آنچنان نیست.

با توجه به افزایش قیمت واحدهای مسکونی طی سال 1391 قدرت خرید مردم هم کاهش یافته است و در حال حاضر این رقم نقدینگی که در اختیار مردم عادی قرار گرفته باعث افزایش چشمگیرقیمت مسکن نخواهد شد هرچند هم اکنون شرایط افزایش قیمت نداریم.

اما این فعال عرصه مسکن درباره مراجعه تولید کنندگان یا سازندگان به بنگاهها به دلیل نگرانی از کاهش قیمت مسکن برای فروش واحدهای مسکونی خود اینگونه اظهار نظر کرد : اگر هم مراجعه ای برای فروش بوده از سوی دلالان بازار مسکن بوده نه سازندگان چون طبق شواهد هرگز سازندگان مسکن درباره فروش واحدهای خود احساسی تصمیم نخواهند گرفت. بلکه با توجه به مولفه های موجود بازار پیش خواهند رفت . از این رو باید در نظر بگیریم که مولفه های تولید مثل قیمت زمین ، مصالح یا هزینه کارگر هنوز ارزان نشده که انتظار کاهش قیمت مسکن را داشته باشیم .

رئیس کانون سراسر انبوه سازان، درباره احتمال فروش واحدهای مسکونی از سوی سازندگان اینگونه گفت که اگر سازندگان احساس کنند که دولت آینده برنامه ای مفید در باره تولید مسکن یا مسکن های استیجاری در دست دارد بدون تردید برای فروش و تبدیل واحدهای مسکونی خود فکری می کنند و شاهد عرضه گسترده ای در این زمینه و در نهایت کاهش قیمت مسکن با نزدیک شدن تعادل عرضه و تقاضا خواهیم بود، اما هنوز برای اظهار نظر کاملا زود و غیر کارشناسانه است.

درباره فروش دلار و طلاهای خانگی و تاثیر آنها بر قیمت مسکن  مصطفی قلی خسروی، رییس اتحادیه مشاوران املاک گفت: طی سه ماهه اول سالجاری هیچ گزارشی مبنی بر افزایش قیمت مسکن نداشته ایم بلکه طبق امار حباب 20 درصدی قیمت مسکن کاهش یافته و به حدود 17 درصد رسیده است . همه می دانیم که قیمت مسکن طی سه دوره افزایش چشمگیری داشته است که آخرین آن سال گذشته اتفاق افتاد بنابراین بازار آماده افزایش مجدد نیست بلکه با توجه رکود بازار باید شاهد کاهش قیمت ها نیز باشیم ، هرچند نقدینگی در دست مردم ممکن است برخی را راهی بنگاههای املاک برای خرید ملک کند اما هنوز نمی توان درباره کاهش یا افزایش قیمت مسکن به این دلیل خواص سخن گفت یا اظهار نظر کرد.

بهترین گزینه برای سرمایه گذاری چیست؟

به هر حال گاوصندوق های خانگی باز شده و دلار یا طلای بسیاری وارد بازار شده است و جای آن ریال به دست مردم رسید و قرار نیست که این ریال ها دوباره به گاوصندوق ها بازگردند بلکه برای سرمایه گذاری هزینه خواهند شد و به دنبال محل امنی برای آرام گرفتن خواهند بود  و همواره این سئوال برایی بسیاری مطرح شده که بهترین گزینه برای سرمایه گذاری در حال حاضر کجاست؟

برای یافتن پاسخ این سئوال زیاد نیازی به فکر کردن نیست چون شرایط موجود اقتصادی کشور گزینه های محدودی را مقابل هر میزان سرمایه قرار داده است. پس بجاست که مسئولان برای جلوگیری از ایجاد حباب های کاذب در  دو بازار یعنی سهام و مسکن که هنوز هم برای برخی از جاذابیت مناسبی برخوردار است از هم اکنون که نقدینگی سرگردان جامعه کوچ بزرگ خود را آغاز کرده چاره بیاندیشند و راهکارهای مفیدی در این زمینه تدوین کنند .

 از سوی دیگر هم شاید این اتفاق یکی از طلایی ترین فرصت های بانک مرکزی برای جمع آوری نقدینگی سرگردان بازار باشد می توان اینگونه تصور کرد که با ایجاد شرایط مطلوب توسط بانک مرکزی همانند افزایش نرخ بهره یا انتشار اوراق مشارکت می توان نقدینگی سرگردان و آشفته بازار داخلی را به سوی خزانه بانک مرکزی خود هدایت کند تا آنجا آرام گیرد و از ایجاد حباب کاذب در تابلوی بورس یا بازار مسکن جلوگیری کند که با ترکیدن آنها نیز بسیاری از مشاغل نیز دچار آسیب خواهند شد.

بررسی برنامه رادیویی «یک استکان چای داغ» که از نخبگان اقتصادی سخن می گوید

یک «استکان چای داغ» روی امواج رادیویی اقتصاد

تدوین و مدیریت برنامه های اقتصادی به عنوان مهترین اولویت کاری هم اکنون علاوه بر دولتمردان سراسر دهکده جهانی، ذهن اکثر دست اندرکاران رسانه را نیز به خود مشغول کرده است . بطور کلی مبحث کارآفرینی در مقوله اقتصاد بصورت جدی از دهه 1930 در جهان مورد توجه قرار گرفت و اهمیت تشویق و حمایت از کارآفرینان و نخبگان اقتصادی آنچان بود که علاوه بر دولتمردان، اهالی رسانه و فعالان اقتصادی حتی جامعه علمی یعنی دانشگاههای معتبر جهان با ایجاد رشته های خاص تحصیلی در این زمینه نیز وارد میدان رقابت شدند .

وقتی پای دانشگاهها در زمینه کارآفرینی به میان آمد، بدون تردید بسیاری از کارشناسان اجتماعی و اقتصادی نیز در این باره اظهار نظر کردند و اینگونه گفتند: «رشد و رونق اقتصادی در منطقه ای از این کره خاکی باعث ایجاد شور و نشاط اجتماعی آن منطقه نیز خواهد شد.» بنابراین هیچ جای تردید باقی نماند که دولت ها و البته دست اندرکاران اداره کشور باید با تمام توان و با توجه به امکانات منطقه خود از حضور این گروه یعنی فعالان اقتصادی و کارآفرینان به عنوان نخبگان اقتصادی حمایت کنند.

شاید حمایت های مالی ، معافیت های مختلف یا ایجاد شرایط مساعد سرمایه گذاری به عنوان روشهایی کارآمد در این زمینه از سوی دولت ها  باشد اما هرگز جایگاه بسیار سازنده رسانه ها در باره حمایت و البته معرفی نخبگان اقتصادی به دیگر جوامع را نباید نادیده گرفت. بسیاری از کارشناسان اقتصادی درباره اهمیت رسانه در حمایت نخبگان اقتصادی معتقدند : بسیاری از نخبگان هستند که ایده های نوین و کارآمدی در ذهن خود دارند اما به دلیل مشکلات مالی نمی توانند آنها را عملی کنند؛ اینجاست که رسانه ها با معرفی طرح یا ایده های نوین این افراد می توانند زمینه رشد و شکوفایی این نخبگان را فراهم کنند .

بسیاری از شرکت های بزرگ اقتصادی حاصل همین همکاری رسانه ها بوده اند. ایده ای خام در کنار تجربه و منابع مالی دیگران توانسته حال به غول اقتصادی بزرگ تبدیل شود. این کارشناسان در این باره دیدگاه دیگری دارند که وقتی موفقیت های اقتصادی فردی را می بینید یا می شنوید ناخودآگاه انگیزه حرکت در ذهن شما شکل خواهد گرفت تا از تجربیات او شما هم برای موفقیت خود استفاده کنید . به هر حال حمایت نخبگان اقتصادی صرفا مسائل مادی نیست بلکه مطرح کردن آنها خودمی تواند به عنوان بهترین حمایت در سطح جامعه باشد که با این کار در واقع با یک تیر دو نشان زده شده است؛ یکی اینکه این افراد یا نخبگان اقتصادی تشویق به ادامه کار یا کارآفرینی خود خواهند شد و دومین هدف ایجاد انگیزه مثبت برای تازه کارهاست که در نهایت به تشکیل شرکت های بسیار قدرتمند خواهد شد.

به همین دلیل ، هم اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشاء تحولات بزرگی در تولید و خدمات اقتصادی بین المللی هستند. این جایگاه باعث شده که در بسیاری از کشورها به این افراد لقب قهرمانان ملی داده شود و همیشه مورد احترام حمایت قرار گیرند.

داشتن ایده های نو یا خلاقانه و شناساندن آنها به دیگران، علاوه بر ایجاد فرصت های جدید می تواند با بسیج منابع و کمک به شکل گیری کسب و کارهای جدید به اقتصاد منطقه نیز کمک کند این روش طی سالهای اخیر شرکت ها و واحدهای تولیدی زیادی را سراسر جهان بوجود آورده و زمینه اشتغال هزاران هزار نفر جویای کار را فراهم آورده است.

 به عنوان مثال در کشور هندوستان به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه منطقه، طی سال های 1960 تا 1980 حدود 500 موسسه کارآفرینی شروع به فعالیت کردند. حضور این شرکت ها در اقتصاد سرزمین عجایب باعث شد تا حتی شرکت های بسیار بزرگ بین المللی نیز برای رفع مشکلات خود به آنها رجوع کنند و با استفاده از راهکارهای علمی ، عملی و البته مطابق با شرایط منطقه حضورشان راه صعود را در پیش گیرند.

به عبارتی می توان با این پیش فرض اینگونه گفت که در واقع چرخ های توسعه اقتصادی همواره با توسعه کارافرینی به حرکت در خواهد آمد.  اما ایران حتی با داشتن برنامه های اقتصادی بلند مدت برای توسعه اقتصادی خود هنوز به صورت جدی به جایگاه نخبگان اقتصادی یا به عبارتی کارآفرینان توجه نکرده است؛ در حالی که توجه به مقوله کارآفرینی و ایجاد و توسعه آن علیرغم وجود برخی مشکلات پیش رو، گام مثبتی در جهت ایجاد فضای مناسب جهت توسعه ، افزایش منابع ملی، کاهش نرخ بیکاری ، تعادل ساختاری و توسعه در شهرها و روستاهای ایران زمین خواهد بود.

همین موضوع یعنی خلاء موجود درباره توجه به کارآفرینان و نخبگان اقتصادی کشور باعث شد تا فکر ریختن «یک استکان چای داغ» آنهم در رادیو اقتصاد، به عنوان تنها شبکه تخصصی رادیو در زمینه فعالیت های اقتصادی و اقتصاد در ذهن عبدالله عبدی، سردبیر و ستاره جوادی، تهیه کننده این برنامه شکل گیرد.

عبدی درباره «یک استکان چای داغ» اینگونه می گوید: برنامه مذکور با هدف ارائه تجربیات نخبگان اقتصادی به علاقمندان و دیگر افراد جامعه شکل گرفت و بطور کلی با توجه به جلسات متعددی که با تهیه کننده برنامه ، ستاره جوادی برای برنامه ریزی تولید این برنامه داشتیم متوجه شدیم که هم اکنون بسیاری از منابع موفقیت در جامعه پویای کشورمان یا کتابهایی ترجمه شده از دیگر کشورهاست یا اینکه نمونه های موفقیت خارجی به عنوان الگوی موفقیت به جوانان و فعالان اقتصادی معرفی می شود.

بنابراین تصمیم گرفتیم که با تولید برنامه «یک استکان چای داغ» الگوهایی بومی را به علاقمندان و شنوندگان برنامه معرفی کنیم تا علاوه بر ایجاد انگیزه در افراد جویای کار یا علاقمندان به سرمایه گذاری های اقتصادی، روحیه ای نوین و پویا را به جامعه جوان میهن عزیزمان بدمیم.

اگرچه نمونه های متفاوتی از این میزگردها در تلویزیون نیز دیده می شد، اما به عقیده من و البته بسیاری از کارشناسان رسانه ، این نمونه میزگردهای خودمانی در رادیو می تواند مخاطبان بیشتری را به خود اختصاص داده و تاثیرگذاری بیشتری در ذهن آنها داشته باشد چرا که مخاطبان رادیو با ذهن آزادتری به برنامه های رادیو گوش می سپارند و بدون تردید با علاقه خودشان موج رادیویی موردنظر را انتخاب می کنند.

 طبق بسیاری از آمارها و البته نظرسنجی ها مخاطبان رادیو نه تصادفی و نه از روی اجبار به شبکه رادیویی گوش می کنند بلکه به دنبال آن خواهند بود پس «یک استکان چای داغ» ما واقعا گواراست و علاقمندان را به خود جلب می کند. با این دید، زمان و حتی شبکه رادیویی برنامه را انتخاب کردیم و زمان پخش این برنامه تولیدی یا همان استکان چای داغ خودمان را از ساعت 23 تا 24 هر هفته سه شنبه ها درنظر گرفتیم.

ستاره جوادی، تهیه کننده برنامه درباره «یک استکان چای داغ» می گوید: شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه ایران از یکسو و از سوی دیگر تحریم های یکجانبه غرب علیه ایران، ما را برآن داشت تا با یک استکان چای داغ، خودمان حال و هوای کارافرینی را در جامعه ایجاد کنیم و با تاکید بر حمایت و مطرح کردن نخبگان اقتصادی و کارآفرینان از یاس و ناامیدی جوانان مشتاق و جویای کار در کشور جلوگیری کنیم .

بدون تردید شنیدن راز و رمز موفقیت نخبگان وطنی از زبان خودشان بدون هیچ واسطه و ابهامی می تواند انگیزه بیشتری را در ذهن هر مخاطبی ایجاد کند .

بسیاری از ما درباره خالق فلان برنامه کامپیوتری یا فلان وب سایت اینترنتی شنیده یا مطالعه کردیم، اما هنوز هم که هنوزه در گوشه ذهن خودمان نمی توانیم شرح موفقیت آنها را با زندگی امروز ایران مطابقت دهیم و با اما و اگرهای فراوانی دراین زمینه دست و پنجه نرم می کنیم. خوب حالا اگر یک فعال عرصه اقتصادی ایران که از صفر تا صد کارش را خود مدیریت کرده و اکنون هم در اوج کارش قرار دارد، از موفقیت ها و فراز و نشیب کارش برایمان بگوید، بسیار جذاب و دلچسب برای مخاطبان خواهد بود و بدون هیچ شک و شبه ای آنها می توانند از راه روش او برای مدیریت کسب و کارشان استفاده کنند. به قول معروف آزموده را آزمودن خطاست، یک استکان چای داغ ما دقیقا ترجمه این ضرب المثل است.

جوادی، تهیه کننده یک استکان چای داغ بررسی علل موفقیت و نقش خانواده در موفقیت این نخبگان عرصه اقتصاد را از مهمترین نکات قوت برنامه می داند و می گوید: می توان با در نظر گرفتن جایگاه اعتقاد به خداوند و البته رهنمودهای دینی در کنار علل اجتماعی مثل خانواده، راهکارهای مناسبی منطبق با جامعه ایران به علاقمندان ارائه کرد تا آنها نیز به توانمندی های خود ایمان اورده و راه پیشرفت و اشتغالزایی را پیش گیرند و به آینده طرح خود امیدوار شوند.

در این زمینه سردبیر برنامه نیز می افزاید: هدف این برنامه و البته مهمانان ویژه آن این است که به مخاطبان خود یادآوری کنیم که در کنار ایمان و اعتقاد به خداوند و البته همت بالا می توان به موفقیت رسید و یادآور آن باشیم که به قول معروف ره صدساله را نمی توان یک شبه طی کرد، چون این تفکر واقعا مانع از پیشرفت خواهد شد و گاهی باعث انحراف فکر و ذهن انسان می شود. یک استکان چای داغ قرار است کلید موفقیت دیگران باشد . مخاطبان برنامه ما می توانند تجربیات افراد موفق وطنی را شنیده و آن را با شرایط خود مطابقت دهندو تصمیم گیری کنند، نه اینکه نمونه خارجی را الگوی خود قرار دهند .

به هر حال با توجه به محتوا و البته موضوع برنامه شاید تصور کنید که این برنامه همانند میزگردهای دیگر زیاد شاد و پرجنب و جوش نیست، اما نوید نوروزی، گوینده «یک استکان چای داغ» کاملا مسلط به اوضاع در هر برنامه سعی می کند با انرژی و با سوال هایی کاملا خودمانی از مهمانان برنامه به معرفی خلقیات وروحیه آنها طی یک ساعت برنامه، استکان چای خود را گرم و پر از حرارت نگهدارد.

پرسش و پاسخ درباره زندگی شخصی مهمانان گاهی اوقات آنچنان هیجانی خواهد شد که هر شنونده ای را سرذوق خواهد آورد ، سئوال هایی چون چه ماشینی سوار می شوی ؟ کجا ویلا داری ؟ یا اینکه چند دست کت و شلوار داری؟ یا اینکه ترسیم منزلی که در آن زندگی می کنند همه و همه نکاتی هستند که شنوندگان برنامه را مشتاق نگه می دارد تا همراه یک استان چای داغ تا پاسی از شب بیدار بمانند و از شنیدنی های فعالان عرصه اقتصادی و کارآفرینان موفق کشورمان لذت ببرند.

نوروزی درباره حال و هوای برنامه می گوید : ستاره جوادی و عبدالله عبدی با زیر نظر گرفتن اوضاع اقتصادی ایران، مهمانان خود را انتخاب می کنند و اینگونه نیست که مهمانان از روی حدس و گمان یا اینکه بدون برنامه دعوت شده باشند. بلکه کاملا آگاهانه انتخاب صورت می گیرد و همین موضوع می تواند انگیزه ای مضاعف برای شنوندگان یک استکان چای داغ بوده و آنهارا به عنوان مخاطبانی وفادار به برنامه درنظر گیرد.

شنیدن داستانهای یک وزیر از زبان خودش که می گوید چگونه درس خوانده تا وزیر شده یا اینکه وقتی وزیر شد چگونه وزارتخانه تحت امر خود را اداره کرده که از بحران های موجود به سلامت عبور کند هم برای فعالان عرصه اقتصادی کنونی مفید است و هم برای فعالان آینده اقتصاد ایران یا آنها که هم اکنون در حال برنامه ریزی برای آینده خود هستند.  این دقیقا رمز موفقیت یک استکان چای داغ است که هم می تواند هم روحیه جدی و کاملا کلیشه ای مدیران کنونی را هدف بگیرد و هم ذهن خلاق و پرجنب و جوش جوانان جویای موفقیت را وادار به عکس العمل کند.

البته ایده ای بسیار جالب توسط تهیه کننده و سردبیر برنامه به کار گرفته شده که شنوندگان با توجه به ایده ای که در ذهن دارند می توانند با ارسال پیامک یا تماس تلفنی، مهمانان برنامه های بعدی را برایمان مشخص کنند. مخاطبان با توجه به فعالیت اقتصادی خود یا ایده ای که در سر دارند می توانند با برنامه تماس بگیرند و تقاضای دعوت فلان نخبه اقتصادی را داشته باشند . مثلا در حوزه کشاورزی یا باغداری ، صادرات و واردات یا حتی در سطح وزیران این کار انجام شده است.

بدون تردید هیچ فعالیت اقتصادی یا مدیریتی بدون شکست نبوده بنابراین وقتی این موضوع را صادقانه از زبان خود این نخبگان اقتصادی درباره شکست ها  و راهکارهایشان پخش می کنیم، بیشترین تاثیر را در ذهن مخاطب خواهیم داشت.

با این ابتکارها می توان اینگونه گفت که «یک استکان چای داغ» رادیو اقتصاد که هر هفته سه شنبه شب ها ساعت 23 تا 24 روی موج اف ام فرکانس 98 مهمان شماست، توانسته گوی رقابت را از دیگر برنامه های اینچنینی برباید و مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. اگر علاقمند به نوشیدن یک استکان چای داغ رادیو اقتصاد به عنوان فعال اقتصادی یا کارآفرین در استودیو رادیو اقتصاد هستید، می توانید سوابق کاری و البته دلیل موفقیت خودتان را با دست اندرکاران برنامه از طریق شماره تلفن 22652525 در میان بگذارید. اما اگر جزو علاقمندان و مخاطبان این برنامه جالب و آموزنده هستید راههای ارتباطی شما شماره تلفن 22622525 و پیامک 300003637 است. به یاد داشته باشید که می توانید مهمان هفته آینده یک استکان چای داغ را با توجه به برنامه اقتصادی خودتان از دست اندرکاران این برنامه طلب کنید. اینجاست که یک استکان چای داغ آنچه شما خواسته اید را برایتان مهیا خواهد کرد.

عزتی.

پشتوانه پولی ایران؛ دریایی از نور

پشتوانه پولی ایران؛ دریایی از نور

ریال ایران به دریایی از نور تکیه زده است

نگاهی به موزه جواهرات ملی ایران و جایگاه اقتصادی آن در کشور

شاید اهل موزه و گشت و گذار در تاریخ کشورها باشید. وقتی در سالن های مختلف موزه ای قدم می زنید چه احساسی دارید ؟ بدون تردید هنگام بازدید از کالاها یا اجناس تاریخی پشت ویترین موزه خودتان را بخشی از آن زمان احساس می کنید. با این حس سعی می کنید از گذشته و فرهنگ آن مرز و بوم آگاه شوید. اما بدون تردید گاهی هم به قیمت اجناس مقابل رویتان اندیشیده اید . هزار دلار، یک میلیون تومان ، چند میلیارد تومان یا شاید به اندازه اقتصاد آن کشور ارزش داشته باشند. تاکنون هیچ فکر کرده اید گاهی اوقات این موزه ها که محل نگهداری اشیاء تاریخی هستند می توانند جایگاهی غیر از حفظ و نگهداری از فرهنگ کشورها داشته باشند؟ به عقیده شما این اماکن بسیار جذاب چه جایگاهی در اقتصاد یک کشور دارند یا اینکه می دانید ارزش اسکناس داخل جیبتان به اجناس یکی از همین موزه ها بستگی دارد؟ بله درست متوجه شدید ارزش اسکناس داخل جیبتان به اجناس و ارزش یکی از همین موزه ها بستگی دارد.

با این مقدمه ممکن است ذهن شما به سرعت سراغ موزه پول و سکه های تاریخی یا همان تماشاگه پول متمرکز شود. ممکن است به موزه فرش فکر کنید و شاید هم چشم به خزانه ملی دوخته باشید. اما آن موزه که به دنبال آن هستید یکی از همین موزه های پرطرفدار ایران است که هر روز صدها علاقمند و بازدید کننده را به خود جلب می کند، اینقدر عادی که شاید هیچ وقت فکر نکردید دارایی آن پشتوانه پولی کشورمان است و حتی نامش می تواند پشتوانه خوبی برای ریال کشورمان باشد. بله؛ درست پیش بینی کردید این موزه همان موزه جواهرات ملی ایران است که از سال 1334 محل نگهداری با ارزش ترین دارایی ایران بوده است. اگرچه برخی از جواهرات آن با تاسیس بانک ملی در سال 1316 شمسی در اختیار خزانه آن بانک قرار داشت اما در نهایت با تاسیس بانک مرکزی از سال 1334 در خزانه ای زیر نظر این بانک و مساحت حدود 1000 متر مربع نگهداری شده اند. این موزه یا همان خزانه جواهرات ملی از بدو تاسیس خود تا کنون به عنوان یکی از گنجینه های بی بدیل جهان با انواع و اقسام جواهرات تاریخی و ارزشمند خود علاوه بر معرفی توانایی جواهرسازان و هنرمندان ایرانی در کنار تمدن کشور به حفظ پول ملی کشورمان نیز کمک کرده است.

بدون تردید حالا که نام این موزه بی بدیل را متوجه شده اید به یاد الماس بسیار معروف دریای نور افتاده اید ، اما درنظر داشته باشید که این الماس 182 قیراطی تنها برگ زرینی از این مجموعه عظیم و ارزشمند است . برگ زرینی که با ارزش خود همواره به عنوان نمادی از تمدن و ثروت ایران زمین بوده و خواهد بود.

این جواهرات چه رازی در دل دارند؟

بطور کلی تا قبل از پادشاهان صفوی کمتر حاکم یا حکمرانی در ایران آن زمان بود که به فکر جمع آوری یا نگهداری سنگهای قیمتی و جواهرات باشد. بلکه برخی از سنگ های قیمتی یا طلا به صورت سرمایه ای در دست تجار و افراد متول جا به جا می شود.

 اما از این تاریخ به بعد (907 تا 1114 هجری قمری) به دستور حکام وقت سفرایی برای خریداری و جمع آوری جواهرات و سنگ های قیمتی به کشورهای اطراف یا دور دست مثل ایتالیا و فرانسه فرستاده شدند و با این کار اولین گام برای جمع آوری و حفظ و نگهداری گنجینه ای گرانبها در خزانه حکومت برداشته شد.

این سنگها یا زیورآلات گرانبها در خزانه سلطنتی و در پایتخت آن دوران یعنی شهر اصفهان نگهداری می شدند. با حمله محمود افغان به ایران بخشی از این مجموعه گرانبها به تاراج رفت . بخشی از این جواهرات که از مرزهای ایران خارج شده بود به افغانستان امروزی و بخش دیگری به هندوستان رسید.

 به روایت تاریخ برخی از جواهرات تحت اختیار افغانها با همت نادرشاه دوباره به ایران بازگشت و برای گرفتن دوباره بخش دیگری از جواهرات ایران که به هندوستان فرستاده شده بود نامه ای توسط نادرشاه به هندوستان ارسال شد که هرگز توسط هندی ها پاسخی به آن داده نشد. در نهایت نادر شاه در سال 1158 هجری قمری به منظور بازپس گرفتن جواهرات ایرانی تصمیم حمله به هندوستان گرفت که با وارد شدن سپاه نادر به هندوستان حاکم وقت این کشور یعنی محمدشاه گورکانی برای جلوگیری از حمله نادر به سرزمینش علاوه بر جواهرات ایرانی مقداری هم هدایای بسیار ارزشمند برای او فرستاد.

 این هدایا شامل مقدار زیادی وجه نقد، سلاح، جواهرات ، سنگ های قیمتی و پارچه های نفیس بودند . اما طبق اسناد تاریخی بسیاری از این هدایا هرگز وارد خاک ایران نشدند بلکه در میانه راه توسط نادر به والیان یا حاکمان مختلف یا سپاهیان بخشیده و بخشی هم به امام رضا (ع) اهدا شد و در نهایت بخش کوچکی از آن به پایتخت و خزانه سلطنت رسید.

پس از قتل نادر شاه یکی از سران او به نام احمد بیگ افغان ابدالی، دست به غارت این جواهرات زد که بسیاری از جواهرات قیمتی غارت شده هرگز به ایران بازگردانده نشد. یکی از معروفترین جواهراتی که توسط این فرد از کشور خارج شد الماس کوه نور بود . این الماس گرانبها در اختیار احمدشاه درانی قرار گرفت و بعد از آن به دست رنجیت سینگ پنجابی افتاد و با شکست او توسط انگلیس ها کوه نور ایرانی به دست کمپانی هند شرقی افتاد و به گواه تاریخ مدتی بعد در سال 1266 هجری قمری با زور به ملکه ویکتوریا هدیه داده شد.

به این ترتیب در دورانه قاجار بسیاری از جواهراتی که از خزانه سلطنت خارج شده بود دوباره بازگردانده شد و برای جلوگیری از سرقت یا غارت مجدد آنها به دستور حکام قاجار بسیاری از جواهرات روی سازه هایی مثل تاج کیانی، تخت طاووس، تخت نادر، کره جواهرنشان ، سینی ، شمشیر جهانگشای نادری ، خنجر و یا قلیانها نشانده شد تا علاوه بر کنترل بیشتر روی آنها در امان باشند.

این جواهرات از چه تاریخی ملی شدند؟

به روایت تاریخ برای اولین بار جواهرات سلطنتی در دوره مظفرالدین شاه مکتوب و رسید شدند. این اتفاق اینگونه رخ داد که با پیروزی مشروطه خواهان بر حکومت، شاه برای حفظ جان خود از کاخ گریخت و به سفارت روسیه پناه برد. محمدعلی شاه تعداد زیادی از جواهرات سلطنتی از جمله دریای نور را نیز به عنوان اموال شخصی همراه خود به سفارت روسیه برد که با پافشاری مشروطه خواهان به ناچار برخی از آنها از جمله الماس دریای نور دوباره به کاخ گلستان منتقل شد و در نهایت از آنها فهرستی تهیه شد تا از میزان واقعی این جواهرات اطلاعات دقیقی در دست باشد.

اما اصلی ترین زمانی که این جواهرات در واقع ملی شدند یا به عبارت دیگر به بانک ملی ایران اهدا شدند مربوط به زمان رضا شاه است در این دوره یک شرکت فرانسوی به نام  کمپانی بوشرون به دستور شاه از تمامی جواهرات سلطنتی صورت برداری و ارزش آنها را تعیین  کرد و در نهایت در سال 1316 هجری شمسی با تاسیس بانک ملی ایران بسیاری از آنها به خزانه بانک ملی به عنوان پشتوانه پولی و مالی کشور منتقل شدند.

پشتوانه پول ملی چیست؟

از زمانی که حواله یا بیجک در دست مردم و تجار به عنوان سند دارایی طلا یا نقره قرار گرفت و حمل و نقل طلا برای انجام مبادلات کاهش یافت طلا یا نقره به عنوان پشتوانه حواله ها در صندوق ها ذخیره شدند این اتفاق را می توان اولین کارکرد طلا یا جواهرات به عنوان پشتوانه اسکناس معرفی کرد.

 بنابراین طبق عرف یا قانون دولت ها تا مدتی پیش، با توجه به ذخایر طلا و جواهرات خود اقدام به انتشار اسکناس می کردند. در واقع انها با توجه به توان و ارزش پشتوانه ذخایر طلای کشور ، اسکناس در اختیار عموم قرار می دادند و هر واحد از پولشان را با مقداری معینی طلا ارزش گذاری می کردند. در ایران نیز طبق قانون اساسی و بند یک قانون پولی و بانکی کشور ، واحد پولی کشور ریال و برابر یکصد دینار انتخاب شده است. این مقدار پول یا یک ریال طبق قانون مذکور برابر یکصدو هشت هزار و پنجاه و پنج ده میلیونیم (0108055/0) گرم طلای خالص تعریف شده است.  

بطور کلی براساس قانون یاد شده بانک مرکزی باید صد درصد میزان اسکناس منتشر شده، دارایی و وثیقه به عنوان پشتوانه ریال در اختیار داشته باشد که این پشتوانه عبارت از

 الف. طلا - ب. ارزهای خارجی - ج. اوراق بهادار.

این دارایی ها طبق همین قانون باید به صورت 25 درصد طلا و ارز و مابقی باید به صورت اوراق بهادار در خزانه موجود باشد.

اما اگر از جایگاه جواهرات ملی در این پشتوانه به خواهیم بدانیم لازم به یاد آوری است که در بند ب ماده 8 قانون پولی و بانکی کشور ، این جواهرات به تصویب قانونی در مجلس از سال 1308 و زمان رضا شاه ، به عنوان وثیقه تعهدات ناشی از اسناد و اوراق بهادار دولت شناخته شده اند. از این تاریخ به بعد جواهرات ملی به عنوان وثیقه و پشتوانه پولی ایران در اختیار بانک ملی و نهایتا در اختیار بانک مرکزی قرار گرفت . اما هرگز نباید فراموش کرد که این وثیقه یعنی جواهرات ملی ایران برای اسناد دولتی فقط حالت شکلی دارند و از لحاظ ماهیت تاثیری بر نحوه یا روند انتشار اسکناس و پشتوانه آن نخواهند داشت.

از سوی دیگر برخی از اقتصاددانان امروزه براین عقیده هستند که تقریبا یک دهه پس از جنگ جهانی دوم دیگر طلا یا جواهر و ارزهای خارجی به عنوان پشتوانه مناسبی برای پول ملی کشورها نیست بلکه تولیدات ملی منطقه و صنایع آن می تواند بهترین پشتوانه برای پول ملی کشور انتخاب شود .

ارزش این جواهرات چقدر است؟

اگرچه ارزش جواهرات ملی ایران به ارزش اقتصادی آن محدود نمی‌شود، ولی از جواهرات ملی ایران به عنوان پشتوانه قدرت و ذخیره خزانه کشور و گاه به عنوان پشتوانه پول منتشر شده توسط بانک مرکزی استفاده می‌شده‌است. از نظر فنی به لحاظ منحصر به فرد بودن، بی‌نظیر بودن و اهمیت تاریخی، قیمت گذاری برای چنین جواهراتی(حتی بطور تقریبی) برای زبده‌ترین کارشناسان و ارزیابان نیز مقدور نیست. اما برخی مورخان تنها ارزش جواهرات غنیمتی ایران از هند را به ارزش آن زمان حدود هفتاد کرور روپیه برآورد کرده‌اند.

این گنجینه گرانبها کجا نگهداری می شود؟

همانطور که قبلا نیز گفته شد این جواهرات پس از دوران قاجار کمتر دستخوش تغییرات شد و تقریبا  یکسان باقی ماند اما تعدادی مروارید گرانبها از خلیج فارس و زمردهای گرانبها از خراسان به آن افزوده شد . در این دوران جواهرات سلطنتی در کاخ گلستان نگهداری می شد . با به سلطنت رسیدن پهلوی این جواهرات به زیر زمین کاخ مرمر منتقل شدند تا اینکه از سال 1316 شمسی بخشی از آنها در اختیار خزانه بانک ملی به عنوان پشتوانه پولی کشور قرار گرفت . این گنجینه گرانبها در نهایت سال 1334 به خزانه جواهرات ملی ایران منتقل شدند خزانه ای که با سرپرستی یک گروه از مهندسان آلمانی در نهایت ایمنی و امنیت ساخته شده بود. این جابجایی در نهایت سال 1339 به پایان رسید و این جواهرات در خزانه بانک مرکزی ایران آرام گرفتند و از آن پس تا کنون در معرض دید عموم هستند.

جواهرات و قطعات موجود در خزانه جواهرات ملی در قالب 36 گنجه دسته بندی شده‌اند. محتویات این گنجه‌ها بسیار متنوع بوده و به طور عمده شامل انواع زیورآلات تزئینی، انواع تاج و نیمتاج، انواع جقه (پیش‌کلاه)، گلدان، سرپوش‌های غذا، قلیان، آینه، تنگ‌های مینا، شمعدان، فیروزه، شمشیر، خنجر، سپر، ساعت، قلمدان، انفیه‌ دان، اشیای آراسته به یاقوت و لعل، تفنگ، عصا، مدال، تخت، سنجاق و گل سینه، مروارید و... است.

آیا امنیت این گنجینه گرانبها برقرار است؟

اگرچه هنگام ورود بازدید کنندگان کاملا کنترل می شوند و در نهایت در گروههای کوچک به دلیل کمبود فضا همراه با یک راهنمای خوش برخورد به بازدید موزه خواهند رفت . اما ظاهر امر زیاد حاکی از فضای امنیتی بسیار بالا برای این اجناس بی بدیل جهان نیست صرفا به چند دوربین مدار بسته و تعدادی حس گر که از این گنجینه همراه دیوارها و مسئولان انجام وظیفه می کنند ، بسنده شده است. شاید این گنجینه در تحت نظارت بانک مرکزی تاکنون کاملا امن و ایمن نگهداری شده است اما این موضوع یعنی سادگی تجهیزات نگهداری و حفاظتی موزه جواهرات ملی هر بیننده ای را به این فکر وامی دارد که آیا  این اجناس واقعا اصلی هستند یا بدلی از آنها تهیه شده و در چنین موزه ساده ای به نمایش گذاشته شده اند؟ اگرچه شایعاتی در این زمینه هم شنیده می شود که جواهرات اصلی در خزانه ملی و ساختمان اصلی بانک مرکزی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی البته دور از چشم بازدید کنندگان محافظت می شوند!!!

تخت نادری

تخت نادری نام اریکه سطلنتی ، یکی از اقلام بسیار معتبر و ارزشمند موزه جواهرات ملی ایران است که به دستور فتحعلی شاه قاجار توسط صنعت گران و هنرمندان کشور ساخته شده و به اشتباه با توجه به نام آن گاهی به نادرشاه افشار در اذهان عمومی نسبت داده شده است حال آنکه نادر در زبان فارسی یعنی کمیباب و به دلیل زیبایی و منحصر بفرد بودنش به این تخت نادر گفته شده است البته نباید فراموش کرد که گاهی هم این تخت منحصربفرد را با تخت طاووس اشتباه می گیرند.

این تخت 9 تکه و مرصع و میناکاری شده با 22 هزار سنگ و جواهر قیمتی تزئین شده است . طبق روایات و اسناد تاریخی این تخت صرفا در هنگام سفر شاه مورد استفاده قرار می گرفته و در دیگر ایام در خزانه سلطنتی نگهداری می شده.  پس از این دوران تا قبل از انتقال جواهرات به خزانه ملی تخت نادر در کنار تخت طاووس در تالار سلام کاخ گلستان نگهداری شده است و از آن پس هم در موزه جواهرات ملی به خودنمایی مشغول است. 

الماس دریای نور